آنا Tsukanova-Cott: "من در مورد ظاهر من نگران بودم، اما پس از آن من خودم را دوست داشتم"

Anonim

راه خلاقانه آنا Tsukanova-Cott با نیروی انسانی آغاز شد. Rusolay، خنده دار، بلافاصله بلافاصله به یاد می آورد. به طور شگفت انگیز، اولین تیراندازی در هفت سالگی در کار فارغ التحصیلی شوهر آینده او الکساندر کوتا اتفاق افتاد. هنگامی که او هجده ساله بود، آنها یک زن و شوهر بودند، و چند سال بعد پسر میشا متولد شد. امروز، آنا دارای هفتاد کار است. مخاطبان از "دهه هشتاد" عاشق کتیا شدند و قهرمانان قلعه برست، "عمده 2"، "عالی"، صداقت و پالت گسترده ای از بازیگر جوان را شگفت زده کردند. به هر حال، در نقاشی های شوهر، عملا حذف نمی شود، و اگر آن را به آنجا برساند، پس از آن به دلایل عمومی، گاهی اوقات تعجب برای مدیر. آنا در مورد این موضوع در ماه مارس مجله اتمسفر گفت.

"Anya، شما در حال حاضر در تایلند برای دو ماه است." سفر محدود چیست: آیا فقط یک استراحت یا چیز دیگری است؟

- استراحت و یوگا گرم! این در اینجا، در Phuket، آنها معلمان مورد علاقه من Simon و تام را آموزش می دهند. و من هر روز انجام می دهم

- یوگا به شما بسیار مورد استفاده قرار گرفت و آنچه را که او به شما می دهد؟

- یوگا در حال حاضر بسیار محبوب است که تنها شما می توانید بشنوید: "بهترین مراکز یوگا از شهر،" بهترین معلمان یوگا در مسکو "،" یوگا برای مبتدیان ". اما همه اینها برای من جالب نبود، من آن را در اصل در ماهیت ندیدم و نمی توانستم در "پوزه سگ پایین" قرار بگیرم. من ابتدا یوگا داغ را از خواننده و آهنگساز Oksana Grigorieva شنیده ام، که مادر دو فرزند دارد، دارای بدن کامل، پوست خوب، وضعیت صحیح است. و من می خواستم امتحان کنم، اما من ترسیدم که به خاطر رطوبت قوی و درجه حرارت بالا، قلب ممکن است مقاومت نیاورده یا از دست ندهد. قبل از اولین درس من درگذشتم، از لحاظ اخلاقی برای احساسات دشوار آماده شد و وعده داد که من بتوانم با بدنم عصبانی باشم، اگر بتوانم آن را تحمل کنم. وقتی به درس رسیدم، آن را در اتاق گرم بود. معلم سیمون وارد اتاق شد. مرد تابشی چهل و هفت ساله، شبیه به بازیگر رابین ویلیامز. من بلافاصله متوجه شدم که این معلم من است. مثل عشق در نگاه اول است. هنگامی که درس شروع شد، من پنج دقیقه بعد در خودم نبودم، من به سختی نفس می کشیدم، سر من چرخید، قلب من از قفسه سینه من پرید، اما من به سیمون اعتماد کردم، فکر نکردم که به پایان برسد و فرار کنم. هر روز من فکر کردم و وسوسه شدم تا به درس برساند تا به بهترین نتیجه برسد. و به زودی از یک دختر چاقو در ردیف های عقب، قادر به نگه داشتن بدن خود را در یک مثلث حداقل سی ثانیه، من به یک شماره زیبایی تبدیل شده است. من در ردیف اول دوباره مرتب شده بودم تا تازه واردین به من نگاه کنند و مرا تکرار کنند. من به سرنوشت سپاسگزارم که من را به این جزیره هدایت می کند. من معلمانم را دیدم و درس هایی را پیدا کردم که باعث خوشحالی من می شود، انعطاف پذیر، احساس راحتی و اعتماد به نفس را می دهد.

