دیمیتری زنبور عسل و Ekaterina Ryabova: "معمولا، زوج های بازیگری در این زمان تخریب خواهند شد"

Anonim

دیمیتری زنبور عسل و Ekaterina Ryabova - یکی از چند زوج عمل، که پس از ده سال آنها استدلال می کنند که احساسات خود را فقط قوی تر بود. عشق در نگاه اول بود، و برای اولین بار در فاصله. هیچ حساسیتی حرفه ای و حسادت در خانواده خود وجود ندارد، هرچند Amplua Dmitry اقدام به نقش قهرمانان دوستداران را نشان می دهد. با این حال، پیش از جفت اهداف بالا، رویاهای دیمیتری به عنوان یک کارگردان تحقق می یابند و البته، یک نقش همسر زیبا را ایفا می کنند. جزئیات - مصاحبه با مجله "اتمسفر".

- اوواس تاریخ بسیار عاشقانه روابط. دیمیتری، ابتدا Katya را در ویدیو در بازی دانشجویی دیدم و بلافاصله تصمیم گرفتم دیدار کنم. چه چیزی شما را جذب کرد؟

دیمیتری: بازگشت. من شاهد فوق العاده زیبا از کتی دیدم. (می خندد.) اولین سوال من پرسیدم: "این دختر چیست؟" به من گفته شد که او در آکادمی تئاتر در سنت پترزبورگ تحصیل کرده است، این یک عملکرد دیپلم است.

کاترین: این یک بازی عشق بود، من یک مونک را با داستان یوری قزاکوف بازی کردم. در طرح، قهرمان من به طوفان می افتد. این یک صحنه نسبتا وابسته به عشق شهوانی معلوم شد، تمام لباس ها مرطوب بود، و من برگشتم. (لبخند می زند.) جالب است که دیما نیز این عملکرد را نیز بازی کرد، اما در حال حاضر در مسکو، نقش اصلی مردانه است.

- دیمیتری، آیا شما چنین مردی قابل تنظیم هستید یا برای اولین بار به شما رسیده اید؟

دیمیتری: من عاشق شدم همه چیز به طور ناگهانی به طور ناگهانی برای من متوقف شد، فقط کاتا. و تا کنون. اگر چه در حال حاضر بانوی دیگری از قلب ظاهر شد - دختر من Sonya.

- کاترین، و شما شگفت زده شدید، احتمالا زمانی که یک مرد جوان در شبکه های اجتماعی نوشت؟ آیا می دانید چه کسی می تواند برخی از فیلم های خود را دیده است؟

دیمیتری: در آن زمان، من هنوز در فیلم فیلمبرداری نشده بودم، من دانشجوی فقیر بودم که در یک اتاق در یک سرویس عمومی زندگی می کردم.

کاترین: اول از همه، من یک عکس از مادرم را نشان دادم: "نگاه کن، چه نوع مردی را به من نوشتم!" و او تایید کرد: "جالب! به او پاسخ دهید. " برای من، نظر او رهبری برای اقدام بود، زیرا مادر من اعتماد داشتم، دوست من خوب است. اما، البته، من Dima را انتظار نداشتم تا به سرعت به پیتر آمد تا آشنا شود. بدون هشدار، من موافقت کردم که دوست دخترم را ببینم آنها مرا به تئاتر دعوت کردند تا بتوانند بر روی رمان Vishnevsky "تنهایی در شبکه". من همچنین منعکس شده، برو یا نه، حتی معتقد بود که نوعی فتنه وجود دارد. و بنابراین مترو را ترک کردم ...

دیمیتری: و آنجا هستم! (می خندد.) او از گذشته فرار کرد، من شروع به فریاد کردم: "Katya، Katya، ایستاده!"

کاترین: من به یاد می آورم، از تعجب، من شروع به خندیدن تقریبا به اشک، من فقط نمی دانستم چه باید بگویم. اما، من اعتراف می کنم، تا زمانی که قبلا متوجه شدم که من عاشق این مرد بودم.

