لحظات کاری: چگونگی ساخت حرفه ای و اینکه آیا ارزش آن را دارد

Anonim

زندگی دوم به اصطلاح مردم کار سختی است. در اغلب موارد، چگونه توسعه می یابد؟ ما همه ی یادگیری، ما یک آموزش و پرورش دریافت می کنیم، ترتیب به کار می کنیم، و سپس ... روزهای آخر هفته ها شروع می شود، در مورد اینکه توهمات و رویاهای ما اغلب شکسته می شود. به دلایلی، ما به کارفرمایان بزرگ تبدیل نمی شویم، و اگر ما موقعیت راهنمایی در جیب خود داشته باشیم، شادی و رضایت ما را به دنبال آن نیست. و اکنون رویاهای حرفه ای به مسئولیت های معمول تبدیل می شوند، بار ما هر روز را می گیریم. آیا متفاوت است؟ البته! ما دقیقا همانطور که اتفاق می افتد و آنچه شما باید برای این کار انجام دهید بگویید.

به یاد داشته باشید که چگونه بود؟ ما، کوچک، به همین دلیل می خواستند در اسرع وقت رشد کنند که تمام جهان با فرصت های کثیف خود برای ما افتتاح شد! به نظر می رسید که ما می توانیم به جایی که فقط آرزو داشتیم، فقط از مدرسه ارزشمند بود. روانشناسان به ما اطمینان می دهند: قبل از نود درصد دانش آموزان دیروز، آنها را با احساس پیش بینی چیزی واقعی، جادویی و طولانی مدت وارد می کنند. آنها در آمار بی رحمانه گزارش شده اند و بیشتر: برای ده سال پس از انتشار، هر ثانیه یک سندرم اضطراب بالا دارد، هر سوم با افسردگی واکنش پذیر یا بالینی آشنا هستند. تقریبا همه آنها از خستگی، بی خوابی، کاهش میل جنسی شکایت می کنند. نه یک تصویر بسیار دلپذیر، درست است؟ به خصوص اگر به یاد داشته باشید که ما در مورد جوانان بیست و پنج ساله صحبت می کنیم. و در چنین ایالت، کسانی که به بیرون همه چیز عالی بود عالی بود: حقوق و دستمزد پایدار، یک دفتر دنج، همکاران خوب، چشم انداز شغلی ... اگر هیچ چیز تغییر نکرده است، تا چهل سال در صندلی های روانپزشکان کاملا خسته شده اند ، مردم سوخته که مشکل خود را دیده اند و کار کرده اند، کار کرده اند، کار می کردند، کار می کردند ... دشوار است باور کنیم که زندگی دوم، که ما زمان زیادی از زندگی اصلی ما اختصاص می دهیم، می تواند ما را تعدادی از مشکلات و نگرانی ها به ارمغان بیاورد . اما آیا راهی وجود ندارد و چیزی را در حال حاضر در سن آگاهانه تغییر نمی دهد؟ البته، ممکن است، اما برای این به ارزش بازگشت به منابع.

چه کاری باید انجام دهید اگر متوجه شدید که آنها با کسب و کار خود کار نمی کنند، اما شما نمی توانید با سر خود به بیرون بروید؟

چه کاری باید انجام دهید اگر متوجه شدید که آنها با کسب و کار خود کار نمی کنند، اما شما نمی توانید با سر خود به بیرون بروید؟

عکس: Pexels.com.

سنجاب در چرخ

از دوران کودکی، برنامه در سر گذاشته شده است: خوب یاد بگیرید، به یک دانشگاه معتبر بروید، زیرا شما منتظر یک جاده طولانی و بسیار طولانی به نام "حرفه ای" خواهید بود، و مهم است که شما می توانید خودتان را با آن ارائه دهید حرفه.

.... البته، تحت "نه وجود"، رکود در وضعیت بیکاران یا بدترین کار، کار نگهدارنده درک می شود. هر دو نیز مدرسه مدرسه دیروز را نگران می کنند. و چه اتفاقی می افتد؟ تحت فشار از والدین و جامعه، فارغ التحصیل، عجله می کند تا هر گونه تخصص را دریافت کند که بتواند به "رسیدن" برسد. البته، این بسیار نادر بود چنین شات به هدف سقوط به هدف، و در مرحله مطالعه دانش آموز، نارضایتی شروع به کپی می شود.

