Svetlana Ivanova: "من می توانم برای یکی از عزیزان من در هر نقطه"

Anonim

Svetlana Ivanova در سریال "به عنوان من تبدیل به روسیه"، Svetlana Ivanova غیر معمول است برای نقش کمدی خود را غیر معمول است. اما این هنرپیشه ها بود که من این پروژه را دوست داشتم: برای اولین بار شما می توانید سعی کنید وزن خود را بر روی صفحه نمایش کاهش دهید. علاوه بر این، یک تیم بین المللی بر روی مجموعه جمع شده است. Whunehit از Svetlana خارج شد، زیرا او موفق به پیدا کردن یک زبان مشترک با همه در قاب و صحنه ها شد.

- سوتلانا، در سری "چگونه من روسی شدم" شما یک نقش کمدی کمی برای شما بازی کردید.

- من این اسکریپت را دوست داشتم چنین داستان های جالب به ندرت ارائه می شود: من هنوز قهرمان "آبی" بیشتر، که تمام وقت رنج می برند و نگرانی می کند. و بنابراین من می خواهم از دست دادن وزن و سعی کنید چیزی جدید. یک شخصیت روشن و فله ای وجود داشت که نمی توانست من را به عنوان یک بازیگر به من بدهید. علاوه بر این، تیم شگفت انگیز جمع شده است. و با مدیر استخوان های استاتیک، مدت ها شناخته شده است - آنها در Vgika مورد مطالعه قرار گرفتند. بنابراین همه چیز بزرگ شد.

- شخصیت شما Anya یک دکتر آمبولانس است. شما ابتدا نباید به شکل یک پزشک بپوشید. احتمالا، در فریم در حال حاضر این حرفه را به طور کامل تسلط داد؟

- بله، من یک تجربه پزشکی نسبتا غنی دارم. در حرفه من نقش های زیادی مربوط به این حوزه وجود داشت. اما هنوز چیزهایی وجود داشت که من برای اولین بار انجام دادم. به عنوان مثال، من آموختم که سر "کلاه" را بنویسم. معلوم شد که این یک سیستم کامل است که من به یک مشاور ویژه کمک کردم. اما سری ما نسبت به آن نیست. فتنه اصلی تبدیل یک پسر آمریکایی الکس آمریکایی در مرد روسی ما است. و یک حرفه روشن فقط بافت را اضافه می کند. برای مقایسه، ما تنها دو روز تیراندازی در بیمارستان داشتیم و تمام صحنه های دیگر در غرفه فیلم برداری شدند - آپارتمان که در آن قهرمان زندگی می کرد.

- قبل از فیلمبرداری، شما با Mateeus Damenatski آشنا هستید، که آن را بازی کرد؟

- من او را می شناختم، به عنوان بیننده، در فیلم "بون روسی". دوستان من در این تصویر مشغول به کار بودند و فقط در آستانه پروژه، آنها در مورد Mateuche به عنوان یک هنرمند فوق العاده لهستانی صحبت کردند. و در اینجا من به منطقه تیراندازی می روم و آن را می بینم. البته، من یک دسته از تبریک را به دست آوردم، خوشحال شدم که او هنوز او را به یاد می آورد. معلوم شد که یک شریک بسیار آسان و یک هنرمند با یک مدرسه خوب "اروپایی" بود. با ساخت تصویر قهرمان من، سعی کردم از او دفع کنم. با این حال، الکس شخصیت اصلی و بقیه کاراکترها، از جمله من - کمکی است. اما همانطور که همه می دانند، Retinue پادشاه را می سازد. (لبخند).

- Mateeus به خوبی روسی صحبت می کند. آیا شما به راحتی یک زبان مشترک را پیدا کرده اید؟

- گاهی اوقات او برای کمک به درخواست تجدید نظر، تعجب، شما می توانید بگویید و یا غیر ممکن است. به عنوان مثال، به نحوی از من در مورد ماهیت کلمه "CheBurashka" از من پرسید. من توصیه کردم که کارتون را ببینم و توضیح دهم که در همان ابتدا یک لحظه وجود دارد که این قهرمان تمام وقت سقوط می کند، یعنی چوباخاشا. به همین دلیل نامگذاری شده است. به هر حال، Mateus خواهرزاده خود را به عنوان یک سوغات دقیق Cheurashka خرید.

- چه ویژگی های دیگری از فرهنگ ما باید توضیح دهد؟

به طور خاص، اروپایی ها دشوار است درک کنند. به عنوان مثال، هنگامی که من او را به رفتن به یک رستوران، توضیح دادم که ما گاهی اوقات گاهی اوقات در روسیه انجام می شود، او فوق العاده شگفت زده شد و حتی مجرمانه بود. من به عنوان توهین به نظر می رسید، به نظر او اشتباه بود. در اروپا، اعتقاد بر این است که یک نفر در خانه می خورد یا می تواند غذای سریع بخورد. اما اخیرا، Mateeus به من گفت: "شما تصور می کنید که چگونه من را به اینجا آوردم. من دیروز در رستوران بودم و به طور کامل تنها بودم! "

- در تیم انگلیسی صحبت کرد. به عنوان مثال، اپراتور لوئیس از مکزیک. مانع زبان نبود؟

- آسان است با او ارتباط برقرار کنید، و من هرگز با انگلیسی مشکلی نداشتم. از سه سال او تدریس کرد، بنابراین من خوب می گویم.

