Katerina Spitza: "من نمی توانم در خارج از اتحاد با یک مرد خوشحال باشم"

Anonim

Katerina Spitza نه تنها یک بازیگر جوان، زیبا است. بسیاری از این موارد وجود دارد. او یک شخص عمیق و جالب است که به طور مداوم در توسعه خود درگیر است. در طول سال گذشته و نیم در زندگی شخصی کاترینا، تغییرات بزرگی اتفاق می افتد - او با شوهرش شکست خورد. و این یک دلیل برای گفتگو در مورد موضوع ابدی بود - رابطه بین مرد و زنان.

به تازگی، جنسیت تغییر کرده است. تعریف "طبقه قوی" در رابطه با مردان در حال حاضر کاملا بحث برانگیز است. زنان کوچک و شکننده، به عنوان یک قاعده، تنها به نظر می رسد بی دفاع. در حقیقت، آنها یک شخصیت قوی و هدفمند دارند. تاریخ Katerina Spitza این تایید است. پس از ورود به پایتخت پرم، دختر در وضعیت دشواری بود - آژانس مدل، که قرار بود یک آپارتمان را ارائه دهد، وعده های خود را برآورده نکرد. و آن را درست در پرین از ایستگاه راه آهن Yaroslavl در قطار Perm-Moscow معلوم شد. من مجبور شدم از مهمان نوازی یک دوست استفاده کنم، عکاس الکسی Vasilyeva. آژانس از او خواسته بود تا سه روز به Katerina پناه ببرد و در نهایت او در آپارتمان خود به مدت هشت ماه زندگی می کرد. با کار، همه چیز خیلی آسان بود. قبل از رسیدن به صفحه نمایش بزرگ، Spitz موفق به کار به عنوان یک رقصنده در کلاب های شبانه، خواننده، معلم به زبان انگلیسی و نقاش شد. و اگر دیدار او با کارگردان مشهور جورج یانگوالد هیلکویچ می تواند یک تصادف شاد نامیده شود، پس همه چیز که بعدا اتفاق افتاد، شایستگی خودش، نتیجه کار وسیع است.

Katya، زمانی که ما آخرین بار ملاقات کردیم، شما در مورد کمبود زمان شکایت کردید، زیرا این امکان وجود ندارد که با خانواده تان باقی بماند. در حال حاضر وضعیت تغییر نکرده است؟

کاترینا اسپیتزا: "او فقط تشدید شد. (می خندد.) اما من بسیاری از نخست وزیر دارم. دو نقاشی بر روی صفحه نمایش منتشر می شود - "عشق شرط" Artem Mikhalkov و "جمعه" Yevgeny Shelyaakina. من در فیلم آرتم فیلمبرداری کردم، زیرا من در یک تیم از افراد با استعداد و جالب کار کردم. فیلم مهربان است. او در مورد دوستی واقعی، عشق بدون قید و شرط، بر درگیری پدران و کودکان تاثیر می گذارد و اسرار بازی را در کازینو باز می کند، از کجا و نام. "جمعه" نیز کمدی است، با یک سناریوی بسیار خوب و کاملا محکم، اما در عین حال بسیار آسان و هوا است. (لبخند می زند.) حتی در رویکرد، تصویر کمدی Lyrical "صبحانه در پاپ" مری Kravchenko، جایی که در نقش اصلی ما با یوری Kolfolnikov است. همانطور که می بینید، پس از سخت، نقش چشمگیر شانزووا در "گارد جوان"، با خوشحالی، روح را در یک ژانر کمتر مورد علاقه گرفتم. اما به زودی و سینمای جدی وجود خواهد داشت. در حال حاضر در بهار، "خدمه" Catastrophe فیلم "خدمه" Nicholas Lebedev منتشر خواهد شد.

