Mikhail Polikamaco: "من هرگز کودک شاگرد نشده بود که به عنوان یک مهارت عمل با سالهای جوان عمل کرد"

Anonim

سلسله در دنیای بازیگری، نه یک قانون از یک استثنا است. بازیگر مردمی محبوب و بازیگر فیلم Mikhail Polikamaco پنهان نمی کند که سرنوشت او تقریبا از زمان تولد پیش تعیین شده است. پس از همه، پدرش پدربزرگ افسانه ای فارادی، مادر - Marina Polikamaco، تئاتر Starzhil در Taganka، پدربزرگ - هنرمند مردم اتحاد جماهیر شوروی، بازیگر سنت پترزبورگ BDT Vitaly Polikamaco، مادربزرگ - هنرمند فیلارمونیک فیلارمونیک ماهی. میخائیل در مصاحبه ای در مورد خانواده اش در مورد خانواده اش گفت.

- درست است که شما از دوران کودکی به دنبال حرفه ی مادر خود هستید، محرمانه از رمز و راز پدربزرگ را آموزش دادید، یک فیلم تنها با مشارکت پدر از دست ندهید؟

- من در خانواده بازی بزرگ شدم و فقط آن را دیدم. چه چیزی "دنبال کرد"؟ پدربزرگ من پیدا نشد، من او را تنها در ویدئو می دانم. همانطور که برای مامان و پاپ - خوب، بله، دوران کودکی در تئاتر در Taganka گذشت، عملکرد خود را تماشا کرد، با یک پدر در مجموعه بود. اما من نمی توانم بگویم این یک کودک شاگرد بود که به عنوان یک مهارت عملی با هشت سال عمل می کرد. من هنوز دوست داشتم فوتبال بازی کنم و با بچه ها راه بروم. من فقط در این فضای بازیگری بزرگ شدم.

- شما فوتبال را ذکر کردید، رویا برای تبدیل شدن به یک بازیکن فوتبال وجود نداشت؟

- نه، من فکر نمی کردم که من تبدیل به یک بازیکن فوتبال شدم. من قبلا متوجه شدم که فوتبال حرفه ای بهتر از پنج تا شش سال تمرین می کند. و من در سطح آماتور بودم. اما من مرا به فوتبال منتقل کردم پدر برای موسسه Bauman بسیار بازی کرد، او از MVTU به نام Bauman فارغ التحصیل شد. و از دوران کودکی، من نیز در حیاط بسیار بازی می کنم. سپس پدر برای تیم فوتبال بازیگری "Starko" صحبت کرد. من حتی چند بار با او هماهنگ شدم، دانشجویان گیس هستم.

میخائیل با پدرش، منی افسانه ای، فرعاد افسانه ای.

میخائیل با پدرش، منی افسانه ای، فرعاد افسانه ای.

عکس: آرشیو شخصی

- اولین حافظه پدر شما چیست؟

- بسیاری از خاطرات. به عنوان یک کودک، پدر همیشه با من بود. و من واقعا با او دوست داشتم کنسرت ها را در واحدهای نظامی، در کارخانه های تخم مرغ و لبنیات سوار کنم. این احساس بود که من با پدر به کار می روم. در تئاتر، هر کس تحسین شد، و فقط به او تنها به او. و پس از آن، او بسته به نوع دیگری را به دست آورد. اجرای او هرگز استاندارد نبود.

- آیا چیزی را در این طرح پذیرفته اید؟

- سخت است بگویم، من یک سرنوشت کمی دارم. پدر عمل نکرد و من از Gitis فارغ التحصیل شدم. سپس من چیزی را از صحنه خواندم. به یاد داشته باشید مشارکت خود را در برنامه "در اطراف خنده"، کنسرت های او. من از این به اندازه کافی دور هستم من یک بازیگر تئاتر هستم اما تصویب شده - تصویب، البته، در سطح ژنتیکی.

- او یک مرد بسیار مشهور بود، چگونه این شهرت را تحت تاثیر قرار داد؟

- من فکر نمی کنم به نحوی منفی باشد من گاهی اوقات شرم آور بودم که پدر زمان کمی با من سپری کرد، زیرا طرفداران، بینندگان، همکارانش ... هنگامی که والدین عمل می کنند، فرزندانشان بسیار گرسنه هستند. به عنوان مثال، من آن را در حال حاضر در فرزندانم احساس می کنم. برای دو روز من نبودم، پرواز نکردم، آنها فقط از من دور نیستند.

