دانیل اسپیکاکوفسکی پیشنهاد ویژه ای را که در قطار ساخته شده است

Anonim

در نگاه اول، مهمترین رویدادهای زندگی دانیل اسپویکووفسکی تا حدودی دیر بود. در تئاتر، او بلافاصله پس از مدرسه، نقش های بزرگ در فیلم تنها در سن سی و پنج سالگی شروع شد، ازدواج کرد و برای اولین بار پدر شد - زیر چهل. با این حال، بازیگر خود معتقد است که همه چیز در زمان و عمدتا به دلیل یک پوشش شاد از شرایط، که او در مصاحبه ای گفت، اتفاق افتاد.

قهرمانان دوستداران - نه نقش او. نوع آن نیست با این حال، در زندگی واقعی آن را از spiwakovsky جلوگیری نمی کند تا از موفقیت یک رابطه جنسی زیبا لذت ببرید. او خود را با پیروزی های مردانه تسلیم نمی کند، اما شناخته شده است که در زمان های مختلف همراهان خود آنا Ardova، امیلیا اسپیک بود و اگر شما معتقدید شایعات، حتی Olesya Sudzilovskaya. همه به عنوان در انتخاب، زیبایی. و چند نام پشت صحنه باقی مانده است ... راز جذابیت او چیست؟ بازیگر خود می گوید: "من فکر می کنم زنان در ابتدا از همه ذهن قدردانی می کنند. و من خودم را به دسته افراد بی معنی، عجیب و غریب، از تفکر و حس شوخ طبعی نشان نمی دهم. " و در عین حال پاسخ به اندازه کافی خسته نیست. بنابراین، شما باید لحظه ای از حقیقت را بین خطوط جستجو کنید. دانیل، با تمام محرمانهایش، گاهی اوقات اعلام می کند، باز می شود و ناگهان روح را باز می کند.

بد خوب مرد

در میان نقش اسپاکووفسکی بسیاری از شخصیت های تاریک: دیوانه وار های مختلف، درست تا هیتلر، مردم با یک روان شکسته، حتی آن را لعنتی. Abyss، ذوب شدن در روح انسان، بخشی از آن است. او می داند که چگونه با یک نگاه الهام بخش است. با این حال، "هیولا" او با برخی از جذابیت های عجیب و غریب متمایز است و اغلب باعث همدردی می شود.

دانیل، خائنانی شما دارای جذابیت ویژه هستند. آیا دوست دارید یک قهرمان منفی باشید؟

دانیل Svivakovsky: "صادقانه، من تمایل به بازی خائنانی ندارم. در حال حاضر، برعکس، یک گروه بیشتر از تصاویر مثبت وجود دارد. من اخیرا در Melodrama "من دوست دارم، چون من دوست دارم" آناتولی ماتیسکو، قبل از آن - در کمدی خانواده "Perobula سال نو" را دوست دارم.

امروزه، حتی در افسانه ها هیچ شخصیت های یکنواخت وجود ندارد - همه آنها با درد و تاریخ خود هستند. من همیشه سعی می کنم علت اصلی اقدامات قهرمانانم را پیدا کنم. تنها شخصیتی که من سعی داشتم توجیه کنم هیتلر است. اما من هنوز تعجب می کنم که آن را کشف کرد. بدون شک هیتلر دارای توانایی های هیپنوتیزم - Polmir Chagalo تحت شعارهای خود برای مدت طولانی است. او به شدت تحت تأثیر جمعیت قرار گرفت و در یک فرد جداگانه. اما هدیه به الهی فرستاده نشد، بلکه به رودخانه شیطان ".

چنین نقش هایی را بر روی روان تحمیل نکنید؟ بسیاری از انرژی منفی باید از طریق خود عبور کنند ...