بر روی صفحه نمایش، ما شما را در نقش های مختلفی می بینیم. چه چیزی نزدیکتر از شماست؟

کاترینا: "مانند متفاوت است. اما من می توانم بگویم چه چیزی بیشترین کشش است. من عاشق فیلم نازک، چند و جنبش داخلی قدرتمند است. آخرین سقوط من خوش شانس بودم که در تصویر از استانیسلاو توکلوف کارگردان جوان لتونی بازی کنم "آنچه آنها نمی بینند". در روند فیلمبرداری، متوجه شدم که منتظر چنین کاری برای مدت طولانی بودم! کلمات کوچک و حداکثر زندگی، توجه به بهترین جنبش روح. این روان درمانی با عناصر داستان است. در مرکز پرستار روایت، دانشمند که او پس از کما پرستش کرد، و ذهن مصنوعی ایجاد شده توسط او. علاوه بر این، در تصویر من یک مادر شگفت انگیز Yevgeny Tkachuk داشتم.

آیا شما نقش هایی داشتید که در یک مرد بازی می کنید یا دوباره خواندید؟

کاترینا: "در اولین عکس خود" آدم و تحول اوا "جورج یونگوالد هیلکویچ، من یک دختر را بازی کردم که در یک پسر دوست داشتنی با عزیزانش بود."

در طول سال گذشته و نیم در زندگی شخصی کاترینا، اسپیتز تغییرات بزرگی داشت - او با شوهرش شکست خورد

در طول سال گذشته و نیم در زندگی شخصی کاترینا، اسپیتز تغییرات بزرگی داشت - او با شوهرش شکست خورد

عکس: آلیس گوتکین

در عکس ما عکس در یکی از تصاویر، شما نیز در لباس مردانه ظاهر شد. به راحتی احساس می شود؟

کاترینا: "پر شده! به نظر می رسد که من می توانم یک مرد مزاحم باشم، متولد خواهم شد. اگر چه در مورد آن استدلال می شود، در حال حاضر داشتن یک زن است. در این پیچیدگی، و جذابیت زندگی که ما یکدیگر را درک می کنیم، بدون صد درصد راهنمایی. آیا من یک مرد هستم، من حداکثر تلاش را برای ... نمی ترسم! و نه در مورد شجاعت بی پروا، اما در مورد مسئولیت، عزت نفس، عمق درک زندگی و توسعه خود ثابت. "

و پدر برای شما ایده آل بود؟

کاترینا: "من هرگز از رده ایده آل ها فکر نکردم. اما من واقعا می خواهم در سراسر جهان بگویم که پدرم من را تحسین می کند! او یک شوهر فوق العاده، پدربزرگ فوق العاده است. عادلانه، به طور متوسط ​​نرم، بسیار مهربان، بسیار مهربان، که می تواند به نظر شخص دیگری گوش فرا دهد و درد فرد دیگری را بگیرد. من دوران کودکی خوب داشتم. والدین گرایش های من را متوجه شدند و به آنها کمک کردند تا خودشان را آشکار سازند، آنها به ماتین من در مهد کودک، تعطیلات در مدرسه رفتند، هرگز با من درس نگرفتند (این مورد نیاز نبود)، من به من افتخار ندیدم و از من افتخار نبودم. من به عنوان مثال خود مطالعه کردم: من دیدم که چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند، از یکدیگر حمایت می کنند. آنها به من آموختند که از دوستان قدردانی کنند. هنگامی که ما در جمهوری کمونی زندگی کردیم، آنها به طور مداوم به شرکت ها رفتند. Skewers، ساخت و ساز از سالارهای برفی، پیاده روی مشترک در حمام، فوتبال در یک جاده کشور - همه این در زندگی من بود. "

Katerina Spitza:

"آیا من یک مرد هستم، من هر گونه تلاش را انجام خواهم داد تا نترس. و نه در مورد شجاعت بی پروا، اما در مورد مسئولیت و اعتماد به نفس "

عکس: آلیس گوتکین

شما گفتید: آیا من یک مرد هستم، نمی ترسم به نظر من، شما و همینطور - یک مرد شجاع است. حداقل داستان "فتح مسکو" را بپذیرید.

