والنتین Smirnitsky: "از همسر سوم، من همه او را ترک کردم"

Anonim

دوران کودکی او در کنار اربات برگزار شد. "این مسکو به مدت طولانی نیست،" او به یاد می آورد، به یاد می آورد که چگونه حتی در خروشچف شروع به بازسازی مرکز کرد. والدین ستاره آینده با یک فیلم همراه بودند. پدرش سردبیر اصلی استودیوی مرکزی مستندات بود، مادر در خانه و خانواده مشغول به کار بود. اما زمانی که همسر این کار را نکرد، او شروع به کار در سیستم توزیع فیلم کرد. پدر در اوایل زندگی خود را ترک کرد، در آن زمان ولنتاین تنها آزادی حرفه ای از حرفه ای در مدرسه Schukinsky را درک کرد.

این هنرمند تحت قدرت است. حتی اگر او شخصیت منفی را بدست آورد، نمی توانید شک داشته باشید: بیننده آن را کمتر یا حتی بیش از یک قهرمان مثبت دوست دارد. بنابراین به دزد در قانون Cherkas از سری "در گوشه، در Patriarch" اتفاق افتاد. جنایتکار بی رحمانه و به همین دلیل، زمانی که یک سری به صفحه نمایش داده شد، جایی که او کشته شد، شهروندان ظالمانه بلافاصله استودیو را با حروف با الزام به "احیای" تبه کار ریختند. و اسکریپت ها مجبور بودند بیرون بیایند، با حرکت، که به Cherkas اجازه داد افزایش یابد. چرا ادامه دارد؟ راز ساده است - همه چیز در جذابیت هنرمند. این ممکن است، ممکن است دشوار باشد که باور داشته باشد، اما طرفداران Valentina Smirnitsky بیش از آندره Mironov دارند. بازیگران آشنا مشترک اطمینان می دهند که اگر آنها برای مبارزه با قلب یک خانم مبارزه کنند، توسط والنتین جورجیتیچ برنده خواهند شد. سال آینده، او هفتاد ساله خواهد بود، اگر چه سخت است به آن اعتقاد داشته باشید: اولا، او به سن او نگاه نمی کند، و در مرحله دوم، تا کنون، او را به صحبت با هر نماینده فرانسوی، به عنوان او بلافاصله ایستاده است تمرکز او را با فریبندگی خود مبارزه می کند.

آنها در مورد شما صحبت می کنند که شما توسط خانم ها خراب شده اید. و چگونه در مورد زنان احساس می کنید؟

والنتین Smirnitsky "هنوز فوق العاده است! مانند هر جهت طبیعی هر مرد. اگر چه در حال حاضر چنین جهت گیری نادر است. و رمان های زندگی من به اندازه کافی. "

اولین عشق خود را به یاد داشته باشید؟

ولنتاین: "خب، من به سختی همدردی من از مهد کودک را به یاد می آورم. اگر چه این احتمالا چنین بود، و نه تنها. (می خندد.) و در اینجا من به طور جدی در عشق به نهم افتادم. بنابراین، او به نام Svetlana نامیده می شود و به طرز شگفت انگیزی، احساسات من را پاسخ داد. ما یک رمان را آغاز کرده ایم. اما پس از آن او یک پسر دیگر را به من انتخاب کرد. من اعتراف می کنم، برای من چنین خیانت به یک تراژدی تبدیل شده است. من خیلی نگران بودم. من خودم را یک کلمه ای که من هرگز دوستش ندارم، دادم. در زندگی، بسیاری از چیزهای جالب، چرا زمان و قدرت ذهنی را صرف می کنید؟! درست است، البته، در طول زمان، درد فروکش شده بود، و تمام این استدلال ها فراموش شد. "

آیا تا به حال با آن دختر بیشتر ملاقات کرده اید؟

ولنتاین: "چرا ... این شانس در تلویزیون اتفاق افتاد، جایی که او در آن زمان کار کرد. و تا آن زمان من قبلا به یک هنرمند مشهور تبدیل شده بودم. نور سعی کرد به نحوی روابط را ادامه دهد، اما او بیرون نرفت. "

والنتین Smirnitsky:

ستاره آینده با مامان، النا سرگئیوینا، در نزدیکی خانه بومی. هنرمند شکایت کرده است "که مسکو طولانی تر نشده است." عکس: بایگانی شخصی

انتقام برای دوران کودکی ...

