چگونه بدن ما به افکار و احساسات واکنش نشان می دهد

Anonim

به یاد داشته باشید که معروف "همه چیز در این زندگی مرتبط است"؟ بنابراین، این نه تنها به آنچه که در اطراف ما اتفاق می افتد، بلکه همچنین به حالت درونی ما نیز اعمال می شود. رابطه بین بیماری و افکار فیزیکی انسان از زمان های قدیم به پزشکی شناخته شده بود. علم مدرن آن را روانشناسی می نامد.

Johann Heinrota روانپزشک آلمان را در پزشکی سنتی مدیونانی می کند. یک دانشمند در دوردست 1818 توجه خود را به این واقعیت جلب می کند که هر احساسی منفی که "گیر کرده" در حافظه یک فرد نه تنها روح او را نابود می کند، بلکه بدن فیزیکی نیز را از بین می برد.

دانشمندان به مدت طولانی متوجه شده اند که بیماری ها با "پس زمینه روانشناختی"، مانند دیابت، آسم برونش و حتی نئوپلاسم های بدخیم، اغلب در زنان بیشتر از مردان بوجود می آیند. و در این رابطه هیچ چیز تعجب آور نیست. زنان در طبیعت خود بیشتر مستعد تجربیات، افکار طولانی و حلقه های خود هستند.

چگونه احساسات یک بیماری جدی را تحریک می کند؟ در واقع، همه چیز بسیار ساده است. موافقم که در طول روز ما یک مقدار عظیمی از احساسات را تجربه می کنیم. این برای وجود هماهنگ در فضا ضروری است. اما تعداد کمی از مردم فکر می کنند که هر احساسی یک واکنش بیوشیمیایی خاص را در بدن آغاز می کند.

ترس . هنگامی که احساس ترس را تجربه می کنیم، هورمون آدرنالین تولید می شود. پیدا کردن به خون، آن را به محدود کردن لومن عروق کمک می کند.

خشم . این احساس همراه با انتشار هورمون نوراپی نفرین همراه است که به نوبه خود باعث استرس عضلات اسکلتی می شود. برای دو نفر از این احساسات، بدن ما با تغییر میزان ضربان قلب، فراوانی ریتم تنفسی، تغییر رنگ پوست و ولتاژ کل بدن پاسخ می دهد. اگر فرد به طور مداوم این احساسات را تجربه کند، به احتمال زیاد، در آینده، او با بیماری های دستگاه گوارش یا نقض در کار سیستم گردش خون مواجه خواهد شد.

در غیر این صورت، بدن ما به احساسات مثبت واکنش نشان می دهد. با تجربه صادقانه شادی ما همیشه می خواهیم لبخند بزنیم و رقص کنیم! واقعیت این است که در این زمان هورمون های شادی - اندورفین، سروتونین و دوپامین تولید می شوند. که، به نوبه خود، تاثیر مثبتی بر کل بدن دارد. احساسات مثبت واقعی را آزمایش کرد، شما در کل بدن احساس راحتی خواهید کرد. اما مهمتر از همه، به اصطلاح "هورمون های شادی" به اصطلاح بدن ما به عنوان ضد درد عمل می کند. آنها درد و تنش را حذف می کنند! بنابراین، به جای بلعیدن قرص آسپرین بعدی، به سادگی اجازه دهید خود را تجربه احساسات مثبت!

به منظور درک اینکه چگونه یک بیماری یا یک بیماری دیگر بوجود می آید، یک زنجیره روانشناختی را تصور کنید: وضعیت - احساسات - واکنش بیوشیمیایی - اقدام . این یک چرخه کامل کامل است. اما، به موجب دلایل مختلف، ما نمی توانیم احساسات خود را نشان دهیم. زنجیره ای در سطح واکنش بیوشیمیایی و عمل قطع می شود. احساسات، بدون دریافت خروجی، "گیر کرده" در بدن. اما هورمون ها قبلا توسعه یافته اند، و آنها شروع به "نابود کردن" بدن خود می کنند.

تصور کنید این وضعیت: شما به سر دعا کردید. او شما را برای سهل انگاری گزارش می دهد. شما به طور قطعی با او مخالف هستید، اما درست نیست. تمام این مدت بدن خشم و بدبختی طولانی را تجربه کرد. احساسات یک راه را دریافت نکردند، و هورمون های تولید شده باعث سفتی عضلانی شد، که بعدها به سندرم درد، نقض وضعیت، استئوچندروز منجر شد. به همین دلیل اتمام چرخه توصیف شده مهم است. شورا : اجازه دهید فرصتی برای ترک احساسات خارج شود. به هر حال. هرگز خشم و خشم خود را در خود نگه دارید.

یکی دیگر از زنجیره روانشناختی شایع تر امکان پذیر است: اندیشه - احساسات - واکنش بیوشیمیایی - اقدام . ما اغلب به دوستان خود مشاوره می دهیم: خودتان را باد نکنید! اگر چه آنها به طور منظم در این "تقلب" مشغول به کار هستند. بنابراین، در این طرح، نقطه اصلی فکر می شود، و این محصول آگاهی ما است.

تصور کنید این وضعیت: زن در خانه است، در امور معمول خود مشغول به کار است، او آرام و آرام است. به طور ناگهانی او به ساعت نگاه می کند و درک می کند که همسر به تأخیر افتاده است. او تلفن را می گیرد و شماره خود را می گیرد. او جواب نمی دهد در این لحظه، زن شروع به فرض می کند که این اتفاق می افتد. به عنوان یک قاعده، افکار منفی شروع به غلبه بر، که یک دسته کامل از احساسات را راه اندازی می کند: اضطراب، خشم، توهین، حسادت یا غم و اندوه. و همانطور که قبلا می دانیم، بدن شروع به واکنش می کند: عضلات تنگ شده اند، قلب ضربه می زند، ریتم طبیعی تنفس مختل می شود. به طور ناگهانی او به یاد می آورد که همسر هشدار داد که امروز در کار باقی خواهد ماند. یکی دیگر از اندیشه ها جایگزین یک فکر شد و منجر به توسعه هورمون های شادی شد. این مثال به وضوح نشان می دهد که ایده ما مکانیسم شروع کل واکنش است. البته، به منظور مدیریت افکار، مهارت های اضافی مورد نیاز، زمان و ملاقات با یک متخصص است. اما فقط بنابراین شما می توانید از ظهور بیماری های معنوی و بدن و مقابله با مشکلات موجود جلوگیری کنید. مراقب خودت باش! سالم باش

ادامه مطلب