Daria Ursulak: "من شروع به کمتر از خودم و دیگران کردم."

Anonim

Daria Ursulak در حال حاضر قهرمان مجله ما چهار سال پیش بود، زمانی که او فقط به مادر تبدیل شد. در طول این مدت، کار حرفه ای او به شدت در کوه رفت، آثار جالب و در تئاتر و فیلم ها وجود داشت. در حال حاضر او فقط سی و این سن است، و ظاهرا، مادر بودن او بسیار به چهره اش است. چه تغییراتی در زندگی و مهاجرت رخ داده است - در مصاحبه ای با مجله اتمسفر.

- پس از تولد اولیانا، چهار سال گذشت. شما با شیوه زندگی بیمار شدید

بازیگران مامان

"به نظر می رسد که همه چیز بدون تغییر باقی می ماند." من سعی می کنم تعادل پیدا کنم، اما اغلب من از این واقعیت پیدا نمی کنم و از این واقعیت رنج می برم که در برخی از نقش ها: مادران یا هنرپیشه ها دوست ندارند. من فکر می کنم که چنین "نوسان" همیشه در زندگی من خواهد بود. من حتی مطمئن نیستم که آن را با اسب سوار، به جای آن، با نصب من، من باید همه در همه جا در همه جا.

- فکر نمی کنم برای کمک به یک روانشناس درخواست کنم؟

- این مورد بود، من برای مدتی به یک روانشناس رفتم. سپس با خیال راحت متوقف شد این کار را انجام داد: به نظر من این بود که در اصل همه چیز را از یک فرد بیگانه می شنوم می توانم خودم و خودش بگویم. و به جای آن به طور مداوم از نقص یا ناقص خود رنج می برد، من فقط شروع به تقاضای کمتر از خودم و دیگران کردم - خیلی آرامتر. و من سعی می کنم در تجزیه و تحلیل ترمیم تجربیات خودم دخالت نکنم و آنها را به بی نهایت بکشید. بنابراین، پاسخ به سوال شما: هیچ تعادل وجود ندارد - و این طبیعی است. چه کاری باید انجام دهید، اگر من در استراحت خوب باشم، او وقتی به همه چیز و همه جا نیاز دارم، بوجود می آید.

- قبلا، شما گفتید که هنر، البته، جاودانه است، اما آینده و ادامه شما در کودکان است. امروز چه می گویید؟

- اگر کسی با یک اسلحه به سر من برسد و خواستار فورا برای قرار دادن اولویت ها، من عزیزان خود را به جای اول قرار می دهم. اما سوال انتخاب، حتی موقت، من، خوشبختانه، هرگز نتوانستم. کسب و کار مورد علاقه من یکی از ابزارهای انرژی شادی است، اما معانی جهانی و topsacking، یا من احساس می کنم در دیگری.

لباس، والنتینو (Vipavenue)؛ گوشواره از مجموعه کلاسیک، جیوه

لباس، والنتینو (Vipavenue)؛ گوشواره از مجموعه کلاسیک، جیوه

عکس: آلنا کبوتر؛ دستیار نور: آنا Kaganovich

- و اولویت والدین چگونه بود، چگونه عشق خود را احساس کردید؟

- من حضور مادرم را به خوبی به یاد می آورم. و در اصل آن را تغییر نداد و تغییر نمی کند. حتی کار او با من گذشت، او همیشه نزدیک بود. و پس از آن او مجبور شد به طور فعال در زندگی خود شرکت کند: زمان برای او چنین بود، اما روزها، ساعت، لحظاتی که ما با هم صرف کردیم، غیبت او را متعهد کرد. به نظر می رسد که این مقدار زیادی در میزان ارتباط با کودک نیست. البته برای صرف وقت، بدون توقف، البته، خوب است، اما این در رابطه والدین یا هر گونه دیگر لازم نیست. اساسا، چیزی را تغییر نمی دهد. ارتباطات و مجاورت به نحوی شکل گرفته است.