با شوهرش الکساندر آنا از هفت سال آشنا شد

با شوهرش الکساندر آنا از هفت سال آشنا شد

عکس: instagram.com/anna_tsukanova_kott.

- علیرغم یوگا، شما از یک مکان در یک مکان خسته نمی شوید؟

- ما نه تنها صرف وقت خود را در پوکت، به سنگاپور پرواز کردیم، از آن لذت ببرید و جاذبه های محلی را تماشا کنید. علاوه بر این، من اینجا کار می کنم. در ماه فوریه، دو غلتک آشپزی جدید من "خوردن هنر" بیرون آمد، من در حال نصب و تنظیم صدا بودم، و در حال حاضر من اسکریپت ها را برای غلطک های جدید نوشتم.

- چه کسی شما را آرام می کند؟ پس از همه، پسر در مدرسه تحصیل می کند ...

- تقریبا تمام وقت با مادر و پسر. برای مدتی، شوهرم ساشا به ما پیوست. بنابراین موفق به استراحت و آرایش کامل خانواده. خیلی جالب بود! بله، میشا قبلا کلاس ها را در مدرسه آغاز کرده است، اما ما یک معلم را استخدام کردیم که در برنامه درسی مدرسه با او عبور می کند و درس می گیرد. بنابراین، میشا به مسکو بازگردانده می شود تا آماده شود و از همکلاسی هایش عقب نشینی نخواهد کرد. همچنین در جزیره با دوستان من آلیس استاروویتوف (خالق اصلاحات مدرسه بازیگری) و آنا چپمن (تلویزیون ارائه دهنده و جاسوسی واقعی). دختران نیز با کودکان هستند، و ما با هم وقت صرف می کنیم.

- شما یک مرد خطرناک و ماجراجویی هستید. و چگونه شما در مورد ورزش های شدید و یا فقط خطرات خاص احساس می کنید: به دور شنا، پرش به آب، یک وعده غذایی جدید و فوق العاده، به ویژه در مکان های ناشناخته در آسیا وجود دارد؟

- من ترس کافی دارم من می ترسم به دور شنا کنم، من هنوز از ارتفاعات و حشرات، و همچنین مارها و باد قوی ترسیدم. اما من سعی می کنم از همه ترس ها خلاص شوم، بنابراین خودپنداره من تلاش برای گفتن آنها است. به عنوان مثال، من یک قایق و قایقرانی به اقیانوس باز می کنم، با مار با مار و حتی سعی در حشرات در طول سفر عجیب و غریب. همه اینها کمی قوی تر می شود.

پسر میشا پاپین پدر را به عکس و مادرش به ارمغان آورد - به پخت و پز

پسر میشا پاپین پدر را به عکس و مادرش به ارمغان آورد - به پخت و پز

عکس: آرشیو شخصی آنا Tsukanova-Cott

- شما خود را یک سقف می نامید، بگویید که می توانید از خانه برای نان خارج شوید و خود را در نیویورک پیدا کنید. خانگی هرگز برای هر گونه شگفتی هرگز با شما عصبانی نشده است؟

- بله، من بسیار آسان است. و ویژگی من "هنوز نشسته است" مانند خانواده من. با تشکر از او، ما سفر زیادی می کنیم. من به یاد نمی آورم که حداقل یک بار راه حل خودبخودی من به موضوع اختلاف یا نزاع با عزیزان تبدیل شده است. به نظر من به نظر می رسد که زندگی افراد مبتلا به سینما به خودی خود غیر قابل پیش بینی است. شوهر من نیز یک برنامه بسیار غنی است، امروز او در یک مکان است، فردا - در دیگری. و من این را درک می کنم. برای من، مهمترین چیز این است که بدانید که همه چیز با عزیزان من است.