کاترینا: "شهود همچنین نقش مهمی ایفا کرد. من جریان باد را دنبال کردم. (لبخند می زند.) شاید در چشم اطراف اقدامات من به نظر جنون یا به عنوان یک شاهکار بود. اما من چیزی را انجام دادم که نمی توانست انجام دهد. من با احترام بزرگ من رفتار می کنم که چگونه سرنوشت منجر شود و من را هدایت کند. من خوشحالم که من به عذاب داده ام، و والدین من عقل هستند تا فرصتی برای زندگی شما فراهم کنند. به نظر می رسید که همه چیز از پیش تعیین شده بود: من مدرسه را با مدال طلا به پایان رسانده بودم، وارد دانشکده حقوق شدم. می تواند یک وکیل عالی تبدیل شود، علاوه بر این، من کاملا متعلق به زبان های خارجی هستم - آن را در یک شرکت حقوقی کار می کند، به رهبری بین المللی رفت. سپس، به احتمال زیاد، من هنوز به مسکو حرکت می کنم، زندگی را با برخی از افراد زمینی و امن حل می کنم. (لبخند می زند.) همه چیز استاندارد، پایدار، آرام است. اما در برخی مواقع من به این جریان رسیدم، که من را در بازیگر ساختم، و خوشحالم که همه چیز خیلی زیاد بود. "

بسیاری از بازیگران می گویند که احساسات درخشان بر روی صفحه نمایش تجربه می کنند، از کار وزوز آزمایش شده اند. اما این توهم زندگی واقعی است.

کاترینا: "من چنین احساسی ندارم زندگی من کار من است اگر شما در مقادیر قرار گیرید - من خیلی بیشتر از یک دقیقه در روز از بازیگر زن نسبت به مادر و فقط یک زن هستم. من به طور کامل در آن لحظات زندگی می کنم زمانی که من یک پروژه که من گریه می کنم. من به خانه راضی هستم، درک می کنم که من خیلی مهم بود. من فکر می کنم که اول از همه، هر فرد یک کودک نیست، نه یک پدر و مادر، نه یک عزیز، نه یک همسر - و زندگی او است. اجازه دهید من قطع و کشتن، اما اگر در زمان ما یک زن می گوید که او خوشحال است که تنها همسر و مادر خود و در عین حال او رابطه هماهنگ با ماهواره ای از زندگی، من باور نمی کنم. تعداد کمی از مردان کافی و عمیق بیانگر بیان واقعی شخصیت فرد در این واقعیت است که او مادر سه فرزند و کیک خوب است. "

من فکر می کنم در اینجا شما می توانید با شما بحث کنید.

کاترینا: "داشتن یک مادر خوب، کرامت بزرگی است. اما غریزه مادران در طبیعت ما گذاشته شده است و غیرممکن است که تمام زندگی من را کنار بگذارد. لازم است که استعداد را نشان دهیم، می توانید با توانایی خود در یک زندگی شایسته پول کسب کنید - این کار است که همیشه با شما خواهد بود. در ازدواج، آیا شما یا طلاق گرفته اید، کودکان با شما زیر بال یا از زیر آن خراب شده اند - هر زن باید منبع مستقل درآمد خود را داشته باشد. صحبت کردن درباره پول به طور کلی، استدلال: "آه، من با استعداد هستم، من یک مرد هنر هستم، اما من پول ندارم و هیچ چیزی را نمی بینم،" - نه دید. اگر شما متوقف ساختن پول مورد علاقه خود را، پس شما چیزی اشتباه یا اشتباه انجام دهید. "

Katerina Spitza:

"هنگامی که یک خانواده شکسته می شود، در برخی موارد هر طرف احساس پشیمان می شود. اسپیتز اذعان می کند