- آیا لحظات بسیار خوشحال را با والدین خود به یاد می آورید؟

- به یاد داشته باشید که بسیاری از آنها وجود داشت. آنها در خود مشغول به کار بودند، من فقط در زندگی خود نوشته شده بود. و حالا من فقط در مورد آن در زمینه زمینه ما فکر می کنم. من جلسه سال نو را به یاد می آورم، زمانی که من تمام شب یا با مهمانان مهمان بازی کردم. اما من احساس کردم که پدر و مادر من تمام وقت نزدیک بودند، به طور دوره ای ما از جهان بالغ خود عبور کردیم. (لبخند می زند.) و در حال حاضر من یک کار مشابه دارم، من نمی توانم بیست و چهار ساعت در روز با دخترم صرف کنم، ما هر دو با امور خود مشغول هستند، اما احساس یکدیگر می کنند. و اگر ما با هم هستیم، این یک ارتباط کامل است: ما آنچه را که دوست داریم انجام می دهیم.

"هنگامی که شما کار می کنید، اولیان را ترک می کنید، یا به باغ می رود؟"

- ما یک پرستار بچه داریم، پدر Ulyshina وجود دارد، پدر و مادر من، پدربزرگ و مادربزرگ وجود دارد. او یک دایره بزرگ از افرادی دارد که او را دوست دارد و او را دوست دارد. اگر ما می خواهیم و وضعیت مطلوب خواهد بود - مهد کودک اتفاق خواهد افتاد.

- آیا شما آرام تر از زمانی که شما یک مرد بومی با اولیانا دارید، یا بچه های کامل را پیدا کردید؟

- خوب، بعید به پرستار بچه می تواند کامل باشد، اما شما می توانید سعی کنید بهترین گزینه را پیدا کنید. من بیشتر یا کمتر با هر کس آرام است. دختر با هر مدل رفتار، او به طور کلی توانایی شگفت انگیز برای انطباق با یک فرد، تحت سرعت و ریتم زندگی خود است. و هر کس که با کودک تعامل دارد به او چیزی برای او می دهد. نکته اصلی این است که زمان صرف شده با او یکی از ما معنی دار و خوشحال بود.

- در چه سنی دختر توانست خود را آشکار کند؟ و آیا ویژگی های کسی را از بستگان می بینید؟

- به نظر من این است که حتی در دوران بارداری، من متوجه شدم که چه نوع شخص ظاهر خواهد شد، اگر چه، شاید، این مامان ماممن است، زیرا این امر می تواند در درک فرزندش منسجم باشد. من ویژگی های تمام نسل های خویشاوندان خود را می بینم. در عین حال، او فردی است که کسی را دوست ندارد، که کاملا طبیعی است.

سارافان و بلوز، همه - ناتالیا Derbyshire؛ طول می کشد، Avolkova؛ کفش، Bottega Veneta (Vipavenue)؛ گوشواره از مجموعه کلاسیک، جیوه

سارافان و بلوز، همه - ناتالیا Derbyshire؛ طول می کشد، Avolkova؛ کفش، Bottega Veneta (Vipavenue)؛ گوشواره از مجموعه کلاسیک، جیوه

عکس: آلنا کبوتر؛ دستیار نور: آنا Kaganovich

پدر شما نیز همه چیز را در مورد شما درک کرد، زمانی که در معده بودید، گفت: "این آسان نخواهد بود" ...

- بله، من فکر می کنم آن را مشابه بود، یا ما به همان اندازه احساس کردیم. با تفاوت تنها، به راحتی آسان است.

- شما در زندگی والدین دخیل بودید، و اولیانا یک پرستار بچه ...

- 1989 بود. من نمی دانم آیا آنها می توانند پرستار پرستار را بپردازند و چقدر معمول بود. در خانواده ام، پرستار بچه برای انفجار یک غریبه نیست. بله، و گاهی اوقات دخترم را به کار می گیرم، به او می گویم که چه کاری انجام می دهم، با آنها ارتباط برقرار می کنم. به طوری که جهان خارجی برای او نبود، که در آن مجاز نیست. هر بار، من فکر نمی کنم که در دو یا سه سال، نیاز به آن را به منطقه تیراندازی و تئاتر وجود دارد.

