Sofya Kashatova: "پسر من در نور در آب ظاهر شد"

Anonim

بنابراین زندگی بازیگران شاه بلوط صوفیه، که بخشی از زمان در مکزیک بود. وقتی قهرمان ما کوچک بود، مادرش ازدواج کرد مکزیکی، و خانواده نقل مکان کرد تا در آن کشور زندگی کنند. بنابراین، هر بار که شما سوفیا را در مسکو دیدار می کنید - دوستانه، لبخند زدن، - به نظر می رسد که او از آنجا به ارمغان آورد. اما این بار بازیگر نه تنها نه تنها، بلکه با کودک. نیم سال پیش سوفیا مادر شد؛ در مورد زندگی جدید خود، و همچنین که آن را انتخاب کرد، در مصاحبه ای با "اتمسفر".

- صوفیه، ما یک جلسه عکس بسیار روشن داریم. و اکنون رنگ خلق و خوی شما چیست؟

- احتمالا زرد هیچ جنجالی این رنگ را تعجب نکنید. (لبخند می زند.) برخی از داستان های خورشیدی، گرم. به هر حال، زمانی که دو گزینه پوشش را فرستادم، من، بدون تردید، آن را انتخاب کردم که در زرد.

- شما احتمالا مکزیک همراه با خورشید دارید؟

- بله، زیبا است. باردار شدن، من قصد دارم یک جلسه عکس را در دریا، در اشعه های خورشید تنظیم، اما متاسفانه کار نمی کردم. به طور کلی، مکزیک یک نگرش ویژه نسبت به زنان است که برای تولد یک کودک آماده می شوند. هنگامی که من در امتداد ساحل راه می رفتم، که با من ملاقات می کرد، مردم لبخند زدند، دستان خود را در یک حرکات نماز به namaste انداختند و به من و شکمم تعظیم کردند. من به سختی به اجداد زندگی بر روی زمین احساس کردم. (لبخند می زند.)

- چرا تصمیم گرفتید که در آنجا تولد داشته باشید؟ خانه برای شما هنوز در مکزیک است؟

- نه، خانه، در مسکو. اما در مکزیک در زمستان، میوه های گرم، عالی، دریا و رویکرد بسیار مناسب برای من به زایمان، سناریوی فوق العاده. در اینجا، این نیز ممکن است به زایمان در خانه، و در آنجا من یک متخصص زایمان عالی را پیدا کردم، که زایمان کاملا طبیعی را در کلینیک در کلینیک سازماندهی کرد. من در مورد این تکنیک خیلی بخوانم و او را تحت تاثیر قرار می دهد. از لحاظ تاریخی، یک زن از مردم، تمدن رفت و به رودخانه رفت.

بلوز، forel

بلوز، forel

عکس: آلنا کبوتر

- این آزمایش ترسناک نبود؟

- نه، آن را در رودخانه اتفاق افتاد، اما در جکوزی استریل استریل. من به دنبال همه چیز به همان اندازه که ممکن است با نور خفه شده، نه در محیط پزشکی، بلکه در یک فضای دیگر، به عنوان راحت باشد. در کلینیک، من یک اتاق را که من با ماما من و با دکترم آمدم، اجاره کردم. من تصمیم گرفتم که شسته و رفته - پس از همه، این اولین تولد من است. و در اینجا در چنین شرکت - ماما، متخصص زنان، مادر من - پسر من جورج در جهان ظاهر شد.

- اولین احساساتی بود که نوزاد را دیدید؟

- تولد به اندازه کافی طولانی بود، بیست و یک ساعت، و البته، خستگی فیزیکی را احساس کردم. احساسات - شادی و شگفتی آسان، زیرا زمانی که چهره کودک را می بینید، متوجه شدم که او فقط یک کپی از پدرش بود. از من هیچ چیز مطلقا وجود نداشت. در حال حاضر Georgic کمی در حال تغییر است، و من در حال حاضر در او و برخی از ویژگی های را ببینید، و در ابتدا او پدرم ریخته بود.

