اما سنگ: "من تمام دوران کودکی من را از حملات هراس رنج می بردم"

Anonim

فوربس به نام اماما سنگی بالاترین بازیگر زن را در جهان می داند. درست است، صحبت کردن با او، شما فراموش کرده اید که در مقابل شما مشهور جهان - به نظر می رسد دختر عادی، که یک بار از آریزونا فرار کرد تا در هالیوود شکایت کند. و او موفق شد در ابتدا، ما در کمدی های نوجوانان متوجه شدیم، سپس او به یک شور و شوق جدید Pauka تبدیل شد، و در حال حاضر پشت شانه هایش "لا لا زمین" (برای نقش او اولین اسکار خود را دریافت کرد). فقط چند نفر می دانند که برای تسخیر هالیوود، او ابتدا مجبور به مقابله با خود شد - برای شکست دادن اضطراب مانیک و تمایل به حملات وحشت.

- اما سلام! بنابراین غیر معمول برای دیدن شما بدون مو قرمز مارک. به من بگو چه اتفاقی افتاد؟ آیا شما به خاطر این نقش را دوست دارید یا او فقط از شما خسته شد؟

- نه، این به جای بازگشت به ریشه ها است: من در واقع یک ورزش هستم. برای اولین بار، تغییر رنگ مو توسط تولید کننده Apatoa Jude برای نقش در "superpets" متقاعد شد. این در سال 2007 بود. در ریخته گری، من به طور کلی سبزه بودم. Dzhudd به اتاق رفت، به من نگاه کرد و گفت: "آیا این مو قرمز، شما نیاز به کشمش دارید." و اکنون متفاوت است و من را درک نمی کند. (حرکت.)

- تا آنجا که من می دانم، شما در حال حاضر در نیویورک زندگی می کنند. و چرا در لس آنجلس، همانطور که در لا لا لان نیست؟

- من عاشق لس آنجلس بودم، من حتی او را یک خانه نامید، اما اکنون آن را خنک می کنم. زندگی سخت است که مردم یک رویا را به اشتراک بگذارند. همان را می توان در مورد واشنگتن گفت: هر کس در قدرت کار می کند و تنها آنها در مورد آن می گویند، نه بیشتر از هر اندیشه تازه - مانند یک باتلاق. در آن زمان هیچ راهی جایگزین برای اعلام خود وجود نداشت، هر کس فقط به شنیداری رفت. اکنون می توانید کوتاه مدت را حذف کنید و آن را در شبکه های اجتماعی اجرا کنید یا ویدیو را در YouTube ایجاد کنید. گزینه ها بسیار تبدیل شده اند، اما در اولین لس آنجلس فقط یک ساعت بود: بازیگران جامد که نمی دانند کجا هستند. بنابراین من نقل مکان کردم در نیویورک شما می توانید با خیال راحت به تئاتر در شب یا شام با دوستان خود بروید. به عنوان مثال، جنیفر لارنس به تازگی. ما تمرکز Pokus را با Batt Midler و Saraz Jessica Parker تماشا کردیم. ستاره، البته، اما زمان خوبی را صرف کرد.

در مجموعه ای از بازیگر مرد عنکبوتی جدید، Andrew Garfield ملاقات کرد، رمان که پنج سال آغاز شد

در مجموعه ای از بازیگر مرد عنکبوتی جدید، Andrew Garfield ملاقات کرد، رمان که پنج سال آغاز شد

قاب از فیلم "مرد عنکبوتی جدید"

- چرا شما به طور ناگهانی به موزیکال تبدیل شدید؟ در واقع، در ابتدا در فیلمگرافی خود، آنها حتی بوی نبودند.

- - شما می دانید، در نیویورک چیزی است که در لس آنجلس نیست، برادوی است. وقتی نه ساله بودم، ما به تماشای "کاباره" با مامان رفتیم. پول کافی فقط برای مکان های ایستاده بود، اما خوشحال شدم. بنابراین هیچ چیز تعجب آور نیست که در چند سال من دوباره به صحنه "CABAR" آورده ام، اما در حال حاضر به عنوان یک بازیگر. بررسی ها به طور غیر منتظره درخشان بود، اخبار روزانه حتی نوشت که من در مرحله گریه کردم. و Damien Chasell کارگردان تبدیل به سالن شد. او "وسواس" او اخیرا سه "اسکار" را به دست آورد، و در حال حاضر او به دنبال یک بازیگر نقش مکمل یک بازیگر برای یک پروژه جدید بود - یک موسیقی عاشقانه، جایی که همه چیز، البته، با خوشحالی می خواند و رقص می کند. خوب، با "کاباره" من خیلی به محل افتادم. دمین پس از آن به من گفت آنچه که من می خواستم یک بازیگر با توانایی های کمدی، اما در عین حال قادر به آسیب پذیری و ملایم، احساسات قوی را نشان می دهد. به هر حال، او در اصل در نقش اصلی Emma Watson و Miles Teller برنامه ریزی شده است. اما واتسون "ترک کرد" دیزنی، و مذاکرات با تلر پایان نداد، بنابراین او به من توجه کرد. ما در سال 2014 با Damien در سال 2014 در بروکلین شام خوردیم و La La Land را مورد بحث قرار دادیم.