به هر حال، بسیاری از آنها متوجه نمی شوند که چیزی برای یک زندگی دانشگاه آشفته نیست: وضعیت جدید، آشنایان جدید، چالش های جدید، به این معنی نیست که انتخاب تقریبا به صورت شانس باعث شادی نمی شود. و پس از آن زندگی خانوادگی شروع می شود، و در حال حاضر هیچ وقت به فکر کردن نیست، همانطور که آنها می گویند، در زندگی، آنها به نظر می رسد کودکان ... و در حال حاضر شما یک پدر و مادر هستید که می داند که چگونه بهتر است، و فرزند شما مجبور است تصمیم خود را بپذیرید

خبر خوب: ممکن است از این حلقه بسته فرار کنید، اما اولین چیزی که باید شجاعت پیدا کنید و به مشکلات خود اعتراف کنید. شما شگفت زده خواهید شد، اما نه همیشه این کار را صرفا انجام دهید، زیرا مشکلات بخش شغلی تقریبا همیشه به پس زمینه منتقل می شود. من به یاد می آورم، یکی از آشنایی من گفته شد که توسط او کمک می کند تا موقعیت بسیار پرداخت شده را در یک شرکت بزرگ ترک کند و یک حرفه ای موسیقیدان را آغاز کند. به نوعی پاشا پس از یک روز سخت سخت، سری "دوستان" را تماشا کرد، که در آن یکی از قهرمانان، چاندلر، به طور ناگهانی از محل کار ترک کرد. او چند سال طول کشید و به معنای واقعی کلمه به هیچ جا رفت. رفیق من از این قسمت الهام گرفته شده و موقعیت خود را در همان روز پرتاب کرد. معلوم شد که این کار را آسان تر انجام می دهد، بسیار ساده تر از پل بود.

پیشگیری از فرسودگی استاندارد، روزهای معمولی و کامل است، زمانی که شما می توانید در خط و معقول عکاسی برای قطع ارتباط از جریان گردش کار.

پیشگیری از فرسودگی استاندارد، روزهای معمولی و کامل است، زمانی که شما می توانید در خط و معقول عکاسی برای قطع ارتباط از جریان گردش کار.

عکس: Pexels.com.

البته، واقعیت و سریال، به طور یکسان به یکدیگر متصل می شوند. پول از پاشا به سرعت به پایان رسید، او شروع به پول دور از بلافاصله، اما هیجان، شجاعت و شور و شوق که مرد جوان به مسیر انتخاب شده پیوست، به او کمک کرد تا دست خود را پایین نگه داشت. در گفتگوهای متعدد با ما، او به یاد می آورد که او همیشه می خواست وارد کالج موسیقی شود، اما والدین و معلمان او اصرار داشتند که یک مدیر تخصص داشته باشند.

به صراحت، این داستان هر بار باعث می شود که من از بین برود. تصویر بیش از حد ایده آل است: یک کارمند شکنجه بازدید از بینش، او همه چیز را پرتاب می کند و موفقیت را در یک زمینه جدید به دست می آورد. یک طرح عالی برای فیلم، اما در واقع ما همه با تعهدات بسیاری مواجه هستیم که نمی توان به خاطر آینده ای روشن که ممکن است نرسیده باشد، کنار گذاشته شود. چگونه می توان انجام داد اگر متوجه شدید که آنها با کسب و کار خودشان کار نمی کنند، اما شما نمی توانید با سر خود به بیرون بروید؟

روانشناسان بسیار به شدت توصیه می شود شروع به شروع ... با یک سرگرمی! شما در چه چیزی دوست دارید، در حالی که برای این دستمزد پرداخت نمی کنید. به یاد داشته باشید که مسیر به هزار گام شروع می شود با یکی، خود را مناسب نیست، اجازه دهید زمانی که شما در سال های مدرسه ای نداشته باشید. به خودتان اجازه دهید از اشغال لذت ببرید که به شما لذت می برد، اجازه دهید هنوز تصور نکنید که چگونه می توانید آن را کسب کنید. این تصمیم می آید