در دیمیتری: تی شرت و joggers، همه - یخ بازی؛ بمب افکن، Bikkembergs در کاترین: کت، Patrizia Pepe؛ گیاهخوار، پینکو در سونا: لباس و کفش، همه - اموال قهرمان

در دیمیتری: تی شرت و joggers، همه - یخ بازی؛ بمب افکن، Bikkembergs در کاترین: کت، Patrizia Pepe؛ گیاهخوار، پینکو در سونا: لباس و کفش، همه - اموال قهرمان

عکس: آلنا پولوشین؛ دستیار عکاس: دینا Zhilinskaya

- با توجه به مکاتبات؟

کاترین: آره. احساس کردم که این درست نیست.

دیمیتری: ما شروع به برقراری ارتباط کردیم، یکدیگر را تشخیص دهیم. در این راستا، اگر دو نفر در شهرهای مختلف زندگی کنند، شبکه های اجتماعی بسیار مفید هستند.

- و این اتفاق می افتد که، با توجه به واقعیت، مردم ناامید شده اند.

دیمیتری: ما به یک استثناء خوشبختی به قوانین تبدیل شده ایم. پس از همه، مردم یک حرفه هنوز هم هستند: همیشه چیزی برای بحث در مورد، جوش در یک دیگ بخار وجود دارد.

- یعنی، برای مدتی شما یک رمان را به دو شهر دادید؟

کاترین: بله، ما چند روز به یکدیگر آمدیم، با این جلسات زندگی می کردیم. ما یک تعطیلات آخر هفته را برنامه ریزی کردیم: چه کسی به دیما به مسکو می آید، یا به پیتر به من می رود. ما به طور کامل حتی فشار نمی آورد که شما نمی توانید تمام شب را بخوابید و سپس تمام روز را پیاده کنید. چنین عاشقانه!

دیمیتری: هیچ پولی به خصوص، همه در بلیط صرف شده بود. (می خندد.) سپس من هنوز "SAPSAN" را راه انداختم، حتی کوپه کافی نداشتم. به دلایلی، من نمی خواستم در فیلم ها شلیک کنم، مجبور شدم به نحوی زنده بمانم. من قبلا دانشکده بازی MCAT را تکمیل کرده ام، دو سال در تئاتر در استونی کار کرده ام و سپس به دانشکده راهنمایی در موسسه تئاتر Schukinsky وارد شدم. در حومه تئاتر Melikhovsky مستقر شد. استودیو چخوف. " به هر حال، هنوز هم عملکرد دیپلم من "رزرو" با توجه به پروس سرگئی Dovlatova وجود دارد.

کاترین: Dima عملکرد را در بسیاری از جشنواره های تئاتر دریافت کرد و یکی از برندگان جشنواره طلایی Vityaz شد.

دیمیتری: من به یاد اول به یاد می آورم، مدیر تئاتر "در پل" توسط سرگئی فدوتوف گرفته شد، دوم، زیباترین مدیر مجارستان Attila Vidnyansky بود، و در رتبه سوم، عملکرد ما بود، که ساخته شده است، که در زانو نامیده می شود . البته، در آن زمان موفقیت بزرگی بود و غرور ما. من امیدوار بودم که در حال حاضر من به برخی از تئاتر بزرگ برای تنظیم دعوت شدم. اما، افسوس، هیچ چیز دنبال نشد اما این یک پیشنهاد برای بازی در فیلم تلویزیونی نود و سیروسی "Katina Love" بود، و حتی در نقش اصلی. به هر حال، کتیا نیز محاکمه شد. ما قبلا می توانستیم در یک فیلم فیلم برداری کنیم. اما هیچ چیز، پس از آن، موافقت کرد - ما سه پروژه مشترک داریم.