- آنچه که منی فرساد در خانواده بود، چگونه او را به ارمغان آورد؟

- از آنجا که من یک کودک واحد دارم، او بسیار مسموم بود. من هر لحظه ای را به یاد نمی آورم وقتی او مرا سرزنش کرد. مامان به من بیشتر برای Twos، برای گشت مدرسه موسیقی. فقط پدر خوشحال بود که در چهل و دو سال او پدر شد. بزرگترین وزوز، زمانی که پاپ من رفتی. من دقیقا می دانستم - آن را سرد خواهد شد، و هیچ کس من را سرزنش نخواهد کرد.

تجربه جامع در پروژه های تلویزیونی درباره پزشکی، از طریق میخائیل به منظور تغییر شیوه زندگی، الهام گرفته شده است. بازیگر وزن را از دست داد و به طور منظم به ورزش پرداخت می کند

تجربه جامع در پروژه های تلویزیونی درباره پزشکی، از طریق میخائیل به منظور تغییر شیوه زندگی، الهام گرفته شده است. بازیگر وزن را از دست داد و به طور منظم به ورزش پرداخت می کند

- ویژگی های شما چیست؟

- در سراسر افرادی که مرا از خارج دیدند. تنها چیزی که می توانم بگویم آنچه را که از پاپ آموخته ام، دقت است. او همیشه همه چیز را برای اطمینان انجام داد. او تقویم داشت که روزی روزی را ثبت کرد. و من همین کار را در تلفن انجام می دهم. برای من، یک تراژدی بزرگ، زمانی که من جمع شده یا دیر شده است. در اینجا من، البته، از پدر.

- آیا کودکان مانند شما را افزایش می دهید؟

- نه، کمی متفاوت است. من فقط سه را به ارمغان می آورم و او یکی را به ارمغان آورد. اگر من یک کودک داشتم، احتمالا او را به عنوان پدر به ارمغان آوردم. و در اینجا، از آنجا که من یک باند (به معنای خوب کلمه)، و سپس در برخی از لحظات من اغلب سخت است. دختران امیلیا و سوفیا من یک سن دارم، اما پسر نیکیتا در سال جاری در حال ورود به موسسه است. او یک مرد بالغ است، با او نگاه نکن. سپس او از این بدتر خواهد شد. پس از همه، آغاز زندگی بزرگسالان همیشه مسئولیت بزرگی نسبت به خود است. اگر شما و هفده هجده پسر همچنان به خوردن و گرامی داشتن او، مانند پانزده،، همه آن را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

من این کار را انجام می دهم تا او در ابتدای راه آرام نباشد. از آنجا که او همان حرفه را به عنوان من، پدربزرگ و مادربزرگ انتخاب کرد. به عنوان مثال، من انجام دادم، دو سال اول را به یاد نمی آورم. من همیشه در این موسسه بودم. من تقریبا آنجا زندگی کردم و تمام این گذر مهمترین چیز این است که این لحظه را از دست ندهید تا یاد بگیرند که چگونه کار کنند - شخم.

- دختران شما کجا هستند؟

- آنها در لیسوم پوشکین یاد می گیرند. یک زبان انگلیسی خوب و سایر علوم انسانی وجود دارد. یکی به کلاس ششم منتقل شد، دیگری در سوم.

- شما خوشحال هستید؟

- بسیاری از آنها خوشحال هستند آنها در دانشکده موسیقی الکسیف مشغول به کار هستند. سال گذشته، بزرگترین به جشنواره ها رفت، در این، همراه با جوان تر، جوایز دریافت شده برای اولین مکان های جشنواره در وین. آنها دختران کاملا پرطرفدار هستند. البته، من آنها را برای چیزی فرو ریختم، و من نیز ناراحت شدم وقتی که من در مورد کشور آنها زندگی می کنم، ناراحت می شوم. من می خواهم آنها را در برخی از جهان، در صلح زندگی کنند. آنچه که اخیرا ادامه دارد، کمی من را ترساند.

- شما گفتید که گاهی اوقات بچه ها را از بین می برند، و امروز کسی امروز کسی را سرزنش می کند؟

- مامان می تواند من را سرزنش کند ممکن است یک زن باشد عمه، که هشتاد و یک نفر است، مانند مادر من، می تواند از اسرائیل تماس بگیرد و برای چیزی اشخاص شود.