- شما بارها و بارها گفتید که شوهرم بسیار متفاوت است: ساشا معقول است، نرم، خشن است، و شما انرژی و خود را از دست می دهید - و شما نیز بسیار متفاوت است. آیا برخورد، سوء تفاهم در این خاک وجود دارد؟

- به عنوان تمرین نشان می دهد، این فقط ترکیبی کامل است! ما با یکدیگر جالب و سرگرم کننده هستیم، من همیشه از Sasha چیزی جدید مطالعه می کنم. او شانزده سال بزرگتر از من است، و این تفاوت به ویژه در رویکرد به حل مشکلات احساس می شود. اگر به طور دوره ای شروع به پریشانی کنم، شوهر متعلق به همه چیز با سرش است، می تواند به سرعت به من آرام شود. من به یاد نمی آورم که حداقل می توانیم یک بار بتوانیم فیلم را انتخاب کنیم که ما نگاه خواهیم کرد. این به رغم آن، ساشا سینمای جدی را با معنای بزرگ و برای کانال های تلویزیونی بزرگ می کند و من فیلم های فریبنده، خنده دار و تحریک آمیز را برای اینترنت می سازم. احتمالا مهمترین اختلاف این است که لباس را به نحوی انجام دهیم. من چیزهای شیک را دوست دارم، از روند پیروی می کنم، و او به طور کلی به هر حال - فصل یا نه فصل، مد روز است یا نه. او یک ژاکت می پوشد که در آن به VGIK رفت. چه چیزی جدید و ژاکت های جدید او را به ارمغان آورد! اما او بیشتر شبیه همان ژاکت Vgikovsky نارنجی است. (خنده حضار)

- و در امور آموزش پسر، آیا شما با شوهرتان همگام هستید؟

- ساشا در مسئله یادگیری میشا سخت تر است. برای او مهم است که پسرش به خوبی یاد بگیرد و در زمان درس درس بخواند.

آنا یک مرد خطرناک و ماجراجویی است. شاید کاملا ناگهان شکستن و رفتن به سفر دور. به عنوان مثال، در ایسلند

آنا یک مرد خطرناک و ماجراجویی است. شاید کاملا ناگهان شکستن و رفتن به سفر دور. به عنوان مثال، در ایسلند

عکس: آرشیو شخصی آنا Tsukanova-Cott

- شما زود به مادر من تبدیل شده اید و هنوز خیلی جوان هستید و پسر نه ساله بوده است. آیا شما دوستان بیشتری دارید یا زمانی که احساس والدین بسیار مسئول هستید، لحظاتی خواهید داشت؟

- اول از همه من مادر هستم اما یک دوست، البته، گاهی اوقات، حتی یک همدست. ما اغلب چیزی را با هم به دست می آوریم، دوست داریم به طبخ و سفر. اگر درک کنم که بیش از تمام روز ما کمی زمان را صرف کردیم، می توانم آن را با شما در عکسبرداری یا نوعی از رویداد سکولار بگذارم. او آن را بسیار دوست دارد و به راحتی زبان مشترک را با مردم پیدا می کند. اما به طور کلی، تربیت کودک یک کار مسئول است، بنابراین وابستگی در روابط ما وجود دارد. هنگامی که میشا گوش نمی دهد، من سعی می کنم به او توضیح دهم چرا این کار را انجام نمی دهم. وضعیت را تلفظ می کنیم. به طور کلی، والدین باید نمونه خود را نشان دهند که "خوب" چیست و "بد" چیست؟

- میشا به یک مدرسه عادی می رود؟ و چه چیز دیگری در حال حاضر انجام می شود؟

- بله، او در یک مدرسه عادی تحصیل می کند. با این حال، تعصب والیبال وجود دارد، اما تصمیم گرفت این ورزش را انجام دهد. انتخاب او بر روی کاراته افتاد. و میشا در حال حاضر قهرمان سنت پترزبورگ، مسکو و حتی اروپا است ... او رویاهای کمربند سیاه. من به آنها افتخار می کنم. تمام اتاق او با مدال و جوایز آویزان است. میشا همچنین بر روی نقاشی و انیمیشن پیاده می شود، و همچنین واقعا دوست دارم که چگونه عکس ها را می گیرد. این دقیقا در بابا است. عکس های ساشا در سراسر جهان بسیار قدردانی می شود. ما سعی می کنیم از پسران در تمام تلاش ها حمایت کنیم.