ولنتاین: "هیچ افکار وجود نداشت. اول، من از رنج هایم را با لبخند به یاد می آورم. من فکر می کنم که همه از طریق آن از طریق احساسات و ناامیدی جوانان گذشت. ثانیا، من طبیعت من را دوست ندارم. من ترجیح می دهم که منفی را حفظ نکند، با کسی عصبانی نشوید و از خودم پشیمان نشوید. بنابراین تنظیم شده است. به طور طبیعی، مانند هر فرد، من لحظات ناخوشایند در زندگی، خلق و خوی بد، احساس ناراحتی. من سعی می کنم با آن مقابله کنم. به عنوان مثال، حیوانات در مورد من بسیار مثبت هستند. من آنها را خیلی دوست دارم. در یک زمان من حتی به باغ وحش رفتم تا استرس بگیرم. (می خندد.) نه، با این حال، آن را در کنار ویلیورها راه می رفت، به آلیاسید نگاه کرد - و همه احساسات منفی به خودشان می روند. و من توصیه می کنم همه را امتحان کنید تا از خلق و خوی بد خلاص شوید. الکل، که برای من توطئه نیست، تنها به طور موقت فراموشی می دهد. صبح روز بعد بازگردانده می شود، تنها یک سندرم Hangover اضافه خواهد شد. (می خندد.) لازم است مبارزه با مشکل در یک سر آرام، و قبل از آرام کردن توصیه می شود. سپس همه چیز حل شده است. "

از بالا، می توان نتیجه گرفت که شما متعادل هستید، تمام احساسات را با شما حفظ کنید.

ولنتاین: "تا به حال ... اما شرایط (به ویژه قبل، به گفته جوانان) وجود دارد، زمانی که آن را به سادگی غیر ممکن بود برای محدود کردن. به عنوان مثال، زمانی که من در اودسا در تیراندازی "سه تفنگدار" وارد شدم، ما در یک هتل وحشتناک حل و فصل شدیم، و من، مارگارتا تئرکوف و ونامین، به مدیر تصویر به تقاضا رفتیم، به طوری که ما را به حداقل حداقل شرایط انسانی. و اگر Venya هوشمندانه سکوت کرد، ما Ritic از یک بزرگسال بودیم. در این لحظه، میخائیل Boyarsky به دفتر رفت و به آرامی به عنوان یک حاشیه ایستاده بود، تماشای آنچه اتفاق می افتد. سپس او به من گفت که حتی ترسناک: چگونه می توانید با چنین رسوایی ها کار کنید؟ بنابراین چیزهای خاص می توانند من را از خود بیرون کنند. درست است که آنها اغلب اتفاق نمی افتد. "

عشق جوانان ناامیدی را به ارمغان آورد، و اولین ازدواج شما کوتاه بود، شما تنها دو سال زندگی کردید. چه کسی در طلاق سرزنش می کند - خودمان یا همسر سابق؟

ولنتاین: "من دوست ندارم مسئولیت شخص دیگری را تغییر دهم یا به دنبال تیرانداز، دلیل همه بدبختی ها. اگر چه، به نظر می رسد، زمانی که مردم شکسته، به نظر من، هر دو اغلب به سرزنش. اگر ما در مورد اولین ازدواج خود صحبت کنیم، این قطعا یک اشتباه است. ما خیلی سریع رنگ کردیم جوانان، احساسات دستگیر شدند، و ما تصمیم گرفتیم شوهر و همسر شویم. ما می خواستیم با هم زندگی کنیم، اما ما برای ایجاد یک خانواده آماده نبودیم. من یک بازیگر هستم، او بازیگر (Lyudmila Pashkov. - تقریبا. Auth و هیچ تغییری از احساسات سابق وجود ندارد. بنابراین، آنها شکسته شدند. "

از این ازدواج شما نتیجه گیری کردید و زندگی شما با هنرپیشه ها ارتباط برقرار نکرده اید؟

ولنتاین: "بله، من یک فتنه با بازیگران داشتم، من پنهان نمی کردم، اما به لطف تجربه غم انگیز یک رابطه جدی من دیگر شروع نشد. همسر دوم من، ایرینا، یک مترجم ادبی بود. متأسفانه، اوایل نبود. او در یک تصادف ماشین فوت کرد. متأسفانه، پسر ما ایوان و پسرش ما رفتند. او تنها بیست و شش ساله بود. این اتفاق افتاد سیزده سال پیش، و من هنوز نگران هستم که من در مسکو نبودم. من در تور در ایالات متحده آمریکا بودم. و من در مورد postfactum تراژدی آموختم. "