در دیمیتری: ژاکت کش و شلوار جین، همه - نیروهای هوایی Aeronautica؛ تی شرت و کمربند، همه - Bikkembergs در کاترین: پیراهن و دامن، همه - یخ بازی؛ کیسه، coccinelle

در دیمیتری: ژاکت کش و شلوار جین، همه - نیروهای هوایی Aeronautica؛ تی شرت و کمربند، همه - Bikkembergs در کاترین: پیراهن و دامن، همه - یخ بازی؛ کیسه، coccinelle

عکس: آلنا پولوشین؛ دستیار عکاس: دینا Zhilinskaya

- کاترین، و هنگامی که شما انتخاب کردید با رفتن به مسکو، برای شما یک تصمیم دشوار بود؟

کاترین: در آن زمان من قبلا از فرار از پیتر لذت بردم، می خواستم بیشتر توسعه یابد.

دیمیتری: شکاف کامل به عنوان چنین اتفاق نمی افتد، کاتیا در تئاتر در Vasilyevsky کار کرد. و هنگامی که او نقش های خوب را ارائه می دهد - به عنوان مثال، تاتیانا در "سینه ها" یا کاترینا در "رعد و برق" - من اجازه دادم او بروید.

کاترین: ما سالها نمی توانیم در مسکو بنشینیم. تیراندازی دیما در کیف، سپس در مینسک، سپس در Yaroslavl، و ما در حال تلاش برای انطباق با برنامه خود را، برای پیدا کردن زمان با هم. چنین زندگی عشایری.

دیمیتری: به شدت به جایی که ما گره خورده ایم. سونیا حتی به مهد کودک در سنت پترزبورگ رفت. امید وجود دارد که ما هنوز Katina Mama را به مسکو بریزیم. والدین من در تالین زندگی می کنند و بدون کمک ما برای ما سخت است.

- کاترین، یعنی زمانی که دخترش متولد شد، آیا کودک را به شدت گرفتید؟

کاترین: سونیا دو ماهه بود، زمانی که او پسر قهرمان دیمین را در سری بازی کرد "همه چیز فقط آغاز می شود"؛ پس از یک ماه دیگر، او در یک پروژه با من ستاره دار شد، علاوه بر این، من به تئاتر بازگشتم. بنابراین در اصل - نه، من در خانه نگران نشدم.

- دیمیتری به نحوی در مصاحبه گفت که دختر احتمالا تبدیل به یک بازیگر می شود. آیا توانایی های خلاقانه را در آن می بینید؟

دیمیتری: انرژی. مربی من، معلم من اولگ پلوویچ طاکوف در مورد مهم ترین کیفیت که بازیگر باید در مورد شدت انرژی انسانی داشته باشد، صحبت کرد. بنابراین صوفیه فقط یک دسته از انرژی، آتش است! و او یک دختر بسیار عاطفی است. در اصل، او همچنین می تواند انجام دهد، ورزش، ورزش، و کارگردان و مهارت های عمل. امیدوارم که در هر جهت انتخاب شده، قادر به تحقق بخشیدن به آن خواهد بود، زیرا آن را فداکاری و قدرت دارد. اگر چه هنوز در صبر و پیش نیازها کار می کند. Sonya در حال حاضر در رقص مهد کودک است، و او همچنین خواننده را دوست دارد. Katya درس می گیرد و چند بار با او رفت.

- پس فقط مزایای حرفه ای خود را می بینید؟ اساسا، زمانی که بازیگران می پرسند آیا می خواهند فرزندان خود را به قدم های خود برسانند، آنها پاسخ "نه! وابسته به حرفه، سخت زمانی که هیچ کار وجود ندارد. "

کاترین: بنابراین شما همچنین می توانید بگویید. فقدان پایداری احتمالا اصلی اصلی حرفه ما است.

