رقص لادا در "خانه با ارواح" زندگی می کند

Anonim

Rublevka مدتهاست مترادف با Patos Dolce Vita است. بنابراین، به عنوان استاد یک کلبه زیبا در یکی از روستاهای نخبه واقع در امتداد بزرگراه دولت، بسیار معتبر است. در اعتصاب هزینه های انتخاب شده و رقص لادا: او دارای یک خانه سه طبقه است، ساخت آن با یک دوره بسیار غم انگیز از زندگی اش همزمان بود - طلاق. با این حال، او از کسانی نیست که فروتن هستند - صرفه جویی در زمان گرانبها. خواننده همیشه به دنبال گرفتن تا آنجا که ممکن است. این نه تنها در ژانرهای مختلف عمل می کند (در دارایی های کلاسیک، کلاسیک، کلاسیک، پاپ و جاز)، بلکه در تولید، اشعار و موسیقی نیز مشغول به کار است. به زودی آلبوم نویسنده پنجم خود را، نیمی از ترکیبات که به زبان انگلیسی است را مشاهده خواهید کرد. علاوه بر این، Lada به سمت سینما حرکت می کند، اداره استخدام خود را مدیریت می کند و اخیرا مجموعه ای از جواهرات کهربا را منتشر کرده است. به نظر می رسد قوی و مستقل است، اما این دقیقا همان مورد زمانی است که اولین تصور کاملا درست نیست. در واقع، آن را هر دو حساسیت و آسیب پذیری، و حتی رویاگری شاعرانه دارد. درست است، این ویژگی ها این ویژگی ها را افشا نمی کند.

لادا، شما یک بار گفتید: "در مرحله من یک شکارچی هستم، و در زندگی - زن قرن نوزدهم." شما خیلی ناکارآمد هستید؟

رقص لادا: "من فکر می کنم هیچ مفهومی قطعی، یک فرد مدرن وجود ندارد یا نه. من فقط، من طرفدار کلاسیک هستم - در رابطه بین یک مرد و یک زن، در جهان بینی، در تربیت فرزندان. لازم است گوش دادن به موسیقی کلاسیک، حضور در نمایشگاه ها - این غذا برای روح است. و همچنین به نظر می رسد، مردم باید چیزهای زیبا را احاطه کنند. من احتمالا چنین دیدگاه هایی از دوران کودکی دارم.

من در شهر آلمانی قدیمی Koenigsberg متولد شدم (من دوست دارم خیلی زیاد Kaliningrad تماس بگیرم). وقتی که من در عکس ها دیدم، چه زیبایی او به بمب گذاری نظامی بود، شگفت زده شد. من فرصتی داشتم تا از بسیاری از پایتخت های اروپایی بازدید کنم، و قطعا می گویم که زادگاه من آنها را در اشراف معماری قرار نمی دهد. در چهل و پنج سال، آلمانی ها مجبور شدند به مدت سه روز به زودی Koenigsberg را ترک کنند، بنابراین تقریبا خود را به عنوان آن پرتاب کردند. اما چیزی سعی کرد پنهان شود: گاهی اوقات من در باغ در نزدیکی مجموعه های چینی خانه ما و نقره ای میز افتادم. به طور کلی، من با یک فرزند شوروی رشد نکردم: فیلم های لهستانی را تماشا کردم، کنسرت های خارجی را پخش کردم، جشنواره های خارجی، جشنواره ها در Sopot (آنتن های تلویزیونی ما می توانست همه اینها را بگیرند). برادر من یک هنرمند، مترجم مورخ هنر مادر، از دوران کودکی من توسط نقاشی، کتاب های هنری احاطه شده است. من در سراسر جهان سفر می کنم و همه چیز را جذب می کنم که من را جذب می کند: ساختمان ها، برخی از جزئیات اصلی، راه حل های داخلی فوق العاده ای. سپس همه چیز را از طریق خودم از بین می برم و از اختیار شما استفاده می کنم. "

لادا دوست دارد در نیمکت ها در گوشه های دلپذیر قرار بگیرد. عکس: سرگئی Kozlovsky.

لادا دوست دارد در نیمکت ها در گوشه های دلپذیر قرار بگیرد. عکس: سرگئی Kozlovsky.

