کاترین ویلکووا: "برای من سخت است که از شوهر خود اطاعت کنم"

Anonim

جای تعجب نیست که آنها می گویند: مسیرهای خداوند غیرقانونی هستند. Catya Vilkova می تواند فرض کند که او یک دختر با چنین چاقو، شخصیت اخراج - برای پیدا کردن آنچه فروتنی است؟ او دوست دارد از یک مرد اطاعت کند و او شادی را احساس خواهد کرد؟ آنچه که او، که رویای تحقق حرفه ای و تسخیر مسکو بود، به طور جدی در مورد اختصاص دادن خود به خانواده و کودکان فکر می کند؟ احتمالا فرد می تواند خیلی سرد تغییر کند، او باید بسیار زنده بماند. همانطور که مطبوعات نوشت، به ایلیا، کتی دارای چندین رمان جدی بود. عشق اول - دنیس فرولوف. او او را ملاقات کرد، هنوز دانشجویان مدرسه تئاتر نیژنی نووگورود بود. دنیس دو سال بزرگتر بود، او در دانشکده اقتصاد عالی تحصیل کرد. پس از پایان دوره کارشناسی، این مرد به مسکو رفت. Katya به دنبال عزیزش بود، اگر چه او پیشنهاد داد تا در چندین تئاتر در زادگاه خود کار کند. اما در پایتخت، مسیر آنها جدا شده بود. کاتیا به مدرسه استودیوی MCAT رفت، جایی که او یک رمان جدید داشت - با یک همکلاسی پیتر Kislov. افسوس، احساسات به سرعت شکایت کرد پیتر از آن دسته از مردان نبود که وفاداری را در یک رابطه حفظ کرد ... با مدیر و فیلمنامهنویسی، میهل شوچوک، یک بازیگر جوان در سال 2005 در مجموعه ای از "رضایت" فیلم ملاقات کرد. او دو برابر بزرگتر بود، آنها شروع به زندگی کردند. شوچوک انتخاب خود را با والدین خود معرفی کرد و حتی به طور خاص برای آن نقش مهمی را نوشت - در سریال تلویزیونی "Panther". اما، همانطور که می گویند، او با خلق و خوی حسادت و داغ متمایز بود. در نتیجه، کاتا همه چیز را جمع آوری کرد و فرار کرد. جزئیات جدید رمان جدید Vilkova - با نویسنده و رستوران دیمیتری Lipskereov - بحث همه مسکو. پس از همه، او خود را به طرز وحشیانه زندگی صمیمی را با "بازیگر نوشنی نوگورود" در رمان خود "گوشت اسنوگیر" توصیف کرد. Katya همچنین می تواند جهان را در مورد ناراحتی خود به جهان بگوید و از داشتن یک اسباب بازی در دست یک مرد بالغ خسته شده بود. بنابراین، تصمیم گرفتم ترک کنم سپس یک رمان به دنبال یک بازرگان جدید ازدواج کرد - و ناامیدی های جدید. و سپس او الیا Lyubimov را ملاقات کرد. احتمالا، اگر این اتفاق افتاد کمی زودتر، این روابط می تواند زخم عمیق بعدی را در قلب کاترین ترک کند. "من تا حد زیادی موفق شده ام: من به رسمیت شناختن در حرفه، نقش اصلی در بهترین اجرای تئاتر ما، بازی کرد. در عین حال، داستان عشق خیانت به خیانت، دروغ گفتن در دونمن، به همه انواع و روش های مصرف مواد مخدر، از ریه ها به سخت ترین. من فقط خوش شانس بودم، زیرا تقریبا زندگی من را نابود کرد. من به شدت با جرم پرواز کردم، نشسته بودم. و تنها کسی که پا من نرفت، جایی که من حتی نگاه نکردم، آن را در جهت معبد خدا قرار دادم، "او در یکی از مصاحبه ها صحبت کرد. مشکل در زندگی همه چیز و درک این که بیشتر، بیشتر او خود را از بین می برد، ایلیا به ایمان آوردبنابراین کیت یکی دیگر از افراد را ملاقات کرد - یکی از او به دنبال پاکیزگی، عشق واقعی بود. و او به او اعتقاد داشت. آنها با یک تپه قرمز ازدواج کردند - مه 1، 2011. و دقیقا نه ماه در خانواده، دختر متولد شد - پل.

