یوری نیکولایف: "من خوشحال هستم که امروز کار کنم"

Anonim

در 68 سالگی خود، یوری نیکولایف همچنان یک زندگی تلویزیونی فعال را هدایت می کند و این فصل پروژه جدید خود را ارائه می دهد.

- شما از آن دسته از افرادی هستید که بسیاری از آنها با سالهای زیادی از تلویزیون خود ارتباط دارند. فقط در "صبحانه نامه صبح" شما شانزده سال کار کردید. لحظات زمانی که خستگی را از چنین کاری احساس کردید وجود داشت؟

- نه، این نبود. هنگامی که شما در Buzz کار می کنید - شما با بچه های سردبیران نشسته اید و چیز دیگری را به تعجب بیننده می رسانید، فقط لذت می برد، اما نه خستگی. من نمی توانم بگویم که من یک مرد آهنین هستم که هرگز خسته نشده ام. البته خسته اما این خستگی دلپذیر بود.

- از طریق برنامه های خود، بسیاری از هنرمندان، که بعدا ستاره ها تبدیل شدند. آیا امروز از شما سپاسگزارم؟ شما همگام سازی می کنید؟

- و ما ارتباط برقرار می کنیم، و دوستانمان، و با ما تماس می گیریم، و ما ملاقات می کنیم. این فقط اخیرا از جلسه آمده است - ایگور نیکولایف. گاهی اوقات به من می گویم که من دشمن ندارم اما اگر من یک زندگی بزرگ زندگی کنم و من آنها را نداشتم، به این معنی که من به نحوی اشتباه کردم. (می خندد.) امیدوارم آنها آنها را داشته باشند. (می خندد.) اما در میان کسانی که با آنها ارتباط برقرار می کنند، من واقعا دشمنان ندارم. ما چیزی برای به اشتراک گذاشتن نداریم، ما هرگز از یکدیگر عبور نکردیم. در طول سالها، برعکس، روابط گرمتر و احساساتی می شود.

- هنگامی که شما به نام Live Legend TV واکنش نشان می دهید، چگونه واکنش نشان می دهید؟

- خوبه. (می خندد.) اما چقدر درست است؟ به هر حال، من از کار ما بسیار انتقاد می کنم.

- آیا شما تصویربرداری دارید؟

- آره. و خیلی عمیق

- که نظر شما گنج شماست؟

- افراد مختلف، اما اول از همه، البته، نظر همسر. درست است، آنچه همسر در مورد من می گوید، من بلافاصله یکصد و پنجاه را به اشتراک می گذارم، دانستن اینکه او همسر من بود. (می خندد.) بله، و من خودم می بینم که می توانم انجام دهم، اما آنچه من انجام نداده ام. بنابراین اتفاق نمی افتد که همه چیز خوب است.

یوری و الینور نوجوانان بیشتری را ملاقات کردند، و همسر و همسرش بهار 1975 شد

یوری و الینور نوجوانان بیشتری را ملاقات کردند، و همسر و همسرش بهار 1975 شد

عکس: بایگانی شخصی یوری نیکولایف

- بینندگان تلویزیون از دهه ها در صبح روز آخر هفته با شما ملاقات کرده اند. شما خلق و خوی فوق العاده ای دادید و برنامه جدید شما "کلمه صادقانه" صبح می آید. آیا شما در جغد زندگی یا لارو هستید؟

- من جغد، جغد عمیق. (خنده حضار)

- اکنون چگونه برای برنامه آماده می شوید؟

"اگر فردی را که با آن صحبت می کنم نمی دانم، سعی می کنم اطلاعات بیشتری کسب کنم." اما معلوم می شود که تقریبا تمام قهرمانان من دوستان من هستند. (لبخند می زند.) شما فقط باید به یاد داشته باشید که چه اتفاقی افتاد و چگونه اتفاق افتاد. (می خندد (لبخند می زند.)

- با چنین تجربه ای چشمگیر از کار، قبل از عکسبرداری، به هیجان آشنا هستید؟

- البته، برخی از هیجان وجود دارد. اگر بازیگر در مرحله یا قبل از دوربین تلویزیونی نگران نباشید، به این معنی است که او حرفه او را انتخاب نکرده است. اگر عصب ناپدید شود، به این معنی است که فرد آن را انجام می دهد. هیجان باید حضور داشته باشد. چیز دیگری - چگونه با او مقابله کنید، ارسال کنید. نکته اصلی این است که ریتم مناسب، خوراک لازم را پیدا کنید.

