Stepan Lapin: "تنها یک چیز در ناخودآگاه چرخید: زنده ماندن و گرما."

Anonim

- چنین بازیگر وجود ندارد که نمی خواهد از خواب بیدار شود. به من بگویید، چه آماده ای برای نقش مورد علاقه خود دارید؟

"به نظر می رسد که همه چیز (خنده)." منظورم این است - ترمیم - یک مشکل نیست. نگاه فیزیکی خود را تغییر دهید - فقط برای. رفتن به کلاس های خاص، تمرینات، زیرا قهرمان باید مهارت لازم را داشته باشد - دو، من برای اولین بار بنویسید. به همان شیوه، کل buzz تغییر است، جستجو برای یک صورت، که هنوز شناخته شده نیست. من آن را دوست دارم - برای توسعه، یادگیری همه چیز جدید. احتمالا، به همین دلیل است که من آموزش در آماده سازی منظره آتش، شمشیربازی، رانندگی شدید در یخ و رانندگی موتور سیکلت، درس های آواز، ساکسیفون، پیانو، استپپا، انگلیسی. و این لیست را می توان به بی نهایت ادامه داد. همچنین، اگر Gordan Milechich من به من می نویسد که لازم است نمونه های فوری را بنویسید، تمام امور من را از بین ببریم و نمونه های بنویسیم، تا زمانی که من با تیم خود به او بپیوندم، که همه ما برای "هر" رای می دهیم. فقط به نقش رویاها باید آماده شود، زیرا شما هرگز نمی دانید زمانی که اتفاق می افتد.

- کدام روش در حرفه بازی شما استفاده می شود؟

- خوب، البته، رومی Grigorievich Viktyuk، به عنوان من بزرگ شدم و بر روی او تحصیل کردم. اینها دانش هستند که ابتدا شروع به جذب کرده ام آگاهانه. سیستم Victyuka - این نوعی منحصر به فرد است، آن را می توان بلافاصله دیده می شود، اما در عین حال آن را انکار مبنای امکان پذیر، به عنوان در روش Stanislavsky، اما بر خلاف آن را تبدیل به خود را تبدیل می کند. خود رومی Grigorievich خود گفت که روش کنستانتین Sergeevich در دوران شوروی متمایز بود، نه به عنوان او در ابتدا فکر کرد. این ظرافت در کتاب خود "آسمان" توصیف شده است. اما علاوه بر مدرسه، که Viktyuk به من داد، من در خودم و بسیاری از تکنیک های مختلف دیگر ادغام شده است، زیرا سبک سبک ویکتوک - Skicarem برای صحنه، عملکرد و سایر تظاهرات تئاتر، شاعرانه، موسیقی، پلاستیک، که در آن وسیع ترین تظاهرات روح ها و بدن ها به نظر نمی رسد بیش از حد. اما فقط برای نگاه ذهنی من است. خود تولید، ژانر، مدیر و بسیاری از عوامل دیگر تاثیر می گذارد. من فقط یک مجموعه از ابزارها به صحنه محدود نمی شود. Vadim Demchoga دارای سیستم جالب و فوق العاده مفید است. و اغلب اتفاق می افتد که از طریق یک ساختار شما به دیگری می آیند و بالعکس. اما برای سینما، جایی که دیگر سبک کار مورد نیاز است، کوچکتر، hyperrealistic، من یک ابزار دیگر را باز می کنم که برای آموزش های مختلف برای کار با دوربین کار می کند. اما اغلب این اتفاق می افتد که من "باز کردن" همه "جعبه ها با ابزار" و در حال حاضر آنها را متصل کنید. حالا من به آن نیاز دارم، و در صحنه بعدی یا حتی یک ماکت باید در غیر این صورت کار کند، بنابراین من این ابزار را در اینجا خواهم گرفت. و ابزار بیشتر و گسترده تر - آسان تر کار می کند، بنابراین من هرگز حاضر به یادگیری چیزی جدید، مطالعه روش های جدید و سیستم های جدید نیست.