- آیا شما می توانید به عنوان مثال از الکس به یک کشور دیگر در زندگی خود حرکت کنید؟

- پشت یکی از عزیزان شما - هر کجا. من خیلی مرتب شده ام که خانه من جایی است که خانواده ام است. اگرچه من میهنم را خیلی دوست دارم و بسیار وحشتناکی از دست رفته. به طور کلی، من دوست دارم سفر کنم اما این سفر به عذاب تبدیل نمی شود، من سعی می کنم چنین مسیری را انتخاب کنم که برای کودک راحت باشد. اگر چه پرواز های طولانی اتفاق می افتد. من اخیرا با دخترم در میامی پرواز کردم. اگر ما در مورد ترجیحات من صحبت می کنیم، من عاشق اروپا و کشورهای شرقی هستم. من برای خودم و شهرهای روسیه باز می کنم. از Rostov-on-Don با برداشت های زنده بازگشت. برای من، یک دختر که در مسکو بزرگ شد، جالب است در خارج از جاده حلقه مسکو جالب است.

- آیا شما ترجیح می دهید استراحت تنبل، موزه ها و یا خرید در سفر؟

- من گردشگری موزه را دوست ندارم به نظر من این موضوع برای یک سفر جداگانه است. اگر چه گاهی اوقات شما می توانید ترکیب کنید. من اخیرا در رم بودم، در همان زمان از واتیکان بازدید کردم. همانطور که برای خرید، من یک Shopaholic ناامید هستم، همه چیز و همه جا را بخرم. من دائما مشکلی با جستجو برای اندازه مورد نظر دارم، بنابراین همه چیز را که مناسب است، می گیرم. اگر شلوار جین را با برچسب xxs ببینم، مهم نیست که آنها در یک ردیف هستند، من فکر می کنم که شما باید تا زمانی که وجود داشته باشد، باید کافی باشید. (می خندد)

- چه سبک لباس را ترجیح می دهید؟

- این همه به خلق و خوی بستگی دارد. من رویای همه چیز را به یک سیستم واحد می رسانم. به نحوی من در مصاحبه ای با سارز جسیکا پارکر خواندم که فقط یک سوم کمد لباس خود را می پوشد. من همان داستان را دارم برای کار، لباس های راحت را انتخاب می کنم. و لباس های زرق و برق دار برای خروج شبانه و معشوق ترک می کنند.

- شما تناسب اندام ایده آل را حفظ می کنید، حتی تبدیل شدن به یک مادر. راز چیست؟

- بدن خود را از بار می پرسد. این سال من یک دوچرخه خریدم، اما اکنون زمستان زمان برای رفتن به اسکی است. در سال آخر سال نو، ما در سوچی رفتیم، در همان زمان شما می خواستید به یک کودک آموزش دهید. درست است، هیچ چیز از این ایده بیرون آمد: از چهار روز بعد از ظهر بیدار شوید و فقط راه برود، هوای تازه نفس بکشید. تا کنون، برای من، گزینه ایده آل یوگا است. من یک برنامه ویژه در گوشی هوشمند و رایانه لوحی خود دارم، که می توانم آن را فعال و کار کنم. به عنوان یک قاعده، نیم ساعت صبح یا قبل از خواب است.

- دختر شما تنها سه و نیم ساله است. او چه چیزی را دوست دارد، چه چیزی دوست دارد؟

- دختر من با شخصیت رشد می کند! او بسیار خسته کننده است، به شدت می داند آنچه را که می خواهد. اما همیشه می تواند با او موافقت شود. در حالی که او در همه چیز جالب است، کمی، به طور جزئی، به طور سیستماتیک به هر کجا بروید. همه چیز از این واقعیت پیچیده است که من آن را همیشه با من، هر کجا که ehe. من فکر می کنم در زمستان زمانی که بسیاری از فیلم ها وجود ندارد و مامان هنرمند در نهایت به نظر می رسد زمان، ما چیزی را انتخاب کنید. به طور شگفت انگیز، کودک در حال حاضر خواستار یک مهد کودک است.

- چه اصولی از تربیتی؟

"من دخترم را دوست دارم به مرگ، اما در عین حال من یک مادر نسبتا سخت است." من در مصاحبه ای با جولیا Vysotskaya خواندم که فرزندانش را دوست دارند سخت و نظم و انضباط، زیرا برای یک کودک این تظاهرات عشق، مراقبت و توجه والدین. این بسیار با احساس من همخوانی دارد. دختر می داند که مرزها وجود دارد، و در صورت لزوم، من می توانم دقیق باشم. اگر چه، البته، به طور دوره ای Polina از من طناب است.

- چه غذاها پخت و پز دختر؟

- دختر دوست دارد زمانی که یک بچه خوشمزه داشته باشم، به عنوان مثال، پای با آجیل و شکلات. او همچنین به سوپ های من، ظروف بلغاری "zlatititsa" - ذرت با سیر و دلفریب احترام می گذارد. اما بیشتر از همه در مورد نور دختر، Dumplings را دوست دارد. ما آنها را با پرستار بچه ها خراشیده ایم.

- و چه غذایی شما ترجیح می دهید؟

- من بیشتر شبیه غذاهای روسی هستم، اما ایتالیایی و ازبک. من رویا هستم که گرجستان را نیز کار کنم. من این کشور را تحسین می کنم، حتی آنجا نبود. ظاهرا، این توقف بعدی من است.

ادامه مطلب