اولین ازدواج یک اشتباه بود و حدود دو سال طول کشید. علم تجربه تلخ، او هرگز از هنرپیشها ازدواج نکرد. عکس: بایگانی شخصی

اولین ازدواج یک اشتباه بود و حدود دو سال طول کشید. علم تجربه تلخ، او هرگز از هنرپیشها ازدواج نکرد. عکس: بایگانی شخصی

و همسر سوم؟

ولنتاین: "النا - مورخ هنر. در این ازدواج من یک دختر تجربی مارتا داشتم. او اکنون بزرگسال است. به هر حال، مانند یک قورباغه، او تمرین نیکیتا Mikhalkov را بر روی فیلم "سوزانده شده توسط Sun-2" گذراند.

چگونه آنها با همسران سابق گسترش یافتند - بدون رسوایی؟ یا طلاق سخت کار کرد؟

ولنتاین: "گذشته به پیچ و تاب چیست؟ من نمی توانم بگویم که تقسیم به راحتی منتقل می شود. شما متوجه خواهید شد که مردم تصمیم می گیرند که پراکنده شوند، همیشه دلایل آن وجود دارد. اگر هیچ شکایتی در مورد یکدیگر وجود نداشته باشد و همه چیز در ازدواج همه چیز مناسب باشد، خانواده ها از هم جدا نیستند. اما من سعی کردم آن را به طوری که آن را به عنوان کمی که ممکن بود، در هر صورت، برای نیمه من. به عنوان مثال، ترک سوم همسر، من همه چیز را ترک کردم. من فقط لباس هایم را جمع آوری کردم و به خوابگاه رفتم. اصل من پشیمان نیستم. "

اما با همسر فعلی شما بعد از همه ملاقات کردید، به لطف حرفه ای بازی ...

ولنتاین: "بله، ما در تئاتر ماه ملاقات کردیم، جایی که او به عنوان معاون مدیر کار می کرد، و من در زمان من بازی کردم. آنها اغلب در پشت صحنه ملاقات کردند، در تور بودند. بنابراین احساس قوی و عمیق به دنیا آمد، که منجر به عروسی شد. ما ده سال پیش در روز ولنتاین، چهاردهم فین امضا کردیم. "

گفته شده است که نیمی از شما در نقطه ضعف تفاوت نداشت و شما مجبور شدید منتظر بمانید تا زمانی که او در تاریخ می آید.

ولنتاین: "چه بود، آن بود. اما به طور قابل توجهی به تأخیر افتاد. نه پنج دقیقه و نه نیم ساعت. صبر کن واقعا طولانی بود و من از مادربزرگم در خط پدرانه از مادربزرگم به دست آورده ام و بنابراین من خودم در زمان ملاقات می کنم و من هم همین رابطه را از دیگران می خواهم. بنابراین، هنگامی که من گفتم: "بیا، بنابراین: یا ما رابطه ما را تمام می کنیم، یا شما دیر می کنید!"

و چگونه کار کرد؟

ولنتاین: "کار کرد. دوره انتظار کاهش یافته است ... "

همسر دوم به والنتینا جورجیتچ پسر ایوان داد. عکس: بایگانی شخصی

همسر دوم به والنتینا جورجیتچ پسر ایوان داد. عکس: بایگانی شخصی

همسر شما لیدیا جوانتر از شما برای هفده سال است. تفاوت سن دخالت نمی کند؟

ولنتاین: "بله، نه، کمک می کند! پس از همه، بزرگان باید اطاعت کنند، در اینجا هرگز با من بحث نمی کند. عقل سن را به رسمیت می شناسد. (می خندد.) این، البته، یک شوخی است. لیدا یک زن باهوش است، و نظر او برای من بسیار مهم است و تصمیمات ما به طور عمده با هم می پردازیم. یک سر خوب است و دو بهتر است، به ویژه از آنجایی که این دو سر منافع مشترک دارند. و مهم است، من احساس می کنم که او حمایت من است. همانطور که باید در یک خانواده عادی باشد. بله، و تفاوت آنقدر بزرگ نیست که به نظر می رسد. زوج های متاهل بسیار بادوام وجود دارد که شوهر جوان همسر سی سال و بیشتر است. "

