Gosh Kutsenko: "ازدواج خیلی وحشتناک نیست!"

Anonim

سال گذشته برای شما آسان نبود و به طوری که به طریقی تبدیل شد. آیا خطی بود؟

Gosh Kutsenko: "بله، من چنین اتفاقی افتادم که ... خانواده من متفاوت بود ... بابا و مادران تبدیل نشدند. بنابراین، من شروع به دانلود خودم کردم تا کار کنم تا این دوره دشوار را زنده بمانم. برای اسکریپت فیلم "با من چه اتفاقی می افتد"، که قبل از آن برای چندین سال ما نمی توانستیم آن را تمام کنیم - او نیمه راه را متوقف کرد. و سپس متوجه شدم که من هیچ انتخابی نداشتم - در غیر این صورت من فقط دیوانه می شوم. در این تصویر بسیاری از شخصیت های بسیار شخصی و تقریبا autobiographical وجود دارد - در مورد من برای اطمینان. من این فیلم را به والدینم اختصاص دادم. "

رابطه شما با آنها چیست؟

گاش: "من تنها فرزند هستم به طور طبیعی، پسر Mamenkin. آنها برای من کوچکترین در جهان بودند. هر روز من در مورد آنها فکر می کنم. "

شما احتمالا یک نوجوان دشوار بود، hooligan ...

گوشا: "نه، من یک مرد عادی و آرام بزرگ شدم. هدفمند، ورزش. البته Hooliganil، اما به طور کلی بسیار مثبت بود. او بد نبود ما یک خانواده هوشمند داشتیم: مامان - دکتر، پدر - مهندس ... اما بعدا - بله. من به طرز معجزه آسایی در دهه 1990 جان سالم به در بردم، به طور مرتب به تمام انواع داستان ها صعود کرد. "

این اتفاق افتاد به طوری که پدر به مشت بر روی میز ضربه؟

گاش: "البته! به طور منظم. پدر یک فرد کلاسیک، بسیار صادق بود، در حال حاضر شما چنین روزی را با آتش پیدا نخواهید کرد. او اولین معاون وزیر صنعت رادیو بود که در ارتباط با ارتباطات بود، فضا ... برای تمام زندگی خود یک رشوه نداشت. من به یاد می آورم، در آغاز دهه نود، زمانی که برش بزرگ راه می رفت، من به او دوست من که علاقه مند به یک محیط ارز بود، و او از پاپ خواسته بود تا او را با یکی از معاون وزیر امور مالی معرفی کرد. پدر پس از آن به من نزدیک شد و گفت: "پسر، من را ناراحت نکن، من زندگی دیگری را زندگی می کردم ..." او یک کودک بسیار شلوغ و بزرگ بود. "

Gosh Kutsenko و ایرینا Skrinichenko:

Gosh Kutsenko و ایرینا Skrinichenko: "ما تقریبا در حال اجرا، اما همه چیز بسیار لمس بود." Photo Natalia Governorovova.

و روابط با دختر خود، پولینا چگونه است؟

گاش:

"ما روابط بزرگسالان خوبی داریم. آنها به طور غیرقانونی توسعه یافته اند - هرچند من همیشه در این نزدیکی هست، اما او هنوز هم در خانواده خانواده رشد کرد. هر کس متوجه شد که چیزی وحشتناک اتفاق می افتد، خانواده سقوط کرد. اما ماشا و من موفق به حفظ درک متقابل و احتمالا، حتی بیشتر - نزدیک ترین بستگان. ماشا یک مرد واقعا بومی است، و در حال حاضر، زمانی که مادران با پدرش تبدیل به، به ویژه. و برای Polina I و DAD، و دوست. ما یک کاه بسیار وحشی داریم - شخصیت موجود است، همانطور که می گویند. من این را درک می کنم، اما من یکی را دارم، بنابراین من آن را با حداکثر حساسیت کنترل می کنم ... "

من می دانم که حتی بدون اجازه شما حتی با مصاحبه موافقت نمی کند.

