ایرینا Zabijaka: "من به حاملگی برنامه ریزی نکردم"

Anonim

- ایرینا، پایان ماه اکتبر بر روی ناهنجاری های آب و هوایی سخاوتمندانه بود. چگونه آنها را حرکت دادید؟

"این اتفاق افتاد که این روزها من در خانه بودم و به خودم احساس نکردم." اما من به شما خواهم گفت که اکثر عزیزان من با ORZ و آنفولانزا سقوط کردند. و دیروز، دوست دخترم آمد و گفت: "برخی از چیزهای وحشتناک اتفاق می افتد. در اطراف برخی از ناهنجاری ها! ایرا، و شما فقط در خانه نشسته اید! " (می خندد.) اما امروز من تور را ترک می کنم و من فکر می کنم که این ناهنجاری ها نیز من را لمس خواهند کرد.

- به راحتی تحمل حاملگی؟

"نه، من این ایده را نمی گویم." حوادث و درد آنها نیز وجود داشت. تهوع از من به خاطر گرسنگی ظاهر می شود. اما اگر بخورم، این احساس ناخوشایند عبور می کند. بنابراین، من باید همه چیز را نابود کنم.

- خیار شور نجات نمی یابند؟

- من هیچ ترجیحی غیرطبیعی در غذا نداشتم. درست است، یک بار من را در آناناس کشیده بود. و من فکر می کنم آن را با سیستم ایمنی بدن مرتبط است. پس از همه، بسیاری از ویتامین C در آناناس وجود دارد، و من ظاهرا برای من کافی نیست. ضد فرکانس چنین پیشگیری بود. (خنده حضار)

- شما در مورد شما گفته شده است که شما یک دختر با اشتها هستید. در حال حاضر بسیاری از راه ها خود را محدود می کند؟

- من هم اکنون خودم را محدود نمی کنم. در اصل، هرگز محدود نیست اگر چیزی را در خودم شروع کردم، نمی توانستم آن را دوست داشته باشم، سپس می توانم ظرف را از منوی من حذف کنم. اما به طور کلی، من همه چیز را می خورم.

- مقدار زیادی در وزن اضافه شده است؟

- 9 کیلوگرم برای 6.5 ماه.

- شما قبلا به ماه هشتم رفتید بسیاری از افراد باردار شکایت می کنند که به خواب می رسند، به سختی می شود، لاغر.

- ناراحت. و اکنون می فهمم که مردم چگونه احساس می کنند: آنها واقعا سخت هستند. و همچنین، اگر کودک نوعی موقعیت بدن را دوست ندارد، او شروع به فشار دادن می کند. به طور کلی، من یک فرد بسیار فعال هستم و به طور دوره ای در مورد حاملگی فراموش می کنم، که شکم بزرگ است. من می توانم به طور چشمگیری پرش یا خم شدن خود و بلافاصله تحویل. (خنده حضار)

- تعیین شده که در آن شما تولد می دهید؟

- من هنوز فکر می کنم. در مسکو، این برای اطمینان است، و در آن بیمارستان زایمان - هنوز تصمیم نگرفته است.

- اگر نه یک راز: چه کسی منتظر است؟

- به طور کلی، سونوگرافی یک پسر را نشان می دهد. اما شگفتی های مختلفی وجود دارد.

- آیا شما بیش از نام فکر کردید؟

- فکر، اما من هنوز نمی گویم. حداقل چیزی باید یک رمز و راز باقی بماند.

- برای کودک در حال حاضر طبخ dowry و یا شما خرافاتی هستید؟

"من خرافاتی نیستم، می خواهم به زایمان نزدیک تر شود تا شروع به خرید کنم." به علاوه، من بسیاری از دوست دختر و دوستان با بچه ها، و همه آنها آماده به اشتراک گذاشتن نه تنها تجربه، بلکه همچنین چیزها. خوب، به طور معمول، این دختران است؟ این نیز به من اتفاق می افتد. دوست دختر به من می گوید که وقتی از طریق خرید اجرا می شود، لزوما به یک مهد کودک می آید و چیزی را برای ما انتخاب می کند. و من خودم را در نوامبر-دسامبر پیدا خواهم کرد.

ایرینا Zabiyaka. .

ایرینا Zabiyaka. .

- چه فکر می کنید: یک مادر دیوانه خواهد بود؟

- قطعا آرام بیشتر - از آنجا که من چنین شغل دارم، زمان زیادی را صرف خارج از خانه خواهم کرد. اما هنوز پدر وجود دارد، که کودک به طور ناگهانی منتظر است، والدین ما - پدربزرگ و مادربزرگ آینده وجود دارد. من فکر می کنم که کودک از توجه محروم شده است.

- بسیاری از زنان باردار ایستاده اند، مواجه نشوند، گوش دادن به موسیقی کلاسیک. آیا شما خیلی تغییر کرده اید؟

- من، برعکس، به همین دلیل باقی مانده بود، به همین دلیل، من حوادث را دارم، زیرا من فقط درباره حاملگی را فراموش کرده ام. همانطور که برای شخصیت، آن را به نظر می رسد حواس خود را ذاتی در این حالت، حتی پاره شدن. هر گونه موقعیت های زندگی زن باردار تحریک شده است. تمام احساسات من در حال حاضر بسیار اغراق آمیز است.