"چرا شما او را به نام او - جورج؟"

- آنها می خواستند با جورج تماس بگیرند، اما با توجه به این واقعیت که در مکزیک نام او همچنان به عنوان جورج نوشته شده است، تصمیم گرفتند در نسخه اروپایی ساکن شوند. این کاملا نام مردانه است، بسیار قوی است. اسلاوها - ژئوری پیروز، در اروپا - سنت جورج، در مکزیک - سنت جورج. به نظر من، جورج بسیار متناسب با پسرم بود. و هنگامی که، در مسکو، کسی از دوستان، جورج را می خواند، من خودم نیستم، زیرا به نظر می رسد جورج است.

- او بسیار شبیه به فرشته است - چنین لبخند، آرامش. اما شما آن را نشان نمی دهید؟ در Instagram، فقط عکس مشترک خود را از پشت.

"من نمی خواهم، او هنوز کوچک است، و ما او را تعمید نکردیم." اما این درست است، کودک ما واقعا معجزه است، و او به مردم خوش آمدید. جورج در مکزیک متولد شد، اما خانواده روسیه او، و ما روسی صحبت می کنیم. در حال حاضر بعدا به او انگلیسی و اسپانیایی می آموزم.

- شما یک پرستار بچه دارید چطور اینو پیدا کردی؟

- Lenochka ما برای سالها می دانیم. او پرستار دختر من از دوست دختر من بود، و سپس به ما در کارهای خانه کمک کرد. و هنگامی که منتظر جورج بودم، پرسیدم، نمی خواهم با ما و پرستار کار کنم، و با خوشحالی موافقت کرد. او گفت که او فقط می خواست خانواده را با یک کودک جستجو کند و سپس همه چیز همزمان بود. ما با هم بسیار خوب هستیم، و من به طور کامل به او اعتماد دارم.

- مطمئنا قبل از زایمان آماده شده اید، ادبیات مناسب را بخوانید، به پزشکان، روانشناسان گوش دهید. تئوری و واقعیت همزمان بود؟

- چنین تکنیک وجود دارد: من مجبور نیستم یک کودک گریه کنم. در غیر این صورت، کودک به سرعت کاهش می یابد که چگونه خود را به دست آورد. و در تئوری من با این موافقت کردم. اما در عمل، آن را کاملا غیرممکن بود که گریه های کودک خود را تحمل کند. پس از همه، او فریاد می زند، زیرا او دردناک است یا چیزی نگران نحوه نادیده گرفتن این تماس در مورد کمک است؟ اگر به او نرسیده اید، پشیمان نکنید، سر را سکته نکنید، احساس رها کنید. ما این لحظه را با دوست دختر من حسن گفت، او یک روانشناس است، و او گفت: "یک کودک کمی نیاز به احساس امنیت، حفاظت." Georgic به ندرت گریه می کند، اما به محض این که من آن را می شنوم، من خود را در کنار آرامش پیدا می کنم. آنها همچنین به من گفتند که غیرممکن بود که با یک کودک در یک تخت خواب بخوابد - برای او دشوار خواهد بود. اما، ابتدا، بسیار راحت است اگر شما پستان را تغذیه می کنید، و در مرحله دوم، احساسات باور نکردنی زمانی که Crouch مورد علاقه شما در این نزدیکی هست! من Instagram Irena Ponarushka را خواندم، او می نویسد: اگر شما یک کودک رشد می کنید، باید از آن لذت ببرید. در واقع، این یک Buzz باور نکردنی است - با هم با هم بخوابید. شاید اشتباه باشد، اما خیلی زیبا!

کت و شلوار و بالا، همه - Shushu؛ کفش، Baldinini؛ گوشواره، قطره سم

کت و شلوار و بالا، همه - Shushu؛ کفش، Baldinini؛ گوشواره، قطره سم

عکس: آلنا کبوتر

- از خواب بیدار، احتمالا اغلب، شما سخت است.