گاش: "غیر نه نه، این به طور کلی موضوع خاصی است، او در حالی که صحبت می کند، نیاز به کوچکتر دارد، اما خواندن و فکر کردن بیشتر. او اکنون آماده ورود به تئاتر است. "

بنابراین شما پدر بسیار اقتدارگرا هستید؟

گاش: "البته، چطور؟ مادرش دو دختر دارد و من فقط او، نوه محبوب مردم قدیمی من را دارم، بنابراین اکنون یکی برای من است. من فقط می خواهم او را احساس کنم که مسکو یک شهر دشوار است. من همه چیز را در مورد او می دانم. "

و چگونه او به عروسی اخیر خود واکنش نشان داد؟

گوشا: "من واقعا می خواستم حضور داشته باشم، اما او درس های مهمی داشت. اگر چه، البته، ما فاقد او بود! "

چه چیزی باعث شد شما به طور رسمی رابطه ای را که ده ساله است ایجاد کنید؟

Gosha: "چرا من ازدواج کردم ... خوب، در ابتدا، ازدواج خیلی ترسناک نیست، مانند کمی او! .. این وحشتناک متفاوت است - عشق مردم به از دست دادن. OLEY ZHELEZNYAK، که به طرز شگفت انگیزی شخصیت اصلی را در همان فیلم بازی کرد "با من چه اتفاقی برای من اتفاق می افتد"، یک ماکت از زندگی شخصی من گرفته شده است. او می گوید: "به یاد داشته باشید، یک مرد بسیار خوب را از دست می دهید." وقتی من و IRA فقط ده سال پیش ملاقات می کنم، و برای اولین بار، او گفت: "من تو را ترک می کنم. اما می دانم: شما یک فرد بسیار خوب را از دست می دهید. " و رفت. و سپس من آن را بازگردانم و سپس، من چهل و پنج ساله هستم! متوجه شدم که من یک صد درصد پیچیده از عدم تعادل در رابطه با ازدواج دارم. احتمالا به این دلیل است که من "ازدواج" Gogol در موسسه بازی کردم! من چندین بار با یک فیلم ازدواج کردم ... و در برخی موارد متوجه شدم که واقعا می ترسم. به یاد داشته باشید، هنگامی که IRA به سالگرد بازی آمد و از دست ندهید، نگهبانان پرسیدند: "و یکی از مدیران فریاد زد:" پرش، این دختر کوتسنکو گوس است. " او به من گفت: "خوب، چه چیزی است؟" اگرچه من IRA پیشنهاد سه بار ... "

Gosh Kutsenko:

Gosha Kutsenko: "من واقعا می ترسم و در حال حاضر من درک کردم: ازدواج خیلی وحشتناک نیست، مانند کمی او! دیگر ترسناک - مردم نزدیک به از دست دادن". عکس: ولادیمیر Chistyakov.

او رد کرد؟

گاش:

"نه، او موافقت کرد، اما او هر بار هدیه دریافت کرد، پس او گفت:" من در مورد آن فکر می کنم. "

و چرا شما در راز ازدواج کردید؟

Gosha: "بله، نه مخفیانه، هر چند. این ایده ایرینا بود - پس از عروسی بازی کرد و ما عملا روی اجرای آن نقاشی کردیم. هیچ وقت به نصف روز نبود، من در گذرگاه مسکو بودم. ما مادرش را دعوت کردیم، تاتیانا، به دفتر رجیستری رفتیم، این همه. "

و ازدواج چگونه بود؟

گوشا: "ما ایستاده بود، در Griboedovsky خندید، اخیرا خود را قبل از بستن شماره دفتر رجیستری در بازسازی. آنها شوخی کردند که رابطه ما به ترمیم بسته شده است! این همه لمس بود. ما توسط چنین کلمات صادقانه گفته شد ... مدیر دفتر رجیستری ناتالیا Evgenievna Ostashshkin گفت: سخنرانی - از قلب، نه برخی از تمبر وجود دارد. ما نگران هستیم، من عصبانی شدم ... "

و شما؟

گاش: "من هم همینطور. و در غیر این صورت، زمانی که کلمات در مورد روح، در مورد شادی، در مورد عشق، در مورد عشق، در مورد چگونگی جدا شدن از ... و چنین عبارت عاقلانه Alessandro Mandzoni، نویسنده رمان "سقوط": "عشق یکدیگر، مانند ماهواره ها در جاده، با فکر به زودی به زودی و با امید به اتصال برای همیشه "... خوب، چگونه لمس نمی شود؟"