قاب از فیلم

قاب از فیلم "در ماه"

عکس: آرشیو شخصی

- هنگامی که یيگور Konchalovsky به نام Yegor Konchalovsky شناخته شد، چه احساساتی مورد آزمایش قرار گرفت؟

- من به شدت در مورد نمونه ها نگران هستم، اما Egor Andreevich یک مدیر شیک است، او در طول انتخاب با شما کار می کند، به طوری که شما قبلا گرفته شده است، و شما انجام خلاقیت تمیز بدون تمام این کنوانسیون ها. و او یک شریک فوق العاده است - بنابراین همدستی که من فراموش کرده ام که او مدیر است. احساساتی وجود داشت که ما در سایت هستیم و صحنه را به عنوان یک شریک کامل بازی می کردیم. وقتی که من با اخبار مورد تایید قرار گرفتم - نوعی شادی بی نظیر بود و احساس کامل آن باید داشته باشد. من سپاسگزارم که تجربه ای با یک تیم عالی از متخصصان دارم، جایی که می خواهم به بازگشت و تکرار کنم. نه، حتی برای انجام حتی سردتر!

- چگونه در کنار بازیگران معروف، مدیران رفتار می کنید؟

- با احترام بزرگ و امکان دکترین مستقیم. اما مهمترین چیز در سایت است - این یک حس مشارکت است. و اگر چیزی دخالت کند - آن را با کار تداخل می کند. من نمی دانم، من ظاهرا خوش شانس هستم، من این لرزش اهمیت را ندارم، یا من نمی دانم چگونه تماس بگیرم، اما امیدوارم که من را درک کنم. این به سادگی من را از دست می دهد

به عنوان مثال، من به تازگی در کیف، سری "در اسارت از گذشته" الکساندر Mokhova. اول، الکساندر خود یک خانواده حرفه ای است و کار با او شادی جامع خلاقیت بود. بنابراین همچنین با شرکای من، آنگ Obold، Emmanuel Gedeonovich Vitorgan، Petar Zekavitsa، Inna Kolyada، Alina Grosu و بسیاری دیگر از هنرمندان شیک بود. اما هر یک از ما متوجه شد که همه ما یک علت مشترک را ایجاد می کنیم، و تمام این هیجان Mishur به سادگی نیازی نیست، من تکرار می کنم، آن را جلوگیری می کند. به همین ترتیب، معلم من رومی ویکتوک، دو بار هنرمند مردم، و او از این "فاصله اجتماعی" متنفر بود. او و با دانش آموزانش، و با هنرمندانش با خودشان کار میکردند، زیرا او هر کس برابر است.

- چه شرکای شما ترجیح می دهید؟ چه چیزی دوست داری، چه چیزی از خودت مشتق شده و چرا؟

- انعطاف پذیر و حساس که وضعیت "به طور کلی" را می بیند، که می تواند در اینجا و در حال حاضر واکنش نشان دهد. و هنرمندان که دقیقا دسته ای را تکرار می کنند به طوری که این اتفاق نمی افتد که نمی خواهد گوش دادن و شنیدن مدیران، شرکا و فضا، خم خط خود را - در اینجا با آنها سخت ترین برای من سخت تر است. ما زنده هستیم. و بله، من می فهمم که هنرمند موظف است که نقاشی را در دقت تکرار کند، اما این داستان بوجود می آید، ممکن است به نظر می رسد مصنوعی، خارجی، به نظر نادرست، بی جان. بنابراین، تفاوت های ظریف مهم هستند، آنها باید باشند، و این میکروسکوپی است یا نه، تغییر باید در شریک منعکس شود. احتمالا چرا سیستم کارگاه های نویسنده من "من / تئاتر" کریستال کریستالیزه شده، که شامل کار با بدن، فضا و شریک است. از آنجا که برای پیدا کردن یک زبان مشترک برای کوتاه ترین زمان ممکن، قادر به واکنش حساس و تعامل - این مهم ترین چیز در تئاتر و فیلم است. و یک بار غیرممکن است. در ابتدا، شما باید بدن خود را از "Autopilot" بیرون بیاورید، یاد بگیرید که تمام منابع ابزار خود را شامل شود، درک کنید "کجا و چه چیزی دروغ می گویند." سپس مهم است که ارتباط برقرار کنیم، قادر به احیای او و پاسخ دادن به انگیزه های خود باشیم. درک از داخل، از ساختار خارجی کامپوزیت. و تنها پس از آن ما می توانیم در مورد تعامل با دیگری، همان هنری منحصر به فرد "من"، که رفتار رفتار خود را، دست خط و سبک کار خود را دارد صحبت کنید. مهم است که هر کس ابزارهای تعامل جهانی را صرفنظر از تکنیک ها، روش ها و مدارس داشته باشد. فقط این موضوع بسیار گسترده است که در یک سوال او قطعا مناسب نیست.