و این ایده ها در مورد زیبایی در خانه شما چطور است؟

لادا: "خانه من نیز یک کلاسیک است. او به نظر می رسد یک پالازو کوچک است. من نزدیک به فرهنگ زیبای ایتالیا، آشپزخانه او، ادراک زندگی است. برای دوازده سال در حال حاضر من تابستان را در فورت د مامی صرف می کنم، این مکان می تواند محل اقامت خارج از کل روبل نامیده شود. اما با تمام عشق کلاسیک، من دوست دارم جزئیات جالبی از هر سبک دیگر را رقیق کنم - AR Deco یا چیزی شبیه آن. این نیز به داخل و لباس ها اعمال می شود. "

من تعجب می کنم که چرا تصمیم گرفتید روی Rublevka بمانید؟

لادا: "با یادگیری در مورد بارداری خود، من به شوهرم گفتم که می خواهم در کنار جنگل زندگی کنم. از دوران کودکی در دریا، طبیعت و در مسکو رشد کرد، من به طور طبیعی این فاقد این بود. بنابراین، ما مدت هاست که خانه را در منطقه از بزرگراه Rublevo-Uspensky حذف کردیم. و اینجا شگفت انگیز است؟ آیا این است که چه کسی فرصتی برای زندگی دارد که در آن به خوبی در یک منطقه مسکونی باقی خواهد ماند؟ علاوه بر این، تقریبا هرگز ترافیک در Rublevka وجود نداشت، من بدون هیچ گونه مشکلی به مسکو انجام دادم. حالا سخت است که به آن اعتقاد داشته باشیم. "

آیا شما همیشه در میان مردم محلی احساس آلی دارید؟ وجود دارد، احتمالا اکثر زنان کار نمی کنند. و شما یک دو کسب و کار دارید - یک صحنه و کسب و کار.

لادا: "بله نیمی از دوستان من اینجا زندگی می کنند! اگرچه یک مورد خنده دار را به یاد می آورم. من روی یک رویداد جدی بسته نشسته بودم که همسر من مردم بسیار امن بود. و یکی از آنها، غرق شدن و نگاه کردن به چشمان من، با محکومیت گفت: "چگونه می توانید! چرا شوهرتان به شما اجازه می دهد تا کار کنید؟ این ناخوشایند است! "من برای او متاسفم. شاید برای برخی، خود بیان مهم نیست. اما من دوست دارم حرفهم، علاوه بر این، من نمی توانم تصور کنم که به طور کامل به انسان بستگی دارد. در برخی موارد به وابستگی، حتی دلپذیر، اعتراف، اما نه به همان شیوه. من تاکید می کنم که من در همه فمینیست نیستم، نمی توانم بدون یک مرد زندگی کنم و من هرگز تنها نخواهم بود. من باید دوست داشته باشم و دوست داشته باشم، دولت دائمی من است. من ناراحت هستم. "

اتاق سبک عربی در ابتدا به عنوان یک قلیان درک شد. عکس: سرگئی Kozlovsky.

اتاق سبک عربی در ابتدا به عنوان یک قلیان درک شد. عکس: سرگئی Kozlovsky.

وقتی تصمیم گرفتید املاک و مستغلات را در این مکان ها دریافت کنید؟

لادا:

"هنگامی که من منتظر یک کودک دوم بودم، ناگهان می خواست هدیه ای را به شوهرم بفرستم - و یک خانه خریدم. در عوض، این یک ساختار ویران شده بود - برخی از دیوارها، به علاوه یک طرح. او "خانه با روح" نامیده شد. با توجه به شایعات، صاحبان سابق خود را از روسیه در اواسط دهه 1990 فرار کردند. بنابراین، در اتاق زیر شیروانی، طرح ها کشف شد، که در آن کاخ واقعی ایتالیایی حدس زده شد. و من گفتم: همه چیز من است اجازه دهید حتی این خانه را تمام زندگی خود بسازید ... "

چگونه می توان چنین مهین را مسدود کرد؟ کمک به کمک دارد؟

لادا: "همه چیز آسان نبود. این اتفاق افتاد که شروع ساخت و ساز همزمان با طلاق ما بود. و تمام نگرانی ها در مورد خانه های آینده بر روی شانه های من قرار می گیرند. من به نظر می رسید پدر کارلو، تمام درآمد سرمایه گذاری شده در محل ساخت و ساز. همه چیز بود: و خرابی، زمانی که من پول داشتم، و دزدان ممنوع است. آنها مرا فریب دادند و چه کاری می توانستم انجام دهم - دخترم فقط متولد شده بود، هیچ کاری انجام نداده بود. من فقط بچه ها را از بلاروس شکست خوردم، تیپ آنها معلوم شد که وجدان ترین. در نتیجه، این حماسه تقریبا چهار سال طول کشید. اما حالا من می دانم در مورد ساخت و ساز همه: عایق، سیستم عایق، شمع، زهکشی ... "