دوست دختر نزدیک من همیشه با بچه ها گذاشته شده است. تمام مادران آشنا ما وقتی که میلا به دیدار آمد، خوشحال شد، بچه ها خوشحال بودند و بیشتر. Mila توسط مدیر فروشگاه شبکه کار کرد و همکارانش توسط رئیس خود محافظت می شدند: از طبیعت یک سازمان عالی؛ Lyudmila Evgenievna پاک، آرام، مهربان، منصفانه و بیمار، یک رئیس مورد علاقه همه کارکنان بود. همه چیز به او رفت و رفت، اما در برخی موارد او به من پذیرفته شد: "همه چیز، من بیشتر نمی توانم، هیچ افزودنی وجود ندارد!" و من رفتم تا با پرستار شب در مهد کودک کار کنم. به نظر می رسد، خوب، جایی که دیگر، اگر دست ها کاهش یابد؟ اما تنفس دوم به عنوان یک روش شگفت انگیز به دست آمد. پس از چند ماه از ترکیب، آن را به کار در یک مدرسه ابتدایی خصوصی، جایی که او توانست تمام بهترین ویژگی های خود را اجرا کند. این غم و اندوه ترین احزاب کارگری خداحافظی بود، احزاب بخشی از Lyudmila Evgenyevna به هیچ وجه فروشندگان خود را نمی خواهند.

سوزاندن، اما سوزاندن نیست

خوب، آنچه که در مورد کسانی که کار خود را انتخاب کرده اند، هر روز خوشحال شدم، به همکاران خود به دفتر یا کارخانه رفتم، اما در بعضی مواقع این شادی را از دست دادم؟ چرا این اتفاق می افتد؟ روانشناسان Omnipresent دو دلیل اصلی را فرا می گیرند: فرسودگی حرفه ای و تغییرات جهانی در خود ما. بیایید در مورد همه چیز به ترتیب بگویید.

مهم!

آرامش برای اجتناب از فرسودگی حرفه ای، به سادگی لازم است که حداقل با حداقل سه شرایط مطابقت داشته باشید. اول این است که به طور منظم استراحت کنید، به عنوان یک کوتاه (آخر هفته هفتگی هفتگی!)، و همچنین طولانی تر. فراموش نکنید که حداقل یک هفته دو بار و سه بار در سال تعطیل کنید.

تعویض فقدان شما در محل کار، متأسفانه، به این معنا نیست که شما آرامش بخش (به ویژه در حال حاضر، در دوره "حذف"). این بسیار مهم است که "قطع ارتباط" از گردش کار ها: بدون تلفن، مکاتبات کسب و کار، چک های پست الکترونیکی و حفظ تماس با همکاران، تنها شما و عزیزان شما مهم هستند.

کنترل. به منظور فریاد زدن به ناامیدی و نارضایتی از حرفه شما، مهم است که اهمیت خود را احساس کنید. حتی اگر شما یک موقعیت ارشد را انجام ندهید، بسیار بستگی به شما دارد - و بنابراین شما باید آن را احساس کنید. درک کنید که وضعیت را کنترل می کنید و مسئول "منطقه" خود هستید، همکاران و راهنمای کافی کمک خواهند کرد.

اصطلاح "فرسودگی" نسبتا مدتها پیش ظاهر شد: کارشناسان با او در حدود چهل سال کار می کنند. در ابتدا اعتقاد بر این بود که تنها نمایندگان به اصطلاح تخصص های به اصطلاح "سوزاندن" هستند: به طور مستقیم نجات دهنده ها، آتش نشانان و پلیس، پزشکان و معلمان. متناسب با این لیست و روانپزشکان. اما بعدا معلوم شد که تقریبا تمام افراد کارگر با این بیماری آشنا هستند، از درامرهای تولید به مدیران ارشد شرکت های بین المللی.

