داکوتای جانسون: "از فیلمبرداری از فیلم من یک شلاق و لباس زیر قرض گرفتم"

Anonim

برای داکوتا، جانسون همه چیز را بیش از یک شبه تبدیل کرد: ارزش آن را در فیلم تحریک آمیز "50 سایه خاکستری" بازی کرد، زیرا فورا شروع به تشخیص در خیابان ها کرد و به کلیپ های سکولار دعوت کرد. در حال حاضر شما کافی شاپ همسایه را ترک نخواهید کرد بدون اینکه چند نفر از طرفداران خود را با طرفداران توزیع نکنید و چندین بار خود را توزیع نکنید. داکوتا به مدت طولانی به محبوبیت جراحی استفاده می کند. پس از همه، زودتر دختر ملانی گریفیت و دون جانسون، Padderitsa Antonio Banderas و نوه Tippi Hedren یک شیوه بسیار آرام زندگی را رهبری کردند، به آرامی به سینما شلیک کردند، اما محبوبیت انفجاری نداشتند. داکوتا در مصاحبه ای درباره این که چگونه سه گانه رسوایی بر زندگی اش تأثیر گذاشت، گفت.

- داکوتا، سلام! بیا برای شروع، بیایید کمی درباره فیلم اصلی خود صحبت کنیم؟

- مطمئن! پس از همه، همه نگران هستند، چند بار من یک شلاق را گرفتم. (خنده حضار)

- در برخی مقالات گفته شده است که شما با یک شریک از "50 سایه خاکستری" جیمی Dornan برای تحمل یکدیگر، و در دیگران - که شما یک عاشقانه سریع است. پس حقیقت کجاست؟

- ما گاهی اوقات گاهی از یکدیگر متنفر هستیم، و روی صفحه ما یک رