Polina Dolinskaya: "برای عشق من لازم است برای مقابله با"

Anonim

پس از انتشار سریال تلویزیونی "Marusya"، جایی که قهرمان ما نقش مهمی ایفا کرد، او توسط ناتالی اوریرو روسیه و "فرشته وحشی از مسکو" نقاشی شده بود و خودش، خنده، خود را "هدیه سال نو" می نامد. این دختر در تاریخ 31 دسامبر متولد شد و یک کودک دیر طولانی مدت داشت، ظهور کل خانواده در جهان ظاهر شد. ولادیمیر آبراموویچ، در مقایسه با بسیاری از مردان رویای پسر خود، همیشه افتخار می کند که او یک دختر داشت. و مادر، ناتالیا ولکووا، بازیگر، به خاطر بالا بردن نوزادان، از شغلی خودداری کرد و از آن زمان به طرح های تئاتر یا مجموعه ای نرسیده بود. اما او موفق به رشد یک بازیگر عالی از دختر شد. "همه چیز که در من خوب است از پدر و مادر است، - خروج از زمینه. البته، "و معایب که من، مانند هر فرد عادی، من خودم را در مسیر زندگی ام به دست آورده ام." او هنوز بیست و پنج ساله نیست، اما در حال حاضر چیزی برای به یاد داشته باشید و به جهان بگویید. در تزئین، او با خلق و خوی بدبختی متمایز شد و پسرانی که به دلیل نازک او به نظر می رسید و به نظر می رسید. بنابراین کبودی و سایش برای او آشنا بود. بله، و با مطالعه، همه چیز رفع نشده است.

Polina Dolinskaya: "من در مدرسه تحصیل نکرده بودم، حتی می توانید بگویید - بد. من اشیای بشردوستانه را دوست داشتم، اما با علوم دقیق فقط مشکل بود. اگر چه، احتمالا، اگر من، پس از آن کامل تر کامل و در یک خجالت خوب، با آن مقابله با آن. پس از همه، نمرات دهم و یازدهم من می توانم به صورت خارجی به پایان برسد. و گواهی معلوم شد بد نیست. فقط تا آن زمان من یک هدف را تشکیل داده ام، متوجه شدم که چه می خواهم در زندگی انجام دهم و تصمیم گرفتم به دانشگاه تئاتر وارد شوم. بنابراین، تمایل به یادگیری ظاهر شد. من می دانم افرادی که از دوران کودکی از صحنه ای رویایند، و من این میل بعدها بعدا در دبیرستان بوجود آمده ام. "

Polina Dolinskaya:

پس از ورود به صفحه نمایش تلویزیونی از سری "Marusya"، که در آن پلیینا نقش مهمی ایفا کرد، او توسط ناتالی اوریرو روسیه نقاشی شده بود. عکس: آرشیو شخصی Polina Dolinskaya.

اغلب، کودکان مشهور شکایت می کنند که محبوبیت آنها از والدین، دیگران بی سر و صدا از شکوه پدر استفاده می کنند. چه دسته ای هستی؟

Polina: "هیچکدام به یک یا دیگری. البته، من متوجه شدم که پدرم مشهور است. با این حال، او در شکوه او نبود. او، مانند بسیاری از هنرمندان، اغلب برای تیراندازی و تور می رود. در عین حال، او توانست فضای اتمسفر خود را در خانه ایجاد کند، حتی اگر از ما دور بود. جایی که پدر خواهد بود، او به طور مداوم به نام، حتی در آن زمان، زمانی که هیچ تلفن همراه وجود نداشت، و نه تنها با مادرش، بلکه با من نیز صحبت کرد. و به طور کلی، هر دقیقه یک دقیقه رایگان dotdka به من اختصاص داده شده است. من هرگز از عدم توجه و یا مراقبت از طرف او تجربه نکردم. آیا پدرم افتخار میکنم؟ بله، دائما! و هنوز هیچ چیز تغییر نکرده است. اما این احساس با محبوبیت او ارتباط نداشت، اما با یک شخص فوق العاده، یک مرد واقعی بود. من بهترین پدرم را دارم و من هرگز نباید از شهرت پدرم استفاده کنم. پدر و مادر من را به ارمغان آورد به طوری که با تمام تحسین من همیشه آنها را درک: ارزشمند است که من خودم تصور می کنم - به عنوان یک فرد، و در حال حاضر در حال حاضر به عنوان یک بازیگر ".