- موسیقی دیگر؟ نترسید؟

"من هنوز در" کاباره "بازی کردم، و رک و پوست کنده، این ایده را در موسیقی دیگری بازی کرد، به نظر من فقط دیوانه بود. پس از "کاباره"، من به طور کلی فکر کردم که من هرگز دوباره آواز نمی خوانم و در صحنه رقص می کنم. اما دیمین اصرار داشت. او دوباره با من در اتاق پانسمان قبل از نمایش دیدار کرد، جمعیت شناسی را به ارمغان آورد، به این نکته گفت که چگونه هر عدد را تصور می کند و البته "گیلاس بر روی کیک" این بود که او مذاکره با رایان گوزلینگ بود. من دو بار با او فیلمبرداری شده ام - در "این عشق احمقانه" و "شکارچیان در گانگستر". من دروغ نمی گویم، من فقط به کار با رایان تلاش می کنم. او یکی از بهترین دوستان من است - به نظر می رسد که همه چیز را می توان با او غلبه کرد. و سپس دیمین اضافه کرد، چگونه او این ایده را دوست دارد تا نقش دو بازیگر را که قبلا با هم فیلمبرداری شده اند، همانطور که در عصر طلایی موزیکال ها بود، زمانی که مجرمین راجرز و فرد آستروز مورد استفاده قرار گرفت، مورد استفاده قرار گرفت. Damien می خواست افزونه "شیمی" را به فیلم اضافه کند و با رایان با رایان. خوب، قلب من ذوب شد

اما سنگ:

در Oscarone "Berdman"، او یک دختر شخصیت اصلی را بازی کرد، که فقط کلینیک توانبخشی را ترک کرد

قاب از فیلم "Berdman"

- قلب دانشگاهیان نیز ذوب شده است: کل چهارده نامزدی برای اسکار و البته، پیروزی شما! چگونه او را درک کردید؟

- این عالی بود چه چیزی را پنهان کرد. اما به طور کلی، من حتی در مورد اسکار فکر نکردم، پیروزی تعجب کرد. علاوه بر این، علاوه بر من، Izabel Yupper نامزد شده، ناتالی پورتمن و مریل استریپ. من برای آنها بیشتر بیمار بودم و حالا من سعی می کنم در مورد آنچه که من این بازی را داشته باشم فکر نکنم. مهم تر است که به جلو حرکت کنیم و تمام وقت را برآورد کنیم، زیرا نقش شما دوباره اهدا خواهد شد. فقط پروژه هایی مانند را انتخاب کنید

- بیایید کمی به چگونگی آن شروع کنیم. به من در مورد خانواده تان بگویید

"ما در چهار نفر از ما زندگی کردیم: من، برادر کوچکتر من، پدر و مادر." پدر به عنوان یک پیمانکار مشغول به کار بود، و مادر زن خانه دار بود. نه دستگیر شد، بلکه یک پنی نیز شمارش نکرد. اساسا در وام ها زندگی می کردند. وقتی هشت ساله بودم، کسب و کار پدر به طور ناگهانی به سر می برد. هیچ چیز اساسا تغییر نکرده است، اما ما همه را به نحوی آزاد کردیم. والدین ما را با یک برادر در ایمان لوتری آوردند و در همه چیز بسیار پشتیبانی می شدند، بسیار مجاز بود. به عنوان مثال، می تواند بگوید: "اگر شما در یک مهمانی بنوشید، تایپ کنید - ما شما را خواهیم برد." به هر حال، من امیلی نامیده شدم، نه اما نه. اما پس از آن، هنگامی که ما لیست های تیمی از بازیگران را بررسی کردیم، معلوم شد که امیلی سنگ در حال حاضر وجود دارد، من مجبور شدم بعدا تبدیل شوم.

