دانیل رادکلیف: "بازیگر همیشه خوشحال است که وقتی نمی داند"

Anonim

تیتر:

ویکتور فرانکنشتاین، دانشمند Bold (جیمز مکویوی) و دانش آموز با استعداد خود، ایگور استرامتن (دانیل رادکلیف) با تمایل شریف برای کمک به بشریت، با کمک کشف انقلابی خود، وسواس شد. با این حال، ویکتور بیش از حد در آزمایش های خود رفت و وسوسه او عواقب وحشتناک است. فقط ایگور می تواند یک دوست را در لبه جنون نگه دارد و آن را از هیولا خود ذخیره کند.

- دانیل، چگونه روی این تصویر کار کردید؟

- خوب. جالب بود که این فیلم را شلیک کنید، زیرا از زمان "هری پاتر"، من برای اولین بار در پروژه چنین دامنه کار کردم. این یک فیلم بزرگ استودیویی است که با بودجه خوب است. برای برخی از زمان من در چنین نقاشی های بزرگ ستاره ای نگرفتم، بنابراین عالی بود که دوباره آن را امتحان کنم. و من هم واقعا دوست داشتم با جیمز مؤاته و دیگر بازیگران همکاری کنم.

- چه تیراندازی چنین فیلم از پروژه های کمتر بودجه متفاوت است؟

- تفاوت اصلی در سایت های تیراندازی و دوربین ها. هنگامی که پول زیادی، شما می توانید فریم های پانوراما بسیار بیشتری را ایجاد کنید، مناظر خیره کننده را بسازید. من همیشه در مورد چگونگی هنرمندان و طراحان با بودجه کوچک تحت تاثیر قرار گرفتم: آنها می توانند فضای معمولی را در چندین اتاق شگفت انگیز باز کنند، که ارائه های مختلفی از زوایای مختلف را ارائه می دهد. اما سایت های تیراندازی IV استوارت (هنرمند مدیر نقاشی، سه بار نامزد برای حق بیمه اسکار برای فیلم "پادشاه می گوید"، "رد" و "Korterma". - تقریبا. اد.) به معنای واقعی کلمه مغز را منفجر کرد: هر جزئیات در آنها منحصر به فرد بود.. هنگامی که شما بر روی پلت فرم خود بروید، به سادگی غیرممکن است که از تعجب مشتاق باقی بماند.

- فیلم "ویکتور فرانکنشتاین" سازگاری مستقیم کتاب مری شلی، درست نیست؟

- بله، این ترکیبی از مواد از منابع مختلف است. جیمز و من آن را یک فیلم ماجراجویی با بحث در مورد علم و فن آوری ها، که مربوط به این روز است، نام برد. ما اکنون فکر می کنیم که بسیار پیشرفته و مدرن است، ما اساتید آزاد با دیدگاه های لیبرال داریم که چنین چیزهایی را به عنوان مطالعه سلول های بنیادی تایید می کند، که به نظر من بسیار بحث برانگیز است. تم های کلونینگ، هوش مصنوعی و مسائل دیگر که ما هنوز هم باید در آینده مواجه شویم، افزایش می یابد. توسعه علم همواره همراه بوده و با ترس برای رسیدن به یک نقطه خاص همراه خواهد بود، زمانی که فرآیند دیگر نمی تواند کنترل شود. فیلم ما و در مورد آن نیز. او حدود دو نفر است که فکر می کنند، یک خط خاص همپوشانی دارند یا نه؛ چه اتفاقی می افتد زمانی که آنها آن را انجام می دهند و چگونه اخلاقی است. ایگور Mooraist، اما در عین حال او یک دانشمند است و برای مدت طولانی به دنبال پیشرفت به نظر می رسد.

- اما ایگور نقطه نظر خود را تغییر می دهد؟

- تحت تاثیر Lorelei، دختران در عشق، آن را تغییر می دهد. او یک زن بسیار مدرن است، اما بیشتر به بشریت اعتقاد دارد و نه در علم. و آن را به شدت از ارتباط او با ویکتور، که در نهایت بر روی قهرمان من بازتاب می کند، پیچیده است. این دوباره بحث در مورد علم و اخلاق است. اما ما هیچ فیلم آموزشی، فیلم اخلاقی نداریم، این برای سرگرمی است، اگر چه اگر کسی باعث شود کسی فکر کند، خوب خواهد بود.

