یادداشت های تایلندی مامان: "من چنین خیانت را انتظار نداشتم"

Anonim

زمان در تایلند به نحوی غیرممکن است. قبل از زایمان، قضاوت بر اساس تمام مهلت ها، تنها چند روز باقی می ماند. قبل از پذیرش بعدی، دکتر Manop و شوهرم و من وقت خود را در صبح در دریا در دریا می بینم. من احساس می کنم هنوز هم مانند یک فضانورد قبل از پرواز - به این معنا، تمام شاخص ها تقریبا کامل هستند.

با این حال، همه چیز در پذیرش اشتباه بود. دکتر شاتل پس از بازرسی، زندگی روزمره روزمره گزارش داد که من امروز با آن مواجه شدم، به خوبی، حداکثر فردا است. "اما امروز هنوز بهتر است." او به ساعت نگاه کرد و همچنین روزمره ادامه داد. "حالا - دقیقا ظهر. اگر به شما کمی کمک کنید، پس برای ساعت ها برای شش شب، کودک ظاهر خواهد شد. موافق؟ "

امروز؟ من آماده نیستم در مورد چیزهایی که در پایان چیست؟ من چیزی جمع آوری نکرده ام!

"چه چیزهایی؟" - من به نوبه خود یک دکتر تعجب می کنم. ظاهرا، من اولین بیمار بودم که از این سوال پرسیدند. بعدها، به بخش من ضربه زد، من تعجب کردم. از آنجا که همه چیز وجود دارد که ممکن است در بیمارستان مورد نیاز باشد - از خمیر دندان با یک قلم مو با یک کیمونو جدید از رنگ آمیزی خوشبختی خوش شانس.

در بخش بیمارستان، بیشتر شبیه به اتاق هتل، همه چیز شما نیاز دارید - از خمیر دندان با یک قلم مو به رنگ آبی کیمونو.

در بخش بیمارستان، بیشتر شبیه به اتاق هتل، همه چیز شما نیاز دارید - از خمیر دندان با یک قلم مو به رنگ آبی کیمونو.

به هر حال، این بحث در مورد نوع اتاق بود که بیشترین زمان را قبل از اینکه من به بخش زایمان منتقل شد. برای یک بسته استاندارد عمومی در 26.900 بات (در روبل - به همان اندازه) همان (با استانداردهای محلی) محفظه تکیه می کند. دختر با پذیرش من یک آلبوم چاق را با عکس های آپارتمان های دیگر به ارمغان آورد. برای برخی لازم است برای پرداخت 700 بایت در روز، برای برخی از آنها - دو هزار. صادقانه، من چنین تفاوت بزرگی را متوجه نشدم (به نظر من، تمام اتاق ها به نظر می رسد یک اتاق در یک هتل مناسب و معقول). خوب، و علاوه بر این، این دقیقا همان چیزی است که من نمی توانم تمرکز کنم، آن را در نوع اتاق است. "بیایید به بسته استاندارد دوست دختر بروید،" اشک زدن اشک، من کشش.

من گریه می کنم احساسات بیش از حد، از تعجب از همه چیز که اتفاق می افتد. و البته، از ترس. و چگونه همه چیز می رود؟

پیوستن به حدود ده دقیقه در شانه در شوهرش، من خودم را به یک CATAL (چنین قوانینی - حتی کسانی که قادر به اجرای انفجار هستند به سیستم عامل در اینجا منتقل می شوند و به شاخه های زایمان منتقل می شوند. و در اینجا، زمانی که مبارزه آغاز شد، هماهنگ کننده بیمارستان روسیه آمد و صدای غم انگیز اعلام شد. به نظر می رسد، نرخ هایی که قبل از زایمان به من نشان دادند تا حدودی تغییر کرده اند. بنابراین هزینه بیهوشی اپیدورال افزایش می یابد ... دقیقا پنج بار (!). چنین خیانت از کارکنان محلی، که من قبلا دوست داشتم خویشاوندان را دوست داشتم، انتظار نداشتم ...

ادامه ...

سابقه قبلی اولگا را بخوانید و در اینجا کجا شروع می شود - در اینجا.

ادامه مطلب