- ولد، بگو که این نام سرنوشت یک فرد را تعیین می کند. شما می خواهید به ولد به شما پاسخ داده شود، و نه ولادیسلاو. آیا شما فکر می کنید برخی از سرنوشت ویژه؟
- من در سیبری متولد شدم، در شهر کوچکی از نزاروو، و ما بسیار کم بود. بنابراین، من تمام وقت با شکوه، و سپس با وادیم اشتباه گرفتم. سپس پس از مدتی، من شروع کردم به خودم فقط وعده را صدا زدم، به طوری که ممکن بود اشتباه نبود. و پس از آن، هنگامی که او قبلا به مسکو نقل مکان کرد، متوجه شدم که این به طور کلی در اینجا بسیار رایج بود و تبدیل به رعایت واقعی VLAD شد.
"شما در جایی گفتید که" Vlad Demin - به نظر می رسد مانند دو گلوله ای که به هدف ضربه می زنند. " هدف شما قبل از قرار دادن شما چیست؟
- مأموریت من در زندگی، انگیزه دادن به مردم است. الهام بخش کسی با مثال شما، با نقش های شما. این که آیا عمل، یا ورزش، و یا مصاحبه من، خواندن، یک فرد تصمیم به چیزی برای خود و انجام عمل.
- در حال حاضر یک پروژه "برج" وجود دارد، که در آن شما واقعا یک نمونه تقلید را نشان می دهید. چگونه پاسخ مردم را دارید؟ به نظر می رسد که این نمایش شما را محبوب تر از تیراندازی در هر فیلم ساخته شده است.
- احتمالا شما درست است، زیرا قهرمان من بیشتر در فیلم است، و نه من. و چه کسی ولااد دبی است، مردم واقعا از این teleproject آموختند. در حقیقت، سخت و فیزیکی بود و از لحاظ اخلاقی: تولید کنندگان و علاقه تماشاگران از سوی ما گرفته شد. اما مردم دینی واقعی را دیدند، که تنها بومی و دوستان من را دیدند. من مثل یک کف دست بودم و کسی حتی شوکه شدم. کسی متوجه شد که من به دنبال آن نیستم. اما من نیازی به اختراع هر چیزی ندارم. یا من را مثل این، یا انجام ندهید.
- شما می گویید سخت بود، و به نظر می رسد که همه چیز ساده است. و شما مجبور نیستید از خودتان غلبه کنید، زمانی که یک نوار به طور فزاینده ای بالا گرفتید.
"در مورد چگونگی این همه این داده ها، تنها همسر من می داند." از آنجا که او دیدم چقدر نشستم، فیلم ها را با جهش های حرفه ای تماشا کردم و همه چیز را بر روی خودم تجربه کردم. من یک ورزشکار هستم - من بدنم را می دانم، من در Kick-Boxing مشغول بودم، درک می کنم که می توانم، اما چه چیزی نیست. و مربیان به من توجه زیادی نکردند، یک پیوند ضعیف را سفت می کردند. و من مجبور شدم همه چیز را تغییر دهم. همسر من به من کمک کرد که عناصر را انتخاب کنیم و درک کنیم، آیا آنها به زیبایی در مقابل مخاطب نگاه خواهند کرد. او می داند چه صدمه ای من دریافت کردم، چطور به یک جلیقه پرتاب شدم. و تمام بقیه هنرمند، رفتن به مرحله، نباید چیزی را نشان دهد. و ورزشکار ترک پرش باید حداکثر نشان دهد که او در روند تمرین انباشته شده است، و نه زخم های او. اگر من پلاستر داشتم، چگونه همکارانم، در مورد صدماتی که من از کیک بوکسینگ دریافت کردم و زمانی که من شروع به آموزش بر روی "برج" کردم، انجام دادم، من با آنها مانند مومیایی عجله کردم.
داریوش ولاد و همسرش آنجلا با هم تحصیل می کنند، بدون توسل به کمک به پرستاران، هرچند آنها چنین فرصتی دارند. .
