Katya Iowa: "اگر من تبدیل به یک خواننده نیست، من یک هنرمند هستم"

Anonim

شما از دوران کودکی در موسیقی شرکت کرده اید. و هنگامی که برای اولین بار متوجه شد که این موضوع زندگی شماست؟

مادر من می گوید که در نه ماه من شروع به حرکت به تاکسی تحت گهواره از "شب بخیر، بچه ها!" و سپس او متوجه شد که من احساس ریتم داشتم. و من خودم متوجه شدم که می خواهم در پنج سالگی با موسیقی برخورد کنم. چنین مواردی وجود داشت که برخی از رویدادها بر روی تلویزیون نشان داده شد - چیزی شبیه به یک "آهنگ سال"، و من به صفحه نمایش رفتم و گفتم: "چگونه با آنها کنار صحنه ایستاده ام، من خیلی زشت هستم!" به این معناست که شخصا برای من هیچ شکی نبود که در آینده چه کار کنم.

Katya Iowa:

"مادر همیشه از تمام ایده های دیوانه من حمایت کرده است"

عکس: ماریا دایره ای

مادر پس از آن، البته، شگفت زده شد، اما چیزی گفت. به طور کلی، من می خواهم به او بدهم، زیرا او همیشه از همه ایده های دیوانه من حمایت کرد و من را به طور جدی از دوران کودکی درک کرد. و اگر من می خواستم کاری انجام دهم، او به تمرینات درک شده کمک کرد. من به یاد می آورم، من در خانه منطقه فرهنگ و در طول سال ما کنسرت های گزارش شده به طور منظم، تعطیلات. لباس برای آنها روز قبل از سخنرانی به ما صادر شد و این اتفاق افتاد که همان روز. و همیشه هر گونه لباس های نفتالین در جاده ها، با آرایش در یقه ها وجود دارد. مادر من از کار خواسته شد و یک لباس را در یک گونه ارائه شده هدایت کرد، مدل موهای من را ساخت و فرستاد. و او کار می کرد، در عین حال، در سه اثر، اما هرگز به این نتیجه نرسید، آنها می گویند، من یک بار این مزخرف انجام، به عنوان آن است. او همیشه آماتور من را به طور جدی به دست آورد، نشان دادن مثال خود را نشان داد که همه چیز باید به پایان برسد: برای یادگیری اشعار، شعر، در نتیجه احترام به بیننده. از طریق منشور درک بزرگسالان او، من نیز به طور جدی تحت درمان قرار گرفتم، نه به عنوان یک سرگرمی که می توانید فردا پرتاب کنید.

و هنگامی که احساس کردید که محبوب شد؟ یک لحظه در زندگی بود، زمانی که متوجه شدید که اعتراف به شما آمده است؟

این یک روند تدریجی بود. در یک زمان من در "Star Dilijanse" شرکت کردم - این معادل بلاروس از کارخانه ستاره ای است و به صورت دوره ای در تلویزیون نشان داده شده است. ابتدا در سطح محلی در Mogilev، سپس در مینسک، سپس در مقیاس های بیشتر و گسترده تر یاد گرفت. به این معناست که به رسمیت شناخته شده است، و نه فقط سقوط کرد - و زمانی که من برای این آماده بودم. اما اگر آن را فقط از آسمان سقوط کرد، به نظر می رسد که برای زنده ماندن دشوار است. این قوی ترین آزمون است - برای از بین بردن جمعیت، که فریاد می زند: "شما الهه هستید!" یا "شما فقط یک ایده هستید!" افرادی که یک روان داشته اند هنوز شکل نداشته اند و آماده نیستند تا با آن برخورد کنند و دشوار است که با آن کنار بیاییم و درک کنیم که عموم مردم که امروز به دست می آورند و آماده هستند تا شما را در دستان خود پرتاب کنند، فردا با همان شور و شوق تراموا اما من خوش شانس بودم: هیچ چیز بر من افتاد، اما در یک زمان به دست آمد.

