Tatyana Vedeneeva: "عشق واقعی تنها در جوانان امکان پذیر است"

Anonim

تاتیانا Vedeneeva وارد گیت شانزده سال شد، و در این سال اول در سینما، و در یکی از نقش های اصلی ستاره دار شد. رومی با سینما به پایان رسید زمانی که او در سال چهارم تحصیل کرد، این فیلم افسانه ای بود "سلام، من عمه تو هستم" و سپس تلویزیون آمد. تاتیانا یکی از سخنرانان تلویزیون روس ها مورد علاقه شد. زمان شگفت انگیز پشت سر گذاشته شده است. مانند دو ازدواج اما نه در یک صفحه از زندگی او، او نقطه ای را نمی گذارد، زیرا او، زندگی، ادامه شگفتی را به او نشان می دهد ...

1. در سرنوشت

به نظر می رسد که در برخی از فضا، بر روی برخی از روبان همه چیز در مورد ما ثبت شده است. و مغز ما گاهی اوقات آن را می خواند. از دوران کودکی، بسیاری از آنچه که بعدا اتفاق افتاد، می دانستم. به عنوان مثال، من شکی ندارم که من به عنوان یک بازیگر عمل می کنم.

در زندگی من بیش از یک بار، چرخش های تیز وجود داشت که من طبخ نکردم. فقط در مورد آن فکر کردم این چگونه با فیلم اتفاق افتاد. بله، من مجموعه را از دست دادم، اما مطمئن بودم که سینما گذشته من بود. و ناگهان نقش مهمی در این مجموعه ایفا می کند! بدون هیچ نمونه ای

سرنوشت در هر سنی، مرد را فرصتی برای تغییر دوره زندگی معمولی ارائه می دهد. و سپس شما می توانید یک تجربه جدید دریافت کنید، از طریق یک آزمون جدید بروید و دوباره به خودتان برنده شوید یا روی مبل خود بمانید. و تبدیل شدن به پیر من همیشه اولین بار را انتخاب می کنم.

2. درباره حرفه

اولین سال تحصیل در Gitis من را خیلی تغییر داده است. من به یاد داشته باشید که من به تعطیلات در Volgograd بومی من آمده ام و متوجه شدم که من به طور کامل در مورد دختران مدرسه صحبت نمی کنم. همه آنها به نحوی ... خسته کننده، فرود، و افق من فوق العاده گسترش ارتباط با معلمان برجسته و بازیگران. من مطمئن بودم که جالب تر خواهد بود. و حرفه من را فریب نکرد.

البته، تلویزیون، صفحه اصلی زندگی من است. و اگر چه امروز من در پروژه تلویزیونی ندارم، من به طور مداوم از پیشنهادات کانال های مختلف برای شرکت در یک انتقال دریافت می کنم. و من فکر نمی کنم که رمان من با تلویزیون به پایان رسید. شاید همه چیز پیش رو باشد!

نقش موفقیت خوب در حرفه ما عالی است. شانس من تلویزیون بود، کار کافی داشت. و حدود ده سال پیش من به عنوان بازیگر "مدرسه بازی های مدرن" تئاتر شدم. و همچنین موفق شانس بود! در ماه اکتبر، فصل بعدی در نهایت افتتاح شد.

3. درباره سن و ظاهر

من یک ژنتیک خوب دارم پدرم، تا روزهای اخیر، روز گذشته نگاه کرد و زمانی که در دبیرستان تحصیل کردم، او حتی برادر من نیز گرفته شد. به طور کلی، فرد می تواند بدون توجه به داده های پاسپورت، پیر یا جوان باشد. و این فقط در ژنتیک نیست، بلکه در چگونه یک فرد زندگی می کند، چه علائمی و احساسات.

هنرمندان باید خوب نگاه کنند. این نیاز به یک حرفه است. شما نمیتوانید تصور کنید، به عنوان مثال، مالاریا بدون دست؟ بنابراین اینجا. من می خواهم این را درک کنم که مردم را که در اینترنت در نظر می گیرند نظرات توهین آمیز اینترنت به ستارگان به دنبال همه ی موارد ممکن برای حفظ ظاهر جوان امروز است.

هنگامی که من اولین نقش را در فیلم ها ارائه دادم، من یک دختر سوگند بود، و کارگردان گفت: لازم است کمی از دست بدهم. اما من متوقف شدم - وزن را به طور جدی از دست دادم. مدیر من حتی به من اشاره کرد. و من دوست داشتم کمی باشم و بیشتر در جوانان من، من با موهای بلند رفتم، اگرچه متوجه شدم که این مدل موهای رفت. یک پسر متقاعد کرد که موهایش را بسازد. و معلوم شد که یک نقطه است. از آن به بعد، من آن را می پوشم. بنابراین من تصویر خود را پیدا کردم.

4. درباره عشق و ازدواج

عشق واقعی تنها در جوانانش امکان پذیر است. هنگامی که در عشق - چنین رومئو و ژولیت، زمانی که آنها در مورد پول فکر نمی کنند، مهم نیست که زندگی خود را ادامه دهید. آنها فقط در مورد یکدیگر فکر می کنند. سپس دانش چگونه زندگی دشوار است، و ترس های مرتبط با آن جمع می شوند. و پاکیزگی احساس می شود ...

تنهایی - زمانی که شما واقعا هیچ کس، و نه خویشاوندان، و نه دوستان و نه دوستداران ندارید. و به دلایلی، افرادی که همسر یا شوهر ندارند تنها در نظر گرفته می شوند. اما این تنهایی چیست؟ چنین فردی تنها نیست، فقط یک زن و شوهر ندارد.

اشکال جدید ازدواج در حال حاضر محبوب شده است، زمانی که همسران به طور مداوم با هم زندگی نمی کنند. به عنوان مثال، ازدواج مهمان. به نظر می رسد که این گزینه بسیار خوبی برای زوج هایی است که قبلا در سن جوان ارتباط دارند.

من بعد از پوشکین تکرار می کنم: "عشق تمام سنین مطیع هستند". بیایید بگوییم زنان سی و پنج و نه بدتر از رابطه جنسی بیست ساله و یا درک چیزی. حتی برعکس - آنها بیشتر عاطفی توسعه یافته اند، فعال تر هستند. یک بدبختی: مردان از این زنان می ترسند ...

ادامه مطلب