دانیل: "اگر نقش به نحوی به طور قابل توجهی کاهش وزن جهان و یا زندگی بازیگر را تغییر دهد، من معتقدم که این امر غیر حرفه ای است. خوب، تصور کنید که جراح در معرض بیماری های بیماران خود قرار خواهد گرفت یا پلیس کل منفی را با جرم به ارمغان می آورد ... بنابراین شما نمی توانید زندگی کنید! من تکنیک هایی دارم که به این نقش کمک می کنند و از آن خارج می شوند. این صنایع دستی است. "

دانیل اسپیکاکوفسکی پیشنهاد ویژه ای را که در قطار ساخته شده است 27975_1

Spevakovsky در "ماجراهای سال نو" فوق العاده در ماه جولای، یکی دیگر از تبهکاران کاریزماتیک به نام ویروس Gala را بازی کرد. در واقع، فقط به خاطر این تصویر به دنبال و ایستادن است. عکس: بایگانی شخصی دانیل اسپیکاکوفسکی.

در تصویر والریا تودوروفسکی "من خلاصه برادر فرانکشتاین" شما یک مرد را با یک جنگ مدرن زده کرده اید. این فیلم جوایز زیادی کسب کرد، محبوبیت به شما آمده است. چگونه آن را درک کردید؟

دانیل: "به اندازه کافی، من یک مرد آورده ام. این یک نتیجه طبیعی از حرفه است. بازیگران باید تشخیص دهند، Autographs را ... و من یک بیماری ستاره ای در تظاهرات کلاسیک نداشتم. دیگری وجود دارد من صمیمانه معتقدم که برای هر شخص طبیعی است که خود را بهترین و منحصر به فرد خود را در نظر بگیرید، آن را به قدرت و اعتماد به نفس می دهد. همانطور که برای به رسمیت شناختن، من آن را به آرامی درک می کنم. اگر چه من برای او تلاش نمی کنم: من خوشحالم که یک کلاه را بر روی چشم هایم بسازم، به سرعت می روم. اما اگر می بینم که یک فرد به من لبخند می زند و به طور واضح نیت های خوب، به طور معمول واکنش نشان می دهد. "

و چرا شما یک حرفه ای عمل انتخاب کردید؟ به نظر می رسد که شما ابتدا می خواهید به قدم های مامان، استاد دانشگاه دولتی مسکو بروید تا به یک روانشناس تبدیل شود، اما تلاش دوم همچنان بر دانشکده روانشناسی دانشگاه عمل می کند ...

دانیل: "من در مورد منافق فکر نکردم، هرچند در سال های تحصیلی من در استودیوی تئاتر مشغول به کار بودم - به خاطر سرگرمی. و به طور هدفمند بر روی Psychpha راه می رفت. علاوه بر این، حتی بازی در تئاتر دانشجویی MSU، رویای تبدیل شدن به یک هنرمند نیست. فقط چنین اتفاقی افتاد: دوستانم که با آنها به صحنه رفتم، سالها تئاتری را طوفانی کرد و به نوعی به من خواست. از آنجا که من اهمیتی نداشتم، احساس آزاد و آزاد شدم. ظاهرا، بنابراین، تورهای یک بار در سه دانشگاه وجود داشت. اما او گوزن را انتخاب کرد و در جریان آندره الکساندروویچ گونچاروف یک دانش آموز بود. در همان زمان، دانشگاه ایالتی مسکو، مطالعات خود را در آنجا و آنجا نگذاشت. "

صبر کنید، و آیا ممکن است در همان زمان در دو موسسه مطالعه شود؟ پس از پذیرش، گواهینامه اصلی مدرسه مورد نیاز است.