عکس: آلیس گوتکین

آیا شما در حال حاضر رئیس خانواده هستید؟

کاترینا: "رئیس قبیله مافیا. (لبخند می زند.) من ازدواج نکرده ام (Katerina و کنستانتین Adaev پس از چند سال زندگی با هم از بین رفتند. - تقریبا. auth.). پسر ما پسر هرمان از استخوان ها هنوز کوچک است، بنابراین این نقش را تظاهر نمی کند. مادر من هنوز کار می کند، اما اکنون در آستانه تصمیم گیری های مهم است. او آماده است تا پست خود را ترک کند و به مسکو برود تا نزدیک به من و نوه باشد. از یک طرف، او ترسید، زیرا اکنون او تقاضا دارد، کار می کند. اما، به نظر من، او دیگر در کسب و کار دوست داشتنی خود مشغول نیست. و این علت پرتاب آن است. من فکر می کنم مادر داخلی برای تغییر آماده است. امیدوارم او از مزایای زندگی در مسکو قدردانی کند و حرکت برای او دردناک نخواهد بود. و پدرم بازنشسته شده است، او یک معدنچی بود. اما او سرگرمی دارد: او یک کمان است. این احساس که در بسیاری از موارد من تغییرات در زندگی والدین من بستگی دارد، وجود دارد. اگر آنها هنوز هم می خواهند به من کمک کنند، اصلی ترین چیز این است که رابطه ما را بسازیم تا آنها مانند یک مادربزرگ و پدربزرگ احساس نکنند. و آنها یک فضای شخصی داشتند که در آن خودشان می خواستند توسعه دهند. "

و هرمان در حال حاضر با پرستار بچه؟

کاترینا: "در حال حاضر، پدرم با او واقع شده است، که فقط امروز صبح آمده است. او زمان زیادی را با او صرف می کند. و دیگر مادربزرگ و پدربزرگ (پدر و مادر استخوان) نیز خوشحال هستند که وقتی هرمان برای آنها در Zelenodolsk شنا می کند کمک می کند. به نحوی ما بستگان را بدون پرستار متوقف کردیم. و اکنون پسر به مهد کودک می رود. "

شما در مورد سیستم آموزشی خود صحبت کردید: هنگامی که یک کودک در تجربه خود متوجه می شود که چه کاری باید انجام شود خطرناک است. شما حتی به او اجازه داد تا اسلب داغ را لمس کنید! آیا این میوه را دریافت کرد؟

کاترینا: "آره. بیایید ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد اما حداقل اکنون، قبل از تلاش برای امتحان، هرمان می پرسد: "مامان، من می توانم آن را بگیرم؟ و شما می توانید نوشیدید؟ " به این ترتیب، او می داند که ممکن است برخی از شگفتی های ناخوشایند وجود داشته باشد. من اجازه می دهم او را بترساند یک مرد باید آن را در زمان انجام دهد. او هرگز از من نمی شنود: "شما چه می کنید - یک دختر؟ مالش ندهید. " هر کس حق دارد تجربه کند، شما می توانید به سادگی فرم بیان خود را تنظیم کنید. ما گاهی اوقات با هم همخوانی داریم این می تواند سبزیجات را تحت کنترل من کاهش دهد، سقوط خواب در آب جوش. البته، او ترسناک است - همه چیز جوشانده می شود، جوش می دهد. من می گویم: "خب، هیچ چیز، اجازه ندهم کمک کنم. رشد کنید - و شما خیلی ترسناک نخواهید بود. " او مراقب است، و من از آن استقبال می کنم، من بدبختی را در نظر نمی گیرم. پسران متفاوت هستند کسی بر روی پله ها می افتد، خطر شکستن پا را می کشد. و هرمان فکر می کند. "

برای هر مادر، کودک بهترین است. اما آیا کیفیتی وجود دارد که شما به طور عینی در پسر من تحسین می شوید؟

کاترینا: "من دوست دارم که او برای سن او بسیار آگاه است. شما می توانید با او در یک بزرگسال موافقت کنید. من به او اجازه نمی دهم، اما من فقط توضیح می دهم. حساسیت او به استدلال های ذهن واقعا خوشحال و تحسین می کند. گفتگوی ما برای من مفید است. من ایده آل نیستم، این اتفاق می افتد که افزایش صدای، من احساسات را قطع نمی کنم، به خصوص اگر روز سختی وجود داشته باشد. اما من همیشه به پسرم توضیح میدهم که چرا این اتفاق افتاد. من عذرخواهی می کنم اگر درست نبود. تنها قراردادی، مشارکت باید بین والدین و فرزندان باشد. "