- آیا شما یک مادر سختگیرانه هستید؟

- به نظر من به نظر می رسد که من دقیق نیستم از اینکه می توانم شخص را شکست دهم. سپس، هنگامی که صدای من را تغذیه می کنم، برای همه این تعجب است. و من صدایی دارم، او با صدای بلند و ناخوشایند است. (لبخند می زند.) شما فقط نیازی به نشستن روی گردن ندارید. بله، و لازم نیست که بر روی گردن بوت شود.

"من می دانم که شما در دوران کودکی و جوانان آزادی را دریافت کرده اید، اما آنها همیشه می خواستند بدانند که چگونه آن را مدیریت می کنید.

- من، در اصل، همیشه به طوری رفتار می کنم، به طوری که لازم نیست به نوعی محدود به من. این فقط به اندازه کافی صحبت کرد که من به عنوان یک قاعده، مادر، و همه چیز به جای آن بود. به یاد داشته باشید که گاهی اوقات من یک ساعت بعد به خانه رسیدم، و اگر من مانع از آن نشدم، پدرم شروع به فریاد کرد. و من آموختم که تماس بگیرم و حالا من قبل از اینکه شما در نهایت می توانید در جایی پرواز کنید و تماس نگیرید - و هیچ کس نخواهد بود.

- و شما خودتان نمی خواهید بگویید چه چیزی را پرواز می کنید؟ همه چیز، آنها آرامتر می شوند، و برای شما این یک بی نظیر است ...

- Trifle، اما او هشدار را در من بیدار می کند. من فریاد زدم، همه چیز خوب است. چرا باید بد باشد؟ اگر پدر و مادر در مورد این اول، خوب یا دوم یاد بگیرند. (لبخند می زند.) بنابراین منتظر تماس و عصبی در مورد این نیست.

- شما به نحوی گفتید که در اکثر موارد شما با مادرم همگرا و نظرات و نظرات را همگام نمی کنید، بلکه در عین حال آنها استدلال می کنند که مهم نیست. چه طور ممکنه؟

"من درک می کنم که مادر من مدت ها رشد کرده است (لبخند می زند)، من چشمان خود را به او باز نمی کنم، نمی توانم متقاعد کنم - و من چنین کاری ندارم. علاوه بر این، من فکر می کنم که در طول زمان، اختلاف بیشتر و بیشتر خواهد بود.

سارافان و بلوز، همه - ناتالیا Derbyshire؛ طول می کشد، Avolkova؛ گوشواره از مجموعه کلاسیک، جیوه

سارافان و بلوز، همه - ناتالیا Derbyshire؛ طول می کشد، Avolkova؛ گوشواره از مجموعه کلاسیک، جیوه

عکس: آلنا کبوتر؛ دستیار نور: آنا Kaganovich

- اما اگر شما به چیزی بروید، کجا پلت فرم برای درک متقابل است؟ به نظر من، نزدیکترین فرد باید عشق و درک ...

- خوب، بله، شما می توانید به روش های مختلفی تماشا کنید، اما اگر شما یکی از عزیزان را می دانید و به طور پیش فرض آن را می گیرید - هیچ مشکلی وجود ندارد. مادر من و من فقط نزدیکتر شده است. و در تعداد زیادی از چیزهای اساسی، آنها هنوز هم همگرا هستند. و مهمتر از همه، شما می توانید بگویید (لبخند) که ما یکدیگر را دوست داریم. اما مادر همیشه معتقد است که او می داند که لازم است، و من آن را ندارم که هیچ کس نمی داند، و همچنین. من تعجب می کنم که چگونه همه چیز را با دخترم شکل می گیرم تا آنجا که مدل رفتار والدینم را تکرار خواهم کرد.

- صحبت کردن در مورد آنها دختر ترک شده، شما گفت: "Ulyashin Dad". به من در این کلمات نوشته شده است که چیزی در روابط شما با استخوان ها تغییر کرده است.

- بله این صحیح است. ما بیش از یک سال با هم نیستیم. "و این همه من می توانم در مورد جنگ در ویتنام بگویم."