Katya، شما احتمالا معتقدید که ازدواج در بهشت ​​انجام می شود؟

Ekaterina Vilkova: "کاملا در مورد آن اعتماد به نفس. به نظر من این وضعیت من است. "

آیا درست است که شما با ایلیا برای عید پاک آشنا شدید؟

کاترین: "برای اولین بار ما بر روی عکس عکس ملاقات کردیم، که ما به طور معمول آشنا Anya Tsukanova راضی بود. سپس ما فقط صحبت کردیم، شماره تلفن ها را مبادله کردیم - و این آن است. هیچ کس کسی را صدا زد یک ماه گذشت، و کاملا شانس ما دوباره ملاقات کردیم - در کلیسا، در طول خدمات عید پاک. و دیگر جدا نیست. "

آیا احساس می کنید که این شخص سرنوشت شماست؟

کاترین: "ما بلافاصله علاقه بسیار قوی و جذابیت به یکدیگر داشتیم. اما من و ایلیا هر دو بزرگسال هستند، ما از بسیاری زنده ماندیم، بیش از یک بار سوزانده ایم. بنابراین، البته، ابتدا دشوار بود که باور کنیم که این بیشتر حاضر است. ما می ترسیدیم اشتباه کنیم اما ظاهرا، بنابراین ما مقصد هستیم: با هم باشیم و یک خانواده ایجاد کنیم. "

شما رفتار عجیب و غریب ایلیا، دیدگاه های او در رابطه با یک مرد و یک زن به نظر نمی رسید؟

کاترین: "کمی به من تعجب کرد، اما به معنای خوبی از کلمه. ایلیا گفت که تماس معنوی برای او در نزدیکی فیزیکی مهم تر است. به محض این که یک مرد چنین افکار را بیان می کند، به او اعتماد می کنید. پس از همه، ناامیدی های زیادی در زندگی من وجود داشت، و هر بار که من بیشتر و بیشتر بسته شدم. و سپس فرد بلافاصله موفق به قرار دادن شخص در یک عبارت شد. "

و برای یک سال قبل از عروسی از روابط صمیمی خودداری کرد؟

کاترین: "بله به نظر من این راه درست است. ما نخستین نیستیم و امیدواریم که آخرین زن و شوهر که آن را انتخاب کرده اند. اشتیاق و هورمون ها مهربان هستند و اغلب با دیدن برخی از چیزهای مهم دخالت می کنند. شما شما را به موج شادی، لذت، و شما واقعا فکر نمی کنم آنچه اتفاق می افتد، چه نوع انسان در کنار شما است. اما شما تمام زندگی من را با هم زندگی می کنید، بچه ها را بالا ببرید. بنابراین، من نمی خواهم چیزی را تحمل کنم. "

در زندگی معمولی بازیگر، یک سبک ورزشی را ترجیح می دهد. لباس های شبانه مانند آن، اما آنها را به ندرت قیچی می کند. عکس: لیلیا شارلوفسکی.

در زندگی معمولی بازیگر، یک سبک ورزشی را ترجیح می دهد. لباس های شبانه مانند آن، اما آنها را به ندرت قیچی می کند. عکس: لیلیا شارلوفسکی.

و برخی از شک و تردید وجود داشت: آیا این مرد؟

کاترین:

البته "قبل از عروسی ما، من، مانند هر زن، البته، احساساتم را تجزیه و تحلیل کرد، این روابط را با پیشین" دوست داشتنی "مقایسه کرد. و وقتی که برای اولین بار در عشق افتادم، تجربه کردم؟ و حالا چطور؟ همان یا نه؟ .. اما در این مورد، احساسات بسیار قوی تر بود و حجم، من یک پاسخ واضح به هر سوال درونی دریافت کردم: بله، او است. و اکنون هر ثانیه من متقاعد شده ام که من درست انجام دادم. "

ایلیا به شما گفت که او با یک پدر معنوی درباره انتخاب همسر آینده مشورت کرده است؟

کاترین: "من در مورد آن را فورا متوجه شدم. از آنجا که اگر شما یک دختر که با آن شروع به ملاقات کنید، چیزی شبیه به: من با اعتراف من مشورت کردم، آیا شما در همسر من به من آمدید، می تواند از بین برود. چرا سرنوشت من توسط برخی از افراد بیگانه حل می شود، حتی اگر کشیش؟ علاوه بر این، در آن زمان من از T C خورنده بودم. بنابراین همه چیز به تدریج اتفاق افتاد. البته، تصمیم به ایجاد یک خانواده در زندگی ما بسیار مهم بود. و این خوب است که ما یک مربی معنوی داریم، کمک او مورد نیاز است. البته اگر شک و تردید در مورد برخی از سوالات وجود دارد، البته، بهتر است از او در مورد آن بپرسید. او مشکل را حل نخواهد کرد، اما می تواند نوعی مشاوره ارزشمند را ارائه دهد. "

به طور سنتی، زوج ها در دوره نامزدی خریداری شده، در رویدادهای فرهنگی شرکت می کنند، به سفر عاشقانه بروید. و چه کاری انجام دادید - صحبت در مورد روح؟

کاترین: "البته. ایلیا و من به کتابخانه رفتم، کتاب ها را بخوانم. (می خندد.) کاملا مشابه هر کس دیگری بود. زمان زیادی را با هم انجام داده، رفت و آمد کوپن ها، درگیر مسائل روزمره و خانوادگی - اعم از سفر به IKEI و پایان دادن به رستوران ها، فیلم ها، بازدید از والدین، دوستان. اما در روح، البته، صحبت کرد - همه چیز، مانند زوج های دیگر. "

پدر و مادر چگونه الیا را درک کرد؟

کاترین: "خوب. اگر چه به نظر می رسد که آنها هنوز از او می ترسند. به ایلیا، بسیاری از مردم مراقب هستند، زیرا او صدای کم دارد و او یک نوع غم انگیز را تحت تاثیر قرار می دهد. و در واقع این همه نیست! و اگر او ساکت باشد، او فقط ساکت است، اما نه به این دلیل که چیزی ناراضی است. مامان همه چیز نگران بود: "او صحبت نمی کند، متهم نیست؟" و من مجبور شدم توضیح دهم که هیچ وجود ندارد. اگر ایلیا چیزی را دوست ندارد، او فقط آن را با صدای بلند بیان می کند. "

این یک فرد کاریزماتیک است و می تواند بر دیگران تاثیر بگذارد.

کاترین: "گاهی اوقات می تواند. این اتفاق افتاد که او با سه زن زندگی می کند - همسر، دختر و پرستار او، همه ما سعی می کنیم از او اطاعت کنیم. "

ایلیا گفت که خانواده شما مطابق با کانون های ارتدکس ساخته شده است و همسر به شوهرش ارسال می شود.

کاترین: "اینها نه تنها قوانین ارتدکسی نیستند، بنابراین در ابتدا طبیعت گذاشته می شود. یک مرد قوی است، او کسی است که ماموت را از خانه محافظت می کند، به جنگ می رود. و یک زن برای یک مرد. جای تعجب نیست که آنها می گویند: متاهل. این است که پشت پشت او پنهان شده است از برخی مشکلات، مشکلات. شوهر مانند یک سپر بنابراین، او تصمیم می گیرد. اما، البته، هنوز هم باید گفتگو میان همسر و شوهرش باشد. همه کشیدن به تنهایی - هیچ کس این را تحمل نخواهد کرد. این اتفاق می افتد، یک مرد نمی تواند به دلایل خاصی کاری انجام دهد: او بیمار است یا او آنجا نیست. سپس، به طور طبیعی، یک زن در موضوع. "

شما یک مرد با شخصیت قوی هستید. ما از Nizhny Novgorod برای تسخیر مسکو وارد شدیم، حرفه ای را ساختیم. احتمالا شما در نقش های دوم خیلی آسان نیستید؟

کاترین: "آنچه که ما در مورد آن صحبت کردیم، به این معنی نیست، هیچ کس از نظر من در خانواده نمی پرسد. گاهی اوقات آن را حتی قاطعانه، به خصوص در مسائل مربوط به تربیت دختر است. اینجا ایلیا همیشه به من گوش می دهد کودک بیشتر از شوهرش نگرانی من است. البته، نظرات ما همیشه همزمان نیست، گاهی اوقات سخت است که از شوهر خود اطاعت کنید، اما من سعی می کنم. و من نگران هستم که نمی توانم این کار را انجام دهم. "

آیا شما همیشه طبیعت های کلاسی را جذب کرده اید؟

کاترین: "من نمی دانم، آن را تجزیه و تحلیل نکردم. اما، البته، من می خواهم مردی باشد که یک مرد باشد، و نه یک موجود ناتمام. و او می تواند مسئولیت داشته باشد. "

ایلیا پس از جوانان به سرعت در حال گذراندن به ارزش های مسیحی آمد ...

کاترین: "بله، خیلی دیده شده است. برای من یک راز نیست. "

کاترین ویلکووا:

"اینها کلیشه هایی هستند که سرپرست خانواده ارتدوکس خانوارهای خود را با Rygoy در دست خود می سازد. اکثر شوهران ارتدوکس آرام، آرام و آرام هستند. " عکس: ایوانوف سرگئی / Photoxpress.ru.

و شما یک خانواده خوب داشتید، جوانان بدون هیچ گونه اضطراب. چه چیزی را به کلیسا هدایت کرد؟

کاترین: "برای یک نمای خارجی خارجی، چیزهایی که ما می توانیم و نمی دانیم اغلب پنهان هستند. ما به یک فرد دیگر صعود نمی کنیم و درک می کنیم که او احساس می کند. این بدان معنا نیست که من برخی از اسرار وحشتناک را پنهان می کنم. من دوران کودکی عالی داشتم، والدین مراقب بودم. و خدا را شکر، به طور کلی، زندگی موفق بود. البته، شرایطی وجود داشت که من می توانستم خیلی سخت و سقوط کنم، اما فرشته نگهبان من را به موقع برد. من همیشه در رابطه با جهان سوال زیادی داشتم. چگونه زیستن؟ معنای وجود چیست؟ چگونه برای حفظ عشق، خانواده؟ در زمان جلسه با ایلیا، من اعتقاد مداوم را تشکیل داده ام که موسسه ازدواج خود را خسته کرده است. من این تقلب، خیانت را دیدم و به نظر می رسید که این را نمی توان اجتناب کرد. من نمی خواستم یک خانواده را با چنین احساساتی بسازم، همه مخالفم به این موضوع. و اکنون من واقعا به دانستن دانش کمک می کنم که معبد، نوعی دفاع، تغذیه معنوی وجود داشته باشد. برای من بسیار دشوار است که در مورد آن صحبت کنم - شوهر بسیار ساده تر است و به وضوح توضیح می دهد ... پس از رفتن به کلیسا به اعتراف و رقابت، به نظر می رسد قوی تر، به عنوان اگر ویتامین معرفی شده است بدن و من درک می کنم که درست است و چه چیزی نیست، همه چیز همه چیز را در جای خود می گیرد. "

قبل از ایلیا، شما چندین رمان جدی داشتید، اما قبل از ازدواج آن را نداشتید. چه چیزی شما را متوقف کرد - به این افراد اتفاق نیافتید؟

کاترین: "سپس من فکر نمی کنم که به نظر می رسید که شرایط پیچیده نشده است. اما، احتمالا، من در روح متوجه شدم: بله، نه این افراد. و او می دانست که جایی که او در بللا نور ایلیا پتروویچ سرگردان و دیر یا زود می توانستم آن را در شبکه هایم قرار دهم. "

شما مجبور شدید او را فتح کنید؟

کاترین: "نه، همه چیز شگفت آور به طرز شگفت انگیزی، منطقی، بدون درام و اضطراب بود. رابطه ما مانند مکعب روبیک است که بدون تلاش از طرف شما انجام می شود. و شما حتی به نظر می رسد از وضعیت حذف شده و فکر می کنم: چگونه ممکن است؟ "

در یک مصاحبه، شما گفتید که ایلیا در مورد این واقعیت که او تبدیل به یک پدر شد، بسیار تحت تاثیر قرار نگرفت ...