بارداری، آیا شما می توانید از دست دادن، شما می توانید در حال حاضر به کار وارد شوید. این بستگی به عوامل متعددی دارد. اول از همه، توانایی شما برای نگه داشتن یک ضربه (بله، ما در مورد مقاومت بسیار استرس صحبت می کنیم!) و پیدا کردن پشتیبانی و کمک به زمانی که آنها به آنها نیاز دارند. تیم و جو در آن بسیار مهم است. دشوار است که در ارتفاع احساس کنید و از گردش کار لذت ببرید، زمانی که ساعت ها نیز در دفتر حکومت می کنند، شما با شایعات و پرز ها مبارزه می کنید، و به جای تیم تیم شما احساس رقابت دائمی می کنید. مقامات و نگرش بالاتر از شما به عنوان یک چارچوب جداگانه، اهمیت زیادی را به دست می آورند، تعیین احتمال بروز بیش از حد به عنوان یک متخصص است.

برادر من، هرگز قادر به به اشتراک گذاشتن تجربیات، از روسیه به اروپا نقل مکان کرد تا بتواند به عنوان یک حرفه ای توسعه یابد. و ابتدا همه چیز خوب پیش رفت: حرفه ای در حوزه فناوری اطلاعات، که برادر فقط محاصره شد، در کوه بود. اما در چند سال او به طور ناگهانی به مسکو بازگشت، گفت که او دیگر نمی خواهد و نمی تواند کار کند که در آن کار می کرد. معلوم شد که او تقریبا هیچ ارتباطی با همکارانش نداشت - به نوبه خود انتظار می رود، مانع زبان همه چیز بود. تحقق آنچه اتفاق می افتد، Zhenya "کشیده" انگلیسی و قادر به ایجاد روابط با رفقای برای کار بود. با رهبری، که مشخصه، ارتباطات نیز به یک سطح جدید رسیده است.

اما دوست من Ani با مخاطبین همه چیز کاملا بود - در نهایت او به عنوان ستاره های مبهم کار می کرد. حرفه او می تواند هر یک را حسادت کند: احزاب دائمی، درآمد عالی، خواستار و احترام به مشتریان و همکاران. درست است، او آخر هفته را نداشت. در همه. در همه. او قدردانی شد، زیرا آنها به عنوان آنها می گویند، بیست و چهار تا هفت. زندگی شخصی بسیار نزدیک به یک حرفه ای راه می رفت، و در حال حاضر غیر قابل درک بود، جایی که آن را به پایان می رساند (و آیا آن را به پایان می رسد) یکی و دیگری شروع می شود. کار مورد علاقه، که منبع الهام بود، به یک کابوس برای یک دوست دختر تبدیل شد. خروج، او نمی بیند، نکات ظریف از روانپزشکان نادیده گرفته شده، به عنوان یک نتیجه در بستر بیمارستان بود. تعطیلات اجباری در بخش عصبی، که در آن تلفن ها و لپ تاپ ها ممنوع شدند، به او رفتند. سرانجام، آنا یک واقعیت بی رحم را پذیرفت: برای کار با موفقیت و خوشبختی، لازم بود به شدت باقی بماند.

پیشگیری از فرسودگی استاندارد، روزهای معمولی و کامل است، زمانی که شما می توانید در خط و معلومات تصویری برای قطع ارتباط از گردش کار و فراموش کنید که شما حرفه ای هستید. بسیار مهم است که بازخورد با کیفیت بالا از همکاران و کارفرمایان دریافت کنید: هنگامی که شما درک می کنید که کار شما ارزشمند است که تلاش های شما توسط تیم و مدیریت مورد نیاز است، انگیزه برای کار افزایش می یابد. در نهایت، شما باید بتوانید فرایندها را مدیریت کنید، بدانید که می توانید تصمیم بگیرید. در غیر این صورت، احساس تشکیل شده است که شما فقط یک بند کوچک در یک مکانیزم بزرگ هستید.

قبل از اینکه همه چیز را ترک کنید و به سر خود بکشید، با تمام توهمات که بتوانید حرفه ای رویای خود را احاطه کنید، بشوید

قبل از اینکه همه چیز را ترک کنید و به سر خود بکشید، با تمام توهمات که بتوانید حرفه ای رویای خود را احاطه کنید، بشوید

عکس: Pexels.com.