- جالب است که مشاهده کنید که هر بار که اعضای جدید هیئت منصفه فرم فیزیکی عالی خود را جشن می گیرند، جالب است. خوب به شنیدن مکالمه در آدرس شما؟
- بدن چیزی است که توسط خداوند و والدین به من داده می شود، و من به سادگی او را در شرایط مناسب حمایت می کنم، مراقبت از آنچه که من داده شد. و، البته، زمانی که آنها قدردانی می کنند، به لطف آنچه که من به لطف استبداد من به دست آورده ام، لذت بخش تر است. لحظات فنی، حس ارتفاع، احساس ورود به آب، آکروباتیک. شما می فهمید که وقتی یک زن می گوید چقدر تحصیل کرده است، به او بسیار دلپذیر تر از زمانی است که از پاهای او و الاغ قدردانی می کنند. چه باید در مورد بدنم صحبت کنم؟
- اما هنوز هم این نه تنها داده های طبیعی است، و نتیجه شایستگی شخصی شخصی شما، شما ورزش را از دوران کودکی انجام می دهید. چقدر تمرینات را صرف می کنید و چه نوع کلاس ها؟
- در دوره های مختلف زندگی، تکنیک خودم و ورزش من را داشتم. در دهه 90 من فرار کردم، من در دادگاه آموزش دیده بودم، در Kickboxing مشغول به کار شدم. سپس من توسط بدنسازی دور شدم، من به وزن 115 کیلوگرم رسیدم (منظور من از بدن من) بود، و من یک بار 200 کیلوگرم با وزن کاری انجام دادم. یعنی من در شکل فیزیکی بسیار خوبی بودم. در حال حاضر - و پریدن در آب نقش مهمی ایفا کرد - من درگیر متقاطع هستم. این یک سیستم آمریکایی است که این چیزی است که من پنج ایستگاه را می سازم. اول، 10 بار سفت و سپس در حال اجرا به فشار بر روی میله 20 بار، سپس 20-30 بار را ترک کنید، پس من یک GIRCUIT را پرتاب می کنم، پس دوباره به عقب بر می گردم، اما از طبقه بالا می روم. استراحت یک دقیقه - و دوباره پنج ایستگاه. و بنابراین پنج رویکرد. این به هر دو قلب و قدرت و یک تن معمول می دهد. بنابراین جنگجویان هنرهای رزمی ترکیبی مشغول به کار هستند.
- و در دوران کودکی شما به ورزش رفتید، زیرا من می خواستم از خودم دفاع کنم یا بازیگران مورد علاقه خود را که در فیلم ها دیدید - ون Damma، Stephen Sigalu ...
- در مدرسه، من ون دمما را نمی دانستم، نه استفن سیگالا، فیلم خیلی بعد به ما آمد. والدین من فقط به یک مدرسه ورزشی از کلاس دوم به من دادند. از مدرسه عادی، او با آنچه در جنگل بود، در یک باغ سبز متمایز شد و هر روز تحصیلات جسمانی داشتیم. بنابراین، تا حدودی والدین سرنوشت من را شناسایی کردند. در حال حاضر در درجه دوم، او از طبقه 64 بار فشرده شده است. من در میان مدارس مدرسه اول رتبه بندی کردم. و اکنون من، شاید یکی از کل کلاس های ما، که هنوز در ورزش مشغول به کار است و آن را با سبک زندگی خود ساخته، مهم نیست که من کار می کنم: یک بازیگر یا سیاستمدار.
- هنگامی که به فیلم رفتید، بلافاصله خود را به نقش قهرمانان شجاع آماده کرده اید؟
- بله، همه چیز از رویاهای عاشقانه بوی بد بوجود آمد. برای من، بروس لی، وانگ Damm، Lev Durov در فیلم "نترس، من با تو نیستم!" سپس، زمانی که من تخصص بازیگر را دیدم، و معلمان به من کمک کردند تا حرفه ای تر شوند و نقش من را گسترش دهند، من هر دو خنده دار و احمقانه ای را بازی کردم و در زمانی که آنها چنین نقش هایی را دادیم، احساس می کردند. در حال حاضر من می خواهم یک شخصیت اجتماعی بازی کنم، اما فیزیک من هنوز من را با مکان دیگری در سینما تعریف می کند.
ولد می گوید که به آرامی به اسباب بازی های مرد اشاره می کند، اما ماشین هنوز ترجیح می دهد خود را رانندگی کند. .
- اما مفهوم این مرد فرم فیزیکی را محدود نمی کند. به نظر شما، باید او داشته باشد؟
- برای من، به عنوان مثال، ولادیمیر Vladimirovich Pozner یک مرد واقعی است. حتی با وجود این واقعیت که من نگرش خود را به ارتدکسی و برخی از باورهای دیگر خود به اشتراک نمی گذارم. برای من مهم است که مرد متعلق به یک زن با رژیم غذایی باشد. به طور کلی، من هنوز نمی دانم که چگونه این مفهوم را دقیقا فرموله کنم. اگر چه در حال حاضر من عنوان شهروند افتخاری Nazarovo را تعیین کردم، زیرا آنها مرد واقعی را در نظر می گیرند. بنابراین من در آنجا پرواز خواهم کرد وقتی که من یک عنوان را اختصاص خواهم داد و از آنها بخواهید که در این مفهوم سرمایه گذاری کنند؟ (خنده حضار)
- در همان زمان آنها می گویند که همه مردان همه به عنوان کودکان هستند. آیا شما اسباب بازی های مرد دارید؟ شاید شما بازی های کامپیوتری را بازی کنید؟
- اسباب بازی های مردانه من با چیزی تعریف نشده است. ماشین، به عنوان مثال، یا کامپیوتر. آنها در داخل من هستند به عنوان مثال، وقتی که من با دخترم بازی می کنم، می توانم یک احمق باشم، زمانی که من با دخترم بازی می کنم، آن سال و هفتم. بنابراین من گریه می کنم که دخترم حسی می زند. (می خندد من حتی می توانم با همسرم، توقف، و - تحت درجه. این به من یک لذت خیره کننده ارائه می دهد! این همه از دوران کودکی است. اگر می بینم که جایی در سایت یک کیسه یا گلابی بوکس آویزان می شود، قطعا متوقف خواهم شد، من چند ضربات را از دست خواهم داد تا توجه زیادی را که با آبجو نشسته ام را جذب کنم و آنها را تحریک کنم با من. همسر می گوید که من به طور کلی مانند "کوچک" هستم. به هر حال، من هنرپیشه بازیگری آزادی درونی را به ارمغان آورد.
