Hobbies Elena Sparrow توجیه نام مستعار او را توجیه می کند

Anonim

توسط نشانه زودیاک، او دوقلو. اعتقاد بر این است که مردم متولد شده در این صورت فلکی، طبیعت دوگانه و متناقض. و در واقع این است. از یک طرف، النا همیشه به دنبال او بود. از سوی دیگر، اگر درب به طور محکم ثابت شود، سعی نکنید او را شکست دهید: فقط به جایی نگاه کنید به جایی که در نزدیکی آن قرار دارد مانند یک پنجره به طور خاص برای او.

چند سال پیش او سعی کرد تا کسب و کار نمایش روسیه را به عنوان یک خواننده تسخیر کند. و به نظر می رسد همه در ابتدا معلوم شد. در سال 1991، النا در مسابقه بازی آهنگ به نام آندره Mironova - با یک اتاق از فیلم افسانه ای هالیوود "Cabare" ظاهر شد. دو سال بعد، او برنده جایزه بزرگ و جایزه همدردی تماشاگر در رقابت های همه روسیه "یالتا - مسکو - حمل و نقل" شد. اما بیشتر معلوم شد که استعداد جوان بدون حامیان ثروتمند و تولید کننده تاثیرگذار به هیچ کس علاقه مند نیست. و سپس النا ... نام را عوض کرد، نام مستعار اسپارو را گرفت و به شواهد پرداخته شد.

تقریبا همان دگرگونی با مجموعه آن رخ داده است. در ابتدا، النا Vorobev را جمع آوری کرد - خوب، شما باید نگاه پاپ خود را توجیه کنید! اما پس از آن متوجه شد که این پرندگان افتخار، اما نامرئی در مغازه های سوغات، مغازه های عتیقه و سایر نقاط فروش به عنوان یک واقعیت وجود ندارد. و سپس او به سرعت به یک حیوان دیگر تبدیل شد. بنابراین در حال حاضر پرها به صورت مسالمت آمیز همسایه او را در خانه با یک خانواده بزرگ از پینگ.

Hobbies Elena Sparrow توجیه نام مستعار او را توجیه می کند 27970_1

امروز، النا "زندگی می کند" بیش از 30 حیوان خانگی سکوت. عکس: میگوئل

النا اسپارو: "اولین امتیاز با من دوازده سال پیش ظاهر شد. من فقط فقط نام مستعار خود را گرفتم و قصد داشتم تئاتر بومی را ترک کنم (لنا از سال های دانشجویی در گروه تئاتر بوف پیتر کار می کرد - تقریبا. Auth.). دوست من من را با یک هدیه به من ارائه داد - یک پرنده کوچک (او هنوز در مجموعه من کوچکتر است) و گفت: "اجازه دهید آن را طلسم خود را که شما را در حرفه انفرادی به ارمغان بیاورد." من حتی از تعجب آور هستم: پس از همه، من به کسی نگفتم که از حالا در حال حاضر به من النا اسپارو تماس می گیرم. "بنابراین همه چیز را می دانید؟" - این اولین سوال من بود که از او پرسیدم. "در مورد چه؟" - یک دوست شگفت زده شد. - "درباره نام مستعار من" معلوم شد، او چیزی را حدس زد، هدیه بصری بود. اما من فهمیدم: این یک نشانه خوب است. بنابراین من شروع به جمع آوری مجموعه "پرواز" من ".

