Glafira Tarkhanova: "برای من مهم است که مردی بود که می تواند تحسین شود"

Anonim

Glafira Tarkhanovi به عنوان اگر نه از زمان ما: هر دو ظاهر، و نام، و مهمتر از همه - رد فیزیکی دروغ، پاکیزگی و درک ویژه ای از زنانه. او در تئاتر "Sachirikon" خدمت می کند، بسیاری از آنها را از بین می برد، و او همچنین دارای زمان برای افزایش سه پسر است. و آن را در این مورد برازنده و جوان باقی می ماند، که آن را میلیون ها نفر از بینندگان تلویزیون از "رقص با ستارگان" دیدند.

- Glafira، آیا شما پیکربندی شده اید؟

"من همیشه دوست داشتم رقص باشم و حتی در دوران کودکی رقص باشم." اما در مورد مشارکت در نمایش نشان داد. من تا پایان را نمی فهمم، چه چیزی در انتظار من است، اگر چه در اصل برای آزمایش ها و همیشه آماده یادگیری است. نگرش من به این پروژه اولین جلسه با Evgeny Papunaishvili را تغییر داده است. من به شدت شمارش نکردم، می خواستم فقط قدرتم را امتحان کنم، اما زنها بلافاصله گفت: "ما به فینال می رویم. من فرمول موفقیت را می دانم و اگر شما با من هستید، ما آن را انجام خواهیم داد. "

- Zhenya بسیار تکان دهنده، مرد داغ و یک رهبر آشکار است. آیا پول آن را ترساند؟

- نه، من در ارتباط با چنین مردانی تجربه کردم. و شوهر من، و مدیر هنری کنستانتین آرکادیاویچ ریکین - مردم گرم و عاطفی و رهبران. به هر حال، سازمان دهندگان نمایش از من خواسته بودند که فعال تر باشند و موقعیت ستاره ای در جفت ما داشته باشند. اما، به نظر من، یک زن در کنار یک مرد گرجستان انرژی خود را جابجا می کند و بسیار احمقانه می شود. و در حرفه بازی، پتو را برای خودمان بکشید - یک تن بد. به نظر می رسد که یک زن به طور معمول در سایه است، زمانی که شریک منجر شود، به ویژه در رقص باله. بله، و در زندگی نیز. این فقط در حال حاضر، افسوس، اغلب یافت نمی شود. هنگامی که کسی از قضات گفت که زنها رنگارنگ رنگارنگ است، من آن را به اندازه کافی درک کردم. او روشن، بهتر حرکت می کند و بیانگر به معنی او بیشتر در رقص است. PARE مهم است که این یک زن و شوهر است.

- و در تئاتر شما در سراسر یک شریک نیست که پتو را برای خود بکشید و شریک را متوجه نشود؟

- نه. به نظر می رسد که ما یک گروه عالی داریم و هیچ کس سیستم Stanislavsky را لغو نکرده است. و اگر کسی پتو را برای خود بکشد، من را آزار نمی دهد، من به هر حال خودم را می گیرم. من آن را برای اطلاع رسانی انجام خواهم داد. من یک موس آرام نیستم و در اینجا می تواند فعال تر باشد، اما به این معنا نمی بیند. من تحت این نمایشگاه عجله نکردم، اما به خودم وفادار شدم، و برای من مهم تر است.

Jumpsuit، Boudoir توسط Alina Ilina؛ دکوراسیون، لوکس نام تجاری

Jumpsuit، Boudoir توسط Alina Ilina؛ دکوراسیون، لوکس نام تجاری

عکس: آلنا کبوتر

- وقتی رهبری خود را در خود پیدا کردید؟

- من همیشه یک رهبر در مدرسه بوده ام. در موسسه موضع رئیس پست را برگزار کرد، یعنی هر کس همه چیز را در مورد همه می دانست و کمک کرد. شاید پس از فارغ التحصیلی از روانپزشکی، من گرد و غبار من داشتم، زیرا همه برای همه امکان پذیر نیستند. در حال حاضر، من احتمالا، من فعالیت بسیار زیادی از خانه را با سه فرزند، که در محل کار و یا در برخی از فعالیت های اجتماعی من ترجیح می دهم به جای استراحت و اشغال موقعیت خنثی. من نیازی به چیزی برای کسی ندارم.