دانیل: "این ساده است. من به مدرسه بومی من رفتم و گفتم که من گواهی آموزش متوسطه را از دست دادم، هرچند در آن زمان او به آرامی در بخش تحقیقاتی دانشکده روانشناسی قرار گرفت. (با یک لبخند) یک هفته بعد، تکراری به من داده شد، و من آن را به انگیت بردم. سپس او در دفاتر روزانه دو دانشگاه تحصیل کرد و به هر حال، دو بورس تحصیلی دریافت کرد. در حال حاضر چنین کلاهبرداری غیرممکن است، اما در سال 90 آنها به آن توجه نکردند. البته، گاهی اوقات دشوار بود، به خصوص اگر روزهای امتحان همزمان بود. اما نزدیکی قلمرو من را نجات داد: MSU در Mokhovoy، و Gityis - در خط کوچک Kislovsky. "

دانیل اسپیکاکوفسکی پیشنهاد ویژه ای را که در قطار ساخته شده است 27975_2

سالگرد تئاتر Mayakovsky. SPIVAKOVSKY دانشجویی با همکلاسی ها، خادوک "بزرگ و وحشتناک" - آندره الکساندروویچ گونچاروف تبریک می گوید. او معلم خود را در Gitis بود. عکس: بایگانی شخصی دانیل اسپیکاکوفسکی.

چنین بار جدی است. آیا دوست دارید خود را برای قدرت تجربه کنید؟ شما یک تجربه خوب و کار خود را توسط Sanitar در یک کلینیک روانپزشکی، و خدمات در ارتش پیدا کنید ...

دانیل: "چه قدرت را بررسی می کند؟ Sanitar من فقط یک سال برای دانشگاه کار می کردم و به ارتش رفتم، چون دستور کار را دریافت کردم. من پدربزرگ دارم - خلبان، تمام جنگ های بزرگ میهن پرستانه را تصویب کرد، همانطور که می توانستم در غیر این صورت انجام دهم! این سرویس به سختی سخت می شود با این حال، من یک کودک داخلی خراب شدم. و از ارتش بازگشت به یک فرد کاملا متفاوت - شجاع تر، قوی. "

بسیاری از ارتش ها، به ویژه پسران خوب از خانواده های هوشمند، شکسته می شوند ...

دانیل: البته لازم بود مبارزه کنیم. من هنوز فک را گاهی اوقات ظاهر می شود. اما این برای تیم مردانه طبیعی است. بازگشت به سوال از تست قدرت ... من هرگز آن را ریسک نمی کنم. علاوه بر این، در زندگی روزمره، من یک فرد بزدل هستم - به آرامی ماشین را رانندگی می کنم، من از ارتفاع می ترسم، و همچنین برخی از نشانه های Claustrophobia را دارم. (لبخند) حرفه ای دیگر موضوع است. بله، من تعدادی از ترفندهای خطرناک خودم را انجام دادم، اما اگر من یک خطر واقعی برای زندگی را ببینم، همیشه دو برابر می کنم. "

این سال برای بیست سال، به عنوان شما در تئاتر Mayakovsky خدمت می کنید، که مدتها طول می کشد معلم خود را به مدت طولانی هدایت کرده است. درباره Cool از Mrava Goncharov رفت افسانه ها ...

دانیل: "بله، من Andrei Aleksandrovich را پیدا کردم ... او می تواند در هنرمند سویا، که او نمی دانست کجا برود. و در من Goncharov یک بار حتی سقوط Ashtray - در ناامیدی. من پس از آن یک دانش آموز بودم، اما من قبلا در اجرای بازی بازی کردم. من به یاد نمی آورم که او با مدیر هنری عصبانی شده بود، اما مهم نیست ... زیرزمینی به من نرسیده بود، اما بعد من یک چیز مهم را درک کردم: آندره الکساندروویچ هنگامی که او دید که او تنبل بود، در بازیگر فریاد زد: ، بازی بدون انرژی، عفونت. او فریاد زد وقتی که او خسته شد، و گریه او یک هنرمند را به عنوان یک قایق موتور آغاز کرد. و اگر پس از آن، "تاسف" آن را با بازی خود به دست آورد، او به جای دستگیران خود را پرتاب کرد. من از Goncharov برای همه چیز بسیار سپاسگزارم، زیرا موفقیت هایی که در این حرفه به دست آورده ام، به او موظف است. "

و شما همچنین انتقادات آرام تنگ را احساس می کنید؟ به عنوان مثال، Brilliant Landau Landau از فیلم "شوهر من یک نابغه است" واقعا دوست دختر بزرگ دانشمند، در حال حاضر اواخر آکادمی ویتالی گینزبورگ. او فیلم را دروغ و منزجر کرد.

