Boris Grachevsky: "هنگامی که من ترک، هر روز من نوشتن اشعار همسر من"

Anonim

- بوریس یوریویچ، بسیاری از همکاران شما از دنیای سینما شکایت می کنند که بحران برای پیدا کردن بودجه برای تیراندازی دشوار است. هنگام کار بر روی "Uralash" همان مشکلات؟

- در واقع، یک وضعیت دشوار است. بدهی های تلویزیونی بسیار بزرگ است که ما نمی فهمیم که چگونه بیرون برویم. و پول دولت، البته، ما کمبود. ما مجبور شدیم گروه تیراندازی را کاهش دهیم، اما برنامه های حشیش: سناریوها وجود دارد، مدیران با استعداد وجود دارد، کودکان بسیار با استعداد وجود دارد. ما هر ساله مجبور به تغییر دایره کودکان هستیم، زیرا آنها رشد می کنند. سال گذشته، بسیاری از داستانهای زیادی را برداشتند، تابستان را به عنوان آنها گرفتند. متأسفانه، آنها دیگر نمی توانند به عنوان قبل، به دریا بروند. اما در تابستان، ما اغلب در طبیعت جمع آوری کردیم و در ماه سپتامبر من برخی از روزهای مسکونی را از بین بردیم.

- و چقدر بچه ها در حال تیراندازی هستند؟

- نخواهم گفت. (می خندد.) به اندازه کافی پول خوب: کوچک نیست و بزرگ نیست. ما همیشه برای کودکان حتی در زمان های سخت تر پرداخت کرده ایم، زیرا کار سختی است.

- دختر شما هنوز در "Elash" فیلمبرداری نشده است؟

- بزرگترین، که اکنون سی و هشت ساله است، در پنج سالگی فیلمبرداری شد. نوه من Ksyusha، که در حال حاضر پانزده، همچنین ستاره دار، و Vasilisa هنوز نیست. ما منتظر آن هستیم تا رشد کنیم. خوب، من بهترین ها را می گیرم (می خندد و او در مقابل چشمانش بالغ می شود، صحبت کردن بسیار جالب بود. متأسفانه، من نمی توانم آن را ببینم. اما مزایای تکنیک ما در حال حاضر است: من تصویر را روشن می کنم - و ما با آن ارتباط برقرار می کنیم. من سعی می کنم آن را از هر شهر دورتر تماس بگیرم. او یک دختر فوق العاده است.

Boris Grachevsky:

Vasilisa، جوانترین دختر Boris Grachevsky، در استودیوی آوازی مشغول به کار است و در حال حاضر توانایی های خلاقانه را نشان می دهد. اما دختر هنوز در "Elash" فیلمبرداری نشده است

سرگئی ایوانوف

- به این ترتیب، او قبلا استعدادها را نشان داد؟

"من کاملا قصد ندارم سرنوشت خود را از هنرمند، اجازه ندهم که آن را هنوز هم کار می کنند." من دوست دارم پیانو را برای خودم بازی کنم من یک نگرش آرامش بخش نسبت به موسیقی دارم دو چیز که من رویایم، اما آنها به من نگرفتند: این است که در پیانو بازی کند و قرعه کشی کند. در حال حاضر هیچ وقت برای انجام این کار وجود ندارد. اگر چه من یک برادرزاده داشتم، چه کسی از یک مدرسه موسیقی در سن چهل سال فارغ التحصیل شد. نشستن بازی او جاز را دوست دارد، من طرفدار موسیقی کلاسیک هستم - موتزارت، شوپین.

- جمع کردن سال گذشته، تواریخ سکولار فراموش نکنید که عروسی خود را جشن بگیرید. شما و Ekaterina Belotserkovskaya با هم برای بسیاری از سالها، و اخیرا امضا شده است. من تعجب می کنم چرا.

