- شما یک مدرسه پاپ جاز را در "عالی" به پایان رسانده اید، سپس Guitis را در "FIVES" به پایان رسانده اید. آیا شما همیشه همه چیز را در زندگی در "پنج" دارید؟
- بله، من دو دیپلم قرمز دارم. من یک کمال گرا هستم اما این تراژدی شخصی من است. در حالی که من چیزی را بهتر از همه انجام نخواهم داد، آن را به من عذاب نخواهم کرد. من به ندرت، من با خودم خوشحالم
- آیا شما در حال بررسی ضبط عملکرد که در آن شما شرکت می کنید؟ تصاویری که آنها شلیک کردند؟
- نه. برای چی؟
- به عنوان مثال، به کار بر روی خطاها کمک کنید.
- برخی از سوابق قطعی وجود دارد، اما برای ایجاد نوعی کار بر روی اشتباهات، شما باید عملکرد را از ابتدا تا انتها تماشا کنید. ببینید کجا چیزی اشتباه است و من چنین سوابق ندارم هنگامی که ما چیزی را قرار می دهیم، می توانم یک صحنه را بر روی گوشی بپرسم، رقص چیزی است که من نیاز دارم. اما در اصل، خارجی یک داستان بسیار فریبنده است. چیزی که در داخل شما اتفاق می افتد این است. اگر شما داخلی را پیدا کنید، پس از آن خارجی خود را به عنوان ضروری نشان می دهد. من هنوز اعتراف می کنم: بسیاری از فیلم ها حتی دیده نمی شود. در ابتدا، البته، من تماشا کردم، من تعجب کردم، و سپس متوقف شد. من همیشه به خودم می آیم، همیشه همه چیز را دوست ندارم. به نظر می رسد که من زشت هستم حفر. قابل توجه یا بالعکس
- چگونه حرفه ای عمل خود را انتخاب کردید؟
- او خودش را انتخاب کرد. من در ابتدا می خواستم یک خواننده باشم. و هنگامی که آن را در محل به نام "کسب و کار نمایش" یافت، متوجه شدم که دقیقا همان چیزی نیست که من آن را دوست دارم. و در حالی که من یک دانش آموز بودم، فرصتی عالی برای شرکت در "دراکولا" موسیقی داشتم. من به من گوش دادم و یکی از نقش های اصلی را گرفتم. و از آنجایی که من توسط تئاتر آلوده شدم. من دیگر نمی خواستم فقط در صحنه ایستاده و آواز بخوانم، می خواستم رقص، در حال حرکت، به همه چیز در آواز صحبت کنم. و بنابراین من به یک موسیقی، سپس در دوم، در سوم رفتم. سپس او به "جادوگر Iziki" افتاد، جایی که من به ترکیب پنجم برای نقش الکساندرا منتقل شدم. اما هرگز در صحنه منتشر نشد. من پرسیدم چرا، من پاسخ دادم که مهارت های عملی کافی وجود ندارد. سپس من رفتم و وارد Zakharov نام تجاری شدم.
با همکارانش، پیتر کیسلوف آناستازیا بر روی مجموعه ملاقات کرد. خدمات رومی به سرعت به ازدواج تبدیل شد. اما به زودی زن و شوهر شکسته شد
عکس: قاب از فیلم "شبکه"
- دوست دختر و دوستان شما از لایه خلاق هستند؟
- من نمی توانم بگویم که من با هنرمندان به طور مستقیم دوستانه هستم. همه چیز بسیار دشوار است همه ما کار می کنیم اغلب بازدید و دوست دخترم که با آنها وقت صرف می کنم، اینها مردم بسیار موفق هستند و به حوزه فعالیت من مربوط نیستند.
- اساسا است؟
- این یک موقعیت اساسی نیست، اما من واقعا دوست دارم چیزی را یاد بگیرم. من علاقه مند به تشخیص افرادی هستم که می گویند، می دانیم که چگونه زندگی خود را از نقطه نظر هر روز، کسب و کار یا سایر حوزه ها سازماندهی می کنند. جالب است بدانیم که چگونه آنها فکر می کنند. بنابراین، من افق های من را گسترش می دهم، امکان درک، زندگی دیگران در حرفه های دیگر.
- آیا شما احساس ناراحتی به تنهایی؟
- من عاشق جامعه هستم، دوست ندارم تنها باشم خوب، من دوست دارم تنها باشم، در سکوت، سکوت کنم. اما به طور کلی، من این شرکت را دوست دارم.
- شما خیلی کار می کنید، چطور استراحت می کنید؟
- صادقانه، من از مردم پنهان می شوم من دوست دارم وقت خود را در خانه صرف کنم، در یک پیژاما، خواندن، تماشای یک فیلم. برای چیزی خانگی، گرم ضروری است. جایی که شما لازم نیست مودب باشید، لبخند بزنید، که همیشه در انتظار شما است و به جامعه نیاز دارد. یا، به عنوان مثال، به بازدید از دختران، به اروپا بروید تا سفر کنید. من عاشق اجتماعات خانگی هستم، در یک فضای دلپذیر.