یا به جزایر دور کوبا

یا به جزایر دور کوبا

عکس: آرشیو شخصی آنا Tsukanova-Cott

- آیا دوستان خود را می شناسید؟ او بیشتر با همسالان یا بزرگسالان از دایره شما ارتباط برقرار می کند، چگونه تا به حال؟

- میشا دارای بسیاری از دوستان مختلف است. او با شخص دیگری از مهد کودک دوست است و از میان آنها و فرزندان دوستان من وجود دارد، به عنوان مثال اوکوتایا، دختر Lera Guy Germanica، یا Danya، پسر Yuli Romashina. میشا یک دوش واقعی از شرکت است. این عمدتا با همسالان ارتباط برقرار می کند، بلکه بزرگسالان با او جالب است. او حس خوبی از طنز دارد و اغلب من و دوستانم را با اطلاعات کنجکاو شگفت زده می کند - حقایق جالبی را در اینترنت می خواند و سپس همه چیز را در مورد آنها صحبت می کند.

- پس چه کسی در خانواده شما رهبر است، حتی اگر نابود شود؟ شاید برای برخی سوالات پاسخ به ساشا، برای دیگران - شما؟ و چه وظایف خانگی میشا؟

- البته، هر کس وظایف خود را دارد. ساشا در الکترونیک، لوازم و نور مشغول به کار است، تغییر لامپ نور به او است. من آماده ام و میشا زباله را می سازد و حتی گاهی اوقات ظروف را شستشو می دهد!

- انگیزه مادی در کار مهم است و آیا شما با سطح زندگی خود راضی هستید؟ بدون اینکه، به عنوان مثال، نمی تواند زندگی کند؟

- جزء مواد قطعا مهم است، اما من به مدت طولانی تصمیم گرفتم - اگر من این نقش را دوست ندارم، من حذف نخواهم شد. من از آسایش، چیزهای زیبا و البته، در سطح فعلی اشتغال، می توانم چیزی گران قیمت را بپردازم. اما برای من بسیار مهم تر است، به طوری که آن را به احساس سبک من پاسخ می دهد. من خوشحالم که لباس های بازار جمعی را با لوازم جانبی گران قیمت ترکیب می کنم. احتمالا، نمی توانست خود را در لوازم آشپزخانه با کیفیت بالا رد کند، زیرا من دوست دارم بسیار آشپزی کنم. خوب، شاید ماشین نیز باید خوب باشد. اما به طور کلی، من برای یک نگرش عقلانی نسبت به همه چیز مواد است.

سفرها یک بار انرژی مثبت را ارائه می دهند و گاهی اوقات آنها برای کار مفید هستند

سفرها یک بار انرژی مثبت را ارائه می دهند و گاهی اوقات آنها برای کار مفید هستند

عکس: آرشیو شخصی آنا Tsukanova-Cott

- آیا می توانید به طور کامل با چیزی غیر از حرفه بازی مقابله کنید؟ من در مورد افزودنی ها نیستم از پروژه شما "خوردن هنر" ...

- بله من می توانم! من رویای رستوران من را باز کردم من فکر می کنم یک روز اتفاق خواهد افتاد. من عاشق آشپزی هستم غذا اشتیاق من است من فکر می کنم من کمتر از او در مورد فیلم ها نمی دانم. به تازگی، من حتی در مورد دوره های آنلاین آشپزی خودمان فکر کردم. به نظر من به نظر می رسد که در شرایط کمبود زمان ثابت، شما باید قادر به ساخت یک ظرف خوشمزه و مفید در همان زمان باشید. به هر حال، پسر من میشا نه تنها با من آشپزی نمی کند، بلکه دستور العمل های اصلی جدید را نیز اختراع می کند.