موتیف عمومی خانه، نقاشی های فوق العاده ای روی دیوارها است. آنها بر روی مشاوره طراح ظاهر شدند یا این ایده شما بود؟

لادا: "طراحان، البته، کمک کردند، اما من نمی توانستم چیزی را تحمیل کنم. این نقاشی ها ایده من هستند، و ITIA به من الهام بخش است. من فکر کردم که تنها هنرمندان ایتالیایی می توانند چنین نقاشی هایی را ایجاد کنند تا چنین نقاشی هایی را ایجاد کنند، و از لحاظ اخلاقی آماده بود تا مبلغ افسانه ای را برای رویای او بگذراند. اما من توسط یک دختر که از مدرسه Surikov فارغ التحصیل شده بود توصیه کردم، و او همه را امضا کرد: و غذاهای خود را در سبک پرونس و اتاق ناهار خوری مناظر ایتالیایی ایتالیا، و سالن در طبقه همکف با نقاشی های شرقی نوشته شده است. "

شومینه - قلب خانه. در اینجا شروع به مکالمات و شب های عاشقانه شروع می شود. عکس: سرگئی Kozlovsky.

شومینه - قلب خانه. در اینجا شروع به مکالمات و شب های عاشقانه شروع می شود. عکس: سرگئی Kozlovsky.

به هر حال، از بقیه محل ها متفاوت است. بسیار اصلی، رنگارنگ، اما به عنوان اگر برجسته است.

لادا: "این اتاق در ابتدا به عنوان یک قلیان درک شد. من طرفدار امارات عرب هستم، من آن را بسیار دوست دارم: یک سیستم ویژه زندگی، یک دیدگاه پرشور از مردان است که بیش از کلمات را می گویند، دمای نصب شده در آن همیشه راحت است، به خصوص در شب . شما نشسته اید، به کانال نگاه کنید و یک قلیان را بخورید. من حتی چند شعر وجود داشت که تحت خلق و خوی وجود دارد: "دختر، سیگار کشیدن قلیان، من نمی توانم یک نقص در شما پیدا کنم ..." (می خندد.) به طور کلی، من سیگار نمی کشم، من فقط در مرموز گاهی اوقات اجازه دهید. اما در خانه من با قلیان کار نمی کرد. من تصور کردم که آنها در اینجا سعی می کنند، این امر دشوار است، اما من نمی خواهم فرزندانم را با تمام این ها نفس بکشم ... در نهایت، به احتمال زیاد یک اتاق برای مهمانان از این اتاق می سازد. "

آیا شما یک مکان مورد علاقه در خانه دارید؟

لادا: "به طور کلی، من عاشق گوشه ها هستم - نشستن یا دروغ گفتن در مبل یا نیمکت. من یک گربه هستم، چارلز، او با شانزده ساله ما زندگی می کرد. بنابراین، او همچنین دوست داشت که دروغ گفتن در گوشه ها به عنوان من. به من آمد و در اطرافش گذاشت. من آن را دوست دارم: همه چیز را می بینم، همه را می شنوم، همه چیز کنترل و استراحت در همان زمان است. همچنین، من در دفتر من احساس خوبی دارم، آن را در آن ایجاد کردم ... من نیز یک تولید کننده هستم، من خودم آهنگ هایم را ساختم، من موسیقی من را در جایی، اشعار به پایان می رسانم، من خودم در مورد تصاویر من فکر می کنم. من فقط به مد مواجه هستم من یک اتاق دارم که در آن اولین بار ژاپنی "Vogs" ذخیره می شود، اولین بار. آنها مشکوک هستند، در حال حاضر پول دیوانه ای دارند. شاید من آنها را در حال حاضر به فروش می رسانم. (با یک لبخند) مادر من همچنین مجلات مد را جمع آوری کرد، او تعداد دهه شصت از این نشریات را که دیگر وجود ندارد، داشت ".