کاترین: "فقط ایلیا فرد دیگری توسط انبار عاطفی است. اگر من به شدت احساسات خود را در لحظات شادی بیان کنم، پریدن به سقف، پس از آن بیشتر محسوب می شود. بنابراین، هنگامی که من با یک آزمایش بارداری با دو نوار با دو نوار قوی تر شدم، او به آرامی گفت: "خوب، خوب، فوق العاده". در اولین لحظه من حتی کمی توهین آمیز بودم. او متوجه شد که من ناراحت شدم، من را متهم کردم و گفتم: "خب، حالا چه باید از بالکن از شادی پرش کنم؟ من می توانم، اما پس از آن شما بدون پدر باقی خواهد ماند. "

آیا شما با احساسات غرق شده اید؟

کاترین: "مانند بسیاری از زنان شکسته در بیست و هفت سال، من نگرانی های خاصی داشتم که چیزی کار نمی کرد. اما با وجود ترس آنها، می خواستم بچه ها داشته باشم. و خدا ما را هدیه ای ساخت - ما اکنون پولس هستیم. "

به افتخار آنها آنها نامیده می شدند؟

کاترین: "به افتخار سنت پل. دختر باید در آستانه نام او متولد شود. کمی زودتر متولد شد، اما از آنجایی که ما قبلا نام را انتخاب کرده ایم، با او بیمار شد، تصمیم گرفتند ترک کنند. "

چه چیزی در حال حاضر قادر به دختر شما است، چه چیزی باعث خوشحالی شما می شود؟

کاترین: "گاهی اوقات با خواب قوی من خوشحالم. او در حال حاضر راه رفتن، صحبت کردن است. و هر ماه تمام حیله گری و حیله گر می شود. این را می توان با چگونگی ارتباط با ما دید. در هر یک از اقدامات او، قاطعیت، سرمایه گذاری و تمایل به اجازه دادن به جهان به نظر می رسد. "

فکر میکنی چه کسی دختر است؟

کاترین: "من حتی نمی دانم. ما چنین خانواده ای نداشتیم (می خندد.) احتمالا، برخی از ویژگی های هر دو ما را به دست آورد و درجه سوم را افزایش داد. "

آیا با توجه به کانون های ارتدکس افزایش شدید؟

کاترین: "ما معتقدیم که ایمان پشتیبانی و یک راهنمای بسیار قدرتمند در زندگی است. ما می خواهیم پولس به معبد بروم. در حالی که او نمی داند که خودش، ما آن را می گیریم. "

شما گفتید که پرستار بچه شما را به مراقبت از فرزند شما کمک می کند. چطور اینو پیدا کردی؟

کاترین: "او دوست دخترش را توصیه کرد. ما ملاقات کردیم، و متوجه شدم که این زن برای ما مناسب است. در حال حاضر او در واقع یک عضو خانواده است. من فکر می کنم من به او اعتماد دارم بیش از خودم. واقعیت بسیار با این واقعیت است که شما خود را در مورد یک کودک کوچک فریب می دهید. اولین بار من به هر جیغ زده شدم و دخترم را عطسه کردم. چرا او بیدار شد؟ چرا گریه می کند؟ اگر چیزی اشتباه باشد، ناگهان بیمار شد؟ فقط به این دلیل که این اولین تجربه است و هیچ چیز دیگری برای مقایسه نیست. "

چه پدر ایلیا بود؟

کاترین: "زیبا! او می تواند هر روز با رنگ پریده باقی بماند. این تغذیه، پیاده روی، انباشته خواب او، خواندن کتاب ها، نمایشنامه ها. علاوه بر این، آن را بسیار آرام تر از من و یا با پرستار بچه رفتار می کند. "

همچنین، احتمالا قدرت شخصیت او را احساس می کند.

کاترین: "بله، می ترسد که او در حال گرفتن واگن باشد و یک ریش بلند از کارابسالا باراباس را پمپ کند." (خنده حضار)

کاترین ویلکووا:

Becue Coquette در نقاشی "سبک" (در عکس - چپ) تبدیل به بسیار قانع کننده است. قاب از فیلم.

با توجه به حرفه شما، شوهر شرایط را مطرح می کند: کدام پروژه ها شرکت می کنند و در چه چیزی؟

کاترین: "Volve، قوی، که می داند که چگونه تصمیم گیری می کند یک مرد در همه مخالفان و سامودور نیست. ایلیا، مانند هر شخص عاقل و یک شوهر شگفت انگیز، من را در انتخاب من محدود نمی کند. اما گاهی اوقات، زمانی که چیزی را شک دارم و از مشاوره خود بپرسم، او تحلیل می کند که آیا برای من مفید خواهد بود. به طور طبیعی، اگر من با درجه حرارت و گلو بیمار هستم، من می خواهم به اسکی بروید، او می گوید: "نه، شما بهتر این کار را نکنید." چطوری؟ او مسئول من برای دخترش است. بنابراین من به شما اطمینان می دهم: اینها کلیشه هایی هستند که سرپرست خانواده ارتدوکس خانواده ها را با فرش ها ایجاد می کند. اکثر شوهران ارتدکس مردم ناز هستند، بسیار بی سر و صدا صحبت می کنند، تاکید و ملایم، بدون چوب در دست خود را. حداقل من چیزی را در میان دوستانم متوجه نشدم. "