- آیا تکالیف خود را در مورد سلیقه های گشت و گذار موافقید؟

- ما تمام سلیقه های مختلف را در غذا داریم. Misha دوست دارد dumplings و پاستا، گوشت ساشا، ماهی مادر، و من سبزیجات. اما برای من این یک مشکل نیست، من برای تمام غذاهای مختلف آماده ام، من دوست دارم این کار را انجام دهم. و ما همه ما پاستا را در سس گوجه فرنگی در دستور غذا و سیب زمینی پخته دوست داریم. به طور کلی، من معتقدم که اصل "ما چیزی است که ما می خوریم" صد درصد کار می کند، بنابراین کیفیت محصولات را دنبال می کنم. در واقع، ایده پروژه های روشن و غیر معمول من "خوردن هنر" من از عشق به مواد غذایی و رژیم غذایی سالم و ایده مجموعه ای از غلطک های آشپزی بر اساس دستور العمل های خود متولد شد. من با افتخار می گویم که مخاطبان و روزنامه نگاران و همکاران من در این کارگاه قبلا قدردانی شده اند. بنابراین، در غلطک های مختلف، Milos Bikovich، نیکیتا Efremov، Agrata Tarasova، یانگ GE. و من قصد دارم برای جذب بازیگران معروف برای شرکت در تیراندازی شرکت کنم. تا به امروز، این Brainchild اصلی من است، که من تقریبا تمام وقت آزاد را اختصاص می دهم.

آنا Tsukanova-Cott:

در فیلم جدید "تعطیلات رئیس جمهور"، آنا در Amplua جدید - معلم بازی کرد

- شما گفتید که شانس، اراده سرنوشت به حرفه ای آمدند. اما شما در خانواده بازی بزرگ شدید ...

- من فکر می کنم این سرنوشت است. بیش از حد بسیاری اتفاق افتاده است به طوری که من شروع به خاموش شدن. به روش دیگری، توضیح داده نخواهد شد. من اغلب شوخی می کنم، این حرفه من خودم را پیدا کردم. در مدرسه تئاتر، من فقط به این دلیل بود که نزدیک به خانه بود. در آنجا برای فیلمبرداری یک ویدیو، سپس در کار فارغ التحصیلی شوهر آینده من انتخاب شدم و بعد از آن اتفاق افتاد. به معنای واقعی کلمه پس از اولین روز فیلمبرداری، من احساس کردم که اقدام به انجام آن - دقیقا همان چیزی است که من می خواهم انجام دهم. به نظر می رسد که بچه هایی که در "Uralash" فیلمبرداری شده اند بسیار باز و آزاد هستند. به نظر من، دلیل این امر هدیه ویژه بوریس گچفکی است. او یک فضای کاملا ویژه ای دارد. با تشکر از این پروژه است که من آزاد، هدفمند، اعتماد به نفس.

- به هر حال، اغلب Grachevsky اعتراض می کند که او به سادگی برای کودکان سرزنش می کند و هیچ نگرشی نسبت به یک روند واقعی خلاق ندارد ...

- Grachevsky و Uralash فقط به من در مسیر خلاقانه من کمک کرد. بوریس یوریویچ شخصیت شگفت آور با استعداد و کارآمد است که واقعا کار خود را دوست دارد. من خوشحالم که اکنون با او شروع کردم. و من به هر طرح "Elash" با من افتخار می کنم! آنجا بود که من آموختم که به راحتی به این حرفه ارتباط برقرار کنم. از آنجا که پس از آن سهولت و قاب ظاهر می شود، آن را بیشتر سرگرم کننده است.

- به هر حال، چرا از مدرسه خارج از مدرسه در پانزده سال فارغ التحصیل شدید که شما در بزرگسالی به چالش کشیدید؟

- تیراندازی ... من وقت نداشتم یاد بگیرم او در آموزش های داخلی بود، گاهی اوقات همه چیز آسان نبود، من می خواستم صفحه را به زودی تبدیل کنم.