- من به سوال نقاشی رسمی اهمیتی نمی دهم. مهمترین چیز من نگرش من نسبت به اوست، من عاشق او هستم. و او هرگز لرزید که وقت آن رسیده است که ازدواج کند. من خیلی آرام هستم که به آرامی قرار دارد که این همه مهم نیست. من به عروسی عجیب و غریب شدم، اما چیزی ملایم، لمس کرد. و کاتیا در لباس زیبا بود، که قبلا آن را ندیده بودم، او را به ارمغان آورد و از من مخفی شد.

در عروسی، Boris Grachevsky و Ekaterina Belotserkovskaya مبادله وفاداری و حلقه ها، در داخل آنها نوشته شده توسط نام دوستداران

در عروسی، Boris Grachevsky و Ekaterina Belotserkovskaya مبادله وفاداری و حلقه ها، در داخل آنها نوشته شده توسط نام دوستداران

- آیا شما قبلا یک سفر عروسی دارید؟

- من درایو Katya را به مکان های فوق العاده، چه سفر عروسی اینجا! در اینجا در Altai بود. این یک مکان بزرگ است! دو صد کیلومتر زیبایی غیر قابل توصیف. در سال 2016، من و کاتیا و من در ساخالین بودم و در Blagoveshchensk. سال گذشته - در ولادیوستوک. به هر حال، کتیا می داند که چگونه می توان برخی از فروش محاکمه را انجام داد، و اگر چیزی پیدا شود - من به او می گویم: یک دوست دختر بگیرید و بروید. در اینجا فقط در اسرائیل در تعطیلات بود. من می دانم که او سفر به من را به فرانسه آماده کرد - پول به دست آورد و یک تور را خریداری کرد. آخرین بار من را به ایتالیا بردم، این بار - به پاریس. در تعطیلات سال نو به استراحت در تایلند رفت. ما خیلی رانندگی می کنیم که به سادگی غیرممکن است. همچنین لازم است که کار کنیم!

- به منظور سفر به مقدار زیادی، شما باید در شکل فیزیکی خوب باشید. من می دانم که کاتیه غذای شما را تماشا می کند ...

- بله، او با من مبارزه می کند به تازگی، من به من پرتاب شدم: وزن را کاهش دادم، و حالا دوباره اضافه کردم. اما او نیروهای، کالری معتقد است. هیچ چیز نمی توانم، صادقانه. مربع دهان خود را برای مادر لعنتی - من بلافاصله وزن کم می کنم. (می خندد.) او یک جعبه را با غذا برای کار جمع آوری می کند، نوعی از غلات غلات را در جایی خریداری می کند. یا باعث می شود من فرنی بر روی شیر، اما در نارگیل.

- به دنبال زن و شوهر خود، شما می توانید فکر کنید که شما یک idyll جامد دارید و شما حتی در همه چیز نزول نمی کنید ...

- خب، چرا با او نزاع می کنی؟ ما فقط دوستان هستیم خوب، این اتفاق می افتد، البته، "سوسک ها" کوچک هستند. خوب هیچ چیز من به طور کلی درگیری ها را تحمل می کنم. من آرام، آرام، هیچ روانپزشکی تبدیل شده ام.

- و زمانی که آخرین بار بود که همسرش را شگفت زده کردی؟

- من دائما سعی می کنم او را خیره کنم. ما یک راز دیگر داریم: همیشه وقتی که من ترک می کنم، اشعار او را نوشتم. هر روز او یک شعر را از من در اینترنت دریافت می کند. این در مورد حساسیت، گاهی اوقات در مورد نوعی عجیب و غریب ... به روش های مختلف است. او منتظر این اشعار است. Katya یک مرد شگفت انگیز و مهربان است، او در هنگام تماشای فیلم گریه می کند.

- هیچ جای دیگری را احساس نمی کنید؟

"من همیشه پدرم را به یاد می آورم که بیست و پنج ساله با همسرش در عشق باور نکردنی زندگی می کرد و او بیست و پنج ساله بود." او پنجاه سال ازدواج کرد. من هیچ تفاوتی با katya احساس نمی کنم! در حال حاضر، اگر من هنوز از لحاظ جسمی می توانم به همان شیوه بپردازم، همانطور که قبلا ... اما، به منظور حفظ کودکان امروز، من تماشای رپ نبرد!

ادامه مطلب