Anastasia Volochkova: "من نمی توانم بر روی صحنه در کتهای پاره پاره

Anonim

روز دیگر، نخستین نسخه جدید بازی مشهور "مرد به یک زن آمد". Anastasia Volochkova نقش اصلی زن را بازی کرد، که حتی طرفداران بالرین را نیز شگفت زده کرد. با آناستازیا درباره اولین تئاتر خود صحبت کرد.

- آناستازیا، تصمیم شما برای سعی کنید خود را در تئاتر بسیاری از شگفت زده کنید. چه آغاز شد؟

"من پیشنهاد از دستیاران مدیر جوزف رحلگاوز، که من را از طریق مادر من یافت. واقعیت این است که جوزف لئونیدوویچ در تئاتر، مدیر آنا، دختر مشهور مشهور Gogi Alexidze، که ما برای مدت طولانی دوست بوده ایم. و هنگامی که ما حتی به او کمک کردیم. آنا سپس رابطه را با مادر من حفظ کرد. اما، همانطور که بعدا متوجه شدم، در واقع، همه چیز در هواپیما آغاز شد. کامل گفت: Bagges، که با آنها در بازی بازی می کنم، و به کارگردانی جوزف ریهلگاوز از Krasnodar به مسکو پرواز کرد. و من در Krasnodar در تئاتر Grigorovich کار کردم و با یوسف لئونیدویچ گفتم، ممکن است پوسترهایم را ببینم. و هنگامی که مکالمه ادامه یافت، چه کسی در این بازی شرکت کرد، گفت: «شاید والی؟» اما او گفت که این یک شوخی است. و جوزف لئونیدویچ همه چیز را به طور جدی درک کرد و پس از آن آنها شروع به جستجوی من کردند. این همه در ماه دسامبر اتفاق افتاد، درست قبل از خروج من به مالدیو. Rayhelgauz من را معرفی کرد و چندین منبع را به محافظ بازی Zloatnikov فرستاد که برای چهل سال پیش تعیین شد.

- و شما فهمید که ما باید موافقت کنیم ...

- من این را می گویم: هنگامی که من این بازی را به شکل یک فیلم دیدم، که در آن آلبرت فیلسوف و دوست داشتنی بازی کرد، پس من دستیارهایم را صدا زدم و گفتم: من بازی نخواهم کرد، زیرا این یک نوع خانواده است. آپارتمان جمعی، یک زندگی ناخوشایند ... من همچنین می خواستم در مرحله تئاتر دراماتیک انسان، زیبا و روشن باشم. من نمیتوانم خودم را در کتهای پاره پاره کنم. به نظر من بود که در زمان ما چنین چیزی وجود ندارد. اما زمانی که من به تمام شک و تردید هایم گفتم جوزف لئونیدویچ، او به من پاسخ داد: "ما این عملکرد را نشان می دهیم، ما به امروز انتقال می دهیم." و هنگامی که من شروع به خواندن در بازی Zlotnikov کردم، متوجه شدم که او در مورد اینکه چگونه قهرمانان در طرح نیاز به نوشیدن، صحبت کردن و هیستریک ندارند، نبود. ما در مورد چیز دیگری صحبت می کنیم. دو نفر بسیار جالب ملاقات کردند، یکدیگر را دوست داشتند، اما آنها درک می کنند که نمی توانند با هم باشند. از آنجا که تفاوت در سن، فرصت های مختلف و فقط یک زندگی متفاوت است.

Anastasia Volochkova:

با بازیگر گفت که بوگوف، شریک آناستازیا در طیفی "یک مرد به یک زن آمد"

- چگونه تصمیم گرفتید با آن Galads بروید که شما را خیلی آزار می دهید؟

- من زیباترین لباسم را گذاشتم و گالاتیک ها ظریف تر می شوم. اما این همه نیست به یاد آمده در مناظر کاملا جدید تصاویر پس زمینه، تغییر کابینت، لوله کشی، یخچال و فریزر، تخت. نقاشی های جدید، من خرید لامپ ها، اقلام دکور. به طور کلی، همه ما با رنگ های جدید بازی کردیم. و ما شخصیت ها را تغییر می دهیم، در حالی که ما فوق العاده استدلال می کنیم، زیرا می خواهم در مورد بازی فکر کنم و قهرمانان مردم واقعی را از آشپزخانه های جمعی بسازیم.