آنا Tsukanova-Cott:

"ما با ساشا بسیار متفاوت هستیم، اما، به عنوان تمرین نشان می دهد، این ترکیب کامل است. ما سرگرم کننده و جالب با یکدیگر، من در شوهرم چیزی جدید مطالعه می کنم"

عکس: آرشیو شخصی آنا Tsukanova-Cott

- چرا پس از پایان موسسه شما خود را در تئاتر پیدا نکردید؟

- من مرا قبول نکردم من همکلاسی هایم را نشان دادم اما از آنجایی که من فیلم ها را در فیلم ها داشتم، خیلی ناراحت نیستم. اما اکنون می خواهم خودم را در تئاتر امتحان کنم. منتظر دعوت جالب! و من معتقدم که یک روز تئاتر به زندگی من حمله می کند.

- کدام یک از نقاشی های شما گرانتر از فرآیند و نتایج است؟

- من با فیلم خوش شانس بودم. من همیشه نقش هایی را که من می خواستم، به من آمدم و مدیران که با آنها خوابیدم. من حداقل یک بار به یاد نمی آورم که فقط به خاطر پول شلیک کنم. هر نقش بسیار شبیه به نظر می رسد که به نظر من کار نمی کند، به رغم حرکت سنگین و پرواز.

- چگونه در مورد صحنه های فرانک احساس می کنید؟ آیا همه چیز آماده است اگر شما درک کنید که توسط یک ضرورت هنری دیکته شده است، یا هنوز به خدمات Dublershi مراجعه کنید؟

- صحنه فرانک از هیچ چیز متفاوت نیست، اگر چه، البته، او ویژگی های خود را دارد. اما من یک هنرمند خودمختاری را نمی دانم که به طور کامل حاضر به شرکت در چنین صحنه هایی نیست. موقعیت های مختلف وجود دارد، اما به طور کلی، هر کس درک می کند که این کار است که باید انجام شود. به طور کلی، باید توجه داشت که تمام قسمت های فرانک بسیار خنده دار هستند. بنابراین، به آنها دو برابر می شود - این بدان معنی است که حداقل خود را از احساسات مثبت محروم می کند.

آنا Tsukanova-Cott:

این پروژه "خوردن هنر" یک شاهزاده خانم مورد علاقه آنا است. در یکی از غلتک های خود، یک بازیگر آگلیا تاراسووا با او ظاهر شد

- صفحه نمایش "تعطیلات رئیس جمهور" می آید. برای خودتان به عنوان یک بازیگر چه چیزی را پیدا کردید؟ قهرمان شما چه کسی است و آیا چند روز بسیار روشن یا بسیار دشوار برای شما؟

- "تعطیلات رئیس جمهور" برای من کار خاص. اول، این کمدی فکری در مورد سفر نیست که هیچ کس، بلکه سر دولت ما است. ثانیا، فیلم جاده ای است: تمام تیراندازی بسیار غنی بود، زیرا آنها از راه دور رفتند. ما از مسکو به کریمه با ماشین رفتیم. من برای اولین بار Voronezh و Rostov-on-Don بازدید کردم، و همچنین از Kerch ما در کشتی رفتیم. Voronezh توسط بزرگترین مخزن خود را به یاد می آورد - دریای Voronezh، به عنوان او اغلب آن را نامیده می شود. البته این یک دریای واقعی نیست، بلکه یک مخزن است، اما مقیاس چشمگیر است. Rostov-on-Don مهمان نوازی و غذا خود را فتح کرد. اینجا گوش واقعی قزاق را امتحان کردم. سوم، این یک نقش کاملا جدید برای من است! من هرگز یک معلم نداشتم او خودش همیشه در جایگاه دانش آموز بود. اگر چه، من اعتراف می کنم، من عاشق انگلیسی هستم، من کاملا آزاد هستم برای برقراری ارتباط و تلاش برای تدریس او از زمان به زمان. (خنده حضار)