بسیاری از بازیگران فرزندان خود را از ورود به دانشگاه های تئاتری جدا می کنند، تمام حرفه های دشوار را نقاشی می کنند.

Polina: "نه، من در خانه ترسیدم و رنج ندیدم. اول، چرا؟ من از سالهای زینتی پشت صحنه هستم من دیدم چطور و چه اتفاقی افتاد. من می دانستم تجربه پدرم، همکاران و دوستانش، با آنچه که من باید با آن مواجه هستم. و در مرحله دوم، به نظر من، اگر شما با تمام قلب من هستید و مسئولانه به کسب و کار مراجعه نکنید، حرفه ای ساده نیست. شما می توانید کار خود را دوست داشته باشید و لذت بردن از او، اما در عین حال آن را کمتر دشوار نیست. این فقط آسان است که به صورت سطحی انجام شود. "

Polina تنها فرزند زن و شوهر بازیگر ولادیمیر Dolinsky و ناتالیا Volkova است. عکس: آرشیو شخصی Polina Dolinskaya.

Polina تنها فرزند زن و شوهر بازیگر ولادیمیر Dolinsky و ناتالیا Volkova است. عکس: آرشیو شخصی Polina Dolinskaya.

پدر کمک کرد تا انجام دهد؟

Polina: "نه. درست است که ما باید به والدین من احترام بگذاریم - آنها از تصمیم من حمایت کردند. با این حال، اگر من گفتم می خواهم به یک دکتر یا معلم تبدیل شود، واکنش دقیقا همان است. به نظر آنها، من مجبور شدم یک حرفه آینده را انتخاب کنم. و راهنمایی های بزرگان در چنین شرایطی اغلب ارزیابی می شود. اگرچه سال های بعد، من قبلا دیپلم را دریافت کردم و در یک تئاتر کوچک کار می کردم، متوجه شدم که در واقع پدر به طور مخفیانه خوابیدم که به قدم های او رفتم و به عنوان بازیگر تبدیل شدم. اما به من اعتقاد داشته باشید، هرگز پیش از آن که او حتی به میل خود اشاره نکرد. من را به تعیین سرنوشت من داد. بنابراین من خودم را انجام دادم، و اسناد به تمام دانشگاه های تئاتری مسکو ارسال شد. من اعتراف کردم، پس من واقعا می خواستم به یک دانش آموز از مدرسه Schukinsky تبدیل شوم، زیرا مادر آنجا تحصیل کرد و پدر. با این حال، پس از دومین دوره مقدماتی، در مدرسه Schepkinsky، به من گفته شد که آنها گرفته شده اند و دیگر موسسات آموزشی پیشنهاد شده اند که از طریق مرحله رقابتی دیگری بروند. بنابراین، من "Pinch" افسانه ای را انتخاب کردم. من هرگز پشیمانم، چون من با معلمان و همکلاسی ها خیلی خوش شانس بودم. "

