دیمیتری Nesterov: "ما به مسکن ناکارآمد رفتیم - فقط دیوارهای لخت و یک پله بدون نرده"

Anonim

هیچ مخفی نیست که هر یک از ساکنان کلان شهر، رویاهای خود را در اختیار داشتن خانه خود در روستا قرار می دهد. دیمیتری Nquestomov هیچ استثنائی نیست. هشت سال پیش، او به صاحب افتخار یک املاک کشور در 9 کیلومتری مسکو تبدیل شد. نویسنده و خواننده آهنگ ها، میزبان تلویزیون و رادیو، برنده جایزه های موسیقی و شرکت کنندگان در جشنواره ها - شخص مشغول است، اما همیشه آماده تخصیص زمان برای برقراری ارتباط است. "یک فنجان قهوه یا چای؟" - ارائه می دهد مالک، و در حال حاضر شما در حال حاضر در نوار با احساس غوطه وری کامل در دنیای دور روستای دانمارکی نشسته اید. مصاحبه هنرمند از شماره فوریه مجله جو.

- Dima، چگونه یک خانه کشور را دریافت کردید؟ چرا این مکان را انتخاب کردید؟

- شانس اتفاق افتاد دوستان گفتند که زمین را بسیار ارزان می دانند، پس هیچ ساختمان ای وجود نداشت. با گذشت زمان به خرید یک طرح فکر کردم، معمار محلی قبلا شروع به ساخت خانه ها در قلمرو کرده بود، او چهار پروژه داشت. برای کار او، او یک خانه همسایه گرفت. سپس متوجه شدیم که او برای برخی از تقلب کاشته شده است ... ما به مسکن ناکارآمد رفتیم - تنها دیوارهای برهنه و نردبان بدون نرده، من مجبور شدم همه چیز را از ابتدا انجام دهم.

- آنها برای کمک به طراح تبدیل شدند؟

- دوست دختر من طراح به ما کمک کرد. اما هنوز هم کار مشترک ما را معلوم کرد. ما مشورت شدیم، مواد با هم انتخاب شدند، جزئیات مربوط به کشور را مورد بحث قرار دادند. من می خواستم یک کلاسیک ساده، بدون هیچ گونه پرتو، بدون طلا، بدون کوپید. به طوری که شما می توانید مردم را با نگاه های سنتی دعوت کنید و هیچ چیز را نپوشانید، آن را ناراحت نبود به راحتی و زیبا نبود. من نمی دانم، معلوم شد یا نه، قضاوت دوستان.

تصاویر از Beresta به طور کامل به داخل داخلی

تصاویر از Beresta به طور کامل به داخل داخلی

عکس: Evgeny Vavrin

- آیا ایده های او را دوست دارید؟ اغلب اتفاق می افتد که نظرات مشتری و طراح هماهنگ نیست ...

- او چیزهای زیادی را به ارمغان آورد. در مورد مشاوره او، ما در طبقه ی زمین "حیاط دانمارکی" ساخته شده است. من واقعا دوست داشتم که داخلی از چوب، چرم و طناب استفاده شود. یک ستون در وسط اتاق یک ساخت و ساز حامل است، غیر ممکن بود که از آن خلاص شویم، و ما او را ضرب و شتم - در حال حاضر به نظر می رسد مانند دودکش از الکترو اکامینه. من بسیار توصیه می شود: او و گرما رادیاتور، و شاید فقط یک دکور، راحتی ایجاد کنید. ما اکنون از شومینه واقعی استفاده نمی کنیم. پیش از این، آنها لامپ های ویژه ای را که با آتش چند رنگی سوزانده می شوند، خریداری کردند، در حال حاضر من به تلویزیون ترجیح می دهم. و در سن پیری، به احتمال زیاد، من پاها را از طریق شومینه گرم می کنم، آتش را از طریق شیشه پانورامیک تحسین می کنم. (لبخند می زند.)