Katya Iowa:

"من تجربه دارم، و من خوشحالم که آن را با لذت به اشتراک بگذارم.

www.instagram.com/

چگونه از موسیقی سنگین به سبک خود رسیدید؟

این خیلی آلی اتفاق افتاد. ما در Mogilev زندگی کردیم، و پایتخت سنگ بلاروس بود. من بر روی کاست های فیلم "برادر 1" و "برادر 2"، و Metallica و Nirvana از موسیقی خارجی گوش دادند. و من خودم در یک دایره از راکرها صحبت کردم. از این رو، به هر حال، و نام من آمده است. سپس با یک گروه از 3 T ارتباط برقرار کردم. در (تریتون)، آنها یک سنگ سنگین را بازی کردند و در برخی مواقع شروع به تماس با من کردند، آیووا، سپس همان آلبوم از Slipknot بیرون آمد. من فقط انتخابی نداشتم، نام گیر بود. یکی دیگر از آپارتمان های استودیویی در دوست من وجود داشت، تمام اولین آهنگ های من که در آن ثبت شده بود، و حتی من با لنا گیتاریست من آشنا شدم. در واقع، با mogilev و از آن استودیو همه چیز شروع شد.

و امروز از جایی که شما الهام می گیرید؟

از همه جا: از فیلم ها، از موسیقی، از کتاب ها. به عنوان مثال، به تازگی، من کتاب "Tsar Tervan" را خوانده ام. نویسنده خود را در مورد خود نوشت، او یک داستانپرداز بود، یک معلم کتاب داستان بود و به کارکنان فیس بوک، کارکنان پیکسار و غیره آموخت. و در یک نقطه خاص او کاملا بدون صدای بود و تنها می تواند ساکت باشد. پس از خواندن این کتاب، ارزیابی ارزش ها را داشتم. برای من، بدترین چیز این است که صدای خود را از دست بدهم، حق صحبت کردن را از دست بدهم، فرصتی برای خواندن. اما گاهی اوقات آنچه که به نظر می رسد لعنت می تواند یک برکت برای چیزهای جدید باشد. پله کردن منطقه راحتی، شما می توانید بیشتر سعادت و دانش خود را از خود پیدا کنید، و همچنین درد دیگران را از طریق خود می دانید. و این، به نوبه خود، به نوشتن یک آهنگ که می تواند میلیون ها نفر را لمس کند، کمک می کند. احتمالا چه چیزی باعث الهام بخش من بیشتر مردم قوی است. شما باید بدانید که چگونه گوش دهید، زیرا در هر شخصیتی دانش بسیار مهمی برای شما وجود دارد.

Katya Iowa:

"من دوست دارم هر بار بیرون بروم و به مخاطب نزدیک تر شود"

عکس: ماریا دایره ای

با الهام از بین رفته است. و کجا انرژی را از شما شارژ می کنید؟

گاهی اوقات مردم بسیار متهم هستند - ایده های جدیدی که در آنها ذخیره می شوند. اما بیشتر از همه ما آهنگ های جدید را می پردازیم. ما یک استودیو را در Sevkabel ساختیم، این بخش بیشتر در سنت پترزبورگ است و ما اغلب به استودیو می رویم و خودمان را در مرکز فیلم ها پیدا می کنیم. کنسرت، جشنواره ها، نمایشگاه ها! شما با دوستان خود صحبت می کنید، و سپس به خانه ی دلپذیر خود می روید، که ما # Mudema نامیده می شود و یک جدید نوشتیم. در چنین لحظاتی احساس خوشبختی بر روی زمین می کنم! مهمترین چیز این است که پالس در داخل این مکان، جنبش بی وقفه به شما می گوید که چه باید انجام شود. این نشان می دهد که این در حال حاضر نگرانی مردم است و این مربوط به آن است، و شما نیاز به نوشتن، شما نمی توانید متوقف، در غیر این صورت آن را در شما محافظت خواهد کرد.