پس از تمبر در گذرنامه ظاهر شد، مجتمع شما ناپدید شد؟

Gosha: "بله، می دانید، آسان تر است. اما من شروع به مقابله با یک مجموعه دیگر کردم. پس از همه، من همیشه تصویربرداری از یک مرد مسنجر داشتم، و به نظر می رسید که خدایان من و نوعی اصطلاحات، شناختی کودکان، سنگ و رول همیشه در من زندگی می کنند. اما در حال حاضر چه چیزی را دوست دارم؟ آنها بدون من هستند؟! و بیننده؟ خوب - دوباره همه چیز دوباره ... "

Gosh Kutsenko:

در تصویر "با من، این چیزی است که اتفاق می افتد" بسیاری از autobiographical است. به عنوان مثال، زمانی که قهرمان Olesi Zheleznyak با معشوق خود را از بین می برد، او یک عبارت را بیان می کند، که به ایرینا به خداحافظی گفته شد. .

به نظر شما، پس از ازدواج چیزی تغییر کرده است؟

گاش:

"یک لحظه خنده دار بود. من گفتم: "ایرلندی، همه من - حالا مال شما". او پاسخ داد: "بله نه - فقط از لحظه ای که من به طور مشترک به شمارش معکوس رفتم." بنابراین پیش از این من یهودیان بودم و خودم را آغاز کردم. و اکنون ما شروع به صحبت کردیم. "

و چه چیز دیگری می خواهید "برهنه" در این زندگی؟

گاش: "من از بچه ها رویا هستم من نمی دانم چه یک کودک در این مورد است. یعنی احساس توانمندی مدیریت شده، آگاهانه به من ناشناخته است. به یاد داشته باشید، پولینک دو ساله بود، او پرسید: و پدر شما کجاست، چرا این کار با شماست؟ او پاسخ داد: "پدر می خواهد زمان را متوقف کند." بنابراین به این دختر کوچک گفت. وقتی حرف هایش را شنیدم، به شدت وحشت زده شدم ... بنابراین اکنون می خواهم از برنامه کامل و قبل از آن بروم. "

فکر میکنی تو یک شوهر خوب هستی؟

گوشا: "من میانه هستم صادقانه، من جایی در نوجوانی آویزان شدم یا به نظر می رسید که من فقط از ارتش برگشتم. من خودم را در این حالت گرفتم و من زندگی می کنم - من یک عدم کامپذیر هستم، من هیچ چیز را در زندگی ام ساختم. امیدوارم هنوز هم باید متفاوت شود. IRA برای من اکنون خیلی بیشتر از یک زن است. او به من بسیار دوست دارد اگر برای تمام این ده سال ... "

آیا او خیلی شما را ببخشد؟

گاش: "و شما می توانید همه یا هیچ چیز را ببخشید، من فکر می کنم."

در زندگی شما بسیاری از افراد تصادفی وجود دارد؟

گوشا: "بله، مثل هر کس دیگری. برای پیدا کردن کسی خود، باید سعی کنید. دوستان به دنبال یک استثنا هستند. بله، من دوست دارم - اینها افرادی هستند که من به بدن و روحم اعتماد دارم. اما بزرگ و بزرگ من نمی توانم به طور کلاسیک دوست باشم. من در گذشته و آینده دوست هستم من فقط چنین زندگی ای را زندگی می کنم که دوستی با خانواده ها یا چیزی را در چنین روحیه ای ندارد. "

در واقع، شما همیشه مشغول هستید - به این معنی است که شما موفق به ماندن در موج، شما در تقاضا هستید.

Gosha: "بله، من خوشحالم که موسیقی و یک فیلم و تئاتر دارم. به تازگی یک عکس جدید "آقایان، موفق باشید!". من نمی خواهم از راه دور خود تماس بگیرم، زیرا هر کس یک کلمه دارد که موجب احساسات عجیب و غریب می شود. تماشاگر فکر می کند: AH، Bastards، آنها فیلم مشهور را در این همه حرکت تبلیغاتی و غیره گرفتند. این یک غریزه است: هنگامی که کارگردان برای چیزی قدیمی-خوب شوروی گرفته شده است، به این ترتیب خاطرات ما را تحریک می کند، برای چیزی بسیار بومی. اما به نظر می رسد که "آقایان" بازسازی نیست، بلکه فقط یک فیلم بر اساس یک کار بسیار خوب است. ما داستان مشترک را حفظ کرده ایم، و این است. بقیه با توجه به قوانین جدید و مدرن سیلندیوم ساخته شده است. روحیه - بله! فرم متفاوت است. "

Gosh Kutsenko:

در فیلم "آقایان، موفق باشید!" Goshe این نقش را به دست آورد که جورج ویکین یک بار بازی کرد. .