همسر شما دارای دو دختر از اولین ازدواج است. چگونه آنها را گرفتند؟

ولنتاین: "فوق العاده. آنها دختران بزرگسال هستند. یکی از آنها خیلی زود ازدواج نکرد. و آنها حرفه های خود را با خلاقیت انتخاب کردند. بزرگترین هنرمند آرایش است و جوانترین کارگردان ریخته گری کار می کند. "

قبل از ارائه پیشنهاد، شما چندین سال با هم زندگی کرده اید، برای شما این ازدواج چهارم. اما هنوز تصمیم گرفتید یک جشن با شکوه را ترتیب دهید. چرا؟

ولنتاین: "برای ما این رویداد قابل توجهی بود. اگر تمبر در پاسپورت هیچ نقش ایفا نکند، پس به سختی باید امضا شود. فقط قبل از آن زندگی می کردند اما اگر آنها تصمیم گرفتند - به این معنی است که برای ما مهم بود. از این رو ایده ایجاد تعطیلات برای ما و عزیزان ما. تولد رسمی یک خانواده را علامت بزنید. عروس روی لباس به طور خاص در این مناسبت قرار می گیرد، من کت و شلوار هستم. همه چیز به عنوان انتظار می رود - زیبا و به طور سنتی. عروسی معلوم شد شاد، به یاد ماندنی، راضی و ما خودمان، و مهمانان ما. "

مسیر ستاره

بخشی جدایی ناپذیر از زندگی شما خلاقیت است. و چگونه تصمیم گرفتید به یک بازیگر تبدیل شوید؟

ولنتاین: "او به شدت مطالعه کرد، یک چلپات بود، هیچ چشم انداز شناسایی نشده است، کجا باید بروید؟! فقط در هنرمندان! (می خندد.) این شوخی است، اما در آن حقیقت وجود دارد، زیرا من واقعا با دانش آموز درخشان نداشتم. من فقط در ریاضیات خوب بودم و هنوز هم خیلی خوب فکر می کنم. اما هنگامی که من، آنچه که نامیده می شود، آنها به فرمول مدرسه "حسابرسان"، جایی که من Klezlekov بازی کردم، جذب کردم، و من این کسب و کار را دوست داشتم. متوجه شدم که می خواهم تمام زندگی ام را به صحنه بروم. بنابراین، او شروع به شرکت در یک استودیو دراماتیک نیمه لباس (به هر حال، همراه با Seryozhe Shakurov و Vasya Bochkarev). و سپس به نحوی به راحتی در یادگیری تئاتر Schukinsky ثبت نام کرد.

Quartet Musketeers Dashing، نه تنها بر روی مجموعه، بلکه در زندگی نیز استفاده می شود. عکس: بایگانی شخصی

Quartet Musketeers Dashing، نه تنها بر روی مجموعه، بلکه در زندگی نیز استفاده می شود. عکس: بایگانی شخصی

شما بسیاری از تصاویر روشن را در سینما ایجاد کرده اید. و مواردی وجود داشت که شما برای نقش شما مایل به بازی نیستید؟

ولنتاین: "این اتفاق با تصویر" سپر و شمشیر "اتفاق افتاد. ولادیمیر بابوف مرا به نقش هنری دعوت کرد. نمونه ها چندین بار گذشت، مدیر می خواست من این قهرمان را بازی کند، اما چیزی کار نکرد. اشرافیت کافی نبود. و سپس در ساراتوف، دستیار بازیگران هنرمند جوان خیره کننده را دیدند، او را به استودیو دعوت کرد و از اولین تلاش آنها تایید شد. نام او اولگ Yankovsky بود. و این گناه پنهان است، درست است، تصویر به نظر می رسد به طور خاص برای او ایجاد شده است. و ولادیمیر پاولوویچ پیشنهاد کرد که یک کادت فاز را بازی کند - یک پسر جوان که موفق به چرخاندن در اطراف انگشت، نه تنها الاغ با تجربه الاغ، بلکه افسر اطلاعات ما نیز. متأسفانه او می میرد. "

شما بارها با Anatoly Papanov ستاره دار کرده اید. در نوار "پدران و کودکان" او پدرت را بازی کرد. و خارج از مجموعه، روابط شما چیست؟