شما معمولا نمایشگاه ها را پیدا می کنید؟

النا: "به عنوان یک قاعده، من تور را به ارمغان می آورم. بودن در شهرهای دیگر و کشورها، من قطعا به بازارهای پوسیدگی می روم، به دقت همه سالن های عتیقه را بررسی می کنم. عشق به چیزهای قدیمی من از عمو efim من به ارث برده است. او یک مرد با طعم غیر استاندارد بود. و من، دختر کاملا یک دختر دیگر، با دقت به دنبال، به معنای واقعی کلمه دهان، به عنوان او زندگی می کند، آنچه که علاقه مند به آنچه که او علاقه مند است. من جذابیت کودکانه بودم، می خواستم همه چیز را دوست داشته باشم که دوستش داشته باشد. و هنگامی که من از بومی Brest به سنت پترزبورگ نقل مکان کردم، جایی که او وارد موسسه تئاتر شد، تمام وقت آزاد خود را در مغازه های قدیمی ها صرف کرد. و درآمد چندانی او صرف غذا و لباس های زیبا، اما برای خرید عجیب (با توجه به بسیاری از) موارد. "

چگونه سگ ها به گوزن ها اضافه شد؟

النا: "من به دنبال مادر من برای تمام جهان بودم. اما کاملا به سرعت متوجه شد که اسپارو یک پرنده نادر است و جمع آوری مجموعه بسیار دشوار است. با این وجود، من ناامید نشدم، تعداد زیادی ساعت را در "کک" و در فروشگاه های عتیقه صرف کردم. و در زمان تور در اوکراین در یک فروشگاه، من یک صفحه زیبا را با تصویر خانواده اسپارو کشف کردم. در حال حاضر جمع شده برای خرید، چگونه ناگهان نگاه به یک سگ جذاب افتاد. این یک رنگ قهوه ای چینی اسپانیایی، زیبایی فوق العاده بود. من مسدود شدم، به او خیره شدم صاحب سالن من را به رسمیت شناخت و بلافاصله به این سوال نزدیک شد: "Lenochka، آیا سگ ها را خیلی دوست دارید؟ سپس این مجسمه سازی را بردارید! "-" سگ ها من دوست دارم، اما من فقط Vorobyev را جمع آوری می کنم، "من به او پاسخ دادم، روی یک صفحه تکان دادم. و پس از آن او به من پیشنهاد فوق العاده ای، به نظر من، معامله: اگر من اسپانیل را بگیرم، او فقط به من یک اسپارو می دهد! و من فهمیدم: باید موافقم بنابراین اولین سگ در مجموعه من ظاهر شد. در حال حاضر، متوجه شدم که من یک چیز بسیار نادر را به دست آورده ام: او بیش از صد سال سن داشت، آن را در کارخانه گل سرخ فیلیپ از دنیای مشهور چینی ساخته شده بود. "

اول، النا تصمیم به جمع آوری اسپارو کرد. عکس: میگوئل

اول، النا تصمیم به جمع آوری اسپارو کرد. عکس: میگوئل

ارزش یک یا چند نمایشگاه برای شما مهم است؟ آیا می توانید به مجموعه شما "محو شده" اضافه کنید؟

النا: "آسان! اگر چه تمام اعدام ها من قطعه ای را ندارند، نه سریال، اما ارزش قیمت آن را ندارد. این رقم ممکن است صدها روبل هزینه کند. فقط او باید "من" باشد. درک بسیار آسان است: من به فروشگاه می روم و اگر احساس کنم پرنده دیگری یا یک سگ من را دستگیر می کند، فکر نمی کنم. من بلافاصله خریدم. "

اگر یک فرد چیزی را جمع آوری کند، به طور قابل ملاحظه ای مسئله انتخاب یک هدیه را برای او تسهیل می کند. یک سگ یا جوش خرید - و مورد در کلاه است. و این اتفاق می افتد که نوعی از حضور شما به طور قطعی دوست ندارند؟ شما در چنین مواردی چه کار میکنید؟

النا: "هنوز اتفاق نیافتم. اما اگر ناگهان بعضی چیزها به من نمی آیند، آن را به کلبه برسانند. مکان ها به اندازه کافی! "

Hobbies Elena Sparrow توجیه نام مستعار او را توجیه می کند 27970_3

بعدها، سگ ها به "پرنده" او پیوستند. عکس: میگوئل

دختر Sonya به شما کمک می کند مجموعه را دوباره پر کنید؟ رابطه او با حیوانات خانگی شما چیست؟

