Elija Wood: "من یک تجربه کلاسیک روسی دارم"

Anonim

- Elija، تصویری از "دیوانه وار"، که در آن شما نقش مهمی ایفا کردید، بازسازی از همان تریلر 1980 است. آیا این فیلم را دیده اید؟

"من در مورد او خیلی شنیده ام، اما نمی بینم." اسکریپت فیلم جدید از طریق دوست من به من منتقل شد. او گفت که کل فیلم از اول شخص حذف خواهد شد؛ نویسندگان می خواهند من یک قاتل سریال را بازی کنند، و مخاطبان من را تنها در بازتاب می بینند. من هیجان زده شدم به من داستان قاتل بگویید - یک ایده غیر معمول. من این اسکریپت را دوست داشتم، هرچند من معمولا واقعا ایده بازسازی، به خصوص فیلم های ترسناک را دوست ندارم.

- آیا می توانید به طور خلاصه به طرح فیلم بگویید؟

- این یک فیلم در مورد مردی به نام فرانک است، که صاحب فروشگاه مانکن، قبل از متعلق به مادرش است. او زنان را می کشد و از آنها جدا می شود. و پس از دریا خون، پس از تمام این قتل، او ناگهان عاشق هنرمند به نام آنا، که به فروشگاه خود می آید، عاشق می شود. او ارتباط خاصی را بین آنها احساس می کند، که او هرگز در رابطه با دیگر زنان احساس نمی کند. او توانایی عشق را باز می کند. با او او خود را در دنیای جدید می بیند و به نظر من، احساس می کند که می تواند همه چیز را پشت سر بگذارد. اما به این دلیل غیر ممکن است که او انجام داد، و او واقعا است. و این تراژدی اوست.

- تماشاچیان تنها از طریق آینه، قهرمان خود را می بینند. و سپس شما خودتان نترسید که به آینه نگاه کنید؟

- نه، من نمی ترسم اما من با انعکاس من صحبت کردم، من هنوز مجبور بودم یک فرد غیر متعادل ذهنی بازی کنم. (خنده حضار)

- آماده سازی این نقش، آیا بیوگرافی برخی از قاتلان سریال را مطالعه کردید؟

- در یک زمان من بسیاری از مقالات و کتاب های مربوط به قاتلان سریال را خوانده ام. من از دیدگاه روانشناسی جالب بود. اما در طول آماده سازی برای تیراندازی، من از شخصیت خاصی برای راهنمایی استفاده نمی کردم. این به جای یک تصویر جمعی است که توسط من با توجه به برداشت های من از یک خوانده شده است.

- اگر شما دیوانه وار در زندگی خود را ملاقات کردید، چه کاری انجام می دهید؟

"احتمالا، از تمام پای خود فرار می کند تا بتواند با من نترسد." (می خندد.) اگر چه در زندگی ما بسیاری از دیوانه وار است که شما از همه فرار نخواهید کرد.

- بله، اخبار از ایالات متحده آمریکا اخیرا فرکانس حملات مسلحانه را ترساند. آیا شما یک سلاح دارید؟

- نه، من به آن نیاز ندارم (لبخند می زند.) اما به طور کلی موضوع بسیار جدی است. و دو سوال بیمار وجود دارد. اول - نسبت به معرفی محدودیت های سلاح. من شخصا فکر می کنم که دسترسی آزاد به سلاح ها، زمانی که هر کودک به سختی می تواند دستگاه را دریافت کند، کاملا طبیعی نیست. دوم از این محور به خشونت می آید. و در اینجا شما باید روان را مطالعه کنید، برای یادگیری در مرحله اولیه، به رسمیت شناختن مشکلات سلامت روانی که می تواند به چیزی وحشتناک تبدیل شود. در گسترش خشونت، اغلب فیلم ها، موسیقی، رسانه ها را سرزنش می کنند. اما من در اینجا ارتباطات را نمی بینم. به نظر من این استدلال مورد ضرب و شتم است که تنها منجر به آن می شود، زیرا آنها نمی توانند دلایل دیگر را پیدا کنند.

- و آیا می خواهید این دلایل را با فیلم های آینده خود جستجو کنید؟ من می دانم که شما دوست دارید یک تولید کننده شروع به کار بر روی تصویر "Henley" در مورد یک جامعه 9 ساله ای که شور و شوق را برای قتل کشف کرده است، شروع به کار کرد. چگونه این اتفاق افتاد که معروف ترین هابیت در جهان علاقه مند به ژانر Genre بود؟