- این اتفاق می افتد اما بسیار مهم است که به وضعیت از گوشه سمت راست نگاه کنید - در اینجا او در کنار من قرار دارد، گریه کردم. من بلافاصله او را اطمینان دادم، تغذیه کردم، و همه چیز با ما خوب است. من سخت نیستم سپس، این همه موقت است. او رشد خواهد کرد، و قطعا قطعا نمی خواهد با من در همان تخت خواب بخوابد. در عین حال، از این زمان فوق العاده لذت می برم.

- به ویژه چه چیزی را می گیرید؟

- همه او می کند، من را چنین شرافتی من! چگونه او لبخند می زند - این فقط یک معجزه است! و امشب او دستم را گرفت - و حساسیت بسیار زیادی در این ژست بود. چنین لمس بسیار حساس و حساس است. تعداد کمی از مردم در جامعه ما یک هدیه مشابه دارند. من می خواهم او را نجات دهد. من احساس می کنم مراقبت او. شما می دانید، شگفت انگیز بود. وقتی ما فقط به مسکو رفتیم، آن را در یک کابین قرار دادم و نشستم. او کودک را زد و متوجه نشود که چگونه خوابید. چشمانم را باز می کنم و می بینم که او دروغ می گوید و به من نگاه می کند. گریه نکنید، نه گلییت، فقط به نظر می رسد مثل خواب. من آن را به عنوان مراقبت از من گرفتم. (لبخند می زند.) اگر چه، شاید به طور ناخودآگاه از آن ناخودآگاه بود. ماماها آماده اند به نارسایی زیادی می شوند، برخی از ویژگی های باور نکردنی را به فرزندان خود می رسانند. اما من خوشحالم که فکر می کنم که پسرم یک شخص مهربان و مراقب است.

- شما چنین مسافران جسورانه هستید، به مسکو پرواز کرد. چگونه همه چیز اتفاق می افتد: کار شما، یک کودک کوچک.

- من فکر می کنم همه چیز راحت تر خواهد بود. در تابستان، من اینجا خواهم بود، در پروژه هایم شرکت خواهم کرد. و در زمستان ما به مکزیک پرواز خواهیم کرد. من برنامه ریزی می کنم، امیدوارم این کار باشد.

- به مشاوره در مورد آموزش و پرورش شما گوش می دهید؟

- من به بسیاری از مشاوره گوش می دهم، اما من انتخاب می کنم آنچه که به من پاسخ می دهد. این اولین فرزند من است و من فقط به دنبال مسیر من در مادران هستم. من به یاد می آورم، جورجدیک بسیار کوچک بود، درجه حرارت 38.8 افزایش یافت. من، البته، وحشت، وحشت. یک دکتر توصیه کرد که بلافاصله به دارو بپردازد، دیگر گفت: آیا بیمار نیست، با شیر تغذیه کنید. من هنوز تصمیم گرفتم قرص را بدهم، و پسرم شروع به آلرژی کرد. در حال حاضر من می دانم که آن را مناسب نیست. و من می دانم که رویکرد در تربیت استفاده می شود - طبیعی ترین امکان پذیر است.

- مادر شما در مورد این چه فکر می کند؟

- او با من موافق است این مدت زمان بسیار طولانی بوده است، بیش از سی سال پیش، فرزند خود را افزایش داد (خنده)، و اکنون از دوران شوروی تغییر کرده است. من نزدیک به رویکرد مکزیک هستم - همه چیز ساده تر است، نگرش طبیعی تر نسبت به سلامت انسان.

- بله، به نظر می رسد، اطلاعات بیشتر، بدتر.

- راه خود را بسیار دشوار است. این نه تنها به مادران، بلکه به طور کلی همه چیز - چگونگی خوردن، چه نوع ورزش را انتخاب کنید که لباس های پوشیدن را انتخاب کنید. از بیش از حد اطلاعاتی که می توانید گیج کنید، فقط یک چیز باقی می ماند - به خودتان گوش دهید.