دانیل: "من می دانم که نظرات مختلفی در مورد این تصویر وجود دارد. من برای اولین بار این آکادمی را بررسی خواهم کرد، اما من انتقاد از هنرمند را در او نمی بینم. در عوض، گینزبورگ اسکریپت را قبول نکرد، تفسیر تصویر ... من فکر می کنم، در اینجا بلوک مانع، شخصیت لاندو است. او در زندگی غمگین بود، و اکنون او به بسیاری از مردم نمی دهد. او در منطقه خود، یک مرد روشن و پررنگ بود. همانطور که برای ناامیدی Landau، این یک لمس خاص است، و دانشگاهیان باید به دقت فیلم را تماشا کنند. به یاد داشته باشید قسمت زمانی که دانشمند شعر دختران محبوب خود را می خواند، دستان خود را می گیرد، به پنجره می رسد، به پنجره به ارمغان می آورد، و او به طور ناگهانی شروع به لباس می کند، چه چیزی به یک گریمز خسته کننده پاسخ می دهد؟ لاندو نه تنها نبود. فقط زنان خود را به او واکنش دادند، هرچیزی که او انجام داد. او یک مرد غیر معمول و پیچیده بود. "

آنها می گویند، شما یک شخصیت دشوار دارید.

دانیل: "من می توانم یک چیز را بگویم: من هر گونه تظاهرات خستگی و آرامش را دوست ندارم. گاهی اوقات می خواهم دیگران را منفجر کنم، مطمئن شوید. اما این به این دلیل نیست که من علیه قوانین و موانع هستم. من فقط روح را دوست ندارم نور، همسر من، به طور کامل چنین نگرشی را به زندگی تقسیم می کند. ما هیچ روز به آرامی زندگی نمی کنیم. هر کس با رویدادها پر شده است، ما به جایی می رویم، کسی به ما می آید ... چنین دراماتوری به منظور چیزهایی برای خانواده ما است. "

دانیل اسپیکاکوفسکی پیشنهاد ویژه ای را که در قطار ساخته شده است 27975_3

"من هر گونه تظاهرات خستگی و بی رحمانه را تحمل نمی کنم. گاهی اوقات من می خواهم به "منفجر کردن" همه، مطمئن شوید. برای این پول زیادی وجود دارد. " عکس: ولادیمیر Chistyakov.

آسمان. سطح. دختر

بازیگر همیشه به شدت به سوالات مربوط به زندگی شخصی خود پاسخ داد. بدون جزئیات تا آن زمان، تا زمانی که او تنها و منحصر به فرد خود را ملاقات کرد. این اتفاق در سال 2006 اتفاق افتاد، زمانی که دانیل بر روی تیراندازی فیلم "خانه بر روی زمین خاورمیانه" پرواز کرد. او Svetlana مهماندار جوان فوق العاده جوان را دید و کل پرواز نمیتواند از او چشم بگیرد. اما از تلفن انتخاب شده است. و پس از آن به مدت طولانی و دردناک به دنبال مختصات خود، مشارکت ارتباطات و قدمت او، تا زمانی که در نهایت، پس از دست دهم، یک شماره ارزشمند دریافت نکرد.

