خوشبختی زنان - در کودکان

Anonim

"شادی یک زن در کودکان است"، معلم با یک تجربه 40 ساله، استاد ورزش در مورد شمشیربازی، همسر قهرمان المپیک و دوست دختر وفادار من. سپس او حتی نمی توانست فکر کند که این عبارت گاه به گاه برای من با چنین محتوایی آشکار به من روشن شد.

به نظر می رسید پس از بیهوشی طولانی مدت زمانی که شما در آنجا هستید، به آگاهی بازگردانده شدم، اما در عین حال به نظر می رسید. برای سالهای زیادی من برای اولین بار متوقف شدم و به اطراف نگاه کردم. اول، به آرامی، نامطمئن، پس از آن - همه جسورانه، نگاه زن، نگاه مادر.

من چنین بومی، من مورد علاقه من را دیدم، اما یک تصویر عجیب و غریب. من 33 ساله هستم. من همه چیز را دارم که زنان معمولا در مورد این خواب میبینند: شوهر، دختر، خانواده، دوستان، حرفه ای عالی، خانه زیبا زیبا، ماشین خود، مسافرت، کتاب. همچنین - رقابت بی نظیر در طول زمان. کی میبره؟ بنابراین برای سال های بسیاری جذابیت را تحریک می کند، به طوری که چیز اصلی این است که بسیار شکننده و گران تر است، من رابطه ای با دخترم دارم.

به نحوی همه چیز پیش از او نبود ...

"صبر کن، دختر، نه، یک مشتری مهم در سیم"؛

"نه، امروز من به پارک نمی روم، شما باید به خانه بروید و به شستن ماشین بروید"؛

"من نمی توانم شما را در روز تولد یک همکلاسی امروز انجام دهم: لازم است یک سفارش فوری را به پایان برسانم، یک فرد منتظر روز دوم است"؛

"برو بخواب. داستان داستان؟ خوب، پدر بپرسید، لطفا، من هنوز مشغول هستم. "

و ده ها تن از شکست های مسخره مشابه، هر بار بی رحمانه روح دختر کوچک من را خراشیده می کند.

امروز، از صدها داستان که به او رد شده اند پشیمانم. ببخشید، دختر! در حال حاضر من آماده هستم تا در مورد ماجراهای حیوانات مورد علاقه خود را حداقل تا صبح صحبت کنم! چگونه می توانم به خاطر داشته باشم که کسی یا چیزی مهمتر از شما وجود دارد؟!

زن به من گفت: "خوشبختی زن در کودکان است،" به من گفت، که تا به حال زندگی داشته است، که دو فرزند خود را بالا می برد و صدها غریبه را تصویب کرد. همانطور که معلوم شد درست است و این بار، مادربزرگ عاقل من! چقدر شادی در زندگی من در همان لحظه زمانی که من شروع به بازگشت به فرزندم کردم، شکست خورد.

در حال حاضر ما تقریبا هر هفته با رویاهایم به دریاچه خوراکی سیاه و سفید صحبت می کنیم. ما به فروشگاه می رویم و محصولات را برای ناهار یکشنبه برای مدت زمان طولانی انتخاب می کنیم. هنگام رفتن به یک جلسه مهم، من اغلب به او کمک می کنم تا به من در مورد مناسب ترین کفش ها یا گوشواره ها تصمیم بگیرم. ما در اتاق خود روی مبل می رویم و یک بار یک کمدی احمق را تماشا می کنم، که دخترم را خیلی دوست دارد.

ما خیلی با هم کار می کنیم اما مهمترین چیز این است - در حال حاضر هر شب من به دختر عزیزم عاشقانه، که خودم را اختراع می کنم. و در حال حاضر من به طور جدی نگران بودم که چگونه از حافظه کل سیاره محبوب از Antoine de Saint-Exupery ناراحت نشویم، دخترم از من خواسته بود که به من بنویسم ... ادامه داستان در مورد شاهزاده کوچک. و این بار من او را رد نکردم

مسیر فرزند من بهترین است که در طول سال ها به من رسیده است. این جاده وفادار ترین است، بر اساس آن من آماده ام تا پایان روزهایم. و مشتریان، سفارشات، تمیز کردن، می توانند برای شستن ماشین صبر کنند. بسیاری از آنها وجود دارد، دختر من یکی است. و تمام این مدت او در قلب من ضربه زد. با تشکر از شما، دختر من، برای استقامت شما، و شما، مادربزرگ، برای بینش. پس از همه، بدون تو، من تقریبا او را از دست دادم - شادی یک زن.

Ekaterina Alekseeva، مربی برای هماهنگ سازی روابط با کودکان

ادامه مطلب