Katerina Spitza:

"من نمی دانم چگونه در روابط آسان وجود داشته باشد. از آن لذت ببرید، گله های زخمی شوید - و این همه؟! من هرگز چنین نکردم "

عکس: آلیس گوتکین

آیا شما یک سیستم تشویق مجازات دارید؟

کاترینا: "من می توانم هضم کنم اگر رفتار هرمان چیزی ناخوشایند به دیگران بود. اما به گفتن - من امروز به شما یک دسر نمی دهم، زیرا شما یک ماشین را به پدربزرگ راه اندازی کردید، نه. به عنوان مثال، هرمان می تواند کل قدرت را با قدرت K-A-A-K عرضه کند! این چیزی است که آنها مانند پدر بازی می کنند. اما کستیا - فرد از لحاظ جسمی قوی است، او دارای یک عضله بسیار توسعه یافته است، مطبوعات خوب است. و اگر من خیلی شارژ کنم، صدمه دیده خواهد شد. یک روز، هرمان آن را انجام داد - من در چشم هایم مقدار زیادی از اشک دارم. البته، ممکن بود رول، دیوانه بود. اما من خودم را بیش از حد زدم، شروع به توضیح دادم که من پدر نیستم، من باید با من متفاوت بازی کنم، او آن را صدمه دیده بود. حتی پیشنهاد کرد: "اما اگر من خیلی؟ می خواهم، بیایید بدهیم؟ " بلافاصله رد شد: "اوه، نه، بدون نیاز." (خنده حضار)

حضور استخوان ها به عنوان یک پدر برای شما مهم است؟

کاترینا: "البته. Kostya پدر فوق العاده است. و همچنین بسیار آگاهانه به برقراری ارتباط با هرمان، صحبت می کند به بزرگسالان صحبت کردن با او. من می گویم که او کمی بیشتر از من اجازه می دهد. ما یک پلیس مهربان و بد در خانواده داریم. (لبخند می زند.) من دقیق تر هستم این مسئله به شدت از کل داستان در مورد رشته، روز روز، بلکه Kostya از من حمایت می کند. ما اختلاف نظر در مورد تعداد اسباب بازی ها در یک کودک داشتیم، اما این یک مشکل کوچک است، حل شده است. کستیا یک مرد باهوش است، آرزو می کند که پسر ما فقط خوب باشد و به دنبال آوردن یک مرد از او است. "

بین شما در حال حاضر رابطه خوب است؟

کاترینا: "آره. ما برای زندگی مانند پدر و مادرش از هرمان متصل هستیم. این بدهی ما است - به هیچ وجه رابطه خوبی دارد. کار بر روی خودتان، وضعیت جدید خود را در رابطه با یکدیگر، مهم نیست، مهم نیست چقدر دشوار است. پس از همه، هنگامی که اتحادیه تجزیه می شود، هر یک از طرفین در برخی موارد احساس احساس پشیمانی است. چرا ما موفق به نجات خانواده نمی شویم؟ سخت است که قبول کنید و آن را بپذیرید، مخصوصا زمانی که می بینید که به طور جداگانه همه ما همه چیز خوب هستند. Kostya فوق العاده است، من جرات به امید، همچنین یک شخص خوب، و هرمان به طور کلی معجزه است. به نظر می رسد: چه چیز دیگری؟ اما این اتفاق افتاد که جاده های ما جدا شده اند. "

تناقضات عمیق بین شما وجود دارد؟

کاترینا: "خب، چه چیز دیگری مردم را به پارگی منجر می شود؟ شرایط خارجی ممکن است متفاوت باشد. اما، به این معنی است که عشق آنها را تحمل نمی کند. کافی نبود که نزدیک نبود. "

شما با کنستانتین هستید - هر دو چنین آگاهانه، منطقی هستند ...