- من از دوران کودکی طرفدار ژانر جنجال بودم. و طولانی رویای تبدیل شدن به تولید کننده. در برخی مواقع، این دو جزء متصل بودند، و دوستان من و من شرکت تولید و چوب را سازماندهی کردند، که به طور انحصاری بر تریلر ها تخصص دارد. در حال حاضر ما چندین نقاشی در تولید داریم. به تازگی کار بر روی فیلم به نام "دختر رفتن به خانه در اواخر شب" - اولین فیلم ایران در مورد خون آشام ها، به طور کامل بر روی فارسی فیلمبرداری شده است. به زودی ما شروع به تیراندازی یک عکس از "versh"، همکاری نویسنده که از Wonnell، شناخته شده برای سناریو به "Saw" و "Astra" شناخته شده است. من نقش معلم را بازی خواهم کرد که باید با دانش آموزانی که با یک ویروس مرموز آلوده شده اند، مبارزه کنند و به زامبی تبدیل شوند. بله، کار بر روی فیلم "Henley" آغاز شد، که بر اساس کوتاه مدت از همان نام، نشان داده شده در جشنواره فیلم سینمای مستقل Sandens است. اما فیلم های وحشتناک من به طور کامل من را منعکس نمی کنند. به عنوان یک بازیگر، من هنوز به پیشنهادات باز می گردم. بنابراین فکر نمی کنم که اکنون من فقط در هیجان انگیز برداشته خواهم شد.

- و به عنوان یک فرد که شما نه تنها فیلم ها را بازی می کنید. در مسکو، شما موفق به بازی DJ مجموعه. و چه چیز دیگری وقت داشتی؟ آیا شما برای اولین بار هستید؟ چه چیزی دوست داری، چه چیزی شگفت زده شد؟

- من هرگز بسیاری از زنان زیبا را در یک مکان دیده ام. به نظر من به نظر می رسید در جهان موازی. دختران روسی زیبا ترین در جهان هستند. این درست است، خنده نکن، من فقط این واقعیت را بیان می کنم. (می خندد) بله، در مسکو من اولین بار. حرفه من نشان می دهد سفر مکرر، من در هر کجا که هستم. اما اغلب من زمان کافی برای دیدن همه چیز ندارم. و من توانستم چند روز به روسیه بروم. من از میدان قرمز و در کرملین بازدید کردم. این ها مناظر بسیار معروف هستند، من آنها را در فیلم، تلویزیون، در عکس ها دیده ام. اما به اینجا بروید - چیزی شگفت انگیز است. من حتی بر روی میدان قرمز سوار شدم - این سرگرم کننده بود. راه رفتن بر خیابان های قدیمی. من به آثار مختلف نگاه کردم. بیشتر از همه من توسط بنای یادبود به شخص اول شوکه شدم، بازدید از فضا. اگر چه شما باید اعتراف کنید، کل داستان شما از فتح کیهان برای من بسیار جالب است. من از نوار تلطیف شده تحت دوران شوروی بازدید کردم. من یک ودکا را امتحان کردم، تجربه کلاسیک روسی را دریافت کردم. (خنده حضار)

یک عکس از RINK بر روی مربع قرمز از چوب الیاس بلافاصله در فیس بوک خود قرار داده شده است.

یک عکس از RINK بر روی مربع قرمز از چوب الیاس بلافاصله در فیس بوک خود قرار داده شده است.

- و در زمان خرید به سمت چپ؟

- بله، من چندین سوابق وینیل خریدم. درست، بیشتر انگلیسی و آمریکایی. اما یک صفحه از گروه شوروی 70 ساله موسیقی فضایی الکترونیک است (Zodiac "Syntipop-Group". - اد.).

- پول زیادی صرف کرده اید؟

- نه خیلی زیاد چند صد دلار.

- در اینجا این است که علاقه مندان شخصی شما موسیقی است.

- بله، در این رابطه، من یک دیوانه هستم. من تعداد زیادی سوابق را خریدم من طرفدار موسیقی هستم

- چی؟

- هر من به طور کامل همه چیز را گوش می دهم، از رقص به روانگردان، روح و فانک. من عاشق موسیقی قومی از فرانسه، ترکیه، اندونزی، برزیل ...

- و خود را بخوان؟

- بیایید بگویم بنابراین - من می توانم آواز بخوانم. من به انگیزه می رسم اما هنوز هم فقط در ماشین آواز می خوانم، زمانی که هیچ کس نمی شنود وقتی من تنها هستم. (خنده حضار)

- قهرمان شما در تصویر بسیار تنهایی است. آیا احساس تنهایی را می دانید؟

- نه، من هرگز به تنهایی نمی آیند من عاشق تنهایی هستم، اما نه به معنای جهانی، اما من فقط دوست دارم به تنهایی باقی بمانم. خوشبختانه، من بسیاری از دوستان و عزیزان دارم. و من احساس مراقبت و حمایت آنها را احساس می کنم. بنابراین من خوش شانس بودم: عشق من را در زندگی محاصره می کند.

ادامه مطلب