دیمیتری: من به عنوان یک پدر من سعی خواهم کرد همه چیز را از من بگذارم بستگی به این دارد که دختر نمی تواند در مورد مشکلات روزمره فکر کند تا او مجبور نباشد از آنچه که رفتم برود. اما همانطور که، دوباره، اولگ پاولوویچ، حرفه ای بازیگر را به عنوان یک حرفه ی آتش نشانی - ریسک بالا صحبت کرد. شما می توانید متوجه شوید، و شما نمی توانید. و سپس این عذاب و درد معنوی وحشتناک است. تنها تعداد کمی از بازیگران ما بر روی صفحه نمایش می بینیم، در مرحله، و چند نفر از فارغ التحصیلان دانشگاه های تئاتری، با استعداد، عمیق، هوشمندانه هستند - در تاریکی هماهنگ ... موفق شانس، شاید مهمترین نقش در زندگی بازیگر

- چقدر افراد بلندپروازانه ای دارید؟

کاترین: در تئاتر من خوش شانس هستم من حتی در مورد برخی از نقش هایی که به من داده شد، خوابیدم. Katerina در "رعد و برق"، Aglaya در "Idiot"، تاتیانا در "Promenban". و در سینما، حداقل، من نقش های چمدان خاصی دارم، و همچنین من نمی توانم یک کار مهم را تخصیص دهم.

- آیا از آن پشیمان هستید؟

کاترین: من به ستاره من اعتقاد دارم، دیر یا زود چیزی خوب خواهد آمد.

دیمیتری: شوهر کتی کارگردانی - و تئاتری و سینما. من پیکربندی شده ام که اجرا شود و هم همینطور. به تازگی خواسته شده به بازگشت به Melikovo، "دست و پا زدن" عملکرد من - بچه ها آن را برای پنج سال بدون مدیر نظارت، - و من ناگهان احساس چنین قدرت درونی! مثل اینکه من در محل من هستم من می دانم که من هنرمندان صحبت می کنم چگونه این کار را انجام دهم. و من از این لذت زیادی می گیرم حرفه کارگردان باور نکردنی است. شما خالق هستید! و شما می توانید یک جهان کل را ایجاد کنید!

دیمیتری زنبور عسل و Ekaterina Ryabova:

"دیما سه بار به من پیشنهاد داد. در اصل، اگر آن را برای برخی از مستمر در شخصیت من نبود، ما خیلی زود ازدواج کردیم."

عکس: آلنا پولوشین؛ دستیار عکاس: دینا Zhilinskaya

- چه نقش ای برای کتی می بینید؟

دیمیتری: من باید بگویم که چگونه Katya خود را درک می کند، و پس از آن من او را می بینم، دو نفر کاملا متفاوت هستند. همسر عاشق چیزهای زیبا، شیک لباس پوشیدن. و برای من، او شخصیتی از "آرام دان"، آکینایا است، من برخی از تاریخ روستایی را با او مرتبط می کنم. من درک می کنم که قدرتش وجود دارد. اما هیچ کس چنین نقش هایی تا کنون پیشنهاد نکرده است.

کاترین: من موافقم، این کاملا عنصر من است، من در شهر کوچکی از منطقه کیرزنوف Tambov متولد شدم ...

دیمیتری: و اجداد من از برینزچینا آمده اند، من در تالین متولد شدم. من مردان را در کت ها، مدیران ارشد بازی می کنم، هیچ کس معتقد است که من از سه سالگی کاشت و سیب زمینی را از بین می برم و می توانم یک مرد روستایی بازی کنم.

- در "کولی"، که به زودی در کانال تلویزیونی "صفحه اصلی" منتشر خواهد شد، همه شما آن را دارید: روستا، کولی Tabor ...

دیمیتری: آه آره! این داستان بسیار روشن بود، یک تیم خلاق فوق العاده آمد، در تمام این مدت، در حالی که تیراندازی پرتاب شد، در عشق زندگی کرد. اکثر سری ها در منطقه Chernihiv فیلمبرداری شده اند، این فقط دور از برینزچینا، شهر نووگورود-سوسنکی نیست. و به محض اینکه من روی این سرزمین قدم گذاشتم، احساس شدید قدرت را داشتم، به طوری که خانه بازگشت به ریشه ها. بخش انرژی بسیار قدرتمند. رودخانه Desna قوی است، سریع، جریان چنین است که شما بروید - و بلافاصله شما را بسیار دور از بین می رود. صومعه در ساحل. مردم مهمان نوازی به معنای واقعی کلمه، جداول در عرض چند دقیقه پوشیده شده بود: یک میان وعده از باغ، ظروف کوره، تأکید، مهم بود که پاها را در زمان حمل کنیم تا قربانی مهمان نوازی نبود.