کاترینا: "معقول تضمین نیست که شما یک اتحادیه برای زندگی ایجاد کنید. رابطه مردان و زنان یک معادله ریاضی نیست. نوعی سحر و جادو، متافیزیک و ... سرنوشت وجود دارد. چند بخار اخیر شکسته شد، که یک دهه بود که دو تا سه فرزند داشتند؟ و آنها هنوز هم متفاوت هستند. از طرف، البته، دشوار است بدانیم که هر کدام از آنها در زندگی جدیدش خوشحال است. مردم شرکای دیگر را پیدا می کنند، عشق. اما بعد از مدتی کسی به خانواده ی قدیمی باز می گردد. بنابراین نیز اتفاق می افتد، زندگی غیر قابل پیش بینی است. "

Katerina Spitza:

"ما با یک دوست با موز به من علاقه مند بودیم، اما زمان از دست رفته از افتخار،" بازیگر پنهان نمی کرد

عکس: آلیس گوتکین

آیا الآن خوشحالید؟

کاترینا: "شادی برای من تا کنون یک دسته دشوار برای بحث است. من خودم کار می کنم من فکر می کنم که به طور کامل خوشحالم که بعد از آن روزی خواهم کرد. من این فرصت را پیدا نمی کنم که در خارج از اتحادیه با یک مرد خوشحال باشم. این تبادل انرژی، کمک متقابل و پشتیبانی ضروری است. هنگامی که شما تنها هستید، "طبخ" در دیگ بخار خود را. البته، شما چیزی را به کودک، خانواده، دوستان می دهید. در پاسخ بسیار زیاد است اما هیچ چیز با احساس عشق انسان و فردی که از طرف برخی از دنیای ناشناخته آمده است، مقایسه نمی شود. او نسبی شما نیست، این اولتراسوند وجود ندارد، که تا حد زیادی بخشش و پذیرش را تسهیل می کند. این یک معجزه بسیار بزرگ است، زمانی که یک فرد کاملا بیگانه دوست داشتنی و ارزشمند برای شما می شود. دردناک ترین یک اندام بالقوه چنین اتحادیه ها است. شما می توانید کسی را در چند ماه از ارتباطات ملاقات کنید تا چنین دانش را در مورد زندگی دریافت کنید، که دیگر و برای چندین سال به دست نمی آید. سخت ترین چیز این است که قبول کنید و به موقع بروید. این هنر است".

شما یک تلاش برای روابط جدید انجام دادید - منظور من Marius Weisberg مدیر.

کاترینا: "من دوست ندارم آن را تحت هر دسته قرار دهم. من یک چالش برای امتحان نداشتم من یک فرد جدید را در زندگی ام پذیرفتم، نمی ترسم چیزی را احساس کنم و تماشا کنم. بله، برای مدتی ما ملاقات کردیم. ما با یکدیگر علاقه مند بودیم، چون موس و من غرق شدم. اما زمان از ما به پایان رسید. تا آنجا که من می دانم، او اکنون در یک رابطه جدید خوشحال است. و من برای او خوشحالم! من دوست دارم آن را به مردم بگویم، جدی، رابطه ای با چشم انداز ازدواج سریع وجود ندارد. و اکنون به صورت ارگانیک برای من است، من هنوز به خودم گوش می دهم. "

و چرخش برخی از تاریخ عاشقانه آسان - آیا برای شما نیست؟

کاترینا: "من نمی دانم چگونه در روابط آسان وجود داشته باشد. هیچ مسئولیتی در مورد وضعیت عاطفی یکدیگر وجود ندارد. از آن لذت ببرید، گله های زخمی شوید - و این همه؟! من هرگز آن را ندیدم اگر به یک فرد توجه کنم، می فهمم که به طور بالقوه آماده است تا آن را بیشتر یاد بگیرد، شادی و غم و اندوه خود را بگیرد. و "حفاری" عمیقا ".

ادامه مطلب