- این اتفاق افتاد که شما در فیلمبرداری در سینما و یا در طول آماده سازی اجرای آن مشکل داشتید؟

- بله، در واقع، آنها همیشه هستند. من به یاد داشته باشید، آنها یک فیلم کوتاه را به "شنیدن"، به کارگردانی آنتون Shebanov، و یک تغییر ما بر روی سقف ساختمان. در زمستان. در خط ساحلی در شب، در یخ زدگی وحشتناک. علاوه بر این، Blizzard آغاز شد. و ما یک پانک سایبری شیک داریم، هر چیزی بدون کت و شلوار خزدار و چکمه ها نمی تواند سخنرانی باشد. بازی چیزی به طور کلی سخت است، لب ها را حرکت ندهید، انگشتان کار نمی کنند، و تنها یک چیز در ناخودآگاه چرخید: زنده ماندن و گرما. اما این یک ژانر کلاسیک است. هر کس با این موضوع مواجه است. و مشکلات فنی زمانی وجود دارد که تنها یک شانس وجود دارد که دو برابر شود و شما نمی توانید دریافت کنید، زیرا هیچ تلاشی دوم وجود ندارد و شما مسئول این یامبام هستید. آن را از نظر اخلاقی فشار می دهد، شما شروع به نگرانی کنید. به عنوان مثال، در تئاتر، یک صحنه نیز می تواند به مدت دو هفته تمرین شود. و این نیز از نظر اخلاقی سخت است، مغز دیگر از آنچه که نقش را باید انجام می شود، باشد، زیرا هزاران نفر از آنها وجود دارد، و آن را به یک شکنجه ذهنی تبدیل می شود. یا در طول فرمول بندی موسیقی - هر روز به مدت 10 ساعت تمرین، که نیاز به حداکثر فیزیکی شما دارد. پس از همه، تمام این مدت شما رقص و آواز خواندن نیست. و برای دو ماه. هر روز. من مواردی داشتم وقتی که بدن به طوری تسلیم شد، قبل از رفتن به صحنه، پاهایم را با کرم های ویژه و داروهای گریه کردم. اما این همه هزینه های همراه است. به آنها استفاده کنید این بخشی از زندگی می شود و هر مشکلی به چلنگ تبدیل می شود تا خودتان را بررسی کنید. و هنگامی که شما آن را انجام دادید، خودم را به دست آوردم - این یکی از جالب ترین احساسات است.

موزیکال

موزیکال "سبک"

عکس: آرشیو شخصی

- تئاتر برای شما چیست؟

- زمینه خلاق نامحدود پیاده سازی. Energote. پورتال به دنیای دیگری. قلمرو متعارف مطلق بسیار زیاد است که همه کسانی که حاضر هستند شروع به باور به آن می کنند. عمل سحر و جادو راهنمای توسعه خود. جایی که می توانید پاسخ به هر گونه سوال را پیدا کنید و جایی که می خواهید به زحمت بازگردید. در تابستان، زمانی که تئاتر بسته شد، من متوجه شدم که تمایل بی نظیر برای رفتن به مرحله و عملکرد پیچیده دراماتیک بازی کردم. این چیزی است که من نمی توانم زندگی ام را تصور کنم. هر خروجی به صحنه یک وحی است. و بالاتر از همه، احتمالا برای خودتان. جایی که شما به طور مستقیم به جهان متصل هستید.

- آیا شما بین منطقه تیراندازی و مرحله تفاوت زیادی را ایجاد می کنید؟

- این تفاوت است بله، و او اجتناب ناپذیر است رویکردهای مختلف موجود در فریم و در صحنه. در طول عملکرد، شما مانند قطار زرهی - شما تسریع می کنید و سپس شما را متوقف نمی کند، این یک پارچه کامل، بدون درز است. و شما موظف هستید که مخاطبان را از طریق دنیای تازه ایجاد شده همراه با شما صرف کنید، به مدت دو ساعت آنها در مورد جهان پشت دیوارهای سالن را فراموش کرده اید. در فیلم کار هنرمند متفاوت است. بله، هنگام مشاهده فیلم، همان احساسات باید به عنوان هنگام مشاهده عملکرد ایجاد شود. اما گسترش تولید کاملا متفاوت است. شیوع کوتاه مدت این ساختار را تشکیل می دهد. و اغلب به صورت بی تفاوت. از دیدگاه نمی توان از دست داد. صحنه های نهایی باید قوی تر از ابتدا باشند، و مهمتر از همه، نه به دست آوردن کل این نظم اصلاح قابل تنظیم. من همیشه یک "نقشه شخصیت" خاص دارم. و در مجموعه شما باید بتوانید از اتاق در معدن پرش کنید - در اینجا شما نشسته اید، چای را با کوکی ها بخورید، متن را تکرار می کنید، یا با همکاران خود ارتباط برقرار کنید، و اینجا، هپ - نام شما و در چند دقیقه شما در حال حاضر Ophelia، یا dzentemon، و یا خود را. خوب، تقریبا صحبت کردن. و در عین حال، صحنه خود را به زودی قبل از خود تیراندازی، و حافظه کوتاه مدت باید پتانسیل بزرگی برای به یاد داشته باشید تمام وظایف کارگردان، تمام ظرافت های فنی، و بلافاصله آنها را دقیقا تکرار کنید ، و حتی در همان درجه. در طول تیراندازی، دو برابر چنین نیست، متاسفانه، هر کس با نگاه تاج گذاری به نظر می رسد. کار در پشت صحنه ها برای یک ثانیه متوقف نمی شود - نور به مرحله بعدی تنظیم می شود، سیم ها جفت می شوند، ناهار تنظیم شده است، و کسی که در نهایت یک دقیقه برای استراحت دارد - به گوشی میچسبد. و این همه به شدت منحرف می شود، چنین فزاینده ای مانند تئاتر وجود ندارد، زمانی که همه به حرکت دست خود نگاه می کنند، و هیچ چیز دیگری برای هر کسی در حال حاضر وجود ندارد، و شما در آن لحظه انرژی باور نکردنی را تجربه می کنید.

- چه چیزی بیشتر دوست داری؟

- نمی توانم بگویم. تئاتر برای من یک ساختار بسیار آشنا و بومی است، جایی که من بسیاری از حرکت های مخفی را می دانم. در آن، من مانند ماهی در آب حمام می کنم. سینما برای من جهان نیست. و من می خواهم درک و درک کنم. بنابراین، من به شدت علاقه مند به هر دو. این مانند یک پایه خوشمزه چند لایه است که من می خواهم به طور کامل بخورم، و نه عناصر آن دشمن.

هیچ یک

عکس: آرشیو شخصی

- برنامه های شما برای تعطیلات زمستانی چیست؟

- من در تعطیلات خود در مسکو خواهم بود، اما اگر پیشنهاد تیراندازی را در سفر دریافت کنید، خوشحال خواهم شد که آن را برای او بگیرم. در عین حال، من همچنان به توسعه سیستم کارگاه من "من / تئاتر" و کار بر روی خود ادامه خواهم داد. و اگر شما در سراسر جهان فکر می کنید، من یک لیست کامل برای کل سال دارم. اما من نمی دانم چگونه همه چیز را انجام دهم (می خندد).

- کجا سال نو را جشن گرفتی؟ چطور؟ با چه کسی؟

- خانه ها، در دایره خانواده.

- چگونه این اتفاق افتاد، هنوز هم در زمان اتصال؟

- باور نکن، اما به همان شیوه. من یک شخص به خصوص غیرقابل تحمل دارم، من تمام این دیسکو ها و مکان های با صدای بلند را دوست ندارم. برای من جالب تر است و ارزشمندتر است که برای یک فنجان چای خوشمزه یا کاکائو بنشینید تا بتوانید مکالمات جالب را رهبری کنید، بازی های تخته ای را با دوستان بازی کنید.

هیچ یک

عکس: آرشیو شخصی

- آیا به بابا نوئل اعتقاد دارید؟

- البته! و چگونه بدون آن؟! شما همیشه باید به معجزات اعتقاد داشته باشید. این اساس کودکانه است. شما نمی توانید کودک درونی خود را بکشید، فقط مقدس و گرامی باشید. در غیر این صورت، شما می توانید به یک پوسته زیستی تبدیل شوید و این آن است. علاوه بر این، هنرمند موظف است کودک تمام زندگی خود را داشته باشد. دوران کودکی مهم است و آنچه ما باید از طریق تمام زندگی خود انجام دهیم. بنابراین معلم من گفت - رومی Viktyuk، و من به طور کامل با او موافقم.

ادامه مطلب