- کولی ها به دست رفتی، سرنوشت پیش بینی کرد؟

دیمیتری: نه، پیش بینی نشده است. در عوض، نگران بود، کمک کرد. کولی ها در این فیلم بازیگران تئاتر عاشقانه ایگور نیکولایویچ Krikunova هستند. هنرمندان و مردم شگفت انگیز. برخی از صحنه های حافظه تا کنون. شب، ستاره ها، رودخانه ها در نزدیکی جریان می یابند، فرش های ناگهانی در این زمینه گسترش می یابند، آتش سوزی ها سوزانده می شوند، کولی ها آهنگ های زیر گیتار را می خوانند - تصورات فراموش نشدنی. بسیار منتظر لحظه ای است که پروژه قادر به دیدن مخاطبان خواهد بود.

- شما بسیاری از نقش های فیلم عاشقانه دارید. و در زندگی نیروهای عاشقانه وجود دارد؟ کاترین، شوهر برای شما مراقبت می کند؟

کاترین: بله، او همیشه صبحانه قهوه را می سازد. ما برای ده سال با هم بوده ایم، اما نمی توانم بگویم که عاشقانه زندگی ما را ترک کرده است. ما زمان را به یکدیگر متصل می کنیم؛ فقط با هم ماندند - لازم است دوباره به جایی بر روی تیراندازی بروید. من فکر می کنم در مورد سال ها عشق ما عمیق تر، قوی تر شده است.

- آیا در این زمان تغییر کرده اید؟

دیمیتری: ما عاقلانه شد: ما سعی می کنیم از یکدیگر مراقبت کنیم، ببخشیم.

کاترین: بازیگران اکثر بخش ها بر روی خود تمرکز می کنند، در حالی که بسیار عاطفی هستند. به گفته جوانان، ما نیز طبقه بندی بیشتری داشتیم، منافع خود را در بالا قرار دادند. و در طول سالها آمده است تا درک کنید که بیشتر به یک فرد می دهید، بیشتر به شما می روید.

دیمیتری: در این زمان، زوج های عمل معمولا تجزیه می شوند. در حال حاضر عشق ما در حال حاضر در مرحله شور و شوق دیوانه نیست، اما این احساس کمتر قابل توجه نیست. این در هجده سالگی است که من فکر کردم: لازم است که آن را فقط سقف را شکست، - و در حال حاضر من از چیزهای دیگر خود لذت می برم: از این واقعیت که فردی که به طور کامل توسط بومی و نزدیک به من اعتماد دارد.

- آیا به دفتر رجیستری رسیده اید؟

کاترین: آنها رسیدند (می خندد)، در حال حاضر سه ماهه وجود داشت. به طور کلی، دیما سه بار یک جمله را به من داد. در اصل، اگر آن را برای برخی از بی رحمانه در شخصیت من نبود، ما خیلی زود ازدواج کردیم. اما من فکر کردم: نه، هنوز هم بعد از من اجرا می شود!

- عروسی مرتب یا امضا شده در مدرن، در شلوار جین؟

دیمیتری: یک لباس سفید و لباس پوشیدنی وجود داشت.

کاترین: ما فقط جایی برای رفتن نداریم: بستگان خواستار عروسی شدند. مادر من واقعا او را می خواست، والدین دیمینا از تالین وارد شدند. بسیاری از مردم نبود - دوستان و بستگان نزدیک بودند. و در سنت پترزبورگ، در کشتی، بسیار زیبا بود.

- این، در سنت پترزبورگ، نه در مسکو ...

دیمیتری: بله، و سونیا در آنجا متولد شد.

- در واقع، یک شهر بسیار دلپذیر است.