- و چگونه شما، در اصل، باید رقابت، امتحانات؟

- من دوست دارم کار خود را به خوبی انجام دهم و نمی توانم رقابت ها را تحمل کنم. اما امتحانات کاملا متفاوت هستند، زیرا شما برای خودتان پاسخ می دهید. اگر شما شکست بخورید، می دانید چرا اگر شما برنده شوید. برای من، ترسناک به خلاصه شریک، تیم. چنین کمال گرایی و پیچیده معاملات.

- شما بسیار مشتاقانه آموزش دیده اید. من شب را نمی خواهم - شما به رقص می روید. آیا شما چنین هستید؟

- خب، چطور؟! اگر این دعوت را پذیرفتم، به طور طبیعی آماده ارسال صد درصد است. من یک مدرسه Satiron دارم، جایی که به شیوه ای متفاوت و نمی تواند باشد. و ما عمدتا در شب، پس از عملکرد تمرین کردیم.

- آیا شما راه های خود را برای باز کردن از کار سخت و انرژی خود را شارژ کنید؟

- بقیه اصلی برای من یک رویا، حتی اگر در یک ماشین و یا قبل از تمرین برای پانزده دقیقه. من در موقعیت های مختلف می خوابم، در همه شرایط: هر بازی موسیقی و هر چه نور را می سوزاند.

- چگونه می توانید با چنین تعهدی خود مقابله کنید و زمان خانواده را به دست آورید؟ یا در طول این دوره ها، همه چیز در غیر این صورت در خانه ساخته شده است؟

- قطعا. برای زمان "رقص"، کمی از خانه دور شدم. از آنجا که من به سادگی از لحاظ جسمی وجود داشت. تنها چیزی که من هنوز پسران را صبح می کنم، و ما کوتاه دیده ایم. اما هر کس متوجه شد که این وضعیت موقتی بود، شما فقط باید رنج ببرید.

- اما علاوه بر مدرسه، پسران کاری انجام می دهند؟ به نظر میرسد که در دوران کودکی علاقه مند هستید ...

- ما چنین برنامه ای را با ریشه آزمایش کردیم. و در حال حاضر تاکتیک های تغییر یافته است. من مقاومت خود را می بینم وقتی که من می خواهم که آیا او می خواهد به برخی از کلاس های خود بازگردد. او به رقص رفت، انداخت، سپس دوباره شروع کردیم، اما در نهایت او

من نشان دادم که آن را جذب نمی کند. مربی گفت که اگر او یک دختر شریک را دوست داشته باشد، می خواهد رقص کند. خوب، این بدان معنی است که او راه خود را دارد، نه مانند من. ورزش همچنین باعث نگرانی او نشد، اما شوهرش هنوز هم با او بوکس می کند. رویکرد فردی در اینجا بسیار مهم است.

- شما در یک جامعه پسر زندگی می کنید. گاهی اوقات از آن بیرون می آید؟

- با مامان، به طور دوره ای ملاقات، با دوستان، و این چنین عرق است. با مادرم می توانم در ساعت تلفن صحبت کنم، دو نفر (خنده)، در مورد تمام حوادث خود در زندگی بگویید، او در مورد خودش است. اگر من یک دختر داشتم، همه چیز کاملا متفاوت خواهد بود. اما من حتی نمی توانم تصور کنم که چگونه. من به دختران کوچک نگاه می کنم، به نظر می رسد که من با زنان جوان هستم. و عالی است اما با پسران، به نظر من، آسان تر است.

لباس، ایزابل گارسیا؛ دکوراسیون، لوکس نام تجاری

لباس، ایزابل گارسیا؛ دکوراسیون، لوکس نام تجاری

عکس: آلنا کبوتر

- حالا شما می توانید با مادر با مادر خود صحبت کنید، و در جوانان به نظر می رسد که درگیری ها ...