- و ماشین به خوبی رانده شده است؟
- آره. من در فاصله دهه 1990 تشکیل شده ام و جیپ ها را ترجیح می دهم، به فرم های کوچک استفاده نمی شود. برای مدت طولانی، من چیز دیگری را تصور نکردم، اما در حال حاضر، به تعجب من، هیوندای Equus Sedan را درک کردم تا درک کنم که آیا من برای ماشین دیگری رسیده بودم.
- شما در مورد دختر گفتید. به این ترتیب، شما پدر، که نه تنها پول را به دست می آورد، بلکه بخش فعال در تربیت دختر را می گیرد؟
- خب بله. علاوه بر این، صرف نظر از برنامه تیراندازی، هر روز من مسئولیت دلپذیر را به دختر حمام می کنم. ما یک تماس لمسی با آن داریم من Daria را از چهار روزه خلق می کنم، آب سرد آن را یک شبه ریختم. و من آن را با توجه به روش شناسی که تنها به من شناخته شده است. بنابراین این سنت باقی مانده است. البته، هنگامی که پدر پول می کند، عالی است، اما فرزند شما قبل از سن خاصی به فرزند شما علاقمند نیست. علاقه مند به انرژی خود را به طوری که شما مبادله می شود. مهم تر است.
بازی شخصیت های شجاعانه بازیگر بسیار به صورت. اگر چه او می خواهد خود را بر روی صفحه نمایش و در سایر تجدیدنظر. .
- Angela همسر شما چه کار می کند؟
"او از آکادمی کار فارغ التحصیل شد، و حرفه ای او مادر و همسر است." و من شوکه شدم چه نوع مادر او است. او نیازی به کار ندارد، زیرا دخترش برای او کار روزانه است. ما می توانیم یک پرستار بچه و کمک کننده را استخدام کنیم، اما همه چیز را انجام می دهیم، زیرا ما در همه جا با هم هستیم. تنها دستیار ما از ماجلا مامان است. پدر و مادر من، متاسفانه، دور از ما - در شهر نازاروو.
- یک دوره زمانی که شما خود را در سیاست سعی کردید وجود داشت. در حال حاضر شما این فرصت را برای مقایسه جایی که سخت تر است - در Duma دولت یا در مجموعه؟
- البته، سخت تر در Duma دولت. برای کار به طور موثر در آنجا، شما نیاز به داشتن ویژگی های حرفه ای خاص دارید. وقتی به دوما دولتی رسیدم، فکر کردم این یک منبع کمی متفاوت بود. آنچه شما باید به سرعت انجام برخی از ماموریت های اجتماعی، به مردم کمک کنید. و قانونگذار ثانویه است. اما معلوم شد، مخالف است. من فعال تر، شخص مورد، و نه یک کرم کتاب. و برای من دشوار بود که در یک مکان بنشینم. و در سایت من آسان است.
- گذر یک راه بزرگ برای عمل کردن حرفه ای، آیا شما فکر می کنید که شما قبلا خود را پیدا کرده اید یا آماده اید تا 180 درجه را روشن کنید و یک فعالیت جدید مرد را انتخاب کنید؟
- من الان متوجه شدم که چیز خیره کننده: من تقاضا در انسان هستم. و من نمی توانم هر گونه تخصص را پیدا کنم که من را جایگزین کند. بازیگر نه تنها یک تصویر بر روی صفحه نمایش است. این یک تاجر نیست که جیب خود را تغذیه کند، نه به آنچه که زیردستان ها ادامه می یابد توجه نمی کند. ما در مورد مورد علاقه شما مشغول به کار هستیم، و ما می توانیم معجزات را با مردم انجام دهیم، انگیزه آنها را به اقدامات. بنابراین، من نمی خواهم چیزی را فقط برای خودم انجام دهم. من دوست دارم برای مردم زندگی کنم