- برای شما مهم تر است - سبک یا راحتی؟

- راحتی مهم است که سبک با زندگی در خانه دخالت نکند. گاهی اوقات، آمدن به بازدید، من "eclassen" را می بینم، که نمی تواند شسته شود یا لمس شود. این چیست؟

- کسب و کار شما در داخل کشور منعکس شده است؟

- نه زندگی من با موسیقی برای همه صد نفر نفوذ کرده است. و رنگ دیوارها را با نکات یا گیتار رنگ می کند. اگرچه من هنرمندان را دوست دارم که دوست دارند این کار را انجام دهند. به نظر من به نظر می رسد که از کار غیرقانونی، تلفات، برخی مشکلات یادآوری می شود. من ترجیح می دهم دیوارها را تزئین کنم تا تصاویری را که آنها به طور خاص برای من بنویسند تزئین می کنند - پنجره ای در خاطراتی که من گران هستم.

در خانه Nesterov، اغلب مهمانان هستند که خوشحال هستند که از دست دادن یک مهمانی به بیلیارد

در خانه Nesterov، اغلب مهمانان هستند که خوشحال هستند که از دست دادن یک مهمانی به بیلیارد

عکس: Evgeny Vavrin

- بیایید به خانه اروپا برگردیم

- ما همه چیز را در یک سبک یک درخت اتصال با چرم و طناب ساخته ایم. این یک سبک از روستای روستایی، قرن دیگر XIX-XX است. در اینجا آویزان لوستر صنایع دستی اتمسفر است. او آشنا بود، و، همانطور که معلوم شد، آنها هنوز تجارت نمی کنند. بنابراین من Sleeperxclusive را دارم

- چگونه ایده نوار نوار ظاهر شد؟

- مهمانان زیادی در خانه وجود دارد، و شما نیاز به یک مکان که در آن شما می توانید قهوه را بدون شکستن از مکالمه، و آن را به جایی که برای قرار دادن فنجان. به هر حال، هنوز یک سونا وجود دارد، در اینجا برای این درب. درست است، آن را برای مدت زمان طولانی استفاده نشده است.

- برخی از نوازندگان از طرفداران خسته شده اند که خانه به عنوان یک قلعه منزوی درک شده است. اما، ظاهرا، نه ...

- من عاشق مهمان هستم اگر من مثل یوری آنتونوف هستم، شاید من نیز در خانه نیز به حریم خصوصی تبدیل خواهم شد. (لبخند می زند.) اینجا بنشینید و به راحتی با ده سگ آرام باشید. اگرچه من فکر نمی کنم که همه هنرمندان این کار را انجام دهند.

باغ زمستان چشم را دوست دارد. بسیاری از گیاهان از آپارتمان شهری هنرمند نقل مکان کردند

باغ زمستان چشم را دوست دارد. بسیاری از گیاهان از آپارتمان شهری هنرمند نقل مکان کردند

عکس: Evgeny Vavrin

- آیا داستان های تاریخی دارید؟

"پس از طلاق بیش از یک سال، من در تنهایی تحت تایر، داشتن ماهیگیری سرگرم کننده، اسب سواری اسب، و یاد گرفتم که حلقه Nesterov را در هواپیما YAK-52 یاد بگیرم. این نقاشی ها از Barriest در آن خانه در بانک های رودخانه اوکا آویزان شدند. من آنها را از هنرمندان محلی خریدم و یک مجموعه کوچک را معلوم کردم.

- آنها کاملا در داخل نوشته شده اند. به نظر می رسد آجر دکوراسی بر روی دیوارها به موضوع Beresta ادامه می دهد.