شما احتمالا در مورد سناریوهای پیشنهادی چالش دارید؟

کاترین: "خانواده و پیاده روی در معبد ارتدوکس در انتخاب من از نقش ها تاثیر نمی گذارد. من حرفهام را به عنوان فرصتی برای کسب درآمد درک می کنم. اما در عین حال، برای من همیشه چارچوبی وجود داشت که من نمی خواستم بیرون بروم. و بقیه، من از آنچه ارائه می دهم را انتخاب می کنم. من بدون یک پنی از پول نمی نشینم و یک کودک و گندم سیاه را برمیدارم، اگر نوعی از "پروژه غیر قابل قبول" وجود داشته باشد، به عنوان مثال، سری. این کار شما است، و شما باید آن را به خوبی انجام دهید: مهم نیست که آیا شما در Blockbuster یا در اپرا صابون حذف می شوید. این نان شماست. "

از چه ملاحظات شما در صحنه های تخت خواب در فیلم "Tisks" قرار گرفتید؟

کاترین: "از آنجا که من هرگز نمی دانستم چگونه این کار را انجام دهم - در مقابل دوربین لباس پوشیدم. من ناراحت کننده هستم، ناراحت کننده است، احساس این است که من فقط به من تجاوز می کنم. بله، من فکر نمی کنم که چنین مهارت بخشی از حرفه ای عمل باشد. همچنین افراد متخصص آموزش دیده اند - Startters، Dancers که چنین چیزهایی آسان هستند. "

هنگامی که شما ادعا کردید که شما با یک بازیگر ازدواج نخواهید کرد. با این وجود، این اتفاق افتاد. آیا رقابت بین شما وجود دارد؟

کاترین: "متوجه نشدم. ایلیا مرد، و من یک زن هستم او سبزه است، من یک بلوند هستم ما هرگز نقش هایی را بازی نمی کنیم. احمقانه است که با شوهرش رقابت کند. اگر او چیزی بهتر از من انجام دهد، اگر در حال حاضر کار بیشتری داشته باشد - من فقط شادی می کنم، زیرا می توانم آرام باشم. و اجازه بدهید شوهرم پول را به خانه بدهد. "

و اگر، برعکس، شما بیشتر در تقاضا هستید؟ چند زوج هالیوود به دلیل حسادت حرفه ای از بین رفته اند!

کاترین: "خب، من نمی دانم ... همه چیز بستگی به فردی دارد که نزدیک است. من قبلا گفته ام که من به عنوان یک صنایع دستی کار می کنم. البته، اقدام به من شادی می دهد، بر نوترولا من تاثیر می گذارد، اما این تنها راهی برای ایجاد زندگی، تغذیه خود، عزیزان شما است. در این راستا، ما یک هدف مشترک با شوهرم داریم، چه چیزی را با یکدیگر حسادت می کنیم؟ "

ظاهرا شما در همه بازدید نمی کنید ...

کاترین: "نه، اگر چنین بود، احتمالا، ما اکنون با شما صحبت نمی کنیم. غرور به موفقیت کمک می کند. اکسپرس من این است که همه چیز را به خوبی انجام دهیم، با کار خود راضی باشید. اما پرش بالاتر از همه و نشان می دهد که من خیلی سرد و من یک مجسمه - "اسکار" یا "نیکا"، برای من بسیار مهم نیست. البته، هنرمندان مانند کودکان، گاهی اوقات به "شیرینی زنجفیلی" نیاز دارند - ارتقاء و ستایش. به خصوص در ابتدا، زمانی که آنها فقط شروع به کار حرفه ای. اما من قبلا بخشی از ستایش را دریافت کرده ام، که حتی اگر نه در جوایز، بیان شده بود، بلکه در ارزیابی نقش های من و در جملات بیشتر، بیان شده بود. بنابراین غرور من فقط به کیفیت کار من اعمال می شود. "