ولنتاین: "بهترین. شما می توانید دوستانه بگویید ما در سال 1969 در تصویر "تقدیر او" ملاقات کردیم، پس ارتباط نزدیک ما آغاز شد. علاوه بر این، پس از آن من در تئاتر در Bronnaya کوچک، در کنار خانه Anatoly Dmitrivich خدمت کردم. بنابراین، ما به صورت دوره ای ملاقات کردیم. این یک فرد شگفت انگیز بود. البته، او با استعداد است، حتی می توانم بگویم، یک هنرمند بزرگ. اما اول از همه، همیشه خوشایند بود که به کیفیت های انسانی خود و نگرش او نسبت به دیگران، حتی به افراد ناآشنا تبدیل شود. او همیشه خیرخواهانه بود، اصلاح و مدرن بود. او هیچ تخلیه و رفتار خاصی را برای "برخی از رفقای" نداشت، که ستاره خود را فرا می خواند! "

لیدیا برای هفده سال جوانتر از شوهرش. اما همسران معتقدند که این چنین تفاوت بزرگی نیست. این سال آنها دهمین سالگرد عروسی را جشن گرفتند. عکس: بایگانی شخصی

لیدیا برای هفده سال جوانتر از شوهرش. اما همسران معتقدند که این چنین تفاوت بزرگی نیست. این سال آنها دهمین سالگرد عروسی را جشن گرفتند. عکس: بایگانی شخصی

به هر حال، من در استودیوی فیلم Mosfilm شنیده ام که شما گاهی اوقات با آندری Mironov اشتباه گرفتید. آیا این ممکن است؟

ولنتاین: "تعجب، اما این حقیقت مطلق است. آندره و من با نیمکت دانشجویی آشنا هستم: وقتی وارد مدرسه Schukinskaya شدم، او قبلا آن را مطالعه کرده اید، ما ارتباط برقرار کردیم. اما هرگز شباهت های خارجی را متوجه نشده اند. اما پس از ورود به صفحه نمایش فیلم "الماس دست" واقعا در خیابان به من دوستداران سینما آمد که من را برای Mironov گرفتم. البته، فورا به دلیل جوک ها تبدیل شد. اما ما هرگز در استودیو اشتباه نکردیم و چنین مواردی را نداشتیم تا به دلیل نقش رقابت کنیم. "

Frant و Zabijaka

شخصیت مورد علاقه تمام نسل ها یک پورتجو از "سه تفنگدار" است. به یاد داشته باشید که چگونه به این نقش دعوت شده اید؟

ولنتاین: "البته! قابل توجه است که قبل از این من پیشنهاد شد که در یک نوار کارآگاهی از استودیوی فیلم Riga فیلم با یک طرح خوب فیلم برداری شود و از همه مهمتر، این تیراندازی نباید نه تنها در کشورهای بالتیک، بلکه در آلمان و لهستان برگزار شود. این در پایان هفتاد سال است - یک سال! به طور طبیعی، برای هر بازیگر شوروی، چنین کاری مانند یک هدیه است. من قبلا آماده رضایت بودم، به عنوان ناگهان یک تماس از استودیوی فیلم اودسا، و من پیشنهاد می کنم در فیلم در رمان در Dumas سعی کنید. بلافاصله رزرو کنید: به من گفته شد که این یک تفنگدار است، اما دقیقا از چهار افسانه ای چهار گزارش نشده است. به طرز شگفتانگیزی، اما من بلافاصله در مورد تمامی فریبنده ها فراموش کردم که نقاشی لتونی غرق شد و به اودسا عجله کرد. با این حال، من، مانند همه پسران در دوران کودکی، ماجراهای آتوس، پورتوس، آرامیس و د آرتغان را بخوانید. بنابراین، نه "خارج از کشور" نمی توانست من را جایگزین کند تا رویای بویان را برآورده کند و تبدیل به یک Musketeer شود. اما، من اعتراف کردم، هنگامی که مدیر ژجی یونگوالد هیلکویچ، کارگردان، بسیار شگفت زده شد، من را به تصویر می کشد که او را در تصویر یک پورتوس می بیند. من به نحوی ضعیف آن را تصور کردم. و او گفت که ... به عنوان اگر من به شکل من برای واجد شرایط بودن برای این نقش نیست. با این حال، او را دیدم اگر نه تولستوی، و سپس قطعا بسیار سالم! و در پاسخ، من شنیدم: "هیچ چیز، ما درک خواهیم کرد! جایی که لازم است - ما نتیجه گیری می کنیم. " خوشبختانه، وزن برداشته نشد. و این رقم با کمک ابزارهای مختلف فنی افزایش یافت، همچنین یک لباس خاص را دوخت و چکمه های ویژه ای را بر روی یک پلت فرم خاص برداشت، به طوری که من حتی بیشتر شد. "