اما سنگ:

فیلم جدید اما - درام "جنگ طبقه" - در مورد زندگی دشوار مردان و زنان در تنیس بزرگ

قاب از فیلم "جنگ طبقه"

"شما به استفان کلبرا آمده اید که از هفت سال از حملات هراس رنج می برند." آیا موفق به کسب آنها شد؟

- بله درست است. اگر چه دوران کودکی من آرام و آرام بود، من یک کودک بسیار ناراحت کننده بزرگ شدم - تمام وقت من در 30 مرحله به جلو محاسبه شدم و به بدترین نسخه توسعه رویدادها رسیدم، بنابراین حمله هراس آغاز شد. وقتی هفت ساله بودم، به نظر می رسید که خانه سوزانده شد. من مستقیما بوی دود و گری را احساس کردم. این توهم نبود، فقط در قفسه سینه فشرده شد، من نمی توانستم نفس بکشم، به نظر می رسید که من اکنون میمیرم. این احتمالا اولین حمله هراس من بود. اما اضطراب من را هرگز نگذاشت. من در مورد ده ها بار در مادرم تعجب کردم، برنامه های ما برای روزی که او مرا به مدرسه می برد یا جایی که می خواهد برای ناهار بخورد و به همین ترتیب بخورد. این فقط تهوع بود. من نمی توانم به بازدید بروید و گاهی اوقات حتی از آستانه خانه فراتر بروید. به عنوان یک نتیجه، در سن نه ساله، والدین تصمیم گرفتند من را به روان درمانی بفرستند، و به شدت کمک کرد. سپس کتاب را نوشتم "من بیش از اضطراب من هستم"، او اکنون با من است. من همچنین یک هیولا سبز کوچولو، که روی شانه من نشسته بود و تمام انواع nonsenpitsa را در گوش گذاشتم. و هر بار که به او اعتماد دارم، رشد می کند. اگر شما به طور مداوم به او گوش دهید، هیولا من را گسترش خواهد داد. اما اگر شما به عقب برگردید و فقط متوجه نشوید، او کمی بیشتر از خواب بیدار خواهد شد و سپس ناپدید می شود. من اخیرا شروع به همکاری با موسسه ذهن کودک کردم. این سازمان به کودکان کمک می کند تا با اختلالات روانی برخورد کنند. من می خواهم به آنها بگویم که من در تجربه خودم تجربه کردم، همانطور که آموخته ام که احساساتم را کنترل کنم، هرچند من هنوز بسیار بی معنی هستم.

- شما بیشتر از همه فکر می کنید؟

- همانطور که معلوم شد، دوره های اقدام به بهترین راه برای شکست دادن هیولا برای من تبدیل شده اند. غوطه ور شدن در دنیای خیالی، من متوقف ساختن حماقت در حقیقت. من شروع به انجام در تئاتر جوانان کردم، بدبختی. به نظر من به نظر می رسد که بداهه گرایی یک ضد زنگ اضطراب است. این طرح هایی بود که به من اجازه داد که در مورد مشکلات زندگی واقعی نگران باشم و به دیگران ارتباط برقرار کنم. من فکر می کنم والدین نیز متوجه شدند که چگونه بازی بازی در مورد من سودمند بود.

La La Land تبدیل به سومین کار مشترک از Emma Stone و Ryan Gosling شده است، که بازیگر یکی از بهترین دوستانش را در نظر می گیرد

La La Land تبدیل به سومین کار مشترک از Emma Stone و Ryan Gosling شده است، که بازیگر یکی از بهترین دوستانش را در نظر می گیرد

قاب از فیلم "لا لا زمین"

- حالا چطوری؟ قبل از مصاحبه نگران نباشید؟

- البته، تبلیغات استرس به زندگی من اضافه شده است. پس از "رفتار عالی"، متوجه شدم که من واقعا شناخته شده بودم، من شروع به جاسازی کردم. در ابتدا ترسناک بود، اما به تدریج یاد گرفتم که چگونه با ترس روبرو شوم، بنابراین حملات هراس بیشتری وجود نداشت. و جلسات با روزنامه نگاران نیز ترسناک نیست. قبل از هر مصاحبه، من عمیقا نفس می کشم و به منظور عصبانیت نیستم. به طور کلی، مصاحبه چیزی شبیه به روان درمانی برای من است، تفاوت تنها این است که پاسخ های شما ثبت می شود و جایی چاپ خواهد شد. من می خواهم به نحوی مصاحبه صرف کنم و احساس کنم که این است که فرد دیگری را در اطراف استخوان جدا کنم. (لبخند می زند.)