شما با پدرتان در سریال تلویزیونی "Roath" بازی کردید. در مجموعه، او اعتبار نداشت؟

Polina: "نه، چی هستی فوق العاده است که با او کار کنید، و من این را نه تنها قضاوت می کنم. من دیدم که چگونه با همکارانش رفتار می کند. تیراندازی فوق العاده بود ... به هر حال، پدر بیشتر در مورد من در تئاتر نگران است. ما در دو مدولاسیون کارآفرینی مشغول به کار هستیم: "چگونه باید مورد نظر" و "دو کروکودیلا پرواز". من می دانم که علاوه بر من، هیچ کس تجربیات پدران را نمی بیند. گاهی اوقات متوجه می شوم که چگونه لب هایش حرکت می کنند، زمانی که او سکوت تکرار می کند، چگونه می توانستم متن را فراموش نکنم. البته، وقتی اشتباه می کنم، پدرم به عنوان یک شریک تجربه تر، همیشه نشان می دهد. اگر چه، رک و پوست کنده، منتقد اصلی در خانواده ما مادر است. پدر جایی می تواند پشیمان شود، سکوت یا به آرامی بگوید، چیزی که من اشتباه می کنم. مامان همیشه به شدت قدردانی می کند، اما به درستی، دریغ نکنید که چه چیزی فکر می کند. به طور کلی، من با والدینم خوش شانس بودم. مامان - زیبایی و یک زن بسیار عاقل، من سعی می کنم از او یاد بگیرم. و با پدر من همیشه خوب و راحت هستم - و در مرحله، و در زندگی. بنابراین همیشه بود. من به یاد داشته باشید، در پنج یا شش سال من به طور تصادفی خرد شده بود. خیلی ناراحت شدم و پدر خداحافظی به یک رأی کامل تبدیل شد. من یک حشره را به بانک گذاشتم و گفتم: "حالا بیایید او را در دریا ترک کنیم، اما قبل از اینکه اجازه دهید یک مربا بگذاریم: مهم نیست که چه اتفاقی می افتد، ما همیشه تنها با حقیقت صحبت خواهیم کرد." برای من این یک رویداد بود. من قول دادم و سالها او را دنبال کردم. ما باید به پدرم احترام بگذاریم - او همواره با من صادق بود. و اینجا یک بار دروغ گفتم من هفده ساله هجده ساله بودم وقتی که با دوستانم شروع کردم. والدین در مورد آن آموختند. غیرممکن است بگویم که من سرزنش کردم، اما ما به طور جدی با این موضوع صحبت کردیم، و به پدرم قول دادم که من سیگار نکشید. سعید گفت، اما یک سرمفتش خاص برای سرمفتش خاص برای بازسازی افغانستان سیگار را سیگار میکند. اما نه بیهوده اعتقاد بر این است که دیر یا زود همه راز روشن می شود. پس از آموخت که من اعتماد خود را فریب دادم، پدرم مرا از خانه بیرون آورد. "

Polina ادعا می کند که شخصیت به پدرش رفت: همان عاطفی، سریع تر، اما ترک. عکس: آرشیو شخصی Polina Dolinskaya.

Polina ادعا می کند که شخصیت به پدرش رفت: همان عاطفی، سریع تر، اما ترک. عکس: آرشیو شخصی Polina Dolinskaya.

تا آنجا که من از دهان ولادیمیر آبراموویچ شنیدم، به درب اشاره کردم، اما مادر من بعد از شما رفت. و آنها به زودی به فن های بومی خود بازگشتند.

Polina: "بله اما از نظر اخلاقی سخت بود. و حتی نه به این دلیل که آنها لگد زدند. و چون من متوجه شدم که چقدر پدرم فریب من بود. او برای مدت بسیار طولانی با من صحبت نکرد و حتی دردناک تر شد. و بنابراین شما احساس می کنید که اشتباه است، و در روح گربه گربه ها، و در اینجا شما هنوز هم نمی دانید که چگونه به یک فرد نزدیک نزدیک و توضیح دهید: "من متوجه شده ام. با عرض پوزش! "و مهمتر از همه، حتی اگر ببخشید، دوباره به من اعتقاد دارم؟ این به معنای واقعی کلمه من را از داخل خورده است. من به کلیسا رفتم - عجله، گناهان غرق شد. خوشبختانه، پدرم مرا ببخشد و من هرگز به او دروغ نگفتم من واقعا از اعتماد و رابطه ما قدردانی می کنم و دیگر آنها را در معرض خطر قرار نمی دهند. "

این است، از آن زمان تا به حال شما هرگز نزاع؟

Polina: "هیچ درگیری جدی وجود نداشت. اما سوء تفاهم به وجود آمد. و هنگامی که من حتی به اراده پدر رفتم. این اتفاق افتاد وقتی که در عشق افتادم دیمیتری همچنین در مدرسه Schepkinsky مورد مطالعه قرار گرفت، اما در آن زمان ما آشنا نبودیم: او در سال گذشته بود، و من فقط انجام دادم. و هنگامی که من آزاد شدم و معلوم شدم که من به تئاتر کوچک منتقل شدم، یکی از دوستانم به من گفت: "عالی! آیا شما، چون دیا مارین آنجا کار می کند. شما با او خسته نخواهید شد. " به نظر می رسد که آن را در مورد بسیاری از دانش آموزان دانشجویی دانشگاه ما دیوانه بود. و اگر ما در مدرسه ارتباط برقرار نکردیم، تئاتر به راحتی یک زبان مشترک را یافت. رومی به سرعت شروع شد، و شش ماه پس از آشنایی، ما در حال حاضر با هم زندگی می کنیم. در حقیقت، زمانی که شما فقط یک فرد را با تمام قلب خود دوست ندارید، چنین شرایطی وجود دارد، بلکه در عین حال شما می فهمید که این تنها برای زندگی است. "

Polina Dolinskaya:

پس از نقش Marusi در سریال تلویزیونی نامیده می شود، پلیینا به نام "فرشته وحشی از مسکو" نامیده می شود. عکس: آرشیو شخصی Polina Dolinskaya.

و پدر؟

Polina: "پدر به طور قطعی علیه. من به یاد می آورم تماس او: "آیا شما در خانه دارید؟ بلافاصله او را از بین ببرد، در غیر این صورت من خواهم آمد و خودم را انجام خواهم داد! »و نکته اینجا در حسادت نیست، بلکه در مراقبت از پدر شما نیست. اول، ما در همان تئاتر کار می کنیم، به این معنی که رابطه ما مورد بحث قرار خواهد گرفت. و شایعه ی انسان همیشه خوب نیست. ثانیا، ما همه چیز را با Dima به نحوی به سرعت. و پدر، به طور طبیعی، می ترسید که انتخاب من قلب من را شکست. احتمالا، برای اولین بار در تمام سالها تلاش کرد تا به نحوی بر زندگی من نفوذ کند، زیرا انتخاب من. "

آیا شما باید با عزیزان شرکت کنید؟

Polina: "نه. من خیلی ساده نبودم برای عشق او باید در حال مبارزه باشد. علاوه بر این، از پدرم، پشتکار و تعهد را به ارث برده ام. فکر کردم، تصمیم گرفتم سعی کنم پدر را متقاعد کنم. برای انجام این کار، لازم بود که او اغلب با دیما ملاقات کرد. اولین جلسات سخت ترین بود. اگر چه پدر با توجه به مهمان مودبانه رفتار کرد، پس از خروج او بلافاصله شروع شد: "چه چیزی در آن پیدا کردید؟! این بی معنی است! او چند نفر از شما نیست! توقف برای دیدار با او! "اما به تدریج پدر شروع به تغییر نظر خود کرد:" شما می دانید، و یک مرد جوان به نظر می رسد خیلی بد است، همانطور که به نظر می رسید برای اولین بار. " و پس از مدتی، من بالاخره شنیده ام بلند مدت: "Dima شما یک مرد جهان!" شما می توانید بگویید، آن را مانند یک برکت. و سیزدهم ژانویه سال جاری ما ازدواج کردیم. سه سال پس از آشنایی ما. "

عروسی جوانان تصمیم به جشن گرفتن در تئاتر، که آنها را با هم به ارمغان آورد. عکس: آرشیو شخصی Polina Dolinskaya.

عروسی جوانان تصمیم به جشن گرفتن در تئاتر، که آنها را با هم به ارمغان آورد. عکس: آرشیو شخصی Polina Dolinskaya.

شما یک عروسی زیبا داشتید، در یک تئاتر کوچک ...