- به من در مورد قهرمان خود از ایگور بگویید.

- در همان ابتدا، او Hunchback، دلقک کار در سیرک است. او آنجا بزرگ شد و تمام عمر خود را ادامه داد. اگر چه صاحب سیرک و دیگر اعضای این گروه مجروح شده و تحقیر شده بودند، ایگور به یک جراح عالی تبدیل شد و هنرمندان و حیوانات مجروح را تحت درمان قرار داد. کتاب ها، دایرکتوری های پزشکی و داروها برای او دشوار است، اگر نه به وحشت، شرایط. هنگامی که یک تصادف در سیرک اتفاق می افتد، و Loreleia Falls، ایگور به کمک می کند تا کمک کند و آن را عملی کند. ویکتور شاهد می شود بنابراین آنها با یکدیگر آشنا می شوند. ویکتور می بیند که ایگور کم ارزش، یک دانشمند متخلف، که بد است. درک این که ایگور در جهان تحقیر، بدبختی و گرسنگی فکری زندگی می کند، ویکتور موجب صرفه جویی در او می شود، زیرا ایگور از او بسیار سپاسگزار است. ویکتور از کسانی که با بیشترین نوع نیت ها شروع می کنند، اما انگو آن را به مکان های بسیار تاریک تبدیل می کند، و ایگور تلاش می کند تا او را از آنجا بیرون بکشد.

دانیل رادکلیف:

دانیل رادکلیف و جیمز مکنا در مجموعه ای از فیلم "ویکتور فرانکنشتاین". .

- چگونه آماده بازی Humpback بود؟

- اگر ما در مورد آرایش صحبت کنیم، او یک یا دو ساعت خدمت کرده است. اگر در مورد طرف فیزیکی این سوال، من به طور جدی بر روی آن کار کردم، من به دنبال یک موقعیت مناسب بودم. من می خواستم ایگور به نظر دردناک، منحنی، اما در عین حال که می توانم آن را به مدت طولانی نشان دهم. من به یاد داشته باشید، هنگامی که من به طور کامل Grima در مجموعه در منچستر رفتم، و خارج از حصار، گذرگاه های تصادفی بود. من به تصویب رسید، بدون حتی متوجه آنها. و ناگهان شنیده می شود: "آیا او؟ این Radcliffe بود؟ " و من در مورد خودم فکر کردم: "بنابراین من همه چیز را درست انجام می دهم." بازیگر همیشه خوشحال است که وقتی نمی داند بشنود. (لبخند می زند.)

جیمز مکنا گفت که در فیلمبرداری بسیاری از صحنه های تماس روی حیله و تزویر وجود داشت.

- آه آره! جیمز تقریبا تمام فیلم هایش بسیاری از ترفندها را انجام می دهد و عالی بود که در صحنه های عمل با او عمل کند. از آنجا که زمانی که شما با کسی که بالای صحنه کار می کنید، نیمی از روز برای برقراری ارتباط با این شخص کار می کند. واقعیت این است که اکثر مردم در خود اعتماد ندارند، نمی خواهند یا نمی توانند به تماس فیزیکی بروند. با جیمز چنین مشکلی وجود نداشت. در اولین روز فیلمبرداری، او را در مورد ستون سقوط کرد، و من فکر کردم: "آه آره، به نظر می رسد، ما می توانیم لذت ببریم." (می خندد.) و این واقعا تبدیل به چنین بود، ما به نظر می رسید، ما هر دو دوست داریم به طور کامل به تعویق انداختن.

- شما کلاهبرداری را در تیراندازی انجام دادید؟

- بله، چقدر فرصت بود. هنگامی که من در هری پاتر ستاره دار شدم، من با رهبران ترفندها در هر شکست آموزش دادم. آنها می دانستند که من توانستم، و اجازه دهم به من اجازه دهم. اما از آن زمان تا به حال هیچ کس دیگر دیگر مجاز نیست، من تمام وقت به من گفتم که دوبلر برای من انجام خواهد داد. قبل از این فیلم من در اینجا یک صحنه داشتم، جایی که من از صندلی روی میز پریدم، از روی میز روی زنجیره ای، روی آن نوسان کردم، از پست خارج شدم، از پست خارج شدم و هیولا را در سینه گرفتم. همه این کار را انجام داد. یکی از محبوب ترین روزهای تیراندازی بود. (خنده حضار)

ادامه مطلب