باشگاه پدر: چگونه کودک را در شب بخوابید؟

Anonim

شماره کار 1.

چگونه کودک را در شب بخوابید؟

از آنجا که من پدر چهار فرزند هستم، دو نفر از آنها بسیار کوچک هستند، دیگران به من توصیه می کنند که به من توصیه کنند. من، به طور کلی، فکر نمی کنم. به عنوان یکی از دوست من گفت: "من از هر گونه مشاوره سپاسگزارم، من فقط به آنها قول نمی دهم که از آنها استفاده کنم." گاهی اوقات، با این حال، من تا حدودی از اعتماد به نفس گودرها در حال حاضر شگفت زده شده ام. به عنوان مثال، ماریک اواخر شروع به صحبت کرد، و حوادث در مورد نارضایتی نامطلوب به ما دو بار در هفته به مدت شش ماه به ما گفته شد.

به طور خلاصه، برخی از آمارها قبلا انباشته شده اند. به طور عمده، افکار عمومی به این واقعیت کاهش می یابد که همه مشکلات از "آموزش نادرست". بله، من خودم فکر کردم تا قبل از ...

در میان تمبرهای آموزشی دیگر، یک الماس ده برابر الماس، میثاق اصلی: از دست ندهید. اگر کودک متوجه شود که ما می توانیم به چیزی دست یابیم، او را با سه پوسته نگه می دارد و افزودنی ها می پرسند. درباره این و تاریخ

ماریک خیلی طول می کشد در شب. او قبلا برای او انجام داده است، و او هر شب بیدار شد و خواستار یک بطری شد. پس از سقوط به صورت مسالمت آمیز، اما نیم ساعت و ساعت این روند هنوز ترک (لازم بود برای آماده سازی مخلوط و گرم شدن). ما به نوبه خود رفتیم (من اغلب). من هنوز افتخار می کنم که در عین حال من توانستم قبل از کار به ورزشگاه بروم. با این حال، به آموزش و پرورش اعمال نمی شود. به هر حال، اما در طول زمان ما آن را گرفتیم، و ما تصمیم گرفتیم: وقت آن رسیده است! برای وفاداری، من حتی با یک مهد کودک آشنا مشورت کردم، و او تأیید کرد که ما از همه طرف ها شنیده ایم: برای جلوگیری از شیر، اگر گریه کند، آب را بخورید.

"و مهمتر از همه،" او گفت که به نفوذ، "عقب نشینی نیست. اول، دشوار است. اما اگر شما بر روی فریاد خود تسلیم شوید و شیر بدهید، شما آن را در شب به سن بزرگسالی تغذیه خواهید کرد. "

ما مدتها یک گام تعیین کننده را به تعویق انداختیم، هر کس نمیتوانست با هم کنار بیاید. سرانجام، شما خوابید، آماده شد و فرآیند رفت. و من دقیقا راهی را که انتظار داشتم رفتم. به این معنی که ما انتظار بد بود، اما خیلی زیاد ... دو ساعت کودک در تمام قدرت ریه های جوان فریاد زد. تمام انواع مصالحه تلاش می کند مانند راننده او از آستانه رد شود. در ساعت 2:30، 3:00، 3:30 ما سعی کردیم او را متقاعد کنیم. در ساعت چهارم صبح، سونیا گفت که او آماده است تا هر شب را بیدار کند، اما دیگر نمی توانست تحمل کند. من به شدت مقاومت کردم، اما در روح خوشحال بود که مسئول باشد. سونیا یک مخلوط را تهیه کرد. ماریک با خوشحالی او را در یک شنبه مکیده بود و بلافاصله خوابید.

پس از آن، او را از خواب بیدار شدن از خواب بیدار شد.

یادداشت های بیشتر شما می توانید وبلاگ نویسنده را بخوانید.

ادامه مطلب