- آره؟ من حتی متوجه نشدم (لبخند می زند.) بر اساس طراح، این عناصر باید Mazanka را شخصیت، خلق و خوی یک خانه قدیمی اروپایی ایجاد کنند. ما نمی توانستیم این سنگریزه ها را ببندیم، زیرا طراح جایی را ترک کرد و آنها را روی زمین گذاشت. من برای مدت طولانی فکر کردم که چگونه این کار را درست انجام دهم، چه چسب باید خریداری شود. فقط چند سال پیش، تصمیم گرفتم به چوب بپردازم.

- من می بینم که شما طبیعت را دوست دارید. در یکی از نه، شما یک باغ زمستانی دارید.

- ما همیشه گیاهان زیادی داشتیم. بخش از آپارتمان شهری من نقل مکان کرد. بسیاری از گل های داخلی طرفداران و دوستان را ارائه دادند. بستگان از باغ زمستانی حمایت می کنند. مهمترین چیز در مراقبت از گیاهان به طور منظم آب است و آنها را بارور می کند.

- و شما همچنین یک آکواریوم بزرگ ...

- من از دوران کودکی آکواریوم داشتم. درست مثل سگ ها، طوطی ها، مارها، همسترها و حیوانات دیگر. من آن را دوست دارم من می خواستم آکواریوم را با ماهی های غیر معمول ایجاد کنم. و دوستی من با "Autoradio" به میوه داد. (لبخند می زند.) ماهی عجیب و غریب من یکی از دی جی ها را به من داد. به هر حال من خودم برای تیراندازی سه ماهی کوچک ماهی طلای کوچک "سیاه دنباله دار" خریدم. و دو نفر واقعا تبدیل به دنباله دار سیاه و سفید، زیردریایی های کوچک، و سوم افزایش به اندازه کپور. و اکنون ماهی آکواریوم مورد علاقه من است. بنابراین یک آکواریوم غیر استاندارد معلوم شد - همانطور که می خواستم.

گله سگ به تدریج به مدت شش سال جمع شد

گله سگ به تدریج به مدت شش سال جمع شد

عکس: Evgeny Vavrin

- هنگامی که تعمیرات را انجام دادید، حضور سگ ها را در نظر گرفتید؟

- نه، آنها را در نظر نگرفتند. سگ سگ شش سال بود - و شش آنها نیز. در حال حاضر من به من کمک می کنم که برای آنها مراقبت کنم، زیرا زمان کمی در ارتباط با فعالیت های کنسرت دارم. با حیوانات خانگی خانگی شما باید سه بار در روز راه بروید، آنها باید تغذیه شوند، با آنها ارتباط برقرار کنند. به طور طبیعی، سگ های بزرگ می توانند بر روی مبل با پا کثیف پرش کنند، زیرا همیشه قادر به پیگیری آنها نیست. اما من می خواستم مبلمان روشن در همه جا باشم. پس از تولد توله سگ، لازم بود آن را تغییر دهیم - بچه ها به معنای واقعی کلمه هر صندلی در خانه، حتی یک میز بیلیارد، صرفه جویی نمی کند.

- و شما دوباره مبلمان روشن را خریداری کردید!

- من روشن هستم زنگ های قرمز و سیاه به نظر می رسد تهاجمی است.

- اما در اینجا جوایز زیادی وجود دارد که حیوانات خانگی خود را دریافت می کنند ...

