نیکیتا Presnyakov: "طرفداران من را دوست دارم برای این واقعیت که من بزرگ نیست"

Anonim

- نیکیتا، به زودی سال نو. آیا خاطرات کودکان این تعطیلات دارید؟

- هنگامی که آن را بسیار کوچک بود، من به یاد نمی آورم چگونه ما سال نو را جشن گرفتیم. اما از مدرسه در حال حاضر چیزی را به یاد می آورد. (خنده حضار) یک بار در تعطیلات مدرسه سال نو، من در لباس Pyramidhead از فیلم Silent Hill آمد. این یک هیولای با یک سر مثلثی و در کلاه در قالب یک هرم است. و سپس من با یک چاقو دو متر و بچه های ترسناک به مدرسه رفتم.

- چند سالتان بود؟

- پانزده

- شما مجبور به تصویر برداری اسم حیوان دست اموز، خواندن اشعار در نزدیکی درخت کریسمس؟

- نه، تا آنجا که به یاد می آورم. خدا افتاده است (می خندد.) اما هنگامی که من توانستم همه چیز تعطیلات سال نو را خراب کنم. این همان سال جدیدی بود که من 15 ساله بودم و من در یک لباس هرم هرم از Silent Hill آمد. من در نزدیکی درخت کریسمس ایستاده بودم، به اسباب بازی نگاه کردم و بدون برگزاری تعادل، به طور مستقیم به او افتادم. به طور طبیعی، او در کنار سقوط کرد و خلق و خوی را خراب کرد.

- اگر این یک راز نیست، تمایل به ساختن سانتا کلاوس برای این سال جدید چیست؟

- من رویا هستم که گروه Multiverse شروع به جمع آوری کنسرت ها کرد. و به تور بزرگ جهان رفت. من معتقدم که سال آینده خواهد بود.

- آیا شما قبلا سوار خود را دارید؟

- ایجاد یک لیست (می خندد.) چه چیزی غیر معمول در سوار باید باشد؟ جوراب، شورت، پروپیاش، و لزوما زرد، با صورت SpongeBob.

- اخیرا شما و گروه شما بر روی گرمایش Limp Bizkit انجام شده است. زانوها وقتی که به صحنه رفتند تکان خوردند؟

- این بسیار هیجان انگیز، احساسات غیر قابل توصیف بود. کنسرت برگزار شد - و تمام این محموله از شانه ها افتاد. همه راضی بود، بسیار سرد بود. مخاطب Limp Bizkit سخت و به جای آن، و به دست آوردن هر گونه احترام، بازی در مقابل Limp Bizkit، بسیار دشوار است.

- آیا شما واقعا رویای ملاقات با Frontman گروه گرد و غبار فرد را از 12 سالگی ملاقات کردید؟

"بله، و این یک احساس است زمانی که شما متوجه شوید که رویای تبدیل به یک فک شده است - غیر قابل توصیف." هنگامی که در 11 و 12 ساله به بت نگاه می کنید، حتی نمی توانید باور کنید که یک روز او در زندگی شما ظاهر خواهد شد. هنگامی که فرد در شبکه اجتماعی روسیه ثبت نام کرد، این شوک واقعی بود. من دیدم که تمام پیام های شخصی به او باز است، اما مشترکین بسیار کمی وجود دارد. و من تصمیم گرفتم که فورا به چیزی برای او بنویسم. و من نوشتم: "شخص، از شما متشکرم، فقط برای همه چیز که انجام دادید. شما بسیاری از گروه ها را الهام گرفتید، تغییرات زیادی را در موسیقی انجام دادید، از شما بسیار سپاسگزارم. " و من نمی توانستم او را مقاوم و او را به چند آهنگ فرستادم، همراه با نظر: "اگر به من چیزی بگویید و از آنها قدردانی می کنید، این بهترین روز در جهان خواهد بود." در نتیجه، دو ساعت طول می کشد - و او ایمیل من را می فرستد، و همچنین پیشنهاد می کند که هر ماده بیشتری را ارسال کند! و وعده داده می شود که در تماس باشد! انتظار این را نداشتم. خوب، در اینجا من فقط نمی توانم برای یک هفته صحبت کنم! من فقط تکان خوردم! و تا کنون، زمانی که من این را به یاد می آورم، من را لرزاند.

نیکیتا Presnyakov:

"من از دیدار با گرد و غبار فرد از Limp Bizkit از 12 سالگی خوابیدم. هنگامی که او در شبکه اجتماعی روسیه ثبت نام کرد، این شوک واقعی بود. من به او نوشتم، و او پاسخ داد. من هنوز زمانی که این را به یاد می آورم تکان می دهم "

- در نظرات مشترکین خود، می توانید بخوانید که شما برای این واقعیت که شما بزرگ نیستید، دوست دارید. فکر میکنی، چرا آنها فکر می کنند؟

- چون من بزرگ نیستم

- شما در مترو حرکت می کنید، با دوستان در میله های میان وعده ملاقات کنید، چیزهایی را در فروش خریداری کنید؟

"من یک مترو را رانندگی می کنم زمانی که من پارکور را با دوستان و یا دیر برای کنسرت ها و تمرینات انجام می دهم." و بنابراین من تاکسی را رانندگی می کنم. هنگامی که همبرگر غذای مورد علاقه من بود، من دائما با دوستانش در آشپزخانه ملاقات کردم. و ما سرگرم کننده و خوشمزه بودیم. اما اکنون من یک گیاهخواری هستم، برای چندین سال، و منافع فست فود من کم است. با توجه به فروش ... من خریدم، اگر چیزی را سرد و سبک ما پیدا کنم. به عنوان مثال، فروشگاه های بسیار ارزان قیمت وجود دارد، که در آن فروش 70٪ است، و در آنجا شما می توانید بسیاری از لباس های طبیعی را پیدا کنید، و سپس قیچی، برش آنها و انجام کاری فوق العاده و فوق العاده.

- چه کسی به شما رمز و راز را نشان داد که بابا نوئل وجود ندارد؟

- من به یاد نمی آورم که این راز وحشتناک به من گفت، اما من به نوعی حدس زدم که این یک طلاق بزرگ بود.

- آیا اولین شب سال نو خود را به یاد می آورید، که تنها با دوستان من جشن گرفتید؟

- بله، من به دیدار رفتم دوست دخترم تمام دوستان و همکلاسی ها را به خانه برد. ما یک مرد سی سی جمع کرده ایم. این بسیار سرگرم کننده و پر سر و صدا بود.

- برای بسیاری از تعطیلات سال نو فرصتی برای خوردن، خواب و تماشای تلویزیون است. چگونه ترجیح می دهید تعطیلات را صرف کنید؟

- من می خواهم در این تعطیلات کار کنم، اما متأسفانه، نمی توان همه را جمع آوری کرد. بنابراین، من در هیئت مدیره سوار خواهم شد.

- آیا شما هر گونه مراسم را برای تمایل دارید؟

- ما همیشه تمایل به یک تکه کاغذ را بنویسیم و در حالی که آنها 12 بار زنگ ها را ضرب و شتم می کنند، آنها را سوزاند و شیشه ای را با شامپاین بنوشید. بنابراین، به نظر من، خیلی زیاد است.

- علاوه بر تور جهان گروه شما، شما قبلا اختراع کرده اید که برای سال جدید می خواهید؟

- من می خواهم یک پرتاب جت - مانند جیمی نوترون دریافت کنم. (می خندد.) من از دوران کودکی در مورد او رویا هستم. من نامه ای به بابا نوشتم. و پس از دریافت جت ترک، متوقف به اعتقاد به آن.

ادامه مطلب