- روز تولد 20 دسامبر بچه - هدیه اصلی برای تعطیلات؟

- امیدوارم که هدیه در 20 دسامبر ظاهر نخواهد شد. (می خندد.) من واقعا امیدوارم. ما تاریخ را برای ماه ژانویه داریم و معلوم می شود که ما دو زن تولد خواهیم بود.

"شما گفتید امروز شما برای تور می روید." چه زمانی می خواهید به ترک زایمان بروید؟

- من امیدوارم تا آخرین کار کار کنم

- این، از صحنه در بیمارستان است؟

- بعید. (می خندد.) من فکر می کنم پس از سال جدید، من یک تعطیلات خواهم داشت.

- و زمانی که شما قصد دارید به کار بازگردید؟

"من قصد ندارم متوقف کنم و نمی خواهم در کار شکست بخورم، فقط مسیرهای اصلاح شده را اصلاح کنم." در حال حاضر در حال حاضر تمام پروازهای دور را لغو کرد. فقط در کنار، جایی که می توانید با قطار یا ماشین رانندگی کنید. بسیاری در آینده موضوع من نیست. شاید من نیاز به زمان بیشتری برای آمدن به خودم دارم این چیزهای غیر قابل پیش بینی است. و به طور کلی، همه چیز باید به تدریج رخ دهد. در ابتدا، کنسرت های مسکو، سپس - منطقه مسکو، به طوری که دور و برای مدت طولانی ترک نکنید، همیشه با کودک باشید. به خصوص برای تولد ما مادربزرگ را با پدربزرگ - والدین شخص مورد علاقه من خواهیم برد.

- آیا شما می ترسید که تولد کنید؟

- در حال حاضر پزشکی به دختران کمک می کند. البته، هر چیزی می تواند اتفاق بیفتد، و پزشکان همیشه به ملاقات نخواهند رفت، بنابراین من فکر می کنم که از محبوبیتم استفاده خواهم کرد و سعی خواهم کرد که زایمان را خوشحال کنم. من فرایند تولد را بسیار دقیق مطالعه کردم. بنابراین آنها می گویند: زن باید درد و آرد را زخمی کند. در واقع، نه در درد، بلکه در کار. در طول زایمان، عضلات کاملا متفاوت از بدن وجود دارد، زن آنها در زندگی عادی عملا استفاده نمی کند. از این رو، او بسیار دردناک است. تصور کنید که فردی که هرگز با دمبل ها برخورد نمی کند، بار زیادی را برای 12 ساعت بارگیری کنید؟ در 15 دقیقه، درد جهنمی شروع خواهد شد، زیرا عضلات آماده نیستند.

به طور کلی، البته، نگران است. اما نه خیلی وحشتناک، به عنوان آنها آن را قرعه کشی. هنگامی که شما در داخل وضعیت هستید، هیچ جایی برای رفتن وجود ندارد. در عین حال، شما آن را در سر خود بکشید، سپس ترسناک است.

- پسران باید به سختی کمک کنند. قوطی؟

- هنگامی که ما به کودک برسیم - و پدر و مادر به بیش از حد داده می شود - به این معنی است که ما قادر خواهیم بود این کودک را افزایش دهیم، به او یک زندگی شایسته ای بدهیم. در اینجا، مادر آینده نباید در مورد بد بدانیم. البته، من به معنای یک وضعیت وحشتناک زمانی که الکلی ها متولد می شوند. من درباره مردم عادی صحبت می کنم. در همه جا رابطه علی وجود دارد. هنگامی که خانواده یک کودک داده می شود - به این معنی است که او قادر است آن را بر روی پای خود قرار دهد و هر دو والدین عالی خواهند بود.

- آیا این حاملگی مورد انتظار را دارید؟

- من هرگز هیچ کس را در زندگی من، و نه عشق و بارداری برنامه ریزی نکردم. همیشه اعتقاد داشت که این چیزها بسیار سرنوشت عمل می کنند و در برنامه حیاتی ما بیان می شوند. من فکر می کنم: در صورت لزوم، همه چیز خواهد بود: هر دو عشق، و کودک، و خانواده قوی است و یا آنچه که به من توسط سرنوشت ارائه شده است. من به حاملگی برنامه ریزی نکردم من فقط شخص را دوست داشتم و باردار شدم این همه است ما به طور هدفمند به حاملگی رفتیم این چنین تصادفی تصادفی نیست.

- در دوران کودکی، شما گفتید که پدر شما یک انقلابی شیلی است، به دلیل آنچه که شما به نام شیلی نامید. و پسرش می گوید که او یک نوه جنگنده برای آزادی است؟

- البته که نه! (می خندد.) چرا او به آن نیاز دارد؟ او پدر و مادر عالی، پدربزرگ و مادربزرگ - همه شخصیت های خلاق را خواهد داشت. بنابراین، او بسیاری از داستان های دیگر را خواهد داشت.

ادامه مطلب