"تمام جوایز تنها یک سگ است، نام او Bahachi است، نام کامل - Sunhil Ridges Bahaty. این نژاد Rodesback Rhodesian است. من با یک توله سگ کوچولو ارائه شدم و قول دادم که دیگر رشد نکنم. اما آن را تبدیل به یک سگ بزرگ بزرگ با وزن چهل و پنج کیلوگرم تبدیل شده است. ما یک کار حرفه ای را با او شروع کردیم، و من دور رفتم. معلوم شد که کسب و کار کمی با ستاره هایش است. سگ من موفق به کسب چند نمایشگاه های بسیار بزرگ شد، برنده جام جهانی شد. ما برنامه ریزی کردیم تا او را بچرخانیم، یک سگ بسیار زیبا پیدا کرد. در آن زمان ما یک حصار داشتیم، و زمانی که من رفتم تا از باها پیاده شوم - او به طور ناگهانی در جایی ناپدید شد. معلوم شد که در جاده ما دختر ما یک مرد محو شده سالم را پوشانده بود. اما روز بعد ما آن را با یک سگ کامل به ارمغان آورد، که در ابتدا بستنی برنامه ریزی شده بود. خوش شانس - توله سگ های توله سگ متولد شده، ما فقط در مورد آزمون DNA انجام دادیم. یکی، Lelenka، خود را ترک کرد، یکی دیگر، حوا، ماهیگیری دوست، استاد بازی "چه؟ جایی که؟ چه زمانی؟" ویکتور سیدنف، که در ابتدا عشق را برای سگ ها انکار کرد، خود را یک گربه خواند. بنابراین اکنون دو Ridgeback Rodesian داریم. و در آپارتمان مسکو سوم زندگی می کند - Gerda. او به خیابان پرتاب شد. سپس صاحبان سابق خود را پیدا کردم. معلوم شد، آنها یک خانه جدید خریداری کردند، تنبل برای حمل سگ تنبل بود، و آنها دو chihuahua کمی شروع کردند ... من خیلی ناراحت شدم، چنین مواردی را به مردم تحمیل کردم. من سگ شجره را بازسازی کردم، معلوم می شود که نام او Beverly Zlatto Rus است، در حال حاضر او عنوان قهرمان روسیه را دریافت کرد.

شومینه - یک چیز ضروری در شبهای زمستانی سرد

شومینه - یک چیز ضروری در شبهای زمستانی سرد

عکس: Evgeny Vavrin

- شما مقدار زیادی از جزئیات داخلی را دارید. آیا طرفداران را خریداری می کنید؟

- بسیاری از هدایا - از ناسازگاری به نقاشی های بزرگ. بوم که در طبقه دوم آویزان است، Alexey Evstigneev هنرمند را ارائه داد. او اخیرا عنوان هنرمند مردم فدراسیون روسیه را تعیین کرد. من آن را با عنوان به خوبی سزاوار تبریک می گویم! او با خوشحالی کار من را به من ارائه می دهد، اما گاهی اوقات از بین می رود - فقط برای تکمیل نمایشگاه خود. من همچنین به من یک عکس از "ایوان Grozny در آیکون مادر مادر کازان" در رشد انسانی به من داد، تصویر فقط در تاکسی سوم خوش شانس بود. در نتیجه، من او را در آپارتمان مسکو آویزان کردم. من با تولد او، سالگرد معرفی شدم. بنابراین من 36 سالگردم را می خوانم - دو بار به هجده سالگی.

- ظاهرا، این هدیه به یاد ماندنی ترین است؟

- آره.

- و نوعی موضوع، بسیار خوب است، که شما ارائه کردید؟

- به مقدار زیادی ... متاسفانه، من نمی توانم کسی را صدا بزنم و کسی را مجازات کنم. هدایای دلپذیر ترین - از مامان. او یک سوزن را دارد و گاهی اوقات به من شگفتی های دست خود را می دهد.

- آیا خانه رویا دارید؟ شاید شما قبلا در آن زندگی می کنید، یا شاید چیز دیگری را بخواهید؟

- من اخیرا خانه را در آب دیدم، من آن را خیلی دوست داشتم! من یک رویا دارم تا خانه من بتواند در اطراف رودخانه مسکو سفر کند. اما رویای اصلی زندگی خارج از شهر است - قبلا اجرا شده است. و خیلی زود، طرفداران محله خانه من را در یک ویدیو جدید برای آهنگ "زمین روسیه" در یک دوئت با "مادربزرگ بورانان" مشاهده خواهند کرد. به هر حال، در این کلیپ اسب Sonata مورد علاقه من ستاره دار.

ادامه مطلب