بسیاری از هنرمندان، از جمله نوازندگان، علائم خود را، آیین های خود را قبل از ورود به صحنه و یا در طول ضبط آلبوم ها دارند. آیا شما چنین دارید؟

نه همه اینها بی معنی است نشانه ها به سادگی با راحتی متصل می شوند. این مانند سنت هایی است که مردم می آیند تا به عنوان بخشی از چیزی بمانند یا خود را برای چیزی آماده کنند. اگر چه نه، اصطلاحات، مزخرف نیست، بلکه تکنیک هایی است که به شما وارد یک کشور خاص می شوند. در این مورد، مهم است که من با مردم خود باشم، ما می توانیم با آنها در یک اتاق بنشینیم و قبل از کنسرت سکوت کنیم. یا آنها می توانند به طور مداوم با یکدیگر شوخی کنند. و من در این شرایط راحت هستم، می دانم که چه می توانم از این افراد انتظار داشته باشم. برای من سخت است که آشنایان جدیدی را قبل از کنسرت بسازیم، زیرا من انرژی خود را به من می دهم و آن را به اشتراک می گذارم، اما برای من مهم است که آن را حفظ کنم، سپس آن را منفجر کنید.

تمایل به ترک همه چیز وجود ندارد و کاری را کاملا متفاوت انجام می دهد؟

هنگامی که مردم چنین تمایل دارند، عجیب است. من همیشه این را تعجب کردم و به سادگی دعا کردم که هرگز این را نداشتم. من درک می کنم که مهمترین چیز این است که احساس تشنگی از زندگی را به طوری که او کلید را در شما ضرب و شتم. این چیزی است که باعث می شود در میان شب و پرواز به یک شهر دیگر، انجام کار شما.

و اگر آنها تبدیل به یک خواننده نبودند، چه چیزی را انتخاب کرد؟

من قرعه کشی می کنم من یک هنرمند هستم، و به نظر من بد است. اما من قطعا توسعه خواهم داد، قول می دهم. (می خندد) این موضوع را انتخاب نمی کند که موضوع زندگی خود را انتخاب کند و آن را از دستان بد بداند.

آیا شما یک دستور العمل زیبایی شخصی دارید؟

این دستور العمل زیبایی برای همه. از طبیعت هیچ جا ترک نخواهد کرد. چنین مفهومی به عنوان هورمون هایی که از ساعت 23:00 تا 3:00 صبح تولید می شوند وجود دارد و اگر در این زمان خوابیدید، پس چقدر خیار را قرار ندهید، آن را نجات نخواهید داد. هورمونهای زیبایی و سلامت بیشتر از ساعت 14:00 تا 16:00 تولید می شود و در این زمان شما باید یک استراحت کنید. و اگر شما یک مصاحبه دارید، چگونه خوابید؟

من می دانم که شما هنوز هم در موزیک بازی کرده اید. آیا از مهارت های به دست آمده در تئاتر استفاده کردید؟

بله، دستی بود من همیشه سعی کردم خودم را به جلو ببرم، همیشه می خواستم انفرادی انفرادی، همیشه فریاد زد: "من!" در موسیقی، متوجه شدم که بخشی از یک تیم ارزشمند سرد است. اما ابتدا باید افرادی را پیدا کنید که دوست دارید متحد شوید، بخشی از صدای آن که می خواهید تبدیل شوید. من آموختم که در یک گروه بزرگ آواز بخوانم، نه به صدای من، بلکه با بقیه باقی مانده است. ما خدای کر را آواز خواندیم، این فوق العاده زیبا بود، اما تنها اگر همه چیز به درستی به نظر می رسد - نه بلندتر، و نه ساکت تر. این بسیار بستگی دارد از شما. به طور کلی، این داستان را می توان به کل سیاره ترجمه کرد. ما همه ما - به عنوان یک صدای کوچک از یک کور، شاید ما شنیده ایم، اما اگر ما شروع به خواندن کج، سپس به عنوان یک قاشق قاشق، ما یک بشکه بزرگ از عسل. بنابراین، مهم است که کار خود را به خوبی انجام دهید. وجدان شما Cameton است، و او به شما می گوید که چگونه رفتار کنید و چه کاری انجام دهید. پشت سر جمعیت پنهان نشوید و درک آنچه را که باید تصمیم بگیرید. از طریق آن، متوجه شدم که صدایی داشتم و می توانم از آنها استفاده کنم. نه فقط آواز بخوانید، بلکه صحبت کنید، بر روی مردم تاثیر می گذارد. و بنابراین هر یک از ما، همه ما می توانیم یکدیگر را تحت تاثیر قرار دهیم.

