الکساندر Shirvindt: "من نمی خواهم بیوگرافی من را حمل کنم"

Anonim

- الکساندر Anatolyevich، شما اخیرا بر روی مسئله پر جنب و جوش مجله "تئاتر" در Kinelub "Eldar" انجام دادید. قبل از دعوت به صحنه، شما مدت ها مخاطبان را نشان می دهید، عنوان، پاداش، شایستگی را ذکر کرده اید. و چگونه در مورد این احساس می کنید که این عناوین برای شما اهمیت دارد؟

"من به یاد داشته باشید که یک بار دیگر به یاد داشته باشید، در برخی از کاخ فرهنگ، یک کنسرت وجود داشت، و ما در پشت Arkadium Isaakovichi Raikin ایستاده بود، منتظر ما بود که ما اعلام کردیم. بنابراین، ارائه دهنده شروع به لیست تمام شایستگی ها و رگالی از Raikina کرد، و آن را بسیار خسته کننده و طولانی بود، زمانی که Arkady Isaakovich بیرون آمد، او گفت: "من در مورد من گفتم، به طوری که آن من نیست، و تابوت من . " بنابراین، هنگامی که شما شروع به نمایندگی می کنید، همیشه دشوار است، همیشه احساسات مخلوط را تجربه کنید. نکته اصلی این است که در پایان نام خانوادگی را اشتباه نگیرید.

- چه طور ممکنه؟ شما بهترین بازیگر در روسیه هستید، Tandem مشهور خود را با Mikhail Derzhaviny هنر بالاترین خلبان است. برای رسیدن به چنین موفقیت های همه اتحادیه، که تا به حال در مینیاتوری شوخ طبعی شما بود، تا به امروز هیچ کس موفق نشد، که تنها ارزش صحنه را با اطراف اطراف آن در یکی از قدیمی "Kinopanoram" دارد. و شما خودتان، زمانی که این فریم های قدیمی را می بینید، چه چیزی را تجربه می کنید؟

- من با موحش و غم و اندوه نگاه می کنم، زیرا نیمی از افرادی که در جوک های ما خندید، مدت ها پیش زنده نیستند. البته، سارکاسم وحشی، عقل، و این از جوک های ما می آید، اما در طول سال ها، با مهارت می آید. همانطور که برای "اشتباه ترین نام خانوادگی"، پس از آن سالها، من احتمالا به یاد می آورم، اما زمانی که من و پودشوینی در بیمارستان تحت اشگابات عمل می کردند، یک مورد وجود داشت، و میشا همیشه به من لطف کرد . پس از همه، نام خانوادگی او دشوار است به اشتباه، و به محض اولین آن که در ابتدا نامیده می شود. بنابراین، قبل از عملکرد، ما به صحنه می رویم و یک پوستر را در چادر بیمارستان می بینیم: "داروین صحبت می کند و Shirval!" در حال حاضر آن را نیز با moutigation به یاد می آورد.

الکساندر Shirvindt و Mikhail Derzhavin. عکس: الکساندر Cornestikhenko.

الکساندر Shirvindt و Mikhail Derzhavin. عکس: الکساندر Cornestikhenko.

- الکساندر Anatolyevich، من با لذت زیادی به کتاب جدید شما "متولد مشغول از بیوگرافی". من به ویژه به من نامه ها را به همسر خود لمس کردم، این چیزی از زمینه هنر بالا است، و من شکی ندارم که این کتاب با منافع خوانده خواهد شد. اما چه اتفاقی برای نوشتن این کتاب افتاد؟

- ارسال شده، زیرا آن را ترسناک شد، زیرا زمانی که شروع به حفاری در بیوگرافی من می شود، همه چیز به نظر می رسد و عبور می کند، همانطور که ما معمولا انجام می دهیم.

همسر به نحوی مکاتبات ما را با آنتلسول نشان داد، نشان داد، گفت که این تاسف بود تا پرتاب شود. نامه ها را باز کردم، خواندن و گفتم که برای هر کسی لازم نبود. اما او به من داستان های خنده دار گفت، همراه با هر حرف، به هر حال، او یک حافظه منحصر به فرد داشت، او، بر خلاف من، همه چیز را در کوچکترین جزئیات به یاد می آورد. و به لطف خاطرات او، نامه ای در یک فرم ادبی نامه نامه.

- چرا نامه ها به پایان می رسد؟ آیا شما نوشتن را به یکدیگر متوقف کرده اید؟

- SMS-KI شروع شد، و این یک فرم دیگر است.

