به عنوان یک هدیه از قلب تقریبا تعطیلات را خراب کرد

Anonim

دقیق قبل از روز همه دوستداران دوست دختر من Tamara کمی با آنفولانزای بی رحمانه. و بنابراین، در حالی که او بیمار بود، از خودش پشیمان شد، دخترش واربارا، که قبلا وارد عصر درآمد مستقل شده بود، تصمیم گرفت تا کمی خود را روشن کند. و من دستور تحویل یک دسته گل لوکس در یک شرکت گل.

البته Tamarca، زمانی که یک پیک با گل رز در آستانه آپارتمان او ظاهر شد، تردید کرد و گفت که این یک هدیه از دخترش بود. و سپس، البته، او خوشحال شد و شلیک کرد. پیک از او خواسته بود تا با گل ها عکس بگیرد - برای گزارش دادن به مشتری (I.E. Barbara) در مورد اجرای سفارش. لازم به ذکر است که تامارا بسیار پروانه را نگاه کرد: یک حمام با گله از فشرده سازی نفت، زخم بر روی گردن، دم ضعیف از موهای غیرقانونی، بینی، قرمز و تورم از سرماخوردگی ... اما پیک او را متقاعد کرد که هیچ کس را متقاعد کرد به جز دخترش این عکس را نمی بیند و Tomka باید موافقت کند.

در حالی که مادر مشتاقانه است که به نظر می رسید که هیچ چیز بیهوده نبود، دخترش خودش، من باید بگویم، دختر نه تنها دوست داشتنی و مراقب، بلکه بسیار اکودیا، بیوه کردن بیش از عکس از همراه مادر با یک دسته گل و دمپایی و سپس Tamarke این عکس خود را فرستاد - که او نیز خندید. در اینجا لازم است تا روشن شود که او یک عکس را در ایمیل پدرش فرستاد - نامه تامکین در آن زمان حشره دار بود، نزدیکترین Entourage در مورد آن می دانست و Tomka را به شوهرش الکسی نوشت.

بنابراین، در مورد آنچه که به او یک عکس خنده دار ارسال شد، تامارا هنوز هم نمی دانست زمانی که لشا او را صدا زد. این سرد و غیرقانونی بود که او در مورد موارد زیر به او داد:

- جرأت نکنید از ایمیل من برای شما استفاده کنید ... VA! نه تنها شما می دانید که جهنم می داند چه چیز دیگری و دیگران در مورد آن بگویید! بله، در ایمیل من! بیشتر به این ترتیب وجود ندارد!

و تلفن را انداخت. Tamarka، شگفت زده شده توسط Tiraja، که همسر هوشمند را در همه و مهمتر از همه، کاملا غیر قابل درک و غیر قابل توضیح، تصمیم گرفت که مجازات شود. او پیشنهاد کرد که الکسی مکاتبات خود را با قهرمان مواد آینده اش دوست نداشته باشد (تامارا توسط یک روزنامه نگار کار می کند) - در آخرین نامه ها، آنها در مورد طلاق و فریب این قهرمان بحث کردند.

... در شب، شوهر به عنوان یک سگ عصبانی شد، از طریق دندان هایش صحبت کرد و دسته گل های زیبا به طور تظاهرات متوجه نشدند. متهم تامارکا علاقه مند به دلایل چنین رفتاری نمی خواست. خوشبختانه، Varyuha به زودی در حال اجرا بود. هنگامی که مادر شروع به سرعت بخشیدن به دختر برای یک دسته گل، و از گفتگوها مشخص شد که این مورد از دست ابر است، آلکسی شروع به تغییر در مقابل چشمانش کرد. او به معنای واقعی کلمه شکوفه شد، پرتاب کرد، شروع به خوشبختی کرد، یک همسر و دختر متناوب را ببوسید. "مامان، او چیست؟ - Varvara شگفت زده شده است. "این شادی می کند به طوری که اگر من گل به شما نداشته ام، و حداقل یک ماشین به آن!"

قبل از SNO، آلکسی به خاطر رفتار نامناسب خود به تامارا عذرخواهی کرد. Embusing، دلایل خود را توضیح داد:

- شما می بینید زمانی که من این عکس را در ایمیل من دیدم، فکر کردم این یک همسایه پاشا به شما داد ... و شما شروع به ارسال یک عکس و پرتقال کرد ... خوب، از آنجا که او چنین هدایا را به شما می دهد، به این معنی است که او برنامه های ...

- اما چرا به طور ناگهانی پاشا؟ - تامارا تردید کرد، همسایه خود را در پله ها تصور می کند، آرام و توسط همسر هزاره ای از شورشیان سالخورده مسدود شده است.

- خوب، در مرحله اول، اگر شخص دیگری وجود داشته باشد، هیچ چیز برای شادی نیز وجود ندارد ... اما من فکر کردم - به سختی می توانم به خودم، زمانی که خود را در چنین فرم ... و مهمتر از همه، پاشا تمام وقت شما در مورد گل ها به شما گفتید که چرا من مطمئن بودم که این بود ...

تامارکا بعدا به من گفت: "این جایی است که من در مورد منطق مردانه روشن بودم." - این بسته یک همسایه، واقعا، باغبان مزاحم است. و دوست دارد در مورد گیاهان خود صحبت کند. همسر نیز به او گوش نمی دهد، الکسی نیز، و من همیشه علاقه مند به گوش دادن به ارکیده های بنفش او هستم، او کل گلخانه ای را در پنجره های خود دارد. این از این شوهر است و نتیجه گیری می شود - هنگامی که یک بسته گل تعجب می کند، به این معنی است که او به آنها داد! خوب هنوز هم این که او در آن روز یک همسایه در پله ها را دیدم! "

آنا Druzhinina

ادامه مطلب