همسر به قربانیان می رود - از جنسیت رد می شود

Anonim

"سلام ماریا!

نام من ایوان است شاید شما به نامه من پاسخ ندهید، اما هنوز تصمیم گرفتم فرصتی بگذارم و به انجمن زن بپردازم. دیوانه من می خواهم به شنیدن نظر طرف مقابل ...

من می خواهم پیش از این بگویم که من نمی خواهم کسی را مجازات کنم. و شاید دیگران جالب باشند که به وضعیت دیگری نگاه کنند. هر کس یک مشکل شناخته شده است: مردان همیشه رابطه جنسی ندارند. بنابراین من آن را در 29 دیدم. من با وفادارم در حال حاضر به عنوان 2 سال زندگی می کنم. آپارتمان یک اتاق، اما ما. من کار می کنم، من پول را حمل می کنم. این همه به خوبی شروع شد: عشق هویج و همه چیز که ... او یک دختر ملایم است، یک بار دیگر یک کلمه بی ادب نخواهد گفت. زیبایی های هوشمندانه، اقتصادی - به طور کلی، یک زن رویایی. اما او یک منهای کوچک دارد - او همه چیز را در همه چیز پایین تر می کند. چنین احساساتی که برای دیگران زندگی می کند. من اغلب احساس می کنم که چیزی نیست که به او ناراحت کننده باشد، اما خودش برای هر چیزی درخواست نمی کند. شما باید در مورد خواسته های او حدس بزنید. و گاهی اوقات دوست دختر می پرسد و ناگهان، از چند لحظه ما به رابطه جنسی دادیم، سپس او سر خود را صدمه می زند، پس من نمی خواهم، پس برخی از دلایل ... من دائما احساس می کنم که او به نظر می رسد من را مجازات می کند تا چیزی را به این طریق مجازات کند. من به نحوی اشتباه گرفته ام که چه کاری انجام می شود. از طریق دوست دختر عمل کنید - دیگر کمک نمی کند. لطفا، لطفا، نظر خود را، در صورت امکان، مشاوره ... "

سلام!

با تشکر از نامه شما و برای شجاعت شما. با لذت من نظر شما را می دهم

وضعیت واقعا کاملا رایج است. و عاملان اینجا معنی ندارند. واقعیت این است که در فرهنگ ما، زنان در اصل، به طور آشکارا نارضایتی را بیان نمی کنند، جرم را بیان می کنند و تجاوز را نشان می دهند. این تاسیسات به عنوان یک قاعده، از خانواده والدین می روند. بسیاری از ما از دوران کودکی پخش می شود که شرم آور است که همه چیز باید انجام شود که باید بتوانید تحمل کنید. چه دختران باید متوقف شوند و نرم شوند، بتوانند زاویه ها را صاف کنند، به طور کامل با توجه به عدم توجه انسان ارتباط برقرار کنند. و در موارد شدیدترین موارد - به طور کلی خود و منافع خود را به خاطر خانواده قربانی می کنند. مردان، به نوبه خود، این را به عنوان مناسب، دوباره درک می کنند، زیرا در جامعه ما اینقدر پذیرفته شده است. و چه چیزی باقی می ماند؟ احساسات، آنها نیاز به راه رفتن دارند. ساده ترین رفتار منفعل-تهاجمی خواهد بود، که فقط در این واقعیت بیان شده است که یک فرد مستقیما خواسته ها، ادعاهای، شکایت خود را بیان نمی کند. در بهترین حالت، این به طور غیر مستقیم انجام می شود. و گاهی اوقات فرد ناخودآگاه "مجازات" را مجازات می کند. و در اینجا هیچ شدید وجود ندارد. شکسته شدن کلیشه ای از تعامل دشوار است، اما شاید. در اینجا مهمترین چیز، فضای اعتماد به نفس را در روابط ایجاد می کند. سعی کنید به هر راهی صحبت کنید و به روش های دیگر برای درک اینکه از درخواست ها و انتقادات رابطه شما را نابود نخواهید کرد، اما برعکس بهتر خواهد شد. شما آماده ملاقات هستید، به دنبال برخی از مصالحه هستید. مهم است که توضیح دهیم که شما همیشه به درستی درک نکات را درک نمی کنید و همیشه آنها را متوجه نمی شوید. سعی کنید بپرسید که نیمی از شما در این وضعیت و در این لحظه خاص باشد. مهم است که به وضوح درک کنید که شما آماده ارائه او هستید. مفید خواهد بود برای درخواست: "آیا می دانم که شما در حال حاضر می خواهید ..." (و تماس بگیرید آنچه که آن است). این امر به برقراری ارتباط بیشتر برای هر دو کمک خواهد کرد. مشکل مشکلات هرگز به هیچ چیز خوب منجر نشد. همه چیز باید مورد بحث قرار گیرد. و اغلب گام اول باید نیمی قوی را انجام دهد. بنابراین از لحاظ تاریخی توسعه یافته؛)

آیا می خواهید با خوانندگان خود و روانشناس به اشتراک بگذارید؟ سپس آنها را به آدرس [email protected] ارسال کنید "برای یک روانشناس خانواده".

ادامه مطلب