دیمیتری: من موافقم، اما به دلایلی نمی توانم آنجا باشم، من خوشحالم که استراحت می کنم، اما پس از آن به مسکو می رود. انرژی آن به من نزدیک تر است، من نمی توانم بدون این ریتم.

در دیمیتری: بلوز و کمربند، همه - Bikkembergs؛ شلوار جین، نیروی هوایی Aeronautica در کاترین: پیراهن، ساشا؛ جین، یخ بازی در سونا: لباس و کفش، همه - قهرمان املاک

در دیمیتری: بلوز و کمربند، همه - Bikkembergs؛ شلوار جین، نیروی هوایی Aeronautica در کاترین: پیراهن، ساشا؛ جین، یخ بازی در سونا: لباس و کفش، همه - قهرمان املاک

عکس: آلنا پولوشین؛ دستیار عکاس: دینا Zhilinskaya

- کاترین، شما از کمی کیرزنوف آمده اید، آیا می توانید در کلان شهر راحت باشید؟

کاترین: من واقعا مسکو را دوست دارم، به ویژه اخیرا، راحت تر، راحت تر شده است. پیتر برای من یک زادگاه در اصل است، من به آنجا می روم و استراحت می کنم. و مسکو به انگیزه می دهد: هیچ وقت برای نشستن وجود ندارد، شما باید حرکت کنید، ارتفاع جدیدی بگیرید.

دیمیتری: در حال حاضر برادر و خانواده من آمدند، و زمانی که آنها آمادگی خود را برای نقش ها دیدند، نمونه ها گفتند: "خب، این حرفه ای است!" به عنوان مثال، ما می توانیم روز یا دو را بخوریم، روی یک کبد بنشینیم تا به سرعت وزن را پرتاب کنیم. ظاهر - بازیگر کارت کسب و کار. برادر می گوید: "من خود را برای مدت طولانی دیده ام، بیایید مانند مردم بنشینیم!" و چگونه می توانم الکل را بپردازم، اگر فردا یک جلسه عکس یا عکسبرداری باشد و باید شکل بگیرد؟ بنابراین، تنها پس از کار. (خنده حضار)

- کاترین، احتمالا یک زن می تواند نگرانی شوهر شوهرش را با ظاهر اش تحریک کند ...

کاترین: عادت دارم. اما دیما به خودی خود نگاه نمی کند. به طور عمده مربوط به فرم فیزیکی، حالت قدرت است. و من چیزی هستم - من آماده نیستم (لبخند می زند.) من دوست ندارم در اسلب ایستاده باشم، و شوهرم خوب است.

دیمیتری: بازگشت به سوال از فرم فیزیکی: اگر شما قهرمان عاشق، که در آن زنان در عشق سقوط، خوب است برای مطابقت. در غیر این صورت خنده دار خواهد بود. هیچ کس هویت هنرمند، طبیعت درونی خود را لغو نمی کند. اما حرفه ما عمومی است. هنرمندان وجود دارند که از شبکه های اجتماعی برای ترویج استفاده نمی کنند، آنها را بر تعداد مشترکین Instagram تفریق می کنند. اما جهان تغییر کرده است - در حال حاضر حتی کار می کند بسته به میزان حساب کاربری شما محبوب است. صادقانه، من هر روز به سختی می توانم انتشاراتی را انجام دهم، یک بار در یک هفته در Instagram چیزی بگم. من نمی توانم با صوفیه بازی کنم و ویدیو ما را شلیک کنم. به نظر من، این یک حوزه صمیمی است.

کاترین: چنین احساساتی که لهجه را تغییر می دهد اتفاق می افتد: و آنها را دوست دارند که چگونه بازی می کنید، اما برای زندگی جالب زندگی شما.

- آیا شما یک زن و شوهر سکولار هستید؟

دیمیتری: ما عمدتا مستقل هستیم هنگامی که زمان آزاد به نظر می رسد، ما سعی می کنیم آن را با خانواده خود صرف کنیم.

ادامه مطلب