- آیا راه حل های جدی و یا هنوز هم در مورد آنها با والدین به اشتراک می گذارید؟

- بله، اما راه حل های شخصی من فقط به من مربوط می شود. من به یاد نمی آورم که آیا من در مورد طلاق در حقیقت یا در روند گفتم، اما سعی نکردم آنها را با حمایت یا تأیید آنها اعزام کنم. اگر چه از افرادی که شما را دوست دارند، عجیب است که چیزی را انتظار می رود، علاوه بر احترام و ضروری "ما نزدیک هستیم." بنابراین ما داشتیم.

- احتمالا، آیا شما مسئولیت بیشتری را برای اولیانا احساس کردید؟

- من اساسا، یک شخص بسیار مسئول - خیلی بیشتر. و هنگامی که Ulyasha از استخوان ها، من سعی می کنم آنها را کنترل نکنم و با آنها ارتباط برقرار نکنید، این روابط آنهاست که همه چیز هماهنگ است. آنها یک زن و شوهر فوق العاده هستند.

- در حال حاضر به طور مداوم به زودی به کودکان به انواع لیوان ها. آیا اولیانا کاری انجام می دهد؟

- ما تلاش کرده ایم تا سال گذشته به استخر راه برویم، یک تجربه بیمارستان جهنم دریافت کردیم. و از آنجایی که من یک فرد تحت تاثیر قرار می دهم و صادقانه نیست، چیزی نیست که استقبال نکنیم، و نه دوچرخه سواری در توسعه زودهنگام کودکان، من فکر می کنم هیچ راهی برای عجله وجود ندارد. اولیانا خودش می گوید آنچه را می خواهد انجام دهد، و قطعا آن را دریافت خواهد کرد.

- شما اشاره کردید که چشمگیر است. چگونه شما خودتان را مدیریت می کنید، با نوع خود مقابله کنید؟

- من توسط افراد بسیار صحیح احاطه شده ام (لبخند)، اول از همه در خانواده ام. آنها می دانند چگونه من را در این لحظات نادر جمع آوری می کنند وقتی که خودم نمیتوانم این کار را انجام دهم. و به ویژه دوستان، یک دوست دختر که ما با دوران کودکی دوست هستیم، بهتر از همه روانپزشکان ترکیب شده است. ما مراحل بسیار متفاوتی به موسسات، کار، زندگی شخصی، تولد کودکان داشتیم، اما این نوع رابطه است، زمانی که رابطه بدون توجه به شدت آن قطع نمی شود. شما بیش از بیست سال دوست بوده اید، من شخصیت غول پیکر را باور نمی کنم.

- بیش از این چند سال شما مجموعه ای از نقش های فیلم بسیار خوب است. اگر پیشنهادات جالبی وجود نداشته باشد، می توانید کار نکنید و یا سعی نکنید آسان نباشید؟

"من موافق نیستم و حتی بر روی آنچه که من کاملا نمی خواهم اجرا کنم." در غیر این صورت، من احساس بدی دارم، من را از بین می برد. اما من و بزرگ من همیشه ترجیح می دهم به کار. در هر وضعیت غیر قابل درک - برو، کار کنید. چنین اصل ساده

Trench، Fendi (Vipavenue)؛ کفش، لزیا (Vipavavue)؛ گوشواره از مجموعه کلاسیک، جیوه

Trench، Fendi (Vipavenue)؛ کفش، لزیا (Vipavavue)؛ گوشواره از مجموعه کلاسیک، جیوه

عکس: آلنا کبوتر؛ دستیار نور: آنا Kaganovich

- چگونه اغلب تأیید نمی شود؟ آیا چیزی در مقایسه با آغاز حرفه ای تغییر یافت؟

- اغلب بیشتر تأیید نکنید من می خواهم فکر کنم که این آمار دراماتیک به سادگی مربوط به تعداد زیادی از پیشنهادات است. (می خندد در نهایت، نمونه بخشی از کار است.

- هرگز با پیش بینی اشتباه نکنید؟

- در اصل، من خودم را آموختم که به نمونه هایی که این کار را در زندگی من قرار می دهند، به نمونه ها بروم یا نه، هیچ چیز تغییر نخواهد کرد. اما متاسفانه، من یک ویژگی بد عمل می کنم - هیجان. من هنوز نمیتوانم نمونه هایی را با یک بینی سرد درمان کنم. اما هیجان من را محدود می کنم. در غیر این صورت شما می توانید دیوانه شوید، و من می خواهم حداقل چند سال در برخی از سلامت نسبی نگه دارید. (لبخند می زند.)