لادا تمام سایه های قرمز را دوست دارد. بنابراین، تعجب آور نیست که غالب اتاق نشیمن یک مبل بورگوندی با بالش های انتخاب شده در لحن است. عکس: سرگئی Kozlovsky.

لادا تمام سایه های قرمز را دوست دارد. بنابراین، تعجب آور نیست که غالب اتاق نشیمن یک مبل بورگوندی با بالش های انتخاب شده در لحن است. عکس: سرگئی Kozlovsky.

آیا این درست است که شما توسط قوانین فنگ شویی هدایت شدید؟

لادا: "نه واقعا. البته، من اصول اولیه فنگ شویی را می دانم: آینه ها و تخت ها در مقابل درب قرار نمی گیرند، گل های خشک شده در خانه نگهداری نمی شوند ... اما عمدتا هنگام قرار دادن مبلمان و پذیرش سایر راه حل های داخلی، من به دنبال شهود هستم. من حس ششم دارم به عنوان مثال، من می توانم به خانه بروم و بلافاصله ظروف را به روش دیگری تغییر دهم. من اغلب آن را انجام می دهم اما مهمترین "فنگ شیز" گربه من چارلز بود، که در مکان های دلپذیر تر رفت. و پس از آن، او به شدت احساس مردم: اگر آن را یک خانه دار جدید و یا یک پرستار نیش، به این معنی بود که او قطعا آن چیزی نیست که او را بدهد. او نبود، و من احساس می کنم که دوست من را از دست می دهم. "

توجه داشته باشید که شما مقدار زیادی از چیزها را دارید: شومینه، درب ها، صفحات میزهای. آیا چنین سبک هایی را دوست دارید؟

لادا: "این کار هنرمندان ایتالیایی است، آنها یک نقاشی عالی و یک درخت و شیشه ای و یک سنگ دارند. چیزهای مشابهی فضای یک قلعه قدیمی را ایجاد می کنند، من آن را دوست دارم. شومینه برای من - قلب خانه، تمام مکالمات و شب های عاشقانه در اینجا آغاز می شود. در زمستان، ما اغلب آن را روشن می کنیم. من عاشق زمانی که هیزم هیزم، ما شراب قرمز را می نوشیم و روی زمین بنشینیم، شعله را تحسین می کنیم. "

انگیزه کلی داخلی - نقاشی های شگفت انگیز. این کار هنرمند روسی است. او قرص را بر روی مناظر ایتالیایی نقاشی کرد. عکس: سرگئی Kozlovsky.

انگیزه کلی داخلی - نقاشی های شگفت انگیز. این کار هنرمند روسی است. او قرص را بر روی مناظر ایتالیایی نقاشی کرد. عکس: سرگئی Kozlovsky.

قفسه سینه غیر معمول: آیا مجسمه ها بر روی آن کشیده شده اند، آیا موجوداتی که شخصیت ها را شخصیت می کنند ... چگونه او ظاهر شد؟

لادا: "Dresser به من ارائه شد. و من این موجودات غم انگیز را نمی بینم که شما در مورد آن صحبت می کنید. هیچ کس پیش از چنین ارتباطی نبود. داستان این قفسه سینه برای من ناشناخته است. من فقط می دانم که او در یک نمایشگاه عتیقه در ایتالیا به دست آورد. به عنوان، با این حال، بیشتر موارد در خانه من. کاسه برنز در لباس پوشیدن از فلورانس، پرده ها در دفتر، از پارچه های نادر، گلدان و مجسمه ها - از آنجا، لوستر در کل خانه - از مورانو، دوخته شده است. به هر حال، این است که من به آرامی مجموعه من از شیشه های مورانو را دوباره پر می کنم. من به یک فروشگاه خاص می روم، جایی که فروشنده، یک عمو ناز، در حال حاضر به یاد من، منتظر و حتی تخفیف گاهی اوقات. "