- آیا اولین دنده خود را به یاد می آورید؟

"وقتی که من در تئاتر کار کردم، به تلویزیون به لینک های تلویزیونی دراماتیک دعوت شدم. مانند بسیاری از بازیگران. اما من نگران بودم من توسط رفقای ارشد از Mkhat، تئاتر Pushkin کمک کردم، که خیلی بیشتر تجربه شد. هنگامی که من به تلویزیون مرکزی نقل مکان کردم، اولین روز کاری من در Shabolovka بود. لامپ لامپ روشن است، شما میکروفون را روشن می کنید و در هوا هستید، کلمات خود را می گویند. سپس، به اندازه کافی عجیب و غریب، هیجان وجود نداشت. احتمالا، من قبلا دوربین ها را به عنوان چیزی لازم برای کار درک کردم. اگر چه پس از این اولین اتر آنها به من تماس گرفتند، نظرات خود را انجام دادند، چگونه به لامپ نور روشن واکنش نشان دادند. به طور کلی، ظرافت های کاری.

- آیا بازخورد در برنامه جدید خود را می خوانید؟ و لازم است که شما کار کنید؟

- بله و خیر. تصمیم گرفتم برای خودم دخالت نکنم بررسی ها منفی هستند و من نگران هستم. این چیزی را به من نمی دهد، اما می تواند آسیب برساند.

- چطور فکر می کنید، چه چیزی امروز به تلویزیون مدرن ما از دست رفته است؟

- این یک مکالمه برای سه ساعت است. من می خواهم یک برنامه خوب داخلی باشم، که در هوا مجاز نیست. اما این، متاسفانه، نه.

یوری نیکولایف:

"من یک شخص نسبتا دوست داشتنی هستم، بنابراین من اجازه نخواهم داد تا چهل سال طول بکشد تا با یک زن ناخوشایند زندگی کنم"

گنادی Avramenko

- آیا امروزه سانسور یا محدودیت های سن در کانال های تلویزیونی ضروری است؟

- در هر برنامه قوانین آن، الگوریتم های آنها؛ به طور طبیعی، محدودیت های سن وجود دارد، و نه تنها. به نظر میرسد که من خیلی به این کلمه چسبیده است. یک بار، یوری نیکولایف، به جای گفتن "صبح بخیر"، گفت: "صبح بخیر" - و مجبور به بازنویسی پیوستن شد. البته این بی معنی است. اما گاهی اوقات بسیاری از چیزهای جالب از تلویزیون تلویزیون مرکزی را می شنوید، که قبلا آن را نمی شنوم.

- آیا امروز با لذت کار می کنید و با لذت بردن از بازگشت به خانه؟

- سه بار - بله! اگر فقط آب و هوا خوب بود. (خنده حضار)

- از کجا انرژی زیادی دریافت کردید؟

- من تمام زندگی ام را درگیر کردم. تا به حال، من تنیس بزرگ، فوتبال را دوست دارم. من نمی توانم در یک تخت خورشید در ساحل دریا دروغ بگویم. نکته اصلی این است که حرکت کنی

"شما برای چهل سال با همسرتان با همسرتان هستید." احتمالا، می توانید یک کتاب در مورد اسرار طولانی زندگی با هم بنویسید؟

- راز تنها یک است. من یک شخص نسبتا خودمختار هستم، بنابراین من هرگز اجازه نخواهم داد تا چهل سال طول بکشد تا با یک زن ناخوشایند زندگی کنم. (خنده) اصطکاک، البته. گاهی اوقات از من می خواهم، آیا ما واقعا نمی خواهیم بیش از چهل سال طلاق بگیرد. من به طور مداوم جواب دادم: "تقسیم - نه، اما کشته شد - فکر بود!" این یک شوخی قدیمی است، اما به نظر من، بسیار دقیق است. همه چیز در زندگی اتفاق می افتد، اما پایه بخشش و درک است.

- آیا امروز می توانید، پس از چند سال با هم، یکدیگر را شگفت زده کنید؟

- نه چندان اغلب، اما این اتفاق می افتد. رانندگی از یک فروشگاه گل، خرید گل ها، به نظر من، کاملا طبیعی است. یا دانستن اینکه او را دوست دارد، یک سوغات کوچک از آن ایجاد می کند. این نیز طبیعی است.

ادامه مطلب