هیچ یک

عکس: آلنا کبوتر

- به هر حال، شما در حال حاضر در یک فرم فوق العاده است. برای این کار چه کار میکنی؟

- شماره یک - تغذیه با شیر مادر. شماره دو غذای سالم هستند، گرچه نمی توانم بگویم که من روی یک رژیم غذایی سخت نشسته ام. من او را دو ماه اول دنبال کردم، و در حال حاضر تقریبا همه است. البته، در مورد چیپس و غذای سریع نیست، که من در غذا و قبل از بارداری غذا خوردم. در مکزیک، یک رویکرد بسیار آرام: آنها می گویند، همه چیز ممکن است اگر کودک آلرژی آریل را انجام دهد. یک واکنش وجود دارد - این محصول را بخورید. شما می خواهید ورزش را بازی کنید - آیا می خواهید، نمی خواهید - بدون نیاز. نوار را از احساسات خود دور کنید در نتیجه، تنش وجود ندارد، شما در هماهنگی هستید.

- آیا هنوز ورزش می کنید؟

- من می خواستم بگویم که اکنون هیچ وقت برای این وجود ندارد، بلکه به عجله. یک تمایل وجود دارد، یک ساعت همیشه می تواند حک شده باشد. در حقیقت، شما باید دوباره به سیستم وارد شوید. من به تازگی سوار شدم رفتم و پاهایم را با عادت نداشتم. در حال حاضر من می خواهم وقت خود را با یک کودک صرف کنم، شما می خواهید آرامش ذهن، راحتی. نکته اصلی این است که آن را بازی نکنید، و پس از آن شما می توانید حرفه من را از دست بدهید.

- آیا شما یک خانه یا آپارتمان در مکزیک دارید؟

- تخت. در حال حاضر، البته، شهر ما بسیار ساخته شده است. وقتی کوچک بودم، همه چیز متفاوت بود. و در مرکز در حال حاضر دشوار است، بسیاری از مردم، پر سر و صدا.

- دوست ندارید زمانی که بسیاری از مردم وجود دارد؟

"من خودم را با یک ساکن شهری، حتی مرکز احساس کردم، من یک حزب، جنبش را دوست داشتم، و در حال حاضر من به نحوی ناراحت کننده در Megapolis. من حتی نمی دانم با چنین تغییراتی در کراوات. مطمئن نیستم که با تولد یک پسر. حتی قبل از گرجی، آرام آرام آرام شدم. اما اکنون معنای خاصی به دست آورده است، زیرا برای حمل یک کودک کوچک در مکان های عمومی بسیار درست نیست. بنابراین، زمان بیشتری صرف طبیعت، به غیر از تمدن، بهتر است.

- اولویت های تغییر یافته ...

- مرکز زندگی به یک فرد جدید منتقل شده است. و او به عنوان یکی از اصلی ترین خانواده بود: برای من، و برای شوهرش، برای مادر من و حتی مادربزرگ، که تعجب آور است، زیرا قبل از شخص اصلی من برای او بود. او به من اعتراف کرد که او را بیش از همه در جهان دوست داشت و در حال حاضر دوست دارد گرجی. (لبخند می زند.) و من حسادت ندارم، من به آرامی به آرامی او را به وضعیت یک حیوان خانگی تحویل دادم. (خنده حضار)

لباس، بلومارین؛ کفش، Vicini.

لباس، بلومارین؛ کفش، Vicini.

عکس: آلنا کبوتر

- سوفیا، دو سال پیش، زمانی که ما مصاحبه با شما انجام دادیم، شما اعتراف کردید که با یک نفر ملاقات کردید، اما در مورد خانواده فکر نکنید. و این تغییرات جدی در زندگی است!