Katya Iowa:

"برای من، بدترین چیز این است که صدای خود را از دست بدهم، حق صحبت کردن را از دست بدهم، فرصتی برای خواندن"

عکس: ماریا دایره ای

تفاوت بین جشنواره از عملکرد انفرادی چیست؟ با این حال، مخاطبان شخصا نیستند، اما مخلوط شده است، آیا متفاوت است؟

من دوست دارم هر بار بیرون بروم و به مخاطب نزدیک تر شود. من می دانم که در جمعیت همیشه افرادی هستند که برای اولین بار آمده اند، و من به آنها احترام می گذارم. من "من" یا "من" را احساس نمی کنم. من به صحنه می روم و درک می کنم که افرادی که در اینجا جمع شده اند، مردم من هستند، آهنگ سوم قطعا ظاهر می شود. نه تنها آهنگ ها در اینجا مهم هستند، بلکه نگرش نیز هستند. تماشاچیان احساس می کنند که من می خواهم با آنها نور را روشن کنم، آنها را گرما خود را، برای دیدار با غروب آفتاب و صرف زمان بیش از هر زمان دیگری.

و جشنواره به عنوان یک سرنشین در چارچوب پروژه نبرد KFC چیست؟؟ مسئولیت حمل و نقل تجویز نمی شود؟

برای من، این، البته، افتخار است. خوشحالم که جوانان بر روی موسیقی ما تمرکز می کنند. ما برای مدت طولانی به دنبال این صدا بوده ایم، ما به طور مداوم بر روی متون، بیش از موسیقی کار می کنیم، و من معتقدم که این قدرت ماست و با آنچه که ما به روز آمده ایم خوشحال هستیم. بنابراین، من دوست دارم که مردم همجنسگرا جذب کنند که مردم آهنگ های خود را بنویسند. و من خوشحالم که ما ما را انتخاب کردیم: در طول زمان ما در حوزه موسیقی کار می کنیم، ما درک می کنیم که چه چیزی را دوست دارید. البته همیشه، البته، شما درست می کنید، اما شما حدس زدید که ممکن است از طریق اخلاقی باشد. من تجربه دارم، و من خوشحالم که آن را به اشتراک بگذارم. اگر من بتوانم در 16-18 سالگی من صحبت کنم و از سؤالات هیجان انگیز به خواننده بپرسم، که یک دسته از مخروط ها و کبودی ها را به دست آورد، بسیار جالب خواهد بود. از طریق منشور خطاهای دیگر، خودتان را آسان می کنید.

توهین های شما از شرکت کنندگان جشنواره نبرد KFC چیست؟ آیا شما موفق به تخصیص علاقه مندی ها برای خودتان هستید؟

من دوست دارم که افراد با استعداد از شهرهای مختلف وجود داشته باشند، و آن را سرد است. برای من جالب ترین در مرحله دوم آغاز خواهد شد. و در حال حاضر تنها اولین پایان یافته است. دشوار است که قضاوت کنیم، زیرا بسیاری از شرکت کنندگان و چشم ها بسته می شوند. با استعداد ترین در مرحله دوم خواهد بود، و البته، در سرماخوردگی. من همه چیز را انجام خواهم داد تا مردم را از دست ندهید.

روال روزانه شما در طول جشنواره چیست؟ چگونه همه چیز به بخش شما ادامه می یابد؟

ما در 12 شب پرواز کردیم، دو ساعت در هواپیما خوابیدم، سپس 3 ساعت قبل از کنفرانس خوابید. به همین ترتیب معمول است ایده آل اتفاق نمی افتد، و هنرمندان مبتدی باید درک کنند که حالت کامل موسیقیدان موسیقیدان چیزی از رده داستان است. این یک وضعیت جنینی ابدی در هواپیما و سپس در ماشین است، در صورت لزوم در جایی که به محل بروید. این به نظر می رسد در اوایل صبح، این سه ساعت خواب با نگرانی در یک هتل است، این ناتوانی در دیدن شهر است که در آن شما هستند. اگر تعداد به نظر زیبایی از مناظر می آید، پس از آن، تور موفقیت آمیز بود، همانطور که همیشه به شهر از پنجره نگاه می کنید. اما به ندرت اتفاق می افتد که ممکن است پیاده روی شود.

ادامه مطلب