چگونه کودکان را برای فرزند و دختران تجهیز کردید؟

لادا: "هنگامی که آنها کوچک بودند، دیوارهای اتاق های خود را با شخصیت های کارتونی نقاشی کردند، سپس نقاشی های نقاشی کلاسیک. خوب، حالا همه چیز نقاشی شده، دیوارهای معمولی است. در حال حاضر Ilya پانزده ساله، لیزا سیزده ساله است، و آنها اتاق های بالغ طبیعی دارند. بچه ها مرا لطفا، و من تمام وقت آزاد خود را با آنها صرف می کنم. ایلیا اخیرا گروه موسیقی خود را ایجاد کرده است. به هر حال، او آموخت که رقص، و همچنین من، در زمان های ویدئویی. واقعیت این است که از روستای ما به کلاس ها به شهر بیرون نمی آید، بنابراین شما باید به دنبال فرصت های خودآموزی باشید. به همین ترتیب، لیزا یاد می گیرد که آواز خواندند - درس های خود را در اینترنت یافت. او رویای تبدیل شدن به یک خواننده، اما من پیشنهاد دادم او اولین تحصیلات طراح را در کالج لندن دریافت کنم. این دانش در آینده برای لیزا مفید خواهد بود، صرف نظر از اینکه آیا آن را به دست آورد یا نه. "

در آشپزخانه شما مجموعه ای جامع از ظروف مس را که در زیر سقف قرار دارد، دارید. چرا شروع به جمع آوری او کردی؟

لادا: "من از همه جا به او می دهم - از امریکا، ایتالیا، فرانسه ... غذاهای مس بسیار شیک هستند و علاوه بر این، خواص مفید زیادی دارند. درست است، پس از استفاده، تمیز کردن دشوار است. همه جیمز من در این ظرف آشپزی می کنم. من اغلب آماده می شوم، اما خوشمزه است. من غذاهای دریایی را با سبزیجات آرزو می کنم. و من همچنین دوست دارم dumplings با خاویار سیاه - این ظرف Corona من است. "

ضعف ناز میزبان - شیشه از مورانو. همه لوسترها در خانه، از جمله آشپزخانه، از آنجا آورده شده اند. زیر سقف - مجموعه ای از ظروف آشپزخانه، که لادا به طور منظم دوباره پر می شود. به هر حال، او کاملا آماده می شود. عکس: سرگئی Kozlovsky.

ضعف ناز میزبان - شیشه از مورانو. همه لوسترها در خانه، از جمله آشپزخانه، از آنجا آورده شده اند. زیر سقف - مجموعه ای از ظروف آشپزخانه، که لادا به طور منظم دوباره پر می شود. به هر حال، او کاملا آماده می شود. عکس: سرگئی Kozlovsky.

آیا شما یک شخص مهمان نواز هستید؟

لادا:

"همه مردم من شما را به خانه من دعوت نمی کنند. من عاشق سازماندهی یک مهمانی در حیاط، قبل از شبهای موضوعی اختصاص داده شده به غذاهای ایتالیایی، اسپانیایی، ازبک، ژاپنی. همه می دانند که من می توانم بهترین تعطیلات را سازماندهی کنم - به طرز شگفت انگیزی، خوشمزه، مست و سرگرم کننده. این اسب من است کنسرت با من، به هر حال، همان روشن است. من خودم ایدئولوگ آنها هستم نام تجاری "Lada Dance" - به طور کامل پروژه من. از اولین لباس، که من از پرده، مانند اسکارلت اوهرا دوختم، چون هیچ پولی برای پارچه وجود نداشت، به تمام اجرای و تصویر من. البته، تیم به من کمک می کند، اما آخرین کلمه همیشه برای من است. "

آیا شما با همسایگان مشهور خود در روستا ارتباط برقرار می کنید - لئونید یرمولنیک و آندری ماکارویچ؟

لادا: "نه، به نوعی مسیرهای ما تقاطع نیست. اما ما مدتهاست دوست با fetisov بود. لادا یک معشوقه بسیار استقبال می کند و شکوه روح شرکت است. ما اغلب یکدیگر را آویزان می کنیم. گاهی اوقات ما با آتش می رویم، همانطور که در اردوگاه Pioneer. آنها از ورزشکاران دعوت شده اند، آنها پیروزی ها، دستاوردهای خود را به یاد می آورند. خوب است به گوش دادن به این داستان ها، به زندگی دیگر غوطه ور شوید. "

من خواندنی که شما یک خانه در نزدیکی مخزن داشتید. آیا این رویای حتی در نیرویی است؟

لادا: "بله، و روزی من آن را خواهم داشت. این بار من یک خانه چوبی می خواهم. شما فقط باید بلافاصله شروع به انجام همه چیز را با افراد مناسب و با مقدار کافی پول به طوری که ساخت و ساز دقیقا، و نه تند و تیز. بنابراین همه چیز پیش رو است، زیرا رویاهای من معمولا به حقیقت می پیوندند. "

ادامه مطلب