من، مادر و جسد قربانی: درگیری خانوادگی در واقعیت و در رویا

Anonim

این رویا به صورت شانس به من آمد، اما من نمیتوانم کمک کنم، اما به عنوان مثال آن را به اینجا آورده ام. این یک تصویر بصری از این است که چگونه رویاها نگرش ما نسبت به خود، وضعیت فعلی یا وقایع گذشته را نشان می دهد. آنها همچنین تغییرات باورهای ما را منعکس می کنند.

مثال امروز یک رویا با یک زن جوان در آستانه تولدش است. در واقع، این یک تعطیلات دیگر است. در دوران کودکی، برای بسیاری - این یک دلیل برای شادی، کلمات گرم، دوستان، هدایا است. در بزرگسالی، ما همچنان به همین ترتیب آن را به همان شیوه جشن می گیریم: دوستان و خویشاوندان می گویند کلمات گرم، چیزی را بدهد، نوشیدنی ها بر روی جداول دیگران، یک رویکرد پیچیده به تعطیلات وجود دارد: گران، پر سر و صدا، سرگرم کننده است. اما اگر به این شلوغی نگاه کنید، ما این واقعیت را جشن می گیریم که هر سال ما بیشتر و بیشتر سال ها، زندگی ما کاهش می یابد، اشتیاق ما، اضطراب، ناراحتی از فرصت های از دست رفته. این شادی کودکان دیگر نیست، روز تولد، مسائل روزهای موجود برای خودتان است.

بنابراین نامه رویاهای ما آغاز می شود:

"در روز تولد من، از زمانی که قدرتمند ترین تظاهرات در من کاهش یافته است."

من هیچ حرفی نخواهم داد، مهم است که خلق و خوی آن را در انتهای یک داستان دیگر درک کنیم. در این روز، او منتظر یک تماس تلفنی از مادر بود، اما منتظر نبود. مادربزرگش نامیده می شود، که چندین سال است که پارلمان در مذاکرات مادر و دختر است. و زبان گسترده شروع به توضیح داد که مادر هروئین ما از رویاها معتقد است که تنها پول از او مورد نیاز است. مهم است که بگوییم این یک مادر بزرگسال است و دختر برای مدت طولانی به طور جداگانه به طور جداگانه پول خود را به دست می آورد. رویاهای ما عصبانی شدند و گفتند که همه اینها نمی خواهند گوش کنند و دیگر این دستکاری ها را با احساس گناه به آدرس خود اجازه نمی دهند که آماده ملاقات و ارتباط با مامان تنها پس از جلسات مشترک با یک درمانگر خانواده باشد که آنها یک گفتگوی جدید و تمیز را با یکدیگر ساختند.

در حال حاضر خواب او:

"پس از آن بسیاری از رویاها وجود داشت، یکی به یاد داشته باشید: من به دختر نگاه می کنم به راه رفتن بر روی سیم بر روی راه آهن، به طور روشن، به طور چشمگیری متعادل، او چیزی را تصور می کرد، پس از مدتی من در ایستگاه، من یک آشفتگی را می بینم، با یک آشفتگی نوعی جسد، پوشش بسته سیاه. من درک می کنم که دختر از سیمهای زیر قطار عبور می کند. من احساس گناه می کنم، من ترسیدم، ناگهان کسی می داند که من گناهکار هستم هنگامی که من بیدار شدم، این احساس مخالف گناه بود - به طوری که من چیزی مهم و ارزشمند انجام دادم، و این بخش در من باقی مانده بود، که باعث ایجاد درام و درد شد. "

شاید مشخص ترین اشاره ای است که خود را به خودش فرستاد. زن متعادل کننده در سیم ها، او در حوزه رابطه با مادر است: هر گام بی دست و پا و بی دقتی یک قطره یا ضربه به جریان است. اما در رویای او خودش ایستاده و تماشای فاجعه بعدی، حتی خود را در سقوط از سیم ها سرزنش می کند. در عین حال، این بخشی از روح اوست، وابسته به دستکاری هایی است که میزبان خطر را به نمایش می گذارد، راه خود را به عنوان یک رویا به پایان رساند و مرزهای خود را با مادربزرگ و مادرش ساخته است.

ما آرزوی موفقیت و استقامت خود را در این فرآیند داریم.

و چه رویایی از شما؟ نمونه هایی از رویاهای شما ارسال پست الکترونیکی: [email protected].

ماریا Dyachkova، روانشناس، درمانگر خانواده و آموزش های پیشرو از مرکز آموزش شخصی Marika Khazin

ادامه مطلب