- بله، در نوجوانی. سپس من آن را تبدیل کردم، و در حال حاضر ما بهترین دوست دختر با مادر من است. گاهی اوقات آن را به نظر می رسد که من یک بزرگسال هستم، از او. مامان و اکنون ماجراجویی در زندگی. او به راحتی به همه چیز اعتقاد دارد، به طور داخلی جوان، بسیار فعال است. من یک خواهر از ایلاریا دارم، او هجده ساله است، و برادر Mironu - دوازده.

- ایلاریا و میرون، و فرزندان شما نام های عادی نیستند. چرا اینطور است؟

- احتمالا برای ما مهم بود (اگر چه ما بلافاصله این را درک نکردیم) که هیچ چیز با این نام ها مرتبط نیست. من هیچ دوستی از Korneev، Gordeev، Ermolaev ندارم. بنابراین، با هر یک از آنها یک داستان جداگانه. اما با ساشا، به عنوان مثال، برخی از انجمن ها بوجود می آیند. من پدر ساشا را دارم، و مردان نیز با همان نام ملاقات کردند.

- و چگونه به خودت ارتباط دادی؟

- برای من، از تولد من است، بنابراین هیچ ناراحتی ایجاد نشده است. من دوست داشتم که من تنها بودم و پس از آن، احتمالا، این واقعیت است که در حالی که من یک بازیگر با نام Glafira بازی کرده ام. کسی ممکن است نام مستعار روشن داشته باشد و من یک نام دارم و هر کس بلافاصله درک می کند، و حتی بدون نام.

- والدینت چکار می کنند؟

- پدر و مامان در یک دوره تحصیل کرده بودند، سپس بازیگران Muzoncert بودند، عملکرد عروسک را قرار دادند. بعدها، مامان از دانشکده روانشناسی فارغ التحصیل شد.

- شگفت آور، اما شما فقط راه خود را تکرار کنید: سه فرزند و حتی دومین آموزش روانشناسی.

بله، اما مامان بعدا در این مسیر گذشت. من قبلا آن را در مورد سی سال من داشتم. (لبخند می زند.) برنامه قطعی من را برآورده کردم، و سپس بیایید ببینیم.

- بنابراین شما یک برنامه داشتید - سه فرزند دارید؟

- نه، این اتفاق افتاد ما هنوز هم زندگی می کنیم، نه دانستن آنچه که ما در انتظار فردا هستیم.

- آیا شما برای گسترش خانواده آماده هستید؟

- من به سمت آن آرام هستم اما، البته، شرایط مادی خاصی باید وجود داشته باشد. آنها من را مانند یک مادر و به عنوان یک زن نگران می کنند.

- در همان زمان، شما در ابتدا به دنبال الیگارشی نیستید ...

- با ویژگی های رهبری من غیر ممکن است. مردی که مقدار زیادی کسب می کند، معمولا یک رئیس در محل کار و در خانه است. اگر من به همه موظف باشم، باید از اجازه هر مرحله بپرسم. این به من احتیاج ندارد

- مسئله قهرمانی درآمد در خانواده شما تیز نیست؟

- هنگامی که هیچ فیلمبرداری وجود نداشته باشد، لشا (بازیگر Alexey Faddeev. - تقریبا. Auth.) بیش از من کسب می کند، یعنی، در چنین دوره ای، اصلی است. در تئاتر کوچک او حقوق بیشتری دارد. و با تیراندازی، متاسفانه، هیچ تضمینی وجود ندارد.

لباس، ایزابل گارسیا؛ دکوراسیون، لوکس نام تجاری

لباس، ایزابل گارسیا؛ دکوراسیون، لوکس نام تجاری

عکس: آلنا کبوتر

- شما، به نظر من، یکی از بازیگران که می گوید شما می توانید در حقوق و دستمزد شوهر در تئاتر زندگی کنید ...

- این بستگی به هدف انسان دارد. علاوه بر این، من از یک خانواده فقیر هستم، همه چیز را کاملا درک می کنم و الزامات زیادی را مطرح نمی کنم. لسا هزینه های مالی من را کنترل نمی کند، به طور کامل از نظر خرید به من اعتماد می کند و من آن را کنترل نمی کنم.

- در این مورد، دو گزینه وجود دارد: یکی - شما، و دیگری - شکستن در هر قیمت از فقر ...