- شما در فیلم ها تجربه کرده اید، اما در تولیدات دراماتیک شما هنوز شرکت نکرده اید. احتمالا، در تمرینات آسان نبود؟

- من آسان است برای ایجاد این تصویر، زیرا این بازی جالب و شخصیت قهرمان است، که من بازی، چند منظوره. او نخاعی است، سپس مناقصه و مهربان، درک. من درک می کنم که در دو ماه، تبدیل به یک بازیگر، اما همانطور که جوزف لئونیدویچ گفت، اگر یک فرد دنیای معنوی غنی داشته باشد و او چیزی برای انتقال دارد، همه چیز به آن تبدیل خواهد شد. و من امیدوارم. من از منتقدان و کسانی که فقط برای نوشتن هر چیز تند و زننده نمی ترسم نمی ترسم. نکته اصلی این است که مخاطبان به من و قهرمان من بر روی صحنه اعتقاد دارند.

- با این حال، بدون هدایت شوراهای، شما احتمالا هزینه نکردید؟

- اولین چیزی که به من گفته شد: من باید درک کنم که من بازی می کنم. و اگر من، بگویم متن را فراموش کرده ام، پس باید بتوانید از وضعیت ارزشمند خارج شوید. به هر حال، گفت که Bugges به طور مداوم متن را فراموش کرده، اما من فراموش نمی کنم. (می خندد.) این اتفاق افتاد که حافظه فوق العاده ای دارم. و در حرکات فیزیکی - من می توانم باله تقریبا در یک روز، و متن یاد بگیرم. بنابراین من بدون ترس به صحنه می روم.

Anastasia اذعان می کند که او یک دختر را به یک حرفه خلاق آماده می کند، با این حال، شور و شوق منتظر Ariadna، تنیس بزرگ Balzerina، همچنین استقبال می شود

Anastasia اذعان می کند که او یک دختر را به یک حرفه خلاق آماده می کند، با این حال، شور و شوق منتظر Ariadna، تنیس بزرگ Balzerina، همچنین استقبال می شود

- یک عکس در میکروبلاگ شما وجود دارد، جایی که شما همراه با دروغ گفتن در رختخواب هستید. بسیار جذاب ...

"آه، من خیلی خندیدم در مورد این مناسبت ... من به یاد دارم، من به تمرین خیلی خسته، پس از باله من، من پتو را صعود کردم و درک کردم که چقدر دنج بود. من سپس گفتم: "دوستان عزیز، این زیباترین ایستگاه کاری است!"

- شما اخیرا یک عکس فوری خنده دار را منتشر کردید که گربه شما در ورق های اسکریپت جدا شده است. آیا او به شما کمک می کند تا برای طیفی آماده شوید؟

- به من کمک می کند تا تمام مبلمان خانگی را آماده کنید. من سه روز در خانه هستم، و من خسته نیستم، چیزی است که باید انجام دهیم. و گربه نیز برای من آرامش بخش است. در زندگی من، تمام گربه ها سفید بودند. اما زمانی که ما به یک خانه جدید منتقل شدیم، گربه ما فرار کرد، چون نمی توانستم تنش را تحمل کنم. گربه ها، بر خلاف گربه ها، هنوز به خانه ها و نه به صاحبان استفاده می شود. او ناپدید شد، ما به شدت نگران بودیم، و در نهایت تصمیم گرفتم هدیه ای را به شکل یک گربه بگیرم. ایجاد باور نکردنی: بریتانیا Chinchilla، چشمان سبز ... تمام درختان نخل ما را در خانه خوابید، اما من آن را ببخشید. خدا را شکر، اسکریپت را که من در شب به سر می برد نگذاشتم.

- چه کسی شما را به یک پیش نویس مهم برای شما دعوت کرده اید؟

- به عنوان مثال، والنتینا Iosifovich Gafta یک دوست و رفقای سعید بغو است. او همچنین درباره ما نگران بود. والنتین جوزفوویچ مشاوره داد، در مورد مکث های دراماتیک که در مرحله مهم هستند صحبت کرد. شگفت انگیز است، اما او به من گفت همان چیزی که در زمان خود مایا Mikhailovna Plisetskaya در مورد نقش کارمن. از دهان این دو نابغه، من شنیدم که بدون کلمات، اغلب به مخاطبان می تواند بسیار بیشتر از گریه با صدای بلند حفظ شود. و دختر و مادربزرگ با نخستین بار به دست آوردند، زیرا واقعا میخواهند در سنت پترزبورگ تعطیل شوند. من اجازه دادم آنها بروند

ادامه مطلب