- آیا شما فقط استراحت یا انجام خلاقیت دارید؟

- من در خلاقیت شرکت نمی کنم. اما من از همسر خود می خواهم قبل از پیش از یادگیری با من. مقدار زیادی از خانه، امور خانوار وجود دارد. من تقریبا نمی توانم طبخ کنم، اما من درگیر زندگی هستم، من محصولات را به عنوان یک شوهر مسئول و یک مرد خانواده خرید می کنم. من به خانه می روم و روی تخت نشستم، می گویم: "بیا من! لباس من! منو بشور! " هر کس دارای وظایف است البته، در لارا به طور کامل به خانه می آید، اما این است که Trite برای تحمل زباله، صرف آن - که من می توانم. درست است، از دوران کودکی من دست قلاب دارم. هرگز هیچ چیز را تسلط نیاورید، ناخن ندیدم، دوخت نکرد.

- کار خانواده شما مورد بحث قرار گرفته است؟

- البته، من با لاریسا بحث می کنم، کودکان هنوز این را درک نمی کنند. اما بیشتر در مورد اشتغال من است. همسر تمام وقت می گوید آنچه شما باید استراحت کنید، و من می گویم که شما باید کار کنید. در این موضوع، گاهی اوقات آن را صعود می کنیم.

میخائیل و لاریسا در سال 2005 شوهر و همسرش شد. علیرغم تمام کلیشه های مربوط به ازدواج، در خانواده خود، آنها به طور کامل درک متقابل را حکومت می کنند

میخائیل و لاریسا در سال 2005 شوهر و همسرش شد. علیرغم تمام کلیشه های مربوط به ازدواج، در خانواده خود، آنها به طور کامل درک متقابل را حکومت می کنند

Lilia Charlovskaya

- برخی از زمان پیش شما را از دست دادید به خاطر نقش یا آنها می خواستند؟

- به خاطر سلامت در طول سالها، بدن شما را می گوید که در حال حاضر سخت است که این کوله پشتی را بر روی خودم حمل کنم - اضافه وزن. نه سال من سعی می کنم به نوعی با اضافه وزن مقابله کنم. و احساس بسیار بهتر. اما این کار روزانه است. شارژ و شبیه ساز. ده کیلومتر پا و همچنین زمانی که من در بلغارستان استراحت کردم، من خودم را یک چوب اسکاندیناوی برای پیاده روی خریدم، این یک چیز بسیار جالب است!

- شما خیلی کار کرده اید و در تلویزیون کار می کنید، چه چیزی شما را جذب می کند؟

- من همیشه می خواستم در تلویزیون، از موسسه کار کنم. ابتدا نمونه های بسیار موفق نبودند، پس بهتر بود. تلویزیون همچنین یک مدرسه خاص است: مدرسه ای از بدبختی، تصمیم گیری دوم. در تئاتر شما کسی را بازی می کنید، و اینجا - خودتان. من نمی دانم چه اتفاقی خواهد افتاد بعد شاید روبات ها شروع به انجام برنامه ها کنند، اما اکنون جالب است.

- تئاتر و فیلم ها ... چه چیزی را برای خودتان قرار داده اید و چرا؟

"من نمی توانم بگویم مهمتر است." این همه به مواد بستگی دارد. اما به نظر می رسد که آیا بازیگر در تئاتر بازی نمی کند، او یک بازیگر نیست. از آنجا که تئاتر یک مدرسه است بدون تئاتر هیچ هنری وجود ندارد که با بازی همراه باشد. در حال حاضر مردم به نظر می رسد که تنها در سینما حذف می شوند. برای من، کمی عجیب است، زیرا حرفه ای عمل عمدتا مجاز است. و سینما یک خاصیت خاص است. چنین داستان ای وجود دارد: اگر شما زیبا و جوان هستید، می توانید یک فیلم بگیرید. به نظر من، این یک تصور غلط بزرگ است، زیرا به نظر نمی رسد یک فیلم نیست، اما برخی از نمایش مد. این هیچ ارتباطی با هنر ندارد. اگر یک مرد خوش تیپ یا یک دختر در فریم مورد نیاز باشد، باید در موسسه تئاتر یاد بگیرند و اجرای دیپلم را بازی کنند.

- آیا شما یک شخص بیهوده هستید؟

- من نمی توانم بگویم که من بیهوده هستم بلافاصله بیانیه Bulat Chalvovich Okudzhava را به یاد داشته باشید: "هنگامی که به نظر من این است که من هوشمندانه هستم، من غذاها را بشویید." به نظر من به این ترتیب شما نیاز به زندگی دارید. جامع در زندگی و بوگر در مرحله و در قاب.

ادامه مطلب