Evgeny Stychkin: "خانواده ما تعریف های غیر ضروری صحبت نمی کند"

Anonim

Evgeny Stychkin مطمئن است: "تمام زندگی ما یک بازی است." به همین دلیل است که او می کند، و آنچه که او انجام می دهد، مربوط به عجیب و غریب نور است. این فرصت را به دست نمی آورد، در حالی که بیست سال از صحنه، صفحه نمایش تلویزیونی و سینمای بزرگ ناپدید می شود. نام او نام تجاری، کلید به کیفیت و این واقعیت است که همیشه می تواند متفاوت باشد، بر خلاف دیروز. به نظر می رسد که او خودش متشکل از تضادها، تناقضات است. او در همان زمان یک بزرگسال و یک پسر کامل است، هرچند او در حال حاضر چهار فرزند و دختران بزرگتر بیست سال است.

یوجین در خانواده هوشمند Staromoshkovskaya بزرگ شد، جایی که در خط زن هر کس خود را به باله و تئاتر بزرگ داد: مادربزرگ الکساندر Tsabel، مادر Ksenia Ryabinkina و عمه Prima-Ballerina النا Ryabinkina. پدر، الکسی استیچکین، یک مترجم مشهور همزمان بود که برای سال های بسیاری در سازمان ملل متحد کار می کرد، و سپس در Goskino. بنابراین، پسر از یک خانواده خوب بلافاصله در یوجین احساس می شود، چیزی است که دشوار است برای توضیح در کلمات و آنچه که نمی تواند آموزش داده شود، اما شما فقط می توانید خیس کنید. چند سال پیش، بازیگر بازیگر اولگا Sutulova، بازیگر ازدواج کرد و یک دوست و یک مشاور و یک منتقد عادلانه پیدا کرد. در مورد شادی شما، آنها کمی، بی سر و صدا و با دقت - محافظت از کنجکاو.

- Zhenya، اکثر بازیگران می گویند که آنها به حرفه ای عمل می کنند تا از شر خجالت خلاص شوند. چرا شما؟

- من در ابتدا، همه این دستورات بود. من در مورد بازیگر فکر نکردم، فقط به مسیر کمترین مقاومت ادامه دادم. در Vgik، من بلافاصله وارد شدم و در پایان دوره اول، من به گوش دادن به کسی رفتم، به نظر می رسد که در یک قله باشد. خنده به خاطر و این وحشتناک بود. همه آنها بعضی از پاتو های غیرممکن بودند، من حتی اعتراض نکردم. من به یاد می آورم که چگونه در کمیسیون دو معلم تئاتری گفت که در مورد لاستیک ها صحبت می کردند، آیا آنها تابستان را خریداری کردند، یا آنها فروخته شدند. در دهه نود، لاستیک ها یک مشکل حاد بودند. من نسبتا متکبر بودم و قبلا در موسسه دیگری تحصیل کرده بودم و نترسید که آنها را نمی گیرند. و رفتار آنها آزار دهنده است. متقاضی تازه شروع به خواندن بود، او بلافاصله شکسته شد. اگرچه من فکر کردم که من بر آنها احساس ناخوشایند می کنم. (می خندد.) در بعضی مواقع من نمیتوانستم ایستادم و پرسیدم: "من شما را با لاستیک ها نگران نمی کنم؟"

- Audacity از Vgika ظاهر شد؟

- نه، البته، من در ابتدا خیلی زیاد بودم. این کیفیت در من، احتمالا از برخی از شانس خاص، از مجازات در خانواده، در حیاط، در مدرسه ظاهر شد. به نظر می رسید که همه چیز کار می کند. و هنگامی که شما از این مطمئن هستید، شما فقط کاری را که می خواهید انجام دهید. چه چیزی باید بترسید؟

دختر الکساندر با پرتره کودکان پاپ - در صورت تمایل، شما می توانید یک شباهت خاصی پیدا کنید

دختر الکساندر با پرتره کودکان پاپ - در صورت تمایل، شما می توانید یک شباهت خاصی پیدا کنید

عکس: آرشیو شخصی Evgeny Skykachina

- برای رهبری در حیاط، به ویژه در دهه نود، شما باید قوی باشید. معمولا اختلافات و مبارزه است. آیا شما برخی از ورزش ها را انجام دادید؟

- ما جنگیدیم، و ورزش همه نوع بود. هیچ چیز نترس به طور کلی، همیشه به نظر می رسید که زندگی یک بازی فوق العاده بود. ما نمی ترسیم وقتی شطرنج بازی کنیم درست است، حیاط ما یک چیز فوق العاده داشتیم - همان خانه تئاتر بلشوی. اما در آن سال ها لازم بود که به Chertanovo بروید تا به سر بروید. به اندازه کافی برای راه رفتن در امتداد خط کولبافسکی بود. هر موقعیتی اتفاق افتاد زندگی خارجی غیر ممکن بود. و چرا؟!