- یک فرد چیزی اهدا می کند شرایط خانوار من می توانم رنج ببرم. علاوه بر این، مسکو مسکو، یک راه دیگر است، اگر نه در حرفه او، و سپس جایی دیگر من درآمد پیدا کنم، اگر آن را به شدت تحت فشار قرار می گیرد. و اگر فردی که با آن زندگی می کنید، روح نیست، در اینجا شما نمیتوانید کاری انجام دهید. برای من خیلی مهم تر است، زیرا هر روز یک شوهر را می بینید، هر روز صبح از خواب بیدار می شوید.

- آیا قبل از لشا عشق جدی دارید؟

- بله، در کلاس هشتم. اما ما حتی بوسه های بزرگسال را نداشتیم، فقط یک پیوستگی جوان. و پس از آن علاقه او به من، اوگاس است، و من برای آن بسیار سخت بود. البته، او، البته، چون ما رابطه ای نداشتیم، و من هیچ کس را جلوگیری نکردم. به یاد داشته باشید که خیلی گریه و خوابید. این یک دوره نوجوانی بود - احساسات، هورمون ها. به نظر من این تجربیات و درد من را از برخی اتصالات غیر ضروری به من افتاد. پس از همه، تمایل به دوست داشتن و جذب جنس مخالف هنوز در سطح فیزیکی کار می کند. اما من برای مدت طولانی بسیار بسته شدم.

- شما به نحوی گفتید که در شوهر آینده، الکسی فدده، شما از ویژگی های خاصی مهم بود. دقیقا چه چیزی؟

- برای من مهم است که در کنار من مردی بود که می توانست تحسین شود. هنگامی که یک دختر در مورد شوهرش گفت: "اوه، او شکم دارد!" - متوجه شدم که برای من غیر قابل قبول بود. و او، ظاهرا باعث احساس راحتی می شود. من دوست داشتم ظاهر Lesha معمولی نیست، به نظر می رسد ایتالیایی یا اسپانیایی است. من با صداقت او، تقبیح شدم. و امروز من به سایر ویژگی های داخلی جذب می شود. اما فرمول کلمات دشوار است. من فقط می فهمم که لشا کاملا مرد من است. و فیزیولوژیک، و خارجی، و در انبار ذهنی، و برای برخی از انرژی. ما عمدتا هماهنگ هستیم و بالعکس. و این، من فکر می کنم، و هر روز ما را به یکدیگر علاقه مند می کند، زیرا شما کاملا درک نمی کنید که انتظار می رود. هر زمانی که من هرگز تعجب نکردم که او نظر دیگری دارد، نه مانند من. و با ما، اعتراف می کنم، درگیری ها به دلیل تفاوت منافع رخ می دهد.

- و حسادت در رابطه شما وجود دارد؟

- در اینجا، در اصل، آن را مطرح نمی شود. من به من یک دوست دختر دادم که برای رابطه به درستی، زمانی که مردم حتی در این موضوع شوخی نمی کنند. به عنوان مثال، "من براد پیت را دوست دارم!" واضح است که این یک فریبنده است، اما در هر شوخی، شوخی وجود دارد.

- شما هر دو روشن و جذاب هستند. شما نمی توانید هر چیزی صحبت کنید، اما نه متوجه شوید که چگونه کسی به نیمه دوم شما نگاه می کند، غیر ممکن است ...

- ما معمولا در جامعه همکاری نمی کنیم. ما در مکان های مختلف کار می کنیم، ما در خانه ملاقات می کنیم. من به یاد نمی آورم که کسی به من در لشا نگاه کرد. درست است، هنگامی که ما به Minsk رفتیم، جایی که ما برای این واقعیت جریمه شدیم که جاده را به نور قرمز تغییر دادیم. به هر دلیلی، خدمات مسافرتی در ماشین خراب شد و با من - بیرون، در حالی که پلیس ترافیک به من یک کارت با تلفن خود داد. من لاشه را نشان دادم و پرسیدم: "من نمی فهمم چرا او به من داد؟" - و لسا به من توضیح داد. من چنین چیزهایی را توضیح می دهم، زیرا من در زندگی بسیار مستقیم هستم. به نظر من، من نباید چنین احساساتی را در مردان ایجاد کنم، زیرا هر چیزی را پخش نمی کنم، حتی لباسهایی که من یک زن آزاد هستم می توانید مراقبت کنید.