- این نشان می دهد که هرگز نمی تواند اعتماد به نفس داشته باشد. (می خندد) من به دقت کلمات را درمان می کنم. و اگر از چیزی 100٪ متقاعد نشود، من هیچ گونه اظهارات با صدای بلند را انجام نمی دهم.

- اما انسان یکسان است؟

- آره. (لبخند می زند.)

- هنوز موفق به تسخیر شما. ما باید واقعا به یکدیگر اعتماد کنیم تا تصمیم بگیرند که خانواده شوند.

- البته، شما باید 100٪ اعتماد کنید. و این تصمیم برای ما آگاه بود. Georgic - کودک مطلوب.

- آیا شما دیدگاه های خود را هماهنگ می کنید؟

- به طور کلی، بله، و دیدگاه مشترک ما این است که لازم است که این جهان را دوست داشته باشیم، مردم و با احترام آنها ارتباط برقرار کنیم. اکنون به نظر من بسیار مهم است. لازم است فردی را که در معرض تجاوز به دیگران نیست، مطرح شود، اما در عشق، زیرا زندگی با این رویکرد تغییر می کند و می تواند خیلی زیبا باشد! من، باردار شدم، رفتم و با خودم متولد شدم: "این جهان منتظر شماست! و شما آن را حتی بهتر خواهد کرد! "

- اما قهرمان صفحه نمایش ویلا از سری "روانشناختی" در STS، به نظر می رسد، شوهرم اعتماد نمی کند، یک بار قدرت را به دست خود می برد.

آنها می گویند "نه اینکه او به عنوان یک مرد به او اعتماد ندارد، می گوید، او قادر به خیانت است." او به زندگی خود و زندگی فرزندش اعتماد ندارد، زیرا در واقع، او قادر به مراقبت از آنها نیست، برای ارائه غذا، مسکن عادی. و انسان باید این کار را انجام دهد. در حال حاضر آن را در همه چیز مد روز تبدیل شده است به سرزنش زن که او به نحوی رفتار نمی کند مانند خود، الهام بخش از شاهکارهای قهرمان خود، اما در واقع رابطه همیشه یک جاده با یک جنبش دو جانبه است. و اگر یک زن می بیند که مرد کودکانی است، که او باقی می ماند، چگونه آن را قرار دهید، قدرت خود را به دست آورید؟ شاید دلیل اینکه مردان ما خیلی نرم شده اند، کیفیت نبرد خود را نقاشی کرده اند، در زندان بیش از حد مادر قرار دارد. در طول جنگ جهانی دوم، اکثر جمعیت مرد درگذشت، بنابراین مادران پسران را با چنین مراقبت و آرامش افزایش دادند. و دختران، برعکس، مستقل تر، مستقل بودند. من اعتراف کردم، من نیز به خودم تکیه کردم، و اکنون برای ساختن یک خانواده کمی دشوار است. برای من، راحت تر زمانی که مشارکت در ازدواج است، این رویکرد به نظر من معمول است. پس از همه، زن قوی ترین شهود را دارد - و به نظر همسر از طرف مرد احمقانه گوش نکنید. به طور کلی، من فکر می کنم که اگر مردم ملاقات کنند، ازدواج کردند، آنها خوش شانس بودند: آنها دارای مزایای دوگانه بودند، آنها فرصت دارند تا وضعیت را از طرف های مختلف نگاه کنند - منطق مردانه و شهود زنانه - و به تصمیم درست می آیند. شاید این وظیفه اصلی ساخت یک خانواده است و نه در مبارزه برای عنوان مالک در خانه.