- آیا شما در عشق یا قلب خود هستید؟ و در اصل، برای کار با AZART، آیا به این وضعیت نیاز دارید؟

"من احساس خوبی دارم که اکنون هستم، و امیدوارم تا زمانی که ممکن است آن را داشته باشم." من در مورد همیشه سوزاندن چشم ها و عشق دائمی در همه چیز و همه چیز، اما در مورد احساس حمایت از زندگی و احساس شکل گیری، و یا چیزی. این به من انرژی و قدرت زیادی می دهد. و من به هیچ وجه متقاعد نشده ام که به خوبی بازی کنم، شما باید برخی از تجربه را زنده نگه دارید. همانطور که می گوید: "آیا سعی کردید بازی کنید؟" گاهی اوقات به نظر من به نظر می رسد: "اوه، همانطور که به نظر من نیست، اما چگونه می خواهم سعی کنم آن را احساس کنم!" من تغییر افراد را دوست دارم

- شما اخیرا قهرمانان بسیار متفاوت بوده اید. به عنوان مثال، به عنوان مثال، Aglaya از سری "Mosgaz. مورد جدید Cherkasova بزرگ "و ایرینا Konstantinovna در" Doldakh "؟

- در "بزرگ Cherkasov جدید"، من را جذب کردم که قهرمان من یک بازیگر است، و شکست خورده، غیر واقعی است. این حداقل بی تجربه است، اما در عین حال بسیار بلندپروازانه است. از آنجا که من فکر می کنم که من خودم غیر معمول است (لبخند می زند)، بسیار کنجکاو بود که آن را بازی کند. و من دوست داشتم که این یک کارآگاه مجدد است. در "Dlattakh" (و فصل دوم در حال حاضر خارج می شود)، قهرمان من در ابتدا چنین مناقصه، اما به تدریج آن را آشکار شده است.

- در ابتدا، به نظر من، این فقط یک اشک نیست، بلکه عوضی واقعی است. اما واقعا به شدت به دلیل احساس تغییر می کند. آیا شما اغلب در اطراف خودتان را ببینید که در طول زمان تغییر می کنند، با سن یا کسانی که به طور کلی باقی می مانند؟

- ناهمسان. کسی بسیار متغیر است و فناوری، کسی مانند آهن پایدار است. چرا آهن؟ خوب، فرض کنیم که آهن نوعی ثابت است.

- چی هستی؟

- من خودم را از طرف نمی بینم.

- شما قبلا پانزده سال سن داشتید، می توانید به طور آگاهانه والدین خود را تماشا کنید، خواهر. چگونه فکر می کنید آنها خیلی تغییر کرده اند؟

"همه آنها خود را تضعیف می کنند، در چیزی که در چیزی ناامید شده اند، سخت تر می شوند، از برخی عادت ها و عقاید خلاص می شوند، زیرا مردم بزرگ و جالب هستند - عجیب است که برای برخی از حفاظت از آنها صبر کنید.

- اما به نظر من این است که در اینجا پدر شما برای آن بیست سال است که من او را می دانم، من در نکته اصلی تغییر نکرده ام، من همان نوع، پاسخگو، قابل اعتماد ...

- مطمئن. احتمالا مجموعه ای از ویژگی های اساسی هر کس که من می دانم نزدیک است، حفظ شده است. امروز من در والدینم جوانم پیدا می کنم. برای ما با ساشا، من فکر می کنم لازم است که در بیست سال به این سوال بازگردم.

ژاکت و پولو، همه - ناتالیا Derbyshire؛ کمربند - مارک کین؛ گوشواره از گل، مجموعه جیوه

ژاکت و پولو، همه - ناتالیا Derbyshire؛ کمربند - مارک کین؛ گوشواره از گل، مجموعه جیوه

عکس: آلنا کبوتر؛ دستیار نور: آنا Kaganovich

- پس از "Mosgaz"، "dilda"، "فصل بسته"، شما توجه بیشتری به خود را، به رسمیت شناختن؟ برخی از نشانه های موفقیت را متوجه شوید؟

- من به نحوی به آن اهمیت نمی دهم من فقط برخی از چیزهای خاص را متوجه شدم: در خیابان آمده است - در مورد برخی از فیلم ها پرسیدم. "آنها متوجه شدند،" استirlitz حدس زد. احتمالا این اتفاق می افتد اغلب. به ویژه پس از سری "صلح. دوستی. آدامس". من خودم را با لذت بهار نگاه کردم، معلوم شد که من تنها نیستم.