- شما از یک خانواده باله هستید و در مورد باله به عنوان در مورد حرفه، هرگز راه نمی رفت؟

- هرگز. من تنها زمان باله در بازی را لمس کردم "و شما در Frak چه هستید؟" در "مدرسه مدرن". در آنجا، آدایژی کلاسیک را بیشتر یا کمتر رقصیدید و دوست دختر باله مادر که به تئاتر آمد از خنده به دنیا آمد. و از آنجایی که من آنها را از دوران کودکی می شناسم، می توانم صدای خود را در میان خندیدن عمومی شناسایی کنم و به شدت شاد شدم.

- من می دانم که دو سال پیش شما کتاب خاطرات مادربزرگ من را منتشر کردید ...

- بله، مادربزرگ دختر سلطنتی عمومی بود، از انقلاب، NEP، جنگ جان سالم به در برد. من این خاطرات را پیدا کردم و فکر کردم که آنها باید آنها را به طور عمده برای کودکان منتشر کنند. خاطرات خود را ذخیره کنید و سابقه خانوادگی را ذخیره کنید. ما، در اصل، هیچ چیز در مورد خود را نمی دانم. دوست نزدیک من اکنون زمان زیادی را در جامعه یادبود صرف می کند، که در ورودی ماست. سخنرانی های فوق العاده جالب و "جداول دور" وجود دارد، اما مهمتر از همه - شما می دانید که حتی در اطلاعات سخاوتمندانه ما، بربری در رابطه با تاریخ آن، هر فرد حق قانونی و فرصت برای رفتن و پیدا کردن همه چیز در مورد خود را در دولت مارس اما کار بسیار سخت است. تعداد کمی از مردم آماده هستند و برای این قدرت و زمان باید. علاوه بر کتاب مادربزرگ، من یک درخت سلژنیک کامل دارم، می توانم نسل ها را برای هفت نسل به طور دقیق انجام دهم تا همه چیز را که با تمام اجداد من اتفاق افتاده است، ایجاد کنم.

- شما گفتید که این کتاب به خوانندگان نمی رسد. آیا در این پیشرفت وجود دارد؟

- نه. هنوز نه. تعداد آنا تعداد نسخه هایی که من از کسی عبور کردم، اما من به یک کتابفروشی بزرگ رسیدم. بازرگان از من هر کدام. با این حال، من خیلی تنگ شده و به طوری فعالانه در حرفه خودم مشغول به کار هستم که من چیز دیگری را از دست می دهم. من عاشق حرفه ام هستم

- این قابل توجه است به هر حال، در سال های اخیر شما نقش نقص های جالب را داشته اید. چرا؟

- من فکر می کنم کارگردان ریخته گری، و مدیران، و تولید کنندگان، مانند همه ما، به کلیشه ها مورد استفاده قرار می گیرند. بنابراین، اگر کسی نقش قهرمان قهرمان را دوست داشت، او تمام وقت ارائه می شود. این هزینه من برای بازی یک اسکنه، هفت نفر دیگر را ارائه می دهد. بنابراین، گاهی اوقات شما می توانید موافقت کنید که به صورت رایگان در تصویر بازی کنید تا بازی کنید تا کاری انجام ندهید. اساسا به منظور دیدن شما در کیفیت دیگری.

Evgeny و Sons Alexei و Lvom و بازیگر هالیوود Danny Trekho

Evgeny و Sons Alexei و Lvom و بازیگر هالیوود Danny Trekho

عکس: آرشیو شخصی Evgeny Skykachina

- PONT در "FARCE" - یک تصویر فوق العاده فیلمی و تصویر روشن است. به نظر می رسد جذاب، با استعداد و کاملا وحشتناک ... آیا شما به نوعی او را توجیه می کنید؟

- او، البته، خزنده. (می خندد.) اما زمانی که شخصیت خود را توجیه می کنیم، به این معنا نیست که ما آن را خوب درک می کنیم. ما فقط تلاش می کنیم تا انگیزه های اقدامات او را درک کنیم. PONT، علاوه بر گانگستر، هنوز هم در یک بسته نرم افزاری با قدرت کار می کند، یعنی چنین زیان مطلق، هیچ جایی برای قرار دادن نمونه وجود ندارد. این فوق العاده جالب بود بازی. و اسکریپت خوب است، و در زمین بازی به کارگردانی Egor Baranova - لذت! علاوه بر این، دهه شصت - زمانی که برای آن لذت بخش است، این زمان جوانان والدین من است.

