اگر من یک مادر نیستم، پس چه کسی هستم؟

Anonim

به عنوان یک مادر در زمان ما، هنجار است. علاوه بر این، زمانی که، به دلایل مختلف، مادران دیر یا در همه اتفاق می افتد، زن کوچک قادر خواهد بود از دیدگاه های همدردی جلوگیری کند و اشاره کند که "چیزی با او اشتباه است". داشتن مادر درست و ارزشمند است در عین حال، مادر بودن تنها بخشی از تحقق یک زن است. جهان در حال تغییر است، و بیشتر و بیشتر زنان آگاه هستند که مادران بخش بزرگی هستند، اما نه یک بخش جامع از زندگی، که قادر به جبران احزاب دیگر آن نیست. حتی برعکس، بیشتر زن از خود به مادر خود فرار می کند، بیشتر فرزندان او برای این نارسایی پرداخت می کنند. نمونه هایی از این جرم: برای شکست مادر در آموزش، ورزش، خلاقیت از صبح تا شب، محو شدن در لیوان، مدارس و نهادها. همه با احساس خوبی از گناه و عدم پرداخت آنها در مادران رشد می کنند که باعث افزایش تربیت کودکان می شوند تنها معنای وجود آنها.

اما دیر یا زود، کودکان رشد می کنند و والدین خود را ترک می کنند، این یک فرآیند طبیعی طبیعی است. سپس پدر و مادر، و مادر بیشتر به یک بحران به نام "سندرم لانه رها شده" تجربه می کنند. این مرحله زمانی است که والدین سقوط قدرتمند هویت خود را به نام "من مامان" تشخیص می دهند. و اگر من یک مادر نیستم، همانطور که برای سالها شمارش می کردم، پس چه کسی هستم؟ اگر یک زن خود را از طریق مادری تعیین کند، زندگی خود را به یک معنا و اهداف خاص تقسیم کرد، زمانی که ثانویه شد، چگونگی ساخت و تعریف زندگی در حال حاضر؟ قوی ترین و جالب ترین سوال. درباره این رویای قهرمان امروز ما:

"ما با دختر بالغ من در کشور دیگری هستیم، با اتوبوس با یک گروه سفر می کنیم. ناگهان یک خانواده به گروهی از یک کودک کوچک می آید، از من می خواهد که با او بنشینید. بچه همان سن نوه من است، با خوشحالی به او نگاه کردم. در نهایت، پدر و مادرش آمدند، کودک را گرفتند، من شروع به جستجو برای گروه من، دختر من کردم، اما من نمی توانم کسی را پیدا کنم. من درک می کنم که آنها به فرودگاه رفتند، ثبت نام برای بازگشت به خانه. من باید آنها را پیدا کنم، عقب نشینی کنم. من سعی می کنم ماشین را متوقف کنم، اما هیچ کس متوقف نمی شود، تنها من را از پنجره های عبور از خودروهای عبور می کند. من در امتداد بزرگراه اجرا می شود، به نحوی کاملا گیج شده است، من درک می کنم که من برای یک فاجعه بار به طور فاجعه بار دیر شده ام، زمان ندارم. تاریک، آن را بسیار ترسناک می شود، و هیچ کس نمی تواند من را به بازگشت به خانه. "

رویای رویاهای ما با او صحبت می کند که چگونه به راحتی به نقش "ماماها" پرش می کند. این لذت در کنار کمی است. او دوست دارد درست مثل این، بدون نیاز به تصویر کردن کسی و سعی کنید بهتر شود. کودک، به ویژه کوچک - این یک مرد کوچک بدون انتظارات زیادی از شما است. نکته اصلی این است که در کنار و مراقب باشید. بنابراین، تمام زمینه های دیگر زندگی را بسیار آسان می کند و به طور کامل خود را به فرزندان اختصاص می دهد. با این حال، رویای یک رویا در مورد این لذت نیست. این نشان می دهد که این دوره پیکربندی شده است. چه چیزی باید یک مادر باشد و مادربزرگ باشد، همانطور که در مورد او، بخشی از زندگی است. فریب دادن این، شما می توانید از دست رفته و نه به بازگشت به خانه، به خودتان، به اهداف، برنامه های خود، وظایف خود را. خواب آن را فشار می دهد تا خود را بیشتر ببندد، و نه برای نقش مادربزرگ. برای چسبیدن به خودتان نیز قادر به اصرار خود هستید، حتی زمانی که آنهایی که اطراف آن را با عصبانیت نگاه می کنند، اصرار داشته باشند. به عنوان مثال، برای رفتن، زمانی که بچه های بزرگسال می خواهند با نوه ها نشسته باشند. شاید زمان را به جیر جیر از زمان به رویاها بپردازید، که در یک جعبه طولانی به تعویق افتاد: برای سفر به مسافرت، ملاقات دوستان، سرگرمی های مورد علاقه، و یا حتی یک حرفه جدید را دریافت کنید.

به هر حال، هیچ کس نمی گفت که از تخریب در مورد این واقعیت واکسینه شود که کودکان رشد کرده و خانه های والدین را ترک کرده اند، آنها فرزندان خود را می نامند و به ندرت تماس می گیرند. اما واضح تر به زن بالغ از وظایف زندگی او، قوی تر آن را قادر به نگه داشتن خود، کمتر او باید خرد شود در مورد آن کسی وجود ندارد.

من تعجب می کنم که رویای شما چیست؟ ارسال رویاهای خود و سوالات خود را از طریق mail [email protected] ارسال کنید.

ماریا Dyachkova، روانشناس، درمانگر خانواده و آموزش های پیشرو از مرکز آموزش شخصی Marika Khazin

ادامه مطلب