لباس، Forel؛ بالا، Shushu؛ گوشواره و حلقه ها، همه - قطره سمی؛ کفش، Principe di Bologna

لباس، Forel؛ بالا، Shushu؛ گوشواره و حلقه ها، همه - قطره سمی؛ کفش، Principe di Bologna

عکس: آلنا کبوتر

- آیا هر گونه تحول قهرمان خود را در فصل دوم وجود دارد؟

- بله، آنها منتظر تغییرات جدی هستند. به هر حال، ما چیزی با VIKA مشترک داریم: همچنین باردار است. و از کجا، من نمی گویم راز. (لبخند.) علاوه بر این، جالب است که آن را به اسکریپت آورده است، نه دانستن اینکه من در موقعیت بود. خوشبختانه، تا ماه هفتم، من به طور کامل بهبود نیافتم. این یک دوره بسیار شدید بود و خدا را شکر، زیرا من فرصتی برای استراحت نداشتم، نادیده گرفتم. اما من شروع به درمان خودم با احتیاط بیشتر کردم. و درست است، صرف نظر از اینکه آیا شما در موقعیت هستید یا نه. دوست دختر من، روانشناس حتی فکر می کند نوشتن یک کتاب که شما همیشه باید "کمی باردار" را حفظ کنید، از خودتان مراقبت کنید، زیرا در غیر این صورت هیچ کس از شما مراقبت نخواهد کرد.

- شما فکر می کنید روانشناسان به کسی کمک می کنند؟

- البته کمک. علاوه بر این، من روانشناسی یک منطقه بسیار مهم فعالیت را در نظر می گیرم. شما باید درک کنید و وضعیت را ارزیابی کنید. یک لحظه زمانی بود که من نیز به یک متخصص دعوت شدم - نه برای مشاوره، بلکه برای آگاهی از خودم. یک روانشناس معمولی مشاوره نمی دهد، او از شخصیت شما دفع می شود، در چه انتخابی برای شما راحت تر خواهد بود. و در هر وضعیت مهم است که از قلب بیرون بیایید. ذهن، به دنبال اهداف تجاری خود، می تواند و فریب، اما قلب خیانت نخواهد کرد.

- بالاتر از شما گفتید که من اکنون می خواهم در خانه باشم، اما مهمتر از همه، شما نمی توانید به آن دسترسی پیدا کنید، می توانید حرفه من را از دست بدهید. آیا شما خود را به طرفداران حرفه فکر می کنید؟

"بله، اما او خود را به آرامی زندگی می کرد زمانی که هیچ کاری وجود ندارد." من در مورد این بسیار نگران بودم. و سپس متوجه شدم که چنین احساساتی مخرب است، مزایای آنها هنوز هم نیست. هیچ پروژه ای - بدون پول، اما من خودم را متقاعد کردم که رنج ببرم. کمتر از خودم اجازه دادم، هزینه ها را صعود کردم و زمانی که وضعیت تغییر می کرد، صبرانه منتظر بود، یک دوره مشخص را قرار داد. اگر در این زمان هیچ اتفاقی نیفتاد، من می خواهم به دنبال یک شغل دیگر باشم. اما منتظر بودم

- حالا راضی هستم، چگونه حرفه ای توسعه می یابد؟

- بله قطعا. پروژه های مناسب و معقول وجود دارد، و من به این خوشحال هستم. به طور کلی، من واقعا دوست دارم که چگونه سینما ما توسعه می یابد. در سال های اخیر، کیفیت سریال تلویزیونی بسیار بالاتر است.

- فکر نکنید که به تئاتر بازگردید؟ شما در بازی بازی کردید

"بله، من یک بازی" معلم رقص "داشتم، که در آن ما با Evgeny Papunyishvili مشغول بودیم. هنگامی که تمرینات شروع شد، من در اولین بار باردار شدم، اما از آنجایی که قبلا قبلا توافق کرده بودم، نمی توانستم مردم را بگذارم. من یک فرد پریشانی هستم و این رقص دیوانه شروع شد، با پشتیبانی، سرقت. من همه به من گفتند که من دیوانه بودم اما گرجی به خوبی انجام شد، ایستاد. ما یک عملکرد را منتشر کردیم، و سپس بازیگر را از ترکیب دیگری جایگزین کرد.