النا: "نه، ارقام کارت من به ویژه علاقه مند نیستند. با این حال، آنها تقریبا تمام پرسلن هستند، بنابراین این عنصر او نیست، نه کودکان. او فقط با عروسک ها بازی می کند. و پس از آن، دختر فقط برای چنین سرگرمی ها وقت ندارد. او از مدرسه می آید و بلافاصله برای انجام درس ها نشست. سپس - کلاس های اضافی: لیوان، بخش ها. به طور خلاصه، او زندگی خود را دارد. "

عکس: میگوئل آرایش و مدل مو: Inna Alikin.

عکس: میگوئل آرایش و مدل مو: Inna Alikin.

آیا شما سگ خود هستید؟

النا: "بله، یک doggyman. اگرچه من هم داشتم و گربه ها نیز وجود داشت. این تاسف است که در حال حاضر هیچ طبیعت زنده در خانه وجود ندارد. با این حال، من نمی توانم به خودم بپردازم تا حیوان خانگی را بپوشم: با ریتم زندگی من، من باید به طور مداوم او را به طور مداوم پرتاب کنم. به هر حال، هنگامی که اولین سگ چینی خود را به دست آوردم، من یک گفتگوی خنده دار با Borea Moses داشتم. او من را فقط در مورد این چت کرد. پرسید کجا بود، در کدام شهر، تور چگونه بود. من جواب می دهم: "بله، همه چیز فوق العاده است. علاوه بر این، سگم را در کیف خریدم. " او من: "شما دیوانه هستید! پشت سر آن، شما باید دنبال کنید. " "نه، شما لازم نیست که این سگ را دنبال کنید: شما لازم نیست که با او بروید یا آن را تغذیه کنید." - "وای! من خودم را همان می خواهم. " و تنها پس از آن من یک "راز" صادر کردم: سگ پرسلن است! ما بعدا خنده دار هستیم. "

چند نسخه در حال حاضر در مجموعه شما وجود دارد؟

النا: "من آنها را حساب نمی کنم - آنها همه چیز را برای من دوست دارند. اما، من فکر می کنم حدود سی سال است. "

اغلب پرندگان و سنگ ریزه ها نامشخص هستند. عکس: میگوئل

اغلب پرندگان و سنگ ریزه ها نامشخص هستند. عکس: میگوئل

آیا نام ها را می آورید؟

النا: "نه، نام های بسیاری به ثمر رسانده اند. فقط یک سگ، بسیار کوچک در مجموعه من، دارای نام مستعار است. او به ویژه راه من برای من است که کسب او با یک نخستین بار از عملکرد با مشارکت من همخوانی دارد "شما خدای من" در بازی نمایشنامه نویس آمریکایی آلبرت گرنی "سیلویا" است. در این تولید من بازی می کنم ... یک سگ. اولین نمایشگاه ها در سنت پترزبورگ، در یک تصادف غیرمنتظره - در "Buff" بومی من برگزار شد. این رویداد برای من بسیار مهم است، زیرا من برای اولین بار نقش جدی دراماتیک را مورد اعتماد قرار دادم. و قبل از بازی، من به فروشگاه چای رفتم و این سگ را دیدم. من به معنای واقعی کلمه هدیه سخنرانی را از دست دادم پس از همه، این یک انتخاب کننده است که در پوستر ما نشان داده شده است! فروشندگان به من لطف کردند. پیدا کردن علاقه من به statuette، آنها بلافاصله به من دادند. من فکر کردم که چنین هدیه ای بسیار نمادین بود. در پاسخ، آنها این دختران دوست داشتنی را به Premiere دعوت کردند و سگ به نام سیلویا. بنابراین او در مجموعه من تنها و منحصر به فرد است. "

ادامه مطلب