- و قهرمان "تغییر" به شما دلسوز است؟

- با "خیانت" همه چیز بسیار ساده بود. در ابتدا من کار وادیم پرولمن را دیدم، چند فیلم او را نگاه کرد. سپس من نمی توانستم رویایم که از او برداشته شود، و سپس او را در یک کار کوچک در کیف ملاقات کردم. ما به نحوی نزدیک شد و زمانی که از وادیم آمد، آماده بودم موافقت کنم، نه سناریو را ندیده بودم. اما من آن را خوانده ام - و او درخشان بود، گفتگوهای دقیق ترین. و قهرمان من یک فرد عادی، مدرن، نارسیسیست، نوزادان، ناراضی، درک نیست، هیچ چیز مانند عشق، به هیچ وجه از زندگی، درهم و برهم و آماده نیست که آن را بپذیرد. مانند بسیاری از ما.

"به نظر می رسد که قهرمان شما می تواند درک متقابل را با همسرش پیدا کند، آیا آنها همان حس شوخ طبعی دارند. آیا برای شما در یک زن که در کنار شما قرار دارد مهم است؟ به نظر من، الیا خیره کننده است، نازک، در چیزی حتی یک حس شوخ طبعی.

- آره! به طور کلی، مردم بدون احساس طنز باعث نگرانی من می شوند. از آنجا که هشت نفر از ده کلمه که من می گویم جدی نیستند، پر از عجیب و غریب به آنچه که ما انجام می دهیم، و به طور کلی به جهان. و اگر فرد همیشه همیشه به من پاسخ دهد، من یک اتصال دارم. دخالت وجود دارد.

- پس از آشنایی با OLY، شما فورا متوجه شدم که تماس وجود دارد؟

- نه اینطور نیست کمی سخت تر بود. (لبخند می زند.)

- و شما منتقدان هستید؟

- من مشتاق هستم، و الیا دقیق است. من به diffilams آواز می خوانم، و او کاملا دقیق است، بدون چوب می گوید که او را دید، احساس می کند و راهنمایی می دهد.

- حتی پس از اولین بار؟ او می خواهد چیزی خوب بشنود ...

- شما هرگز نمی دانید که چه می خواهید. عمه لنا، در گذشته، یک بالن با شکوه، برجسته، همیشه می گوید: "من آن را می خواهم - آن را حرکت، خرد کردن." من در یک خانواده باله آورده شدم: مادربزرگ من، مادر، عمه تمام زندگی خود را در تئاتر بلشوی کار کرد. و این حرفه بسیار بی رحمانه و بتن بیشتر از ما است. و من از آن استفاده نمی شود که هیچ کس در اطراف راه می رود و در مورد آن صحبت نمی کند و تعریف های غیر ضروری صحبت نمی کند. اگر شما عشق، توجه، حساسیت به جسم، شما فقط می توانید با حقیقت صحبت کنید. و تمام این احساسات باعث می شود که شما کلمات مناسب را انتخاب کنید.

Evgeny Stychkin:

فیلم "خودکشی" - کمدی در مورد افرادی که تصمیم گرفته اند سوء استفاده را کاهش دهند

عکس: آرشیو شخصی Evgeny Skykachina

- Zhenya، به هر حال، شما با تئاتر در معنای جهانی چه چیزی دارید؟ شما صحنه را دوست دارید و خیلی بازی کنید، اما برای مدت طولانی در هیچ یک از آنها تغذیه نمی شود ...

- بله، پانزده سال گذشته من یک تئاتر واحد نیستم. آسان تر است اما من در "تئاتر دیگر" بسیار بازی می کنم. به تازگی، ما عملکرد خود را در بازی ایوان ویریپایف "روز ولنتاین" منتشر کردیم. من یک بازی "دختر و انقلابی" در تئاتر "تمرین" دارم. من سعی می کنم نام های بیش از حد زیادی را استخدام کنم. بازی بیست عملکرد در هر ماه ناسازگار با بقیه زندگی است. و من نمی خواهم اجرای را ببندید، زیرا من آنها را دوست دارم و متاسفم که من با آنها بخشی هستم. ناامنی تبدیل به انتخابی می شود.

