Albina Dzhanabaeva: "مرکز زندگی من پسر است"

Anonim

- آلبنا، تابستان به پایان رسید. چگونه برای شما رفت؟

- تابستان به خودی خود یک زمان عالی از سال است! هنگامی که خورشید می درخشد، زندگی و خلق و خوی بلافاصله ساخته می شود، اما با شروع پاییز برای من شروع به یک دوره سنگین تر می کند. این تابستان، من به طور کامل زمان و مقدار زیادی از دریا را ترک کردم، بنابراین باتری ها شارژ می شوند، و آنها برای مدت طولانی کافی هستند. (لبخند می زند.)

دیمیتری کستویوک همچنین دختران را جمع آوری می کند: "شما با کنستانتین Meladze به یک گروه میپردازید." به نظر شما، خیلی بیشتر از "از طریق گران" وجود دارد - پس از فروپاشی او؟

- من کاملا مطمئن هستم که "از طریق GRA" عمدتا موسیقی و ایده های کنستانتین ملاتزه است، بنابراین دو تیم قادر به تعریف نیستند. البته، من از وضعیتی که امروز توسعه یافته است آگاه هستم. اما اگر دلیل صحیح نیست، تنها زمان همه چیز را در جای خود قرار می دهد.

- با تشکر از نمایش تلویزیونی، شما تمامی سولویست های جمعی را دیدید. آیا این جلسات دلپذیر بود؟

- مطمئن! ما با این افراد کار کردیم، رویای و برنامه های خود را انجام دادیم، تجربیات مشترک را انجام دادیم. پس چرا جلسات پروژه می تواند ناخوشایند باشد؟

- و خود را به یاد داشته باشید زمانی که می بینید که شما دختران جوان را تجربه می کنید تا به "از طریق GRU" وارد شوید؟

- البته یادم هست! اما من بلافاصله می توانم بگویم که برای من آسان تر بود: اتر، چنین فشار روانی وجود داشت که صدها نفر از آنها خواستار آن هستند. به طور کلی، مسابقات و مانند، به نظر من، می تواند فرد را با اعصاب آهن منتقل کند!

Albina Dzhanabaeva:

پروژه تئاتر "عادت های بد" در حال حاضر در Albina همه آزاد از موسیقی و خانواده است. .

- شما به طور فعال فیلمبرداری در نمایش، تبدیل به یک کانال موسیقی میزبان تلویزیون شده است. در حال حاضر تلویزیون - علاقه اصلی شما؟

- من این را نمی گویم من خوشحالم که تلویزیون در زندگی من ظاهر شد، اما اصلی ترین چیز هنوز موسیقی است. من همچنان در پروژه انفرادی شرکت می کنم. و به نحوی ناخوشایند، اما هنوز هم به وضوح در سرنوشت من وارد پروژه تئاتر "عادت های بد" - این چیزی است که در حال حاضر واقعا بیشتر از زمان و توجه من طول می کشد.

- چگونه زمان تحصیل در یک روانشناس دارید؟

- سخت است بگویم ... البته، من تلاش می کنم و هنوز هم تا به حال به نوعی. (لبخند می زند.) بسیار کمی باقی می ماند - یک ترم. و من امیدوارم که زمان و تلاش به اندازه کافی به اندازه کافی آغاز شده است!

- دانش خود را در حال حاضر اعمال کنید؟

- نه، فقط صرفا به لحاظ نظری. (خنده حضار) به طور کلی، من آن را به طور انحصاری برای توسعه من آغاز کردم. در بعضی مواقع من این ایده را برای ادامه یادگیری دستگیر کردم! من یک مرد و روانشناسی را انتخاب کردم تصمیم گرفتم کمی در احساسات و اندیشه هایم درک کنم ... یا شاید او مرا انتخاب کرد؟

- احتمالا تمرین جایی گذشت؟

- بله، در یکی از مدارس مسکو. تکنیک های خاصی را با بچه ها انجام داده و دانش آموزان دبیرستان را آزمایش کرده اند! این یک گام جدی بود، من به صراحت می گویم. بچه ها من را به رسمیت شناختند و من را شگفت زده کردند: آیا واقعا با آنها بین تور کار می کنم؟ (می خندد.) و از حمایت تیم آموزشی این مدرسه زیبا تشکر می کنم!

- به نظر شما، پیچیده تر: حفاری در روح یا سرگرمی آنها؟

- به نظر من به نظر می رسد که هر دو مسئولانه و مهم است، از آنجا که یک لحظه وحی و افشا وجود دارد. مهمترین چیز این است که به آن با افکار خالص بروید. و در یک مورد، و در مورد دیگری، تاثیر رخ می دهد. شاید تأثیر صحنه بیشتر آشنا باشد.

Albina Dzhanabaeva:

"پسر می داند و احساس می کند که او مهمترین مرکز زندگی من است." عکس: لیلیا شارلوفسکی.

- آلبینا، شما هر دقیقه دارید با پسرم، احتمالا، عملا نمی بینم؟

- این یک توهم است! او می داند و احساس می کند که او مهمترین مرکز زندگی من است.

- بسیاری از والدین شلوغ، احساس گناه را قبل از هدایای کودکان جبران می کنند. و چگونه آن را اداره می کنید؟

- اول، احساس گناه این احساس نیست که با آنها زندگی می کنند و کودکان را آموزش می دهند. و هیچ هدیه قادر به جبران ارتباطات نیست، بنابراین مهم است که زمان صرف وقت، صحبت کردن و توضیح دادن به دختران و پسران خود را از آنچه که انجام می دهید و جایی که در خارج از خانه هستید، توضیح دهید. البته، هیچ کس هدایای را لغو نمی کند، اما مهم است که این کار را با لذت انجام دهید، و نه با احساس گناه با جایگزینی ارتباط با هدایا. کودکان بسیار متفکر هستند و خودشان رنج می برند اگر دروغ می گویند یا گربه ها در روح شما ترسناک هستند، اغلب درک آنچه اتفاق می افتد به حساب شما. بنابراین، انتخاب خاص، ما مسئول عواقب و برای دولت درونی ما هستیم.

- Kostya در حال حاضر به طور کامل بزرگسال است، او 9 ساله است. آیا او هنوز به مراقبت و مراقبت شما نیاز دارد یا در حال حاضر سعی در تبدیل شدن به مستقل دارد؟

- بله، این یک بزرگسال است، اما هنوز 9 ساله نیست. او نیاز به کنترل، مراقبت و مراقبت از والدین دارد. زندگی کمتر یا کمتر مستقل در مدرسه اتفاق می افتد، زمانی که خود را با همسالان به فروش می رساند، به درس ها پاسخ می دهد، از دیدگاه او دفاع می کند. البته، او در حال تبدیل شدن به مستقل تر است، و من فکر می کنم این روند تربیت است.

- موفق به آرامش در تابستان امسال؟

- ما تمام تابستان را با هم گذراندیم - سفر کرد، سونبام، حمام کرد، به طور کلی، از تعطیلات لذت بردم!

- آیا شما در مورد سال تحصیلی جدید به عنوان نجات یا ترسناک فکر می کنید؟

- پیش از چند روز بیشتر از تابستان ... من بعدا در مورد آن فکر می کنم. (خنده حضار)

ادامه مطلب