- اما شما لباس قدیمی را نمی پوشید؟

- من به عنوان یک مادر بزرگ، به عنوان یک قاعده، بسیار راحت است. البته، اگر این نوع خروجی باشد، من به طور خاص آماده ام. و در زندگی، حتی به ندرت به آینه نگاه می کند، زیرا با تولد فرزندان بسیاری از مراقبت های خانگی ظاهر شد. اما حرفه من هنوز به طور دوره ای به من و از لحاظ ظاهر، ملزم است. احتمالا، برای شوهرش مهم است که گاهی اوقات متفاوت نگاه می کنم. تابستان بیشتر به لباس های زیبا، یک زن در من هنوز زنده است. (خنده حضار)

- من عبارت شما را بخوانم: "زنانه یک داستان معتبر نیست" ...

- به تازگی تولید کننده، و در واقع سرمایه گذار، اما او مدیر پروژه بود، نمونه های صرف شده و به من گفت: "اما آیا می توانید ازدواج کنید؟" من پرسیدم: "منظور شما چیست؟ زنان واقعی در زنانه بودن آنها بسیار محدود هستند. و از این، آنها آن را حتی بیشتر، زیرا آنها خود را از خود بیرون نمی آیند، اما آنها نوعی خود را دارند. یا به یک زن معاشقه نیاز دارید، عسل؟ " و او پاسخ داد: "بله" و برای من این فقط زنانه نیست، این چیزی است که سطحی، ظاهری است.

- لشا اجازه نمی دهد که شما در صحنه های کنار تخت فیلمبرداری کنید. و چگونه در مورد آنها احساس می کنید؟

- هنگامی که شوهرم و من این تصمیم را گرفتم، متوجه شدم که هنوز در چنین صحنه هایی ناراحت شدم. اما به طور کلی، من یک شخص متقاعد هستم، و اگر آن را برای موقعیت لشین نبود، شاید بتوانم مرا متقاعد کنم. اما من فکر می کنم، پس از آن همه چیز را در مورد آن پشیمان شدم.

- آیا شما خیلی خجالتی هستید؟

- در واقع، من اخلاق آزاد تر هستم، اما از آنجایی که این موضع شوهرش است، من آن را قبول می کنم. من به مرد و عشقم احترام می گذارم از جمله این که او نمی گوید: "حذف جایی که می خواهید، اگر من پول آورده ام." سپس این فروش زن شماست.

- آیا او موقعیت مشابهی دارد؟

- من به آن آسان تر نگاه می کنم، اما می دانم که چنین تیراندازی هنوز هم برای او بسیار هیجان زده است. احتمالا، من در غیر اینصورت این کار را می کنم، با من کنار شخص دیگری باشم.

- اما پس از همه، رمان می تواند در مردم و بدون چنین صحنه های ...

- آره. و هر جایی که شخصی می خواهد، اگر به دلایلی او برای روابط جدید آماده است.

- شما و شوهرتان کار یکدیگر را نمی بینید. چرا؟

- بله، نگاه نکن اول، ما تئاترهای مختلف داریم از این واقعیت که من نظر خود را در مورد یک عملکرد خاص بیان خواهم کرد، آن را تغییر نخواهد داد، و نگرش من به شوهرم نیز. بنابراین، آسان تر است که لشا در تئاتر خود در خودش بود، و من خودم در ساتریریکون هستم. ثانیا، ما در ژانرهای مختلف کار می کنیم. من به طور عمده در ملودرام حرکت می کنم (هرچند استثنائات به عنوان "خیانت"، به عنوان مثال) و لشا - در ستیزه جویان وجود دارد. این نیز ما را به اشتراک می گذارد.

- آیا واقعا علاقه مند نیستید که دیگران بازی کنید؟ پس از همه، برای هر یک از شما، کار مهم است و در تئوری، نباید بی تفاوت به دوم ...

