زندگی با کودکان از ازدواج های گذشته: مشکل و نحوه حل آنها چیست؟

Anonim

هنگامی که ازدواج سقوط می کند، کودکان قوی ترین را از دست می دهند. آنها نه تنها یک خانواده را از دست می دهند، بلکه حس امنیت را نیز از دست می دهند، و زمانی که هیچ احساس امنیت وجود ندارد، به نظر می رسد که کل جهان سقوط می کند. و هیچ محافل و اسباب بازی قادر به پر کردن این از دست دادن نیست. آمار Surova: کودکان از خانواده های ناقص بیشتر احتمال دارد بدتر بدانند، خطر ابتلا به حاملگی نوجوانان، مصرف الکل و مواد مخدر، مشکلات عاطفی و رفتاری را که اغلب در سن بالغ تر پایان نمی یابند، بالاتر است.

امروزه فرقه کودکان با نیروی باور نکردنی تکامل یافته است. کودک در سر گوشه قرار داده و اصلی را در خانواده و روابط تعیین می کند. اما مهم است که منافع و نیازهای کودک مهمتر از منافع و نیازهای همسر، یک اشتباه بزرگ باشد! بهترین والدین می توانند فرزندان خود را بسازند تا با خوشحالی با یکدیگر زندگی کنند. می خواهید به بهترین والدین تبدیل شوید - بهترین شریک همسر خود را تبدیل کنید. درست است، همیشه ممکن نیست.

در دنیای واقعی، والدین اغلب اغلب به سر می برند. حتی بیشتر از این واقعیت ترسیده شده است که همسران سابق قادر به حفظ روابط عادی یا، حداقل روابط والدین در میان خود نیستند. تعداد زیادی از کودکان و یا به طور کامل بدون پدر و مادر باقی می ماند و یا مجبور به گرفتن پدران جدید و یا مادر به سادگی، به این دلیل که بزرگسالان راحت تر برای خاموش کردن پدر و مادر گذشته از زندگی است. اما کودک در چنین شرایطی چیست؟

تمام مشکلات عمده با کودکان از ازدواج های گذشته (و والدین از ازدواج های جدید) به دلیل این واقعیت است که بزرگسالان نمی توانند ارتباط برقرار کنند و لهجه های مناسب را در روابط میان همه احزاب ذینفع کنند: کودکان، همسر جدید و سابق.

در کشور ما، تمرین چنین است که کودکان پس از طلاق اغلب با مادرش باقی می ماند. این بدان معنی است که یک مرد که قصد دارد زندگی خود را با یک زن با یک کودک بسازد، مجبور است با یک کودک در یک قلمرو زندگی کند و ارتباط برقرار کند. به نظر می رسد که زنان مبتلا به یک مرد با یک کودک در این وضعیت آسان تر هستند، اما در عمل و مشکلات زیادی در ارتباط با یک قاعده، با حسادت به فرزند اول و همسر اول.

کودکان عمومی باید بتوانند روابط پایدار را با هر دو والدین حفظ کنند.

کودکان عمومی باید بتوانند روابط پایدار را با هر دو والدین حفظ کنند.

عکس: unsplash.com

مهم نیست که چقدر روابط همسران سابق پس از طلاق، فرزندان رایج باید بتوانند روابط پایدار را با هر دو والدین حفظ کنند (اگر والدین محروم نیستند یا به حقوق محدود نمی شوند و شیوه زندگی ضد اجتماعی را هدایت نمی کنند). صرف نظر از اینکه چه کسی یک کودک پس از طلاق باقی ماند، شرکای سابق باید بر یکدیگر موافقت کنند و قوانین عمومی آموزش را ایجاد کنند. هیچ شرایطی وجود ندارد که در آن یک کودک با مادرم تمام روز کتاب ها را بخواند و پیانو را بازی کند و با پدر، یک روز گرد در یک کامپیوتر یا یک کنسول نشسته باشد.

مسابقات حقوقی به عنوان یکی از والدین به عنوان یک قاعده نامیده می شود، فقط توسط روان کودک آزاد می شود. فرزند "با مشرف بودن" پاپ پر از جامعه در جامعه، کودک نمی خواهد به دنیای محدودیت ها و قوانینی که مادر برای او ایجاد می کند، بازگرداند. بنابراین، نه تنها اقتدار والدین مادر، بلکه شوهر جدیدش نیز توسط تنش در خانواده تحریک می شود.

آموزش موثر کودکان نیازمند ارتباط موثر است. حتی اگر همسران سابق و شرکای جدیدشان یکدیگر را دوست ندارند و یا با یکدیگر اختلاف نظر ندارند، آنها باید یک تیم واحد باشند، زمانی که به بالا بردن کودکان می شود. مهم این است که اعتراف کنید: شرکای جدید همسران سابق - شرکت کنندگان کامل در روند آموزشی. یک اشتباه بزرگ آنها را از فرآیند تربیتی یا تضعیف قدرت خود، و همچنین تقاضا از کودکان و اطاعت فوری و اطاعت را رد می کند.

شرکای جدید پدر و مادر در مورد فرزندان از ازدواج گذشته مهم هستند تا طلای های طلایی را حفظ کنند: نه اینکه کودک را رد کنید، بلکه سعی نکنید او را به طرف خود ببخشید. روابط در این مورد باید بر اساس ارزش های ساده و قابل فهم برای کودک باشد: توجه، مراقبت، باز بودن، اعتماد. حتی اگر در همان ابتدا آسان نیست، مهم است که کودک را به کودک بپردازید. این یک شوهر جدید برای مادر است - یکی از عزیزان و یک فرد نزدیک، اما یک کودک هنوز هم به او و او را دوست دارد، و این گاهی اوقات نیاز به زمان زیادی دارد. اما این در اصل ممکن بود، همسر جدید پاپ یا یک همسر همسر جدید باید بخشی از یک خانواده بزرگ بزرگ باشد. و مهم است که همه را درک کنیم: و کسانی که قصد تبدیل شدن به یک شوهر دوم یا همسر دوم و کسانی که پس از یک طلاق به یک ازدواج جدید وارد می شوند.

ادامه مطلب