تا آنجا که من می دانم، شما همچنین تبدیل به یک سبک برای kinherman خود را. پس از همه، تعظیم، که او را در موهایش نقاشی می کند، بی فایده است؟

ولنتاین: "هر کس به یاد می آورد که پورتوس بسیار دوست داشتنی برای خوردن خوشمزه و فراوان، مسدود شدن و متمایز با ابعاد بزرگ بود. اما علاوه بر این که او مد بود. به یاد داشته باشید روم Duma - این قهرمان توجه زیادی به کمد لباس خود را پرداخت کرده است. یک بحث طلایی یک دوخته شده، به این دلیل که او به هر حال، او را با D'Artagnan، که هزینه! آماده شدن برای نقش، ما آلبوم های قدیمی را با حکاکی در لباس تماشا کردیم، و ناگهان چشمانم به نقاشی که فرانسه از آن زمان ها را نشان می داد، افتاد. من به کمان در موهایش توجه کردم. به نظر می رسد که در آن سال ها یک مه از مد بود. بنابراین من یک هنرمند را در لباس ها پیشنهاد دادم و به این ترتیب، شخصیت من را به تصویر کشیده ام. به هر حال، این بارکد بسیاری از بینندگان را به یاد می آورد، بنابراین این ایده مناسب بود. "

در فیلم "سه تفنگدار" بسیاری از کلاهبرداری. شناخته شده است که میخائیل بویارسکی چندین صدمه را در مجموعه دریافت کرد. و برای شما، آنها بدون آسیب به سلامت هزینه می کنند؟

ولنتاین: "همه همه را دریافت کردند. برای مثال، چند بار با اسب چند بار کاهش یافت. و این اتفاق افتاد زیرا ما یک عکس در شهرهای مختلف شلیک کردیم و البته اسب ها برای من نبود. همه جا آنها محلی را گرفتند و بنابراین من به سادگی زمان برای پیدا کردن یک زبان مشترک با حیوانات، به آن استفاده می شود. "

در Lviv هنوز افسانه ها را در مورد چگونگی تیراندازی این نقاشی شلیک کرد. آنها می گویند بازیگران Hooligani در وحشتناک!

ولنتاین: "اما لطفا! (می خندد) اگر چه، به نظر من طبیعی است. اگر بچه های جوان در حال رفتن به جایی در ساخت و ساز هستند، آنها نیز تعجب می کنند. علاوه بر این، تصور کنید: Musketeers، Swords، Clashes، Romance ... البته، از این تصاویر دشوار بود. بدون تردید، قهرمانان ما خود را به نوعی سایه انداختند! "

Toyuterar Osvald صاحب صاحب است و اجازه نمی دهد کسی، حتی همسرش لیدیا. عکس: بایگانی شخصی

Toyuterar Osvald صاحب صاحب است و اجازه نمی دهد کسی، حتی همسرش لیدیا. عکس: بایگانی شخصی

شما تا به حال دوست با شرکای خود هستید. وقتی اکنون ملاقات می کنید، دیگر از سوء استفاده ها خارج نمی شود؟

ولنتاین: "چرا نه؟! اتفاق افتاد و سوال دیگری، زمانی که ما بیشتر Hooligani هستیم: در زمانی که آنها "سه تفنگدار" را شلیک کردند، یا بعد. به عنوان مثال، در دهه نود، Maxim Dunaevsky پیشنهاد ما را به صحبت در شب خلاق خود را در آلمان. این درآمد خوبی بود، بنابراین من با میشا و میشا موافقت کردم. ایگور استریگین و ونامین استومچی نمی توانست به دلایل عینی بیفتد. پس از کنسرت، ما کمی نوشیدیم و احساس می کردیم که در میهن من احساس می شود. و چگونه آن را اورکلاک کنید؟ ما چیزی بهتر از پیدا کردن برخی از زیرزمین، با زباله های غیر قابل درک، بطری ودکا و برخی از فنجان وجود دارد. آنها آنجا نشسته بودند و "جنگ مقدس" را آواز خواند. و سپس، الهام بخش، رفت ... Reichstag! و پس از همه، در چنین خلق و خوی، آنها قطعا اگر پلیس ما را بازداشت نکرد. " (خنده حضار)

من شنیدم، هنگامی که Quartet Musketeer خود را به نحوی به طور غیر معمول به ولادیمیر بالن با سالگرد تبریک گفت. در کل مورد، تمام همسایگانش این شب را به یاد می آورند.