- بنابراین، برای ما هر دو مهمتر از همه، ما این موضوع را لمس نمی کنیم. اما والدین لشنا در حال تماشای تمام نقاشی های من هستند و به اجرای ما می آیند.

لباس، ایزابل گارسیا؛ دکوراسیون، لوکس نام تجاری

لباس، ایزابل گارسیا؛ دکوراسیون، لوکس نام تجاری

عکس: آلنا کبوتر

- لشا در تئاتر، مانند شما، نقش بسیار جالب بسیار جالب، اما در فیلم وضعیت متفاوت است. این اتفاق می افتد که حسادت این نوع خانواده را از بین می برد.

"شاید من فقط کمی خوش شانس بودم، زیرا" Gromov "وجود داشت که با صدای بلند شلیک شده بود، و" خیانت ". ثروت در حرفه ما نقش بسیار مهمی ایفا می کند. به طور کلی، این موضوع دشوار است. اما ما به نحوی همراه با آن هستیم. لشا ایده های خود را، رویاهای خود دارد و من به طور کامل از آن حمایت می کنم. ما یک نگرش متفاوت برای کار داریم، به هنر، هر کس به راه خود می رود.

- "رقص با ستارگان" نشان داد که چگونه مخاطب شما را دوست دارد. آیا آن را خوشحال می کند؟

- قطعا. من برای جلال کار نمی کنم، اما من خوشحالم که درهای جدید در یک برنامه حرفه ای باز می شوند و نه تنها. یک بار دیگر به جلسه تمرین "رقص" رفتم و در حال حاضر متوجه شدم که کفش ها را فراموش کرده ام. بلافاصله برگشت، خوب، شب بود. من ترافیک ترافیک را ترمز می کنم، معلوم می شود، من بدون چراغ جلو رفتم، که البته، خطرناک است. و من چیزی برای گفتن نداشتم، به جز: "من کفش هایم را فراموش کرده ام، و اکنون" با ستاره ها رقص می کنم ". پلیس ترافیک پرسید: "رقص؟" - و اجازه دهید بروم من چراغ های جلو را روشن کردم و بعد از پانزده دقیقه بعد آن را در تمرین بود.

- از این قسمت، می توانید نتیجه دیگری را انجام دهید که بهتر است همیشه حقیقت را بگوئید ...

- و من نمی دانم چگونه دروغ بگویم. یا فقط از دست دادن و گفتن: "من را به آنچه که می خواهید، بساز". (خنده حضار)

- هنگامی که امروز ما با صداقت و شایستگی ملاقات می کنیم، آن را در حال حاضر لمس و شگفتی ...

- و در شخص باعث تحریک می شود، زیرا آنها با توجه به قوانین دیگر زندگی می کنند. اما من دیگر در مورد صداقت حقیقی می گویم، اما در مورد معنوی.

- آموزش روانشناختی به شما کمک می کند تا احساس خوبی داشته باشید و مردم را درک کنید؟

- من فکر می کنم آن را به خودی خود، ناخودآگاه کار می کند. اما این بدان معنا نیست که صحبت کردن با کسی، من "یک روانشناس را شامل می شود"، من یک فرد را برای تجزیه و تحلیل و قطع کلیشه ها بر روی او شروع می کنم. اما اگر من بتوانم به آنها نزدیک کمک کنم، دوستان خود را با مشکل خود کمک کنم، حداقل فقط آن را از بین ببرید، احساسات را تقسیم کنید، این کار را انجام دهید. به نظر می رسد که ما در مشکلات ما بسیار تنها هستیم. بنابراین، مهم است که احساس کنید که کسی به ما می آید.

- بازیگران این کار را در روانشناسی شخصیت ها انجام می دهند که باید در تئوری، کمک و در زندگی ...

- نه، آنها چیزی را درک نمی کنند. بازی بازی کاملا متفاوت است. اما بازیگران اغلب در زندگی بازی می کنند. و من آن را قبول نمی کنم. برای من، این دروغ است اگر چه، البته، همه ما کامل نیستیم، اما من آن را بد می دانم که یک بازیگر در زندگی را شامل می شود.

ادامه مطلب