- امروز چه چیزی را دوست دارید امروز در تئاتر انجام دهید؟ کدام نویسنده برای لمس کردن، کدام نقش یا ژانر؟

- من می خواهم با یک ژنوم بزرگ کار کنم: تراژدی بالا، آثار کلاسیک زیبا. شکسپیر ... یونانی ها ... "کلاسیک از قتل ها": Edips، Orestes، Resets ... "(لبخند.) برای مدت طولانی، رویاهای من به طور عمده به تنهایی در صحنه ساخته شده و با من برخورد می کنند. من تصمیم گرفتم بازی Pavel Safonova - بنابراین، حالا شما باید کاری را به طور اساسی انجام دهید.

- قهرمان "Meek" Dostoevsky عذاب و تحقیر زن عزیز خود را، از خود رنج می برد. چنین، به نظر من، غم و اندوه اخلاقی با مازوشیسم ...

- من اینطور فکر نمی کنم. او یک فرد کاملا عادی است. البته این یک کار هنری است، دارای استعاره است. اما اگر تجزیه و تحلیل هر سرنوشت دوم و از دیدگاه روابط عشق را انجام دهید، و چه شخصی رویایی زمانی که او پانزده سال سن دارد، و او، زمانی که او پنجاه سال است، ما همان تراژدی را پیدا خواهیم کرد.

- و کودکان به نظر می رسد آنچه بر روی صفحه نمایش شما و در تئاتر می رود؟ اظهار نظر؟

- آنها هنوز شروع به نگرانی من ندارند. (لبخند می زند.)

- من شنیده ام که شما به طور کامل با دخترتان خود، که یازده ساله است ...

- به نظر من به نظر می رسد که مردم در تمام سنین باید در همان زبان ارتباط برقرار کنند. لازم نیست انطباق و خوردن با نوزادان و یا همانطور که با idiots صحبت با سالمندان. این به کسی کمک نمی کند، تنها مجازات می شود. بچه ها احمقانه تر نیستند و کمتر درک نمی شوند و می بینند. و اگر شما تخفیف در این واقعیت که آنها کوچک هستند، آنها می گویند، با آنها، شما فقط می توانید در مورد iRisky، پس شما هرگز دوستی نداشته باشید.

- آیا شما پدر نرم هستید؟

- نه. من کاملا سخت و با کودکان و به طور کلی با مردم هستم. اگر چه من خیلی دوست ندارم و زمانی که من خیلی ناراحت شدم ناراحت شدم. با کودکان این روند آموزشی. نکته اصلی این نیست که با ناراحتی اشتباه گرفته شود. و با مردم نزدیک به طراحی جهان نیست، که در آن تنها موقعیت نیروی کار می کند. واحدهای کسانی که آماده شنیدن زبان دیگری هستند.

- اما در دنیای کوچک شما شما توسط چنین افرادی نادر احاطه شده است. و کودکان مانند آنها می خواستند آنها را ببیند.

- لازم است که سال ها را از طریق ...

- اما توسط یکی، شما فقط می توانید قضاوت کنید، آن را در حال حاضر یک دانش آموز است ...

- بله، دختر ارشد سونا بیست ساله است و او در دانشکده روزنامه نگاران تلویزیونی در Ostankino تحصیل می کند. درگیر در روزنامه نگاری سیاسی و مقالاتی می نویسد که در آن من نیمی از کلمات را درک نمی کنم، نه به اشاره به روند و حس. (لبخند می زند.) با این حال، جوانترین دختر ساشا یازده ساله است و او کنسرت را با ارکستر در حال اجرا ولادیمیر اسپیکاکوف در سالن بزرگ کنسرواتوار پخش می کند.

- ژنتیک ... به طور جدی

- بله، به طور جدی. "(لبخند می زند.)

- چقدر با کودکان می بینید؟

"به طوری که پانزده نفر در جدول هر سه تا چهار ماه موفق می شوند." و به صورت جداگانه - تمام وقت. ایده مکالمه بسته بندی به عنوان یک جزء جداگانه از زندگی، امکان مکالمه صادقانه، بحث در مورد برخی از چیزهای مهم ما یک مکان عالی است.

- و فعالیت های دیگر شما فعالیت کافی دارید؟ و چه چیزی باعث تغذیه عاطفی یا فیزیکی می شود؟

- به نظر من به نظر می رسد که هنرمند موظف به تماشای، خواندن، نوشتن است. شما باید خودتان را پر کنید، در غیر این صورت هیچ چیز برای به اشتراک گذاشتن با مردم وجود نخواهد داشت. در مسکو، من دومین بار ندارم، بنابراین من سفر زیادی می کنم و زمانی که من ترک می کنم، می توانم بر روی موزه ها راه بروم، خواندن، تماشای فیلم ها، گوش دادن به دوره ها. در اینترنت تعداد زیادی از دوره های متنوع! از لحاظ نظری، شما حتی می توانید از دیپلم دفاع کنید. به عنوان مثال، در آکسفورد - هرگز آنجا نبود. و من به بسیاری از سخنرانی های روانشناسی و جامعه شناسی گوش می دهم.