شما نقش George Vicin را بازی کردید ...

گاش:

"و من یک نشانه برای خودم می بینم! از آنجا که تمام بازیگران که در فیلم های قدیمی بازی می کردند، من با هیچکس آشنا نبودم، اما جورج میچیلویچ ویکین بود. این در Distant 1985 در Chernivtsi اتفاق افتاد. من در ارتش به آنجا خدمت کردم و وقتی اولین بار به اخراج رفتم، متوجه شدم که در مرحله باز در پارک تفریحی، جورجی ویکین یک جلسه خلاقانه با مخاطب را برگزار می کند. من نزدیک شدم و خود را از او گرفتم - این اولین هنرمند در زندگی من بود که من زنده بودم. من ... یک بازیگر کم نقطه، من نمی دانم چگونه به تقلید، اما در اینجا من مجبور شدم به نفوذ نقش، بی تکلف شبیه به اصل. من سعی کردم مثل او بازی کنم اما بر روی مجموعه ای از سریزا، Bezrukov به من گفت: "گاش، نه، چیزی را مطرح کنید". ما یک دوست مشترک داریم - ویکتور ایوانوف، کاسکادر افسانه ای، من با احترام زیادی برخورد می کنم. بنابراین، vitya stutters. جذاب و خوب من فکر کردم: لعنتی، شاید خطر؟ او به او لکنت کرد و او را لکنت کرد، او واقعا آن را بسیار با استعداد می سازد. او چند بار در تیراندازی آمد، به نظر من تصور می کردم، گفت: "من در یک سهم هستم، سپس P-P-Perchair آقای G-G-Feerarchik." با تشکر از شما برای این سکته مهم، در فیلم، روشن می شود که چرا قهرمان من لکنت شده است ... به طور کلی، من مجبور شدم رویای ... در نتیجه، ما یک داستان سال نو و شاد داشتیم. ما در فیلم های ارائه شده بودیم، ما رقبای بسیاری داشتیم و مدیر سینماها که تمام نقاشی ها را تماشا می کردیم، با ما کار کردیم. به من اعتقاد داشته باشید، نه یک مدیر سینما و جذابیت، و نه رشوه، غیرممکن است، زیرا برای آنها این یک کسب و کار است. فساد برای سینمای سال نو اعمال نمی شود. و من خوشحالم که ما این را به دست آوردیم ... مناقصه، یا چه چیزی! بله ... من تیراندازی را با گرما به یاد می آورم. در سایت، ما کمک کردیم و از یکدیگر استفاده کردیم، ما فضای بسیار دوستانه داشتیم. بخشی از صحنه ها در اسرائیل فیلمبرداری شد ... "

با توجه به طرح، آن را در مورد مصر است.

Gosha: "بله، اما پس از آن خطرناک بود، هیجان آغاز شد، بنابراین ما از اسرائیل به عنوان مصر استفاده کردیم. من به یاد داشته باشید لحظه ای مضحک بود: ما در اورشلیم در یک زندان باستانی در کنار معبد اصلی خداوند شلیک کردیم. دوربین، موتور! آنها شروع به بازی کردند، و سپس زنگ زنگ زد. Serega Bezrukov به طور ناگهانی متوقف می شود، تبدیل می شود و می گوید: "اوه، بچه ها، متاسفم، من وقت دارم." و سایت را ترک کرد! .. او آن را به صورت ارگانیک انجام داد، ما به اشک خندیدیم ... سرگئی ویتالیویچ من از زمان نیمکت دانش آموز می دانم، او در عملکرد فارغ التحصیلی من بازی می کرد. بنابراین من به او یک بلیط به زندگی دادم! " (خنده حضار)

اگر ما در مورد شما صحبت می کنیم، موفق باشید در زندگی شما نقش مهمی ایفا کرد؟

گشن: "البته، بدون موفقیت، من فقط ... یک بازنده! این باید تمام وقت شکار کند. او به هر یک از ما داده می شود، مهمترین چیز این است که آماده آن باشید. مهم است که آن را ببینید - هر دو در افراد، در روابط، و در کار. "

ekaterina shatnik

ادامه مطلب