- و بنویس؟

- من هیچ جایی برای نوشتن ندارم، هیچ حساب کاربری در شبکه های اجتماعی وجود ندارد، فقط حروف هر نامه. هنگامی که یک فیس بوک وجود داشت، اما مدتها پیش نبود.

- چرا؟ در حال حاضر تمام همکاران شما بر روی Instagram طراحی شده اند، که، به نظر من، خیلی بیشتر است ...

- خوب انجام شده، اما من Instagram ندارم

- آیا شما نمی گویید که برای بازیگر لازم است و مفید است؟ علاوه بر این، شما بسیار شکوفه شد، شما در سالهای اخیر عکس های بسیار زیبا دارید، من نمی خواهم آنها را نشان دهم؟

- با تشکر از متخصص زیبایی من (لبخند می زند.) همه چیز من می خواهم مردم را نشان دهم، من نشان می دهم. و چه کسی اینستاگرام باید انجام دهد، من یا شخص دیگری؟ اگر چه اگر من می خواستم، احتمالا آن را در این زمان پیدا کردم. نکته اصلی، من واقعا نمی فهمم چرا به آن نیاز دارم. چرا خودمان را بساز

- چگونه در مورد ظاهر خود احساس می کنید، آیا می توانید به صورت عینی ارزیابی کنید، به صفحه نمایش، عکس ها نگاه کنید؟

- به نظر من به نظر می رسد که من به خودم احساس می کنم. من فکر نمی کنم که آن را به عنوان یک نقاشی نفت نوشته شده است، اما اگر ناگهان به نظر می رسد اینطور به نظر می رسد، یک راه آسان برای رفتن به زمین وجود دارد. شما وارد اینترنت می شوید و همه چیز را که در مورد شما بنویسید، بخوانید. هیچ توهمی باقی نخواهد ماند (خنده حضار)

- چگونه به نظرات واکنش نشان می دهید؟

- من دیگر از دیگران نخواهم بود، بنابراین و کسانی که من را دوست دارند، و کسانی که من را دوست ندارند، باید به نحوی با آن آشنا شوند. (لبخند می زند.)

- اما این اتفاق می افتد که شما خودتان را دوست دارید؟ و آیا اعتماد به نفس زنانه شما بستگی به تعارف، تحسین، دیدگاه های مردانه دارد؟

- به نظر من به نظر می رسد که من از نظر شخص دیگری خیلی فرفمدید، این نوعی غریزه از خود حفظ شده توسط سال ها است. اعتماد به نفس من بستگی به چیزهای دیگر دارد.

- از چی؟

- از چیزی بیشتر، که در داخل است: آنچه من زندگی می کنم، همانطور که احساس می کنم، از احساس حقیقت یا قدردانی، از وضعیت شادی و آرامش مردم، که من دوست دارم، از حس کسب و کار ساخته شده یا پیش بینی کار جدید. من به نوعی بین فیلمبرداری در یک شکل وحشتناک به پدرم رفتم، و او را زیر تلفن خود را ساخته ام. من یک چهره با چین و چروک را دیدم، ترسناک به خواب، با برخی از عدم انطباق در نگاه، اما من بود، عکس چیزی در مورد من گفت. این هدف و زیبا است.

- آیا شما همچنان می گویید که به نظر میرسید که شما به نظر میرسید Romi Schneder؟

- بله، ادامه اما، البته، من همه چیز را درک می کنم، جایی که من هستم، و رومی Schneider. خوب، اما درست نیست (خنده حضار)

- آیا اعتماد به نفس انسان شما مربوط به زن است؟ به عنوان مثال، خواهر ساشا ادعا می کند که او همیشه به عنوان یک زن اعتماد دارد ...