چه چیزی از فیلم های شما به ویژه افتخار می کنید؟

کاترین: "اگر شما چیزی را صدا بزنید، اول، من، اول، من نادرست، و دوم، من می توانم هر کسی را مجازات کنم. تمام پروژه هایی که در آن اتفاق افتادم، در یک برنامه حرفه ای هستم، برخی از مراحل، که من افزایش یافتم. من سعی می کنم از کار لذت ببرم این همیشه یک دیدار با افراد هوشمند و با استعداد است که می توانند چیزی را آموزش دهند. گاهی اوقات، اگر شما خوش شانس هستید، چنین افرادی می توانند تا حدودی بر روی یک تصویر باشند. همیشه لحظات جالب وجود دارد - حرفه ای و انسان. اما، احتمالا، گرمترین نگرش برای من به فیلم "زن" Grisha Constantinople - به سادگی به این دلیل که چنین تصویری که من داشته ام و او کمی دیوانه است. " (نقش روزنامه نگار تلویزیون لاریسا، که تلاش می کند تا آثار یک فرد برفی را پیدا کند، به طور خاص برای کاترین ویلکووا نوشته شده است. - تقریبا)

و "سبک"؟

کاترین: "همه فیلم ها والری پتروویچ تودوروفسکی، که در آن من خوش شانس بودم که شلیک کنم (" سبک "،" معاون ")، پنج تا شش مرحله در یک بار، و شاید چند راه پله در حرفه من. اما اگر من یک عکس از "سبک" را به یک صد سال به یاد داشته باشم، بعید است که من به سختی چیزی ارزشمند انجام خواهم داد. بنابراین، من آن را خیلی زود ندیدم. "

چگونه فکر می کنید Amplua عمل خاصی دارید؟

کاترین: "البته، من امید خودم هستم امیدوارم که من همه چیز متنوع بودم و می توانم هر چیزی را بازی کنم. اما من فکر می کنم که در سینمای ما هنوز نمونه برداری شده است. این همیشه از مدیران و تولید کنندگان امکان پذیر نیست از مسیرهای پیاده روی. گاهی اوقات آنها می ترسند ریسک کنند، زیرا پول زیادی برای تولید فیلم ها صرف می شود. شاید آنها درست باشند. "

آیا هنوز در حال ترک زایمان هستید یا قبلا شروع به عمل کرده اید؟

کاترین: "هنوز چنین احتمالی وجود ندارد - فقط در خانه نشسته و از برقراری ارتباط با کودکان بنشینید. بنابراین من قبلا کار را آغاز کرده ام. به هر حال، فیلم های تلویزیونی "جنگجویان"، که نه چندان دور به صفحه نمایش داده شد، یکی از اولین کارهای من پس از تولد دختر است. در مجموعه، من به اندازه کافی خوش شانس بودم تا بسیاری از قدمت های ارزشمند را بدست آوریم. "

شما گفتید "Kayfan از برقراری ارتباط با کودکان." یک فرزند محدود؟

کاترین: "من بسیار خوشحالم و الهام بخش مثال ایوان اوکلوبیستین و همسرش اوکسانا هستم. اگر آنها موفق به ایجاد چنین خانواده بزرگ، شاد، قوی و دوستانه شدند، به این معنی است که می تواند کار کند. آنها کاملا زندگی می کنند، سفر می کنند، آنها بچه های فوق العاده ای دارند. و اوکسانا به همه تاسف، خسته نگاه نمی کند. او با همه خوشحال است اگر پدر منانا مجبور به کار نبود تا این کار را بخورید، به طور کلی همه چیز با شکوه خواهد بود. "

اوکسانا حرفه ای را به نفع خانواده رد کرد. آیا برای این آماده هستید؟

کاترین: "من فکر نمی کنم که در بخش او قربانی بود. برعکس، مراقبت از خانواده و کودکان برای خوشبختی بزرگ اوکسانا. من این را درک کردم، با او ارتباط برقرار کردم. من فکر می کنم اگر فرزند یا دختر او متولد شود، او را ناراحت نخواهد کرد. احتمالا اگر پنج یا شش فرزند داشته باشم، می توانم به سختی می توانم تربیت خود را با کار ترکیب کنم. اما در حالی که این استدلال صرفا گمانه زنی است. حالا من موفق به بازیگر بازیگر هستم، و مامان. "

ادامه مطلب