ولنتاین: "من هنوز این را فراموش کرده ام! (می خندد.) چرخ 2007، ولادیمیر هفتاد سال ازدواج کرد و تصمیم گرفتیم او را شگفت زده کرد. رایج از او به طور کامل از او، سه نفری - من، Boyarsky و Starygin - جمع آوری شده و دقیقا در نیمه شب، به محض اینکه روز تولد او آمد، تحت ویندوز قرار گرفت، به صدای کامل تبدیل شد: "وقت آن است که در سنت ما کم شود. .. "پس از کنسرت بداهه، ما تا صبح نشسته بودیم، تا صبح، روزهای قدیم را به یاد می آورم، خندیدم، داستان های مسموم شده. و ناخن اصلی این برنامه هدیه ما بود - هفتاد هزار روبل (توسط تعداد امواج)، که ما به او ارائه کردیم ... کاندوم. "

برای این مقدار، پاکت نمی توان یافت، بنابراین "بودجه اولیه" استفاده می شود؟

ولنتاین: "پول در کارت پستال و پاکت ها در حال حاضر به نحوی بی اعتنایی، حتی خسته کننده است. (می خندد) از شرکت ما ارزش چیزی انتظار می رود چیزی بیشتر دندانه دار. به عنوان مثال، من مقدار enynu را در یک بطری از زیر شراب دادم. چرا فانتزی محدود می شود؟! اما لازم به ذکر است که میشا بویارسکی همیشه آغاز اکثریت بوده است. و سنت چنین هدایا نیز متعلق به او است. "

آیا این اتفاق می افتد به بازی یکدیگر در مجموعه؟

ولنتاین: "البته. و بیشتر از همه سالها پیری شد. او، پادشاهی بهشت، بسیار اعتماد داشت و به طور مداوم در تظاهرات ما خریداری شد. این وحشتناک بود، و این حتی بیشتر با بچه ها مطرح شده است. پس از همه، اگر یک فرد واکنش نشان دهد، او جالب تر است. بنابراین، به عنوان مثال، ایگور دوست نداشت متن را تدریس کند، بنابراین اگر او کمی کپی شود، شادی برای او بود. و در اینجا بر روی فیلم "بازگشت Musketeers" Mishka ارائه می دهد: "اجازه بدهید من را با یک مونولوگ بزرگ بنویسم، بیایید به اترامی ها برویم، به او بگویم، آنها می گویند، قسمت جایگزین شده است." ما از مدیر دوم حمایت کرده ایم، او به اتاق پانسمان رفت و می گوید: "ایگور ولادیمیرروویچ، کمی اسکریپت تغییر کرده است. شما پانزده دقیقه قبل از عکسبرداری برای یادگیری همه چیز دارید. " و او متن را به او می دهد که توسط Boyarsky تشکیل شده است، و او خواب ندیده بود - دو برگ زنده وجود دارد! استریین وحشت زده شد و من نیز آن را تحت فشار قرار دادم: "ایگوریشا، خوب، شما ناراحت هستید، من هم نیز کلمات وجود دارد." و من به من یک عبارت اختصاص داده شد: "من با آرامی موافقم." چگونه او خشمگین شد، همانطور که او فریاد زد! .. و ما خندیدیم سپس آنها به طور مداوم در برابر ظاهر خود ثابت بودند، که او به شدت تحت درمان قرار گرفت. "

و چگونه می خواهید در وقت آزاد خود را آرام کنید، اگر بدون پا؟

ولنتاین: "این شوخی های کوچک، که در آن من به شما گفتم، همان، که آنها به ندرت اتفاق می افتد. در زمان آزاد من دوست دارم طبخ کنم، معلوم می شود که کار می کند. من علاقه مند به پخت و پز از پدر مرحوم من. باور کنید یا نه، اما تمام پدر خوشمزه ترین سعی داشت این کار را انجام دهد. و او فقط چیزی گرفت! با این حال، در حال حاضر دیگر راز نیست که معروف ترین و بهترین آشپز مردان است. بنابراین هیچ چیز تعجب آور نیست که من آشپزی را مجذوب کردم. "