دانیل، داستان شما با سوتلانا یک نمونه زنده از این است که چگونه مردان مدرن از دست دادن فتح حاضر از دست رفته اند. پیروزی گران تر از زمانی است که شما بسیاری از اعصاب و تلاش را صرف می کنید؟

دانیل: "من حتی نمی دانم چگونه آن را بفرستم. عشق در نگاه اول، و یا صدای داخلی به من زمزمه کرد. تعیین غیرممکن است. من بلافاصله احساس کردم که نور خاص بود، برای من مهم بود ... در ابتدا همه چیز آسان نبود. هنگامی که من هنوز موفق به پیدا کردن نور و دیدار، او دوباره ناپدید شد. من به هر تماس یا یک ماه و نیم جواب ندادم. من را تحریک کرد (خنده حضار) بعدا معلوم شد که او می خواست او و احساسات من را آزمایش کند. علاوه بر این، و سپس او را سه ماهه در یک فاصله بزرگ نگه داشت. این معمول است که فکر کنید که بازیگران بسیار باد هستند. اما به تدریج ما شروع به برقراری ارتباط منظم کردیم، بسیار دشوار بود که دیدم که بسیار دشوار بود. پس از همه، حرفه های ما عملا ناسازگار است: من در تور و تیراندازی به چالش کشیدم، او در سراسر جهان پرواز کرد ... با این حال، ما موفق به پیدا کردن زمان برای تاریخ. این تایید کرد که چند روابط برای هر دو ما مهم هستند. "

چه مدت دختر منتظر پیشنهادات دست و قلب بود؟

دانیل: "حدود یک سال. این در قطار قطار پترزبورگ اتفاق افتاد - مسکو. در آن زمان، ما در حال حاضر یک جفت بود، و شاید نور انتظار چنین کلمات از من ... اما هنوز هم بسیار لمس، حتی گریه کرد. (با حساسیت.) پس از یک پیشنهاد، من بعد از مدتی به Tver رفتم و فیلم را تیراندازی کردم، جایی که من یک کمپین تمرکز را به دست آوردم ... چراغ ها به راحتی از کارگردانان حرفه ای خودداری کردند، به مسکو منتقل شدند. و من به خصوص رشوه رسیدم، آن را قربانی نکردم. "

چگونه بستگان به رئیس شما واکنش نشان دادند، نمی گویند - آنها می گویند، صبر کنید، فکر کنید، او خیلی جوان است؟ پس از همه، او نوزده ساله بود و شما سی و هفت نفر هستید.

دانیل: "وقتی نور را دیدم، مدتهاست یک فرد مستقل بوده ام و من به شورای والدین در مورد انتخاب یک همراه زندگی نیاز ندارم. (خشک.) ما با روح نسبی جهان هستیم، و تفاوت ما در همه چیز احساس نمی شود. او برای سال های خود بسیار هوشمند است و می گویم عاقل. و گاهی اوقات دوست پسر من را احساس می کنم. بنابراین ما یکدیگر را تکمیل می کنیم. "

شما دو فرزند دارید - داشا و دانا. پسر به افتخار خود از غرور پدر خواسته است؟

دانیل: "نه، نور تصمیم گرفت. هنگامی که او برای اولین بار باردار بود، ما هنوز هم جنس کودک را نمی دانستیم، همسر گفت: "اگر یک پسر وجود داشته باشد، بیایید بله را بگو." او همیشه این نام را دوست داشت، حتی به یک جلسه با من. خیلی همزمان بود سپس ما متوجه شدیم که ما منتظر دختر هستیم. و او به داشا تبدیل شد. خوب، هنگامی که ما یک پسر متولد شدیم، من مجبور نیستم نام را انتخاب کنم. "

دانیل اسپیکاکوفسکی پیشنهاد ویژه ای را که در قطار ساخته شده است 27975_4

شهرت پس از نخستین نمایشنامه "برادر کامل من Frankenstein" به دانیل آمد. قاب از فیلم.