- من واقعا نمی فهمم که ساشا در ذهن دارد. لازم است آن را روشن کنید. این به معنای لذت بردن از موفقیت مردان است؟ در این مورد، من هرگز از کمبود توجه شکایت نکردم. اما اعتماد به نفس زن و نه تحقق آن را به من نگرفت. اگر او ظاهر شد، سپس به طور کامل در مورد دیگری متفاوت است.

- چی؟ از عشق بزرگ، رابطه یک فرد خاص؟

"می خواهم بگویم که همه از داخل خودم، عزیزم، من خودم خودم را می دهم - اما این درست نیست. من از آنچه که مردم در کنار من، از آنچه که برای من انجام می دهند ترجیح می دهم، و من برای آنها. از سوی دیگر، من واقعا نمی خواهم کسی را برای مسئولیت بیشتری برای خودمختار خودم بارگذاری کنم. به طور کلی، من نمی دانم کجا چه اتفاقی می افتد. (خنده حضار)

ترانشه، حدس بزنید توسط Marciano؛ گوشواره و حلقه از مجموعه رنگ، همه - جیوه

ترانشه، حدس بزنید توسط Marciano؛ گوشواره و حلقه از مجموعه رنگ، همه - جیوه

عکس: آلنا کبوتر؛ دستیار نور: آنا Kaganovich

- اما با این همه شما بسیار دنبال می کنید. از سنین اولیه شروع به رفتن به آرایشگاه، ابتدا با مادر ...

- حالا مامان به متخصص زیبایی من می رود (لبخند می زند.) مراقبت نادر و مبهم چیزی است که من برای خودم انجام می دهم. اول، من بسیار دلپذیر و جالب برای من هستم، که به آنها مراجعه می کنم، دوم، من استراحت می کنم. ثالثا، این به من یک حس دستیابی به خود را می دهد. از آنجایی که من می دانم که من روزانه به نظر نمی رسد: من به اندازه کافی بخوابم، من آب کمی می نوشم، من به دست آورده ام - بنابراین من غفلت من را به نحوی جبران می کنم.

- در سال های اخیر، شما تبدیل به یک ورزش عالی ...

- بله، دو و نیم سال گذشته من دور شدم. من در سالن مشغول به کار هستم این ها شبیه ساز ها یا اغلب تمرینات کاربردی برای استقامت و هماهنگی هستند. در ابتدا، البته، روان درمانی بود. من در هر مورد راحت فرار کردم: من یک روز یا هر روز برای دو یا سه ساعت مشغول به کار شدم. در نتیجه، بهتر بود احساس کنیم: و طبقه هفتم در پله ها با یک کودک در آغوش او در حال حاضر برای من مشکل نیست.

- اگر در عین حال لازم است که بر روی عملکرد زیبا، یک فیلم، یک رستوران یا ورزشگاه، چه چیزی را انتخاب کنید، چه چیزی را انتخاب می کنید؟

- نگاهی به کسانی که من به تئاتر یا رستوران می روم. اگر یکی، پس، به احتمال زیاد، در سالن.

- آیا شما یک درونی هستید؟

- تو بهتر می دونی. (لبخند.) به طور کلی، به نظر می رسد که من کاملا بسته هستم، اما به محض این که احساس می کنم چیزی برای باز کردن وجود دارد، به خصوص در مجموعه، - من خوشحالم که این کار را انجام دهم. بنابراین، به لطف کار، بسیاری از مردم به زندگی من آمدند که به من نزدیک شد.

- و در عین حال چگونه قبل از اولین روز اول یا در ابتدای کار احساس می کنید؟

"من می دانم که چگونه به وانمود می کنم (می خندم): لامپ های نور را روشن کنید که هر کس خوشحال است و جو تخلیه می شود. اگر من نمی خواهم - من روشن نیست، و سپس با من Merzko. (خنده حضار)

- شما یک بازیگر پیچیده نیستید، با یک شخصیت پیچیده؟

- بهتر است که من از من بپرسم. اما، به نظر من، من ساده ترین بازیگر هستم

فقط یک هدیه (خنده حضار)

ادامه مطلب