- الکساندر Anatolyevich از سال 2002، مدیر هنری تئاتر Moscow Satira است. پس از آن چه مشکلی در تئاتر بود؟

- مشکلات تئاتر در همه زمان ها بود و بزرگ خواهد شد. امروزه گاهی اوقات شما فقط باید هنرمندان را به تئاتر تئاتر برگردانید، تعداد کمی از مردم می خواهند در تئاتر برای حقوق و دستمزد خسته کننده کار کنند. نمی خواهد به عنوان یک پول کوچک کار کند. او پول بزرگ، همه چیز را بلافاصله می خواهد.

من تعداد زیادی از دانش آموزان را دارم، اما مهم نیست که چقدر به وجدان خود تجدید نظر کرده ام: "همانطور که شرمنده نیستید ... شما دانشجوی من هستید، دانش آموز ... تئاتر مقدس است ...". هیچ چیز کمک نمی کند! از آنجا که برای یک تغییر از واشرهای تبلیغاتی، هر بازیگر سه زن حقوق ماهانه را دریافت می کند. و من باید این کار را بکنم، زیرا زن بازیگر زن در همه شما می خواهید. اما من نمی توانم یک مشت بر روی میز ضربه بزنم و تلویزیون را نشان دهم.

الکساندر Shirvindt با همسرش در ارائه کتاب. عکس: photoxpress.ru.

الکساندر Shirvindt با همسرش در ارائه کتاب. عکس: photoxpress.ru.

- الکساندر Anatolyevich، اما شما خود را رد کرد و عملا به فیلم نمی رسند. چه باید نقش مهمی داشته باشد؟

- نقش باید خوب باشد شما می دانید، چنین داستان ای وجود دارد، از آنجا که من یک مقام رسمی و رئیس تئاتر هستم، تمام فعالیت های خلاقانه من برای بازگرداندن هنرمندان در تئاتر از فیلم به اصطلاح، می آید. این سریال ها غیر قابل تحمل هستند و هنرمندان خودشان مانند صابون هستند ... و آنها به سادگی از دستان خارج می شوند.

و اگر من خودم شروع به "شورت" تلویزیون نشان می دهد، چه خواهد شد؟ ما باید یک قلعه انبار را بر روی تئاتر آویزان کنیم.

- این نمی تواند باشد که شما یک سناریوی جدی را ارسال نخواهید کرد، و آیا شما اغراق نمی کنید؟

- ارسال. من شروع به خواندن - دوباره سری، تلویزیون نشان می دهد. وحشت جامد و یک نقش مناسب و معقول. در اینجا اواخر Lyuskin Gurchenko یک فیلم ساخته شده بود، و من نمی توانستم او را مانند یک دوست انکار کنم. حذف شده، به نظر می رسد یک چیز زیبا است. اما چگونه تصور کنید که Shirvindt شروع به کار با اسلحه؟ من قبلا بزرگتر هستم، نه توله!

"شما همیشه به زیبایی مردانه اشاره کرده اید و از عشق بزرگ در مخاطب لذت می برید." چه تکنیک های مورد استفاده برای زنان جذاب؟

- به آن توجه نکنید. وانمود کنید که متوجه نمی شوید من به شما یک داستان می دهم یک بار در تابستان کل شرکت عمل ما به ماهیگیری به آستاراخان رفتیم. چادر ها را به شخص ساده و معصوم شکست و ماهیگیری شد، از طبیعت لذت برد.

در شب، یک طوفان بزرگ به طور ناگهانی به یک چادر عجله کرد و من را در قفسه سینه پرید. در ابتدا من به شدت ترسیدم، اما پس از آن معلوم شد که پشه ها را شکار کرده و هیچ خطری را تصور نمیکند. من او را به آرامی با قفسه سینه خود دوست داشتم و چند دقیقه در کنار هم کاشته بودم، او دوباره روی سینه من پریدم.

به هر حال، چادر پر از دوستان من بود، اما او تنها به من پرید، زیرا من زیباترین بودم. به طور خلاصه، در عشق افتادم تمام هفته ما با شرکت بودیم، بنابراین من "فن سبز" را صدا زدم. من او را برداشتم، نادیده گرفتم، اما او به طور مداوم به من بازگشت و خواستار توجه شد. بنابراین ما با تمام روزها باقی ماندیم.

با تشکر از این داستان، متوجه شدم که یک مؤثر و موثر ترین راه برای جذابیت زن وجود دارد - فقط او را متوجه نشوید! باور کنید، همیشه باعث دردسر می شود.

- و زنان مدرن از زنان جوانان متفاوت هستند، هر گونه تفاوت اساسی دارند؟

آنها متفاوت نیستند، فقط لباس پوشیدند. در زمان جوانان من، زنان کشتار لباس پوشیدنی بودند. و بنابراین، در همه زمان ها، زنان در اندازه سال بودند ... (می خندد.)

- آخرین سوال. چه زن باید دوست داشته باشد؟

- من دوست دارم زنان که من را نمی گیرند ...

ادامه مطلب