- چگونه شما را دنبال می کنید یا ژنتیک آن را در حالی که کار می کنید؟
- ژنتیک تنها یک درصد است. امیدوارم برای ژنتیک زمانی که من به طور مستقیم به ظاهر من در حرفه بستگی دارد، بسیار بشکلی است. بنابراین، من خودم را دنبال می کنم. خیلی زیاد و فعالانه در چهره شما مشغول به کار است. در زندگی من، لوازم آرایشی با ماسک ها و ورزش ها و غذای مناسب وجود دارد. من سعی می کنم سقوط کنم من بیشترین امکان را برای حفظ جوانان خود دارم. این مانند انگشتان پیانیست، برای جراح - دست و بینایی است. و هنگامی که شما می بینید که یک زن بسیار کار می کند و به نظر می رسد خوب است، می دانم، این سه بار کار بیشتر به نظر می رسد. این یک کار سخت است.
هنگامی که Anastasia Makeva با یک خواننده و آهنگساز Gleb Matvechuk ازدواج کرد، طرفداران فقط با این جفت خوشحال بودند. اما پس از شش سال ازدواج Anastasia و Gleb ارائه شده است
گنادی Avramenko
- اما آیا دوست دارید استراحت کنید؟
- من عاشق. مطمئن.
- ناخوشایند در طبیعت، پیاده روی قارچ؟
- اگر کسی به من تلفن کند، من می روم اما خودم چیزهای مشابهی را سازماندهی نمی کنم. قدرت کافی و فانتزی نیست.
- آیا شما یک راز شخصی موفقیت دارید؟
- راز موفقیت وجود ندارد اینها همه اسطوره ها هستند آنها هیچ کس ندارند حتی بیشتر مادران همیشه به بانک WA می روند، به ناشناخته، خطرناک و تست نشده اند. آمار یا دست
- شاید؟
- نه، نه در هر. فقط "شاید" اگر شما فقط برای چیزی صبر کنید. و اگر شما مانند یک اسب قرار دارید، ممکن است توسط یک پایه خوب پشتیبانی شود. من منتظر کسی نیستم هدیه من خیلی کار می کنم خوب، فقط همه کسانی که کار می کنند بسیار موفق می شوند. این جوهر این گوز است.
- آیا شما فکر می کنید خود را برای تقلید؟
- هرگز ارزیابی نشود و به عنوان مثال خود مقاومت نکرد. هر فرد راه خود را دارد، اشتباهات آنهاست که او اجازه می دهد یا نه.
- آیا از چیزی ترسیدید؟
- ما همیشه از چیزی می ترسیم. ما می ترسیم که غیر واقعی باشد، نه به سرنوشت شما، نه به دست آوردن آنچه که ما تلاش می کنیم. البته، من یک استثنا نیستم، همچنین چیزهای زیادی می ترسم. اما من را در تمایل به تحقق بخشیدن به من متوقف نمی کند.
- گفته شده است که در زندگی شما باید همه چیز را امتحان کنید. چیزهایی وجود دارد که هرگز تصمیم نمی گیرید؟
- احتمالا این داروها هستند. من منظورم این نیست که چه چیزی به طور کامل در دسترس است، این چیزی است که نمی تواند بازپرداخت شود. من دوست ندارم زندگی ام را از دست بدهم او برای من ارزشمند است
آناستازیا بسیار تئاتر را دوست دارد و تلاش می کند تا در اروپا اجرا شود. در تصویر بازیگر در اپرا پاریس
عکس: Instagram.com
- اولین شوهر شما، پیتر Kislov، یک بازیگر بود. جدا شده. دوم، Gleb Matvechuk، - یک موسیقیدان، نیز متفاوت بود. آیا شما سعی کرده اید یک روح هنری مرتبط را جستجو کنید؟
- من سعی نکردم چیزی را جستجو کنم. زندگی من با این افراد کاهش یافته است. و من آنها را مجذوب کردم. استعداد خود، تمایل خود را به بیان خود، ایجاد چیزی. وقتی به پایان رسید، رابطه به پایان رسید.
- دو نفر خلاق در خانواده نیز هستند؟
- نه، این در افراد خلاق نیست. مورد در شخصیت ها و مردم خلاق همراه، و غیر Macatic. این همه به خواسته ها، آرزوها، از آموزش و احساسات بستگی دارد.
- چه چیزی باید مرد شما باشد؟
- مرد من باید هوشمندانه و با حس شوخ طبعی باشد.
- چه می توانید ببخشید، و هرگز؟
"من نمی توانم بگویم که من می گویم، اما من را ببخش." مجاز است و چه چیزی نیست من یک چیز را درک می کنم: در رابطه، منطقی است که چیزی را ببخشد و چیزی بسازد، فقط اگر هر دو آن را بخواهند. اگر هر دو احساس، عشق و تلاش کنند. اگر این احساس هیچ کدام از دو نیست، همه چیز بی معنی است.
- شما خودتان را خیلی بیست می بینید؟
- خوشحال و دوستانه احاطه شده توسط چهار کودک. شاید با نوه ها. این مطلوب است
- و برای شما، کودکان در حرفه مانع نیستند؟
- و من نمی خواهم تمام زندگی خود را در مرحله یا مجموعه ای صرف کنم. تا زمانی که پیری من نمی خواهم بازی کنم بنابراین، من بخشی از کار خلاقانه من را خواهم ساخت، بخشی از مسیر خلاقانه من را می گذرانم و بی سر و صدا می شوم. من با خوشحالی نمایه را با ایجاد یک حرفه ی یک همسر خوب، مادر و مادربزرگ تغییر خواهم داد. امیدوارم.