- چگونه به هالیوود رفتید، در حال حاضر تصمیم گیری در مورد مشکلات حملات هراس دارید؟ آیا خانواده به شما کمک کرد؟

- من چهارده بودم من فقط در درس تاریخ نشستم و ناگهان فکر کردم، و به همین دلیل به لس آنجلس حرکت نمی کنم و سعی نمی کنم به یک بازیگر تبدیل شوم. من می دانم، به نظر می رسد به نظر می رسد. و پس از همه لازم بود که والدین را متقاعد سازند که ایده من کامل نبود! به طور کلی، من به خانه برگشتم و ارائه شده در پاورپوینت به نام "پروژه هالیوود" ایجاد کردم. من مادرم را با پدرم به اتاق خواب دعوت کردم و طرح خود را برای ما نشان دادیم که ما با مادرم به هالیوود حرکت می کنیم، جایی که به یادگیری خانه می روم و به گوش دادن می روم، و پدرم اینجا باقی می ماند و در کسب و کار شما باقی می ماند. وقتی آنها موافقت کردند، شوکه شدم! والدین عادی تنها یک دست را می کشند، اما من قبلا به همان بیانیه تفکر عجیب و غریب من عادت کرده ام. پس از همه، در دوازده سال، من ارائه دیگری را ایجاد کردم که در آن ثابت کردم که باید به یادگیری خانه بروم. سپس آنها همچنین استدلال های من را پذیرفتند. بنابراین بلافاصله پس از روز پانزدهم تولد من در سال 2004، مادرم چیزها را جمع آوری کرد و به هالیوود مرتکب شد. در ابتدا، ما برنامه ریزی کردیم تا در فصل خلبان بمانیم تا بتوانم به گوش دادن به نمایش های تلویزیونی بروم. برای سه ماه من فقط آن را انجام دادم، اما هیچ چیز بیرون نرفت. من قبلا می خواستم به خانه بازگردم، اما تصمیم گرفتم بمانم - حتی در یک قنادی برای سگ ها حل و فصل. بله، بله، برای سگ ها! به طور موازی، در قسمت های "مالکومو در مرکز توجه" و "رسانه" ستاره دار شده است. هیچ چیز جدی نیست، اما تا آنجا که من نگه داشته بودم. در همان زمان من ملاقات داگ والد، که هنوز هم کار می کند

مدیر.

آکادمی ها کار بازیگر را در یک موزیک روشن به کار گرفتند و اولین بار در زندگی اسکار آن را دریافت کردند

آکادمی ها کار بازیگر را در یک موزیک روشن به کار گرفتند و اولین بار در زندگی اسکار آن را دریافت کردند

عکس: Instagram.com

- هنگامی که موفقیت آمد؟

- در سال 2007 اتفاق افتاد، زمانی که من نوزده بودم. در "superpets" من نقش شخصیت PASIA John Hill را به دست آوردم. این نقش کوچک بود، اما من در نهایت متوجه شدم. ظاهرا، این چیزی نیست که هیچ چیز بیهوده و بیهوده apatou من را به رنگ قرمز تبدیل کرد. احکام به همان اندازه از شاخ ها کاهش یافت، عمدتا کمدی بود: "ارواح دوست دختر سابق"، "به Zombilend خوش آمدید" و در نهایت "رفتار عالی". نقش اصلی در کمدی منافع من بود! در آن زمان من یک دسته از افرادی را دیدم که اکنون ستاره های بزرگ هستند. سپس آنها فقط مثل من شروع کردند. در این زمان من به نیویورک نقل مکان کردم، در هالیوود به نحوی بسته شد.

- در مجموعه ای از "مرد عنکبوتی جدید" که شما آندرو گارفیلد را ملاقات کردید، و داستان عشق خود را از صفحه نمایش به زندگی واقعی پرواز کرد. چگونه اتفاق افتاد؟

- ما در ریخته گری ملاقات کردیم. اندرو ادعا می کند که چشم نمی تواند از من باقی بماند. عشق را در نگاه اول و هر گونه نوعی تایپ کنید. به منظور همکاری، ما روابط گذشته ما را شکستیم: من پس از آن با Kyran Kalkin، و اندرو - با شانون وودوارد ملاقات کردم. آنها از پاپارازی پنهان شدند، زیرا آنها می توانستند، اما برای مدت طولانی رمان خود را در راز برگزار شد. فقط در سال 2012، ما تصمیم گرفتیم با هم در فرش قرمز ظاهر شویم، قبل از اینکه ما چند بار در خیابان گرفتار شدیم. سپس ما در ادامه "مرد عنکبوتی" ستاره دار کردیم و در حال حاضر به طور عمومی به طور عمومی ظاهر شد، اما در پنج سال آنها هنوز شروع به مشکلات کردند. ما همگام شدیم، آنها متفاوت بودند.