- به انگلیسی؟!

- مطمئن! آنها برای من ترجمه نمی کنند.

- آیا شما در زبان ما بسیار مسلط هستید؟

- انگلیسی - بله من در پروژه های مشترک کار می کنم و خیلی زیاد می روم. من هنوز فرانسوی کمی از مدرسه و اسپانیایی صحبت می کنم. به نحوی یک فیلم را در جایی که او مجبور بود به طور جزئی در اسپانیایی صحبت کند، بازی کرد. علاوه بر این، پاپ دارای انگلیسی و اسپانیایی درخشان بود، و من می خواستم به او نزدیک شوم. او شروع به یادگیری یونانی کرد وقتی که چهار ماه در یونان فیلمبرداری کرد. اما بر خلاف دوچرخه، که ما یاد می گیریم که در دوران کودکی سوار شویم و سپس تمام زندگی خود را سوار شویم، زبان باید زندگی کند، باید بر روی آن صحبت کنید. بنابراین، من در حال حاضر یونانی در حال حاضر یک رستوران، من می توانم یک ماهی را سفارش دهید، اعتراف به عشق، تشکر می کنم و خداحافظی، همه به پایان می رسد. (لبخند می زند.)

اولگا Soullova - همسر، دوست، مشاور و منتقد عادلانه

اولگا Soullova - همسر، دوست، مشاور و منتقد عادلانه

Lilia Charlovskaya

- عشق تو برای سفر، دانش مکان های ناشناخته یا لذت بخش مربوط به سفرهای دلپذیر به شهرهای و شهرهای اروپایی است؟

- در حالت ایده آل، بهترین سفر یک ماشین است، و حرکت، حرکت، مکان های تغییر، زبان، آشپزخانه. پنج یا شش سال پیش، اولی و من به اتریش به کارگردان فیلم عجیب و پیچیده اتریش رفتم، که می خواست فیلم را با هنرمندان روسی شلیک کند. به سرعت درک کرد که آنها تماس با او را پیدا نکردند و فرار کردند. به عنوان یک نتیجه، ما معلوم شد که یک ماه آزاد با کمی. بچه ها دور بودند، زیرا همه چیز تحت تیراندازی قرار گرفت و ما در آزادی ماندیم. آنها ماشین را گرفتند و ده هزار کیلومتر در اروپا راند - اتریش، فرانسه به اسپانیا، به اقیانوس، به طور کلی از کوه ها فرود آمد، به طور کلی، این یک سفر کامل بود. و ما متوجه شدیم که برای ما بهترین راه برای راه اندازی مجدد، تمیز کردن است.

- و برخی از سرگرمی های بیشتر: ماهیگیری، جمع آوری، صنایع دستی - آیا شما دارید؟

- حرفه مدت طولانی تبدیل به شور و شوق برای من شده است. من درخت را، بیست و پنج سال بریم، و من واقعا آن را دوست داشتم. من خیلی زیاد مطرح کردم، اما همه چیز در آتش سوزی سوزانده شد، و از آن به بعد من بیشتر به برش و چاقو نگرانی نداشتم.

- من می دانم که شما کلبه خود را خیلی دوست دارید. Olya در یکی از مصاحبه ها فوق العاده مسخره گفت که چگونه شما در آنجا توزیع شده است. برای مثال، هنوز چیزی را در باغ و باغ انجام نداده اید؟

- نه، من چیزی کاشته ام اما واقعا، باغ بهترین ضد افسردگی است. باغ، خانه احساس قلعه و دیوار می دهد که از خود محافظت می کنید، این فضای بسته شما، محل قدرت است. آرام، سکوت، رویاها ...

- آیا شما به یاد داشته باشید که چه پانزده یا بیست سال از خواب آمده است؟

- نه، من به یاد نمی آورم من حدس می زنم من یک رویا نیستم اگر چه، شما می دانید، من از خوشحالی خوشحال شدم و هر کس در اطراف من خوشحال بود. هرگز به یک حرفه خاص، و نه به مزایای مادی، و یا در محل اقامت در یک آب و هوای خاص یا نقطه جهان، فرمول یافت نشد. پس از همه، این کسی نیست که ثروتمند، موفق یا حتی خوب باشد، اما فقط کسی که می تواند خوشحال باشد. و انجیر درک می کنند که چگونه اتفاق می افتد.

ادامه مطلب