نور در حال حاضر تحصیلات عالی دوم را دریافت می کند. آیا او یا ایده شما بود؟

دانیل:

"البته، سوتنا. او خودش چیزی جدید داشت، نوعی توسعه. در ابتدا پیشنهاد کردم کاری را به حوزه من نزدیک کنم. و او به دوره های آماده سازی در Gitis در دانشکده تولید رفت. اما پس از آن گفت: نه من و انتخاب طراحی رسانه ها یک تخصص مرتبط با ترتیب هر فضا است: داخلی، مناظر. Sveta تساوی عالی است، او دارای گرافیک با شکوه، آبرنگ، او دوست دارد به یادگیری. و او دانشجوی شاخه روز است، این یک بار بزرگ است، به ویژه اگر کودکان کوچک وجود داشته باشند. اولین جلسه او مجبور بود با یک شکم بزرگ، بدون هیچ گونه نگرانی دستگیر شود. او حتی به او گفت: ترک تحصیلی، و سپس به عقب برگردید. اما او نبود. این چیزی است که من آن را "Spyivakovski" می نامم. برای ما هیچ موقعیت ناامید کننده ای وجود ندارد. "

شاید او احساس می کند که دوست دارید زنان انرژی پر انرژی و هدف قرار دهید؟ شوهران اغلب به همسران زن خانه دار می روند.

دانیل: "در نور، همه چیز هماهنگ شده است. او قادر به اقدامات قوی است، اما در عین حال فوق العاده فیدر: این هیجان، آسیب پذیری است. و من خوشحالم که او به شانه من نیاز دارد، آغوش من احساس محافظت می کند. "

آیا درست است که شما همیشه در تماس هستید: به طور مداوم تشکیل می شود، SMS را به صورت ساعتی بنویسید؟ آیا چنین نزدیکی را تحمل نمی کند؟

دانیل: "چه چیزی، ما ارتباطات را از دست می دهیم! ما هنوز ما را ترساند اگر برای پیشرفت فنی نبود، نمی دانم چگونه ما این مشکل را حل می کنیم. اما در ماه اوت من به شدت سه هفته برای استراحت با خانواده ام، ما با هم به دریا می رویم. و این سال ما هنوز موفق به انجام سه روز و شکستن در پاریس برای اولین بار در زندگی است. بچه ها را در مادربزرگها و نوزادان ترک کرده و از تعطیلات کوتاه لذت می برند. چنین شادی - برای ماندن با هم! "

آیا شما هرگز نزاع ندارید؟

دانیل: "نزاع در اینجا واقعا نیست. مگر اینکه اختلافات عاطفی در مسائل مختلف گاهی اوقات بوجود آید، اما ما به سرعت یک راه حل عمومی را پیدا می کنیم. البته، اغلب نور باعث می شود که من به ندرت به خانه بروم، اما او مشخصه های کار من را درک می کند. "

با این حال، به رغم حجم کار خود، شما و حرفه روانشناس فراموش نکنید، هزینه های آموزشی را از زمان به زمان صرف کنید. چرا شما به این نیاز دارید؟

دانیل: "قبلا، زمانی که من هنوز در خیابان ها آموخته بودم، آموزش ها از من حمایت مالی کردند. و سپس آنها به من کمک کردند. پس از همه، افراد جالب به کلاس های من، افراد بسیار متفاوت آمدند. من از آنها به عنوان یک بازیگر زیادی گرفتم. در حال حاضر، افسوس، هیچ وقت برای آموزش وجود ندارد. من همچنین دانش آموزان را دارم - دو سال پیش من دوره اقدام را در موسسه تلویزیونی و رادیو پخش "Ostankino" به سر بردم. بچه های شگفت انگیز من یاد می گیرند، ما قبلا چندین اجرای را انجام داده ایم. "

دانش آموزان اغلب عاشق اساتید هستند و اگر معلم آنها یک بازیگر مشهور است ... اعتراف می کند، آیا چنین واقعیتی وجود دارد؟

دانیل: "صادقانه، من چیزی شبیه آن را نمی بینم. من احساس می کنم، آنها به من اعتماد دارند، به من احترام می گذارند - و فقط. هنگامی که فاصله بین معلم و دانش آموز مختل می شود، آن را تنها تداخل می کند. من می خواهم از دانش آموزان من از متخصصان واقعی، و به عنوان همگرایی شخصی - نه داستان من. من قبلا همه چیز را دارم. "

ادامه مطلب