- شما به نظر می رسید کامل جفت. با عرض پوزش، لطفا، برای چنین سوال Indiscreet، اما چرا شما هنوز هم بخشی؟

- احتمالا، من تا حدودی به خاطر شکاف ما سرزنش شدم. با این حال پنج سال - مدت زمان طولانی و اندرو قبلا می خواستند حرکت کنند، برای شروع یک خانواده و کودکان. و من هنوز برای این مرحله آماده نشده ام. اما هنوز هم بسیار گرم او را درمان می کنم و آماده است تا از همه چیز حمایت کنم، هرچند ما بیش از دو سال دیگر سهولت نیستیم.

EMMA Stone B.

اما سنگ در "فرد غیر منطقی" یک دانش آموز است که علاقه مند به معلم او است

قاب از فیلم "مرد غیر منطقی"

"بیایید در مورد آخرین پروژه خود صحبت کنیم -" جنگ طبقه "، جایی که شما بازی تنیس را بیلی جین کینگ بازی کرد، و استیو کرل - بازیکن تنیس بابی ریگسا. مسابقه بین آنها یک رویداد بزرگ بود.

- این چهل و چهار سال پیش اتفاق افتاد. بابی ریگسو پس از پنجاه و پنج بود، و بیلی ژان تنها بیست و نه بود، اما حتی پس از آن او یک شماره راکت در تنیس زن بود. و به طور ناگهانی، این Chauvinist خود را یک مسابقه بین شجاع ارائه داد (واضح است که زنان تحقیر آمیز و نشان می دهد که محل تنها در اتاق خواب و آشپزخانه است). این فقط محاسبه شده است - بیلی جین آن را در سه مجموعه ساخته شده است. مسابقه تماشای بیست و نه میلیون نفر بود. این رویداد یک مقیاس ملی بود و شروع به تغییرات بزرگی کرد. بنابراین بیلی جین به طور قانونی در نظر گرفته شده یکی از ارقام اصلی مبارزه برای برابری است.

- شما برای اولین بار یک فرد واقعی را بازی کردید از بیلی ژان شخصا ملاقات می کند؟

- بله، ما حتی به مسابقات تنیس باز ایالات متحده رفتیم. کل مسابقه من به نظرات سوزاننده گوش دادم، یک مفسر دیگر به سادگی مورد نیاز نیست. علاوه بر این، هیچ کس در کنار ما نشسته بود، بنابراین همه چیز به من رفت. (می خندد.) این فقط فوق العاده بود! به هر حال، قبل از بازی بیلی جین، من هیچ ورزشی را انجام نمی دهم. این برادر من یک Quantrel در تیم مدرسه بود، من نمی دانستم چگونه به هر چیزی.

- اما شما آماده بودید؟ یا هر کس دوست داشتنی؟

- چه چیزی، ما یک اردوگاه آموزشی کامل داشتیم! یک دسته از مربیان به من نگاه نکردند که در سایت قرار نگیرند. علاوه بر این، بیلی ژان به نحوی به من گفت: "وقتی به دادگاه می روید، وحشت همچنان پشت سر گذاشته می شود. در حال حاضر زمان نشان می دهد. " این به من کمک زیادی کرد تا با اضطراب کنار بیاییم. به علاوه من مقالات آن را بخوانم، مصاحبه ها و مسابقات خود را تماشا کرد. من نمی خواستم در چنین پروژه مهمی به خواب بروم.

- از Billy Jin King یاد گرفتید؟

- من فکر می کنم پیام اصلی فمینیسم او برابری است. او مردان و زنان را به طور مساوی دوست دارد. همه چیز در مورد احترام برابر و به همان اندازه است. هنگامی که ما متوجه می شویم که فرد در مقابل ما بیشتر شبیه به ما است، چه چیزی متفاوت است، آن را بسیار ساده تر می شود تا آن را درک کنید. ممکن است دشوار باشد، با توجه به اینکه همه ما به شیوه های مختلف به ارمغان آورده ایم، اما ارزش پذیرفتن این است: برابری چیز اساسی است. ما همه مردم هستیم، و همه برای رویاهای ما تلاش می کنند. گاهی اوقات ما از دست می دهیم، گاهی اوقات ما برنده می شویم، اما ما همیشه همه چیز را بر روی ما انجام می دهیم. و شما لازم نیست که عالی باشید. این چیزی است که بیشتر الهام بخش من در سخنرانی های بیلی ژان از آن دوره و آنچه شما باید به دنبال و در حال حاضر. او بسیار شجاع بود، صحبت از چنین چیزهایی زمانی که محل زن واقعا تنها در آشپزخانه و در اتاق خواب بود. در حال حاضر تنها در قدرت ما کلمات خود را به غرق نمی کند.

ادامه مطلب