والنتین جورجایویچ نه تنها دوست دارد به خوردن خوشمزه، اما او علاقه مند به پخت و پز، با خوشحالی غذاهای خود را از مهمانان. عکس: بایگانی شخصی

والنتین جورجایویچ نه تنها دوست دارد به خوردن خوشمزه، اما او علاقه مند به پخت و پز، با خوشحالی غذاهای خود را از مهمانان. عکس: بایگانی شخصی

آیا غذاهای نام تجاری خود را دارید؟

ولنتاین: "من نوعی رستوران یا آشپز نیستم تا چیزی شبیه آن را تحمل کنم. اما من دوست دارم هر کاری را از بره و ماهی انجام دهم - و تنقلات و سالاد، و گرم. بنابراین، اگر من دستورالعمل های جدیدی را پیدا کنم، آزمایش، تلاش برای ترجمه. به طور کلی، پخت و پز چنین چیزی است که تاخیر دارد. من دوست دارم غذا بخورم، در کشورهای مختلف به رستوران ها بروم، و اگر بخواهم نوعی ظرف را دوست داشته باشم، سعی کردم خودم آن را بسازم. اگر هنوز آن را مجاز! .. اگر چه به نظر می رسد که از یک قطعه خوب گوشت با تمام ادویه های لازم، جالب خواهد بود. اما زمانی که از این واقعیت است که در دست، ممکن است چیزی خاص بخورید، پس این یک هنر است. "

شما گفتید که حیوانات را دوست دارید شاید حیوان خانگی حیوان خانگی وجود دارد؟

ولنتاین: "بله Tyuterar روسیه. تولد او به من یک دوست داد، و فقط در حال حاضر زمانی که تصمیم گرفتم که سگ های بیشتری وجود داشته باشد. پس از همه، لازم است که در حیوانات شرکت کنید، این عضو خانواده است، و هنگامی که شما جایی را ترک می کنید، او کمتر از یک فرد را از دست می دهد. اما، خوشبختانه، اندازه خانوار ما، و من آن را با او در سفر می گیرم. او حتی در کابین مجاز به گرفتن آن است. بنابراین او یک مسافر است. به هر حال، اگر چه این اندازه کوچک است، و من خدمات من را می دانم - به روش خودم، آن را به من هیچ کس نمی دهد. همسر می گوید: "سگ دارای همان شخصیت منزجر کننده، مانند شما است." (خنده حضار)

و کشور استراحت؟

ولنتاین: "من یک کلبه در مدیترانه دارم. چند سال پیش یک خانه برای فروش در جنوب اسپانیا شنیدیم. این به خودی خود وسوسه انگیز بود، و هنگامی که متوجه شدم چقدر او ایستاده بود، ایستاد و خریدم. قیمت عملا به همان اندازه در یک dacha کوچک در حومه بود، اگر نه پایین تر! این فقط شانس بود ما چند بار در سال به Lida می رویم، واقعا به عنوان در کشور. به محض این که هفته آزاد به نظر می رسد - آنها به هواپیما وارد شدند و پرواز کردند. البته، البته، یک افسانه! به طور طبیعی، بدون girrors، تنها استراحت. اما من بلافاصله می گویم: فکر نمی کنم که ما نوعی ویلا یا supercottage وجود دارد. کم، کوچک، اما بسیار دنج Domishko. به هر حال، زمانی که ما املاک و مستغلات را خریداری کردیم، ما در آژانس به طور مخفیانه گفته شد که در همان مناطق من قبلا یک عمارت از نیکیتا Mikhalkov به دست آورده ام. من نمی دانم، حقیقت، به منظور جذب مشتریان جدید، حقیقت خالی است. "

زندگی در اسپانیا چیزی را تدریس کرد؟

ولنتاین: "من شروع به قدردانی از شراب کردم. حالا من تقریبا نوشیدن ندارم و قبل از آن، در آن سال، زمانی که دوستان من و من هنوز می توانستم Pirushka را ترتیب دهم، پس اولویت همه ودکا را ترجیح داد. اما در اسپانیا، جایی که انتخاب گسترده ای از شراب ها، فرهنگ نوشیدنی خود را دارد. متوجه شدم چقدر خوب است و من خودم را گاهی اوقات یک دیگ بخار دیگر تحت یک ظرف خاص است که با آن ترکیب شده است. "

ادامه مطلب