- شما برنامه "پادشاهان روز" را هدایت می کنید - حقیقت اساسا نیست، بلکه کانال کابل است. چگونه قبل از دوربین در ظرفیت جدید احساس کردید؟

- صادقانه بگویم، همیشه رویای تبدیل شدن به یک میزبان تلویزیون. فرمت انتقال بسیار جالب است، مناظر روشن و مثبت است، بنابراین خلق و خوی خوب مخاطبان تضمین شده است. بازدید از من معمولا وبلاگ نویسان محبوب بود با تعداد زیادی از مشترکین در شبکه های اجتماعی، و من یادآور ترشحات در مورد چگونگی تکرار موفقیت خود را. اما معلوم شد که برنامه تلویزیونی خیلی ساده نیست. من هیچ ثانیه برای استراحت نداشتم اما تجربه، البته، ارزشمند است! من با تعداد زیادی از افراد بسیار جالب آشنا شدم. با کسی حتی دوستان خود را ساخته اند.

آنا Tsukanova-Cott:

"در نوجوانی، من به خاطر ظاهر من درک کردم"

عکس: آرشیو شخصی آنا Tsukanova-Cott

- به طور کلی، شما یک شرکت هستید، دوست دارید که در مرکز توجه قرار گیرد؟ یا در زندگی عادی هنوز ترجیح میدهد به سایه بروید و برخی از زمان ها باقی بمانید؟

- من عاشق دوره ای به سایه می روم. من نیاز به تعادل بین مرکز توجه و تنهایی دارم. سفر من به تایلند فقط فرصتی برای تغییر و بهبود پس از سال بسیار فعال است. من پروژه های آشپزی من را خیلی دوست دارم که من خودم را صرف کار بر روی او می کنم. من آن را دوست دارم تا به تنهایی کار کنم و کار کنم. من حتی می خواهم یک استودیوی کوچک را در خانه بسازم، جایی که می توانم ایده هایم را اجرا کنم. اما من همچنین نیاز به کار در تیم دارم. من شخص بسیار دوستانه هستم! من عاشق شوخی هستم و مردم را رهبری می کنم. هر فردی که با من کار می کند، یک الماس واقعی است، پیدا کردن من. برای من، همه آنها عضو خانواده من هستند.

- آیا دوست دارید تغییر دهید و آن را تغییر دهید و یا این فقط برای آهنگ های قرمز و جلسات عکس که شما، به نظر من، بسیار دوست دارید؟

- تبدیل به من الهام بخش است. فقط تمام فیلم های من بر روی این واقعیت ساخته شده است که من یک تصویر جدید در همه جا وجود دارد. من جالب ترین هستم تا خودم را ببینم. من عاشق تغییر مدل مو و رنگ مو هستم. من دوست دارم عکسبرداری کنم و عکس بگیرم احتمالا مدل مد ذوب شده. (می خندد.) اما ارتفاع من صد و شصت سانتیمتر هرگز مجاز به انجام این کار حرفه ای نیست. اگر چه، اگر هدف وجود داشته باشد، این خیلی مهم نیست، در حالی که فردیت به جای برخی از استانداردها ارزشمند است.

- و چگونه به ظاهر خود در دوران کودکی و جوانان ارتباط داشتید؟

- در دوران کودکی و نوجوانی، من به دلیل ظاهر، بارها، نگرانم، نگرانم که به اندازه کافی ... اما در طول زمان من خودم را دوست داشتم و یاد گرفتم که چگونه بر زیبایی من تأکید کنم. من متوجه شدم که پاشنه اصلاح رشد، و من هرگز گوش های شما را پنهان نمی کنم! و آنها واقعا آنها را دوست دارند. آنها بر فردیت من تأکید دارند. من عاشق خودم هستم من دوست دارم از دوستان و مشترکانم تعریف کنم! آنها مرا تشویق می کنند و انرژی را شارژ می کنند. و من خودم را تردید نمی کنم. این خیلی خوبه!

ادامه مطلب