اگر دفتر مورد علاقه شما متوقف شده است، این کاملا چیز دیگری است، زیرا شما ... تغییر کرده اید. بله، و این اتفاق می افتد. من برای مثال ها نمی روم: بعد از چند سال خوشحال در روزنامه نگاری، متوجه شدم که من چیز دیگری را می خواهم. اداره سرمقاله، که در آن من راه می رفتم، هر دوشنبه شادی کردم، شروع به درمان کردم، احساس کردم که من چیزی مهم و مهم را انجام می دهم. این اتفاق افتاد زیرا تاسیسات و اولویت های من تغییر کرده است، ارزش ها و نشانه ها را اصلاح کردم. انتظار می رود که انتظار می رود که هر یک از ما انتظار داشته باشد: خوش آمدید، بحران میانسال! نزدیک به سی ما تمام عمر خود را بیش از حد افزایش می دهیم و اغلب ما شجاعت از ویژگی های گذشته را رها می کنیم. کسانی که از این بحران بیرون می آیند، حفظ حرفه ای می توانند غصب شوند - یا همدردی، زیرا بدون "بازنشانی" در طول این دوره دشوار است که برای عجایب در آینده صبر کنید. این به سی سال، به علاوه منو به چند سال، ما بیشتر یا کمتر ما خودمان و توانایی های ما را می دانیم، قبلا آموخته ایم که چگونه نیازهای خود را بشنویم و اولویت ها را ترتیب دهیم. ما می توانیم درک کنیم که نکته اصلی یک خانواده یا حرفه ای است، ما درک می کنیم که چگونه تعادل و هماهنگی را به دست آوریم. در این سن، حرفه ای طول می کشد. بالا کسانی هستند که به آگاهی آمدند و آماده هستند تا با احزاب قوی و ضعیف خود، مناطق توسعه و خواسته های خود کار کنند. بازگشت به داستان من، دقیقا بیست و نه متوجه شدم که می خواهم روزنامه نگاری را برای تدریس تغییر دهم، و یک سال بعد من قبلا در مدرسه به روسیه آموختم. سپس فرمان در زندگی من اتفاق افتاد و بعد از اینکه با خوشحالی به ویرایشگر بازگشتم - اما این یک مکالمه کاملا متفاوت است.

ما همه در حال اجرا به عنوان اگر در مهار، اطاعت از صدای سالها پیش: "در عوض! مهم است که زمان داشته باشیم، مهم است که شروع کنیم، کار! " چه کسی، زمانی که، چگونه - گاهی اوقات زندگی ما را در چنین شرایطی قرار می دهد که مهم نیست. اما هنگامی که شما فرصتی برای exhale دارید، سعی کنید به خودتان یک سوال ساده پاسخ دهید: آیا شما خوشحال هستید که روز دوشنبه می آید؟ اگر پاسخ "نه،" شما می دانید کجا شروع کنید. موفق باشید!

من می خواهم همه چیز را ترک کنم چطور؟

اگر متوجه شدید که مسیر حرفه ای شما شما را در یک مرده آغاز کرده است، عجله نکنید تا پل ها را بسوزانید. شاید شما "سوخته"؟ آن را با یک تعطیلات کوتاه و چند جلسه در روان درمانی بررسی کنید. اگر هنوز نمی خواهید "به سرویس" بازگردید، به آیتم بعدی بروید.

تغییر شغل، مهم است بدانیم که شما باید از ابتدا شروع کنید. آیا شما موافق هستید که یک کارآموز، یک متخصص جوانتر، یک مرد "بر روی بولسترها" باشد؟ هیچ چیز اشتباهی با آن وجود ندارد، اما مهم است که متوجه شویم که احتمالا اتفاق می افتد. مالی "بالش" به هر حال خواهد بود. شروع کنید با کوچک: در کلاس های اصلی برای موضوع مورد علاقه خود قرار دهید، به کسانی که قبلا در "کسب و کار شما" مشغول به کار هستند، با آنها صحبت کنید، محیط را بخوانید. قبل از اینکه همه چیز را ترک کنید و با سر خود به بیرون بروید، تمام توهمات را که می توانید حرفه های رویایی خود را احاطه کرده اید، از بین ببرید.

ادامه مطلب