- آیا همسر من به آن واکنش نشان می دهد؟

- نگران، البته، وحشت زده بود. اما او می داند زمانی که من در مورد چیزی فکر می کنم، دشوار است که من را حفظ کنم و به کار من احترام بگذارم. در حالی که من قصد ندارم به مرحله بازگردم - شما باید کودک را در تمرین بگیرید، و من می خواهم آن را صرف حداکثر زمان در طبیعت. اما در تیراندازی من آن را می گیرم. شما احتمالا مطمئن شوید که او به طور کامل در طول عکس شلیک ما رفتار کرد.

- شما بیش از سی سال شروع کردید. چگونه سن شما را درک می کنید؟

- کاملا! به نظر من، یک زن تا بیست و هفت سال دارد - به طور کلی نوعی مهد کودک است، با او جالب نیست. بله، مردان بزرگسال تشکیل خواهند شد، که دختران بیست ساله را در همراهان خود انتخاب می کنند، اما من آنها را درک نمی کنم. من ادعای دختران جوان نیستم: آنها در دوره فعال رشد داخلی هستند، اطلاعات را جمع آوری می کنند، یک چیز دیگر را امتحان می کنند، دیگران را تشخیص می دهند، اما فقط به بیست و هفت سال می توانید مسیر فردی را که در آن مسیر را تعریف می کنید تعریف کنید خواهد رفت من در حال حاضر بسیار راحت هستم

- آیا شما احساس می کنید که شما باید چیزی را در طرح زیبایی انجام دهید؟

- بله، در مکزیک من این کار را نکردم، به طور دوره ای برخی از ماسک ها را انجام دادم و به ماساژ رفتم. حالا من درک می کنم که ارزش بیشتری برای درمان ظاهر شدن شما دارد. یک زن باید در خود مشغول به کار باشد، آن را نشان داد و به درستی نه تنها زیبایی خارجی را تحت تاثیر قرار می دهد، بلکه دنیای درونی را هماهنگ می کند. هنگامی که ما زمان را برای مراقبت اختصاص می دهیم، ما آرام می شویم.

کلاک، نیسا.

کلاک، نیسا.

عکس: آلنا کبوتر

- آیا مرد مراقبت کرد؟ در حال حاضر Barbershop ظاهر شد، مجموعه ویژه لوازم آرایشی مردان.

- بله، و برخی از بوتاکس شکست خورده، چیز دیگری. من آنها را قضاوت نمی کنم. هر یک، اما به نظر می رسد که زیبایی هنوز زن زیادی است. در یک میدان قوی، مهمترین چیز. مطمئنا، هنگامی که یک مرد به نظر می رسد خوب است، اما این را می توان توسط ورزش، تغذیه مناسب به دست آورد. خوب، موهای زیبا، دست ها را زیبا می کنند، ترجیحا. (می خندد.) اما تزریق، به نظر من، تزریق، به نظر می رسد.

- یعنی رفتن به رویداد سکولار، شما یک شوهر را به تنهایی به کفش های خود نگاه نمی کنید؟

- نه، برای او بسیار عجیب خواهد بود. او در همه metrosexual نیست. البته، نظارت، پاکیزگی، مهم است - اما این چیزی است که در خانواده توسط تحصیل گرفته شده است.

- آیا شما در زندگی روزمره Akchyat هستید؟

- به نظر من، Middling. من ظاهرا را دوست ندارم، اما نه یک پدربزرگ بیش از حد.

- آیا شما تقسیم وظایف در خانه دارید؟

- زن باید در اطراف خانه پاک شود. شوهر من نیمی از ارمنستان است و او ایده عید پاک از مسئولیت های خانوادگی و زنان دارد. افسوس، من به این چارچوب متناسب نیستم.

- غذاهای ارمنی در حال حاضر طبخ نمی کنند؟

- نه، آشپزی نیست اما ما برای مدت طولانی یکدیگر را می شناسیم، بنابراین او با درک من متعلق به من است. پذیرش همچنین بخش مهمی از اتحادیه خانواده است.

ادامه مطلب