Polina: "اما چطور دیگر! ما هر دو هنرمند هستیم. و در روز ازدواج، به صحنه بروید شگفت انگیز است. به هر حال، و ماه عسل ما "اقدام" داشتیم: فقط ازدواج کردیم - و بلافاصله برای تور رفتیم. چنین حرفه ای ما است. ما یک سفر عروسی فعلی به تعطیلات را به تعویق انداختیم. پنج سال پیش پدر یک آپارتمان در اسپانیا را در ساحل کاستا بلانکا، کنار دریا به دست آورد. این جایی است که ما در ماه ژوئیه به مدت شش هفته با شوهرم رفتیم. این عالی بود و بسیار عاشقانه بود. اگر چه، احتمالا، چنین احساساتی حتی از جایی که شما هستید، اتفاق می افتد، اما از کسی که با شما بعدی است و هر دو حالت را دارید. به عنوان مثال، زمانی که امکان فرار از سرمایه برای یک هفته وجود ندارد، ما اغلب نقشه ای از منطقه مسکو را در آخر هفته می گیریم، من به یک انگشت در ماشین نگاه نمی کنم، ما در ماشین نشسته ایم و به آنجا می رویم . در یک مکان کاملا ناشناخته، دانستن آنچه در انتظار ما وجود دارد. و در شب ما به خانه برگشتیم. اما هر یک از این سفر به نظر می رسد جالب است، خوشحالم. مرد مورد علاقه نزدیک است، و تشنگی برای اکتشاف ها راضی است. استراحت زیبا، پس از آن شما می توانید با خیال راحت در جنگ باشید. "

علیرغم متقاعد کردن آشنایان تا تابستان تا تابستان، زن و شوهر با سال نو قدیمی ازدواج کردند. عکس: آرشیو شخصی Polina Dolinskaya.

علیرغم متقاعد کردن آشنایان تا تابستان تا تابستان، زن و شوهر با سال نو قدیمی ازدواج کردند. عکس: آرشیو شخصی Polina Dolinskaya.

بسیاری از دختران شوهران آینده را مانند پدرشان انتخاب می کنند. آیا در شخصیت ولادیمیر آبراموویچ و دیمیتری وجود دارد؟

Polina: "البته! خانواده مهمترین چیز در زندگی هر دو و دیگری است. مراقبت از عزیزان، نگرش احترام به بومی، سخاوتمندانه، مردانگی و عدم پذیرش کامل از خودگرایی. آنها هر دو دارای حس خیره کننده ای از طنز هستند. و برای آنها هیچ چیز غیرممکن نیست. حقیقت! به نظر من، چنین وضعیتی وجود ندارد که آنها را در یک مرده قرار دهد. بنابراین، به عنوان مثال، دیا باید از یک گربه تولد بگیرد. من برای عکسبرداری رفتم، و این لحظه ای بود که EVA مورد علاقه ما تصمیم گرفت بیرون برود. در ابتدا، شوهر اشتباه گرفته شد: چه باید بکنید؟! تماس دامپزشکان؟ و کجا تلفن های خوب را پیدا می کنند؟ آیا پزشک به آنجا می رسد؟ در نتیجه، او تصمیم گرفت تا خود را به زایمان بپذیرد. من برخی از سایت ها را در اینترنت پیدا کردم، جایی که به آن گفته شد که چگونه عمل می کرد و با این کار دشوار مقابله کرد. اگرچه همه چیز اشتباه بود، همانطور که می خواهم. یکی از بچه گربه ها آب چرب را تهدید می کرد و دمکا مجبور شد آن را پمپ کند. کودک ذخیره شده و در مورد حس شوخ طبعی، شوهر می گوید که شخصیت انقلابی او به نام اویویانی جوان هوگو چاوز و فیدل (به افتخار کاسترو) نامیده می شود. "

و شما خودتان مثل پدرت هستید؟

Polina: "بدون شک. بنابراین، حتی زمانی که ما بلافاصله در برخی از مسائل به توافق نرسیده ایم (همانطور که در تاریخ با DIMA بود)، هنوز درک می کنم که اقدامات پدر را درایو می کند. عاطفی، من نیز به پدرم رفتم و همان ترک است. این اتفاق می افتد، من در خانه فلاش می کنم، و در عرض چند دقیقه من در حال حاضر به مصالحه می روم. من هرگز به کسی احتیاج ندارم، مدت زمان طولانی برای نفس کشیدن و یا اصرار بر تنها یک هدف آن - ثابت کنم که من درست بود. و مانند یک پدر، من سعی می کنم زندگی با خوش بینی را درمان کنم، به خوبی باور دارم. همچنین به من و تشنگی او برای عدالت منتقل شد، و نه تنها به سمت خود. من خیلی نگران هستم اگر من به عقب برگردم بی عدالتی گاهی اوقات به اشک چسبیده است. و خوشبختی که خویشاوندان من با من کمک می کنند تا بر مشکلات که گاهی اوقات به دلیل ماهیت شما به وجود آمده است، بر این موضوع کمک کنند. گاهی اوقات بسیار ناامید کننده است زمانی که شما صادقانه، به آرامی، و در پاسخ به شما بی قید و شرط. اما به طور کلی، پدرم و من خیلی شبیه به آن هستم که در برخی موارد حتی بعد از او حتی خنده دار هستم: به نظر می رسد که من به آینه نگاه می کنم. "

دیمیتری و پولینا - در عروسی احاطه شده توسط خویشاوندان: چغندر تازه متولد شده، پدر و مادر و مادر (در عکس - در بالای صفحه، از چپ به راست). و در کنار عروس، مادر داماد، که روح را در دختر در قانون نداشته است، مانند خواهر کوچکترش. عکس: آرشیو شخصی Polina Dolins

دیمیتری و پولینا - در عروسی احاطه شده توسط خویشاوندان: چغندر تازه متولد شده، پدر و مادر و مادر (در عکس - در بالای صفحه، از چپ به راست). و در کنار عروس، مادر داماد، که روح را در دختر در قانون نداشته است، مانند خواهر کوچکترش. عکس: آرشیو شخصی Polina Dolins

شهرت من نقش Marusi را در مجموعه ای از همان نام به ارمغان آورد. این اولین نقش اصلی شماست. این کار به یاد داشته باشید؟

Polina: "یک برنامه بسیار تنگ وجود داشت: شما خیلی کار می کنید، کمی خوابید. اما به تدریج تسلط بر من، من اعتراف می کنم، خجالتی می خوانم، اما این ترس از تخریب ها. اما برخورد های آب و هوایی و نارضایتی فصل ها بر روی سناریو و ظاهر شدن دشوار بود که به آن استفاده شود. به عنوان مثال، در تابستان به گرمای چهل درجه، ما شب سال نو را شلیک کردیم، زمستان. تحریک شده توسط گرما و همچنین معلوم شد که من واقعا از دست رفته تئاتر، تیراندازی در مسکو و مدت زمان بسیار طولانی، چند ماه بود. بنابراین، بازگشت به صحنه شاد و طولانی بود. "

مادر شما، داشتن یک بازیگر با استعداد، از کار خودداری کرد تا تمام وقت خود را به شما اختصاص دهد. آیا شما برای چنین شاهکار زنانه آماده هستید؟

Polina: "نه. البته ما بچه ها خواهیم داشت. اما برای ترک این حرفه، به نظر می رسد غیر قابل قبول است. این است که برای زمان فرمان، و سپس دوباره در مرحله. بله، و شوهر، زمانی که چنین واژه ها می شنوند، می گوید: "من او را نجات خواهم داد. هیچ نشسته ای در خانه وجود نخواهد داشت! "من قدردانی میکنم که مادر برای من چه بود. برای او بسیار سپاسگزار است. با این حال، لازم نیست این کار را بسیار انجام دهیم، من قدرت کافی برای چنین فداکاری ندارم. من بازیگر، و بدون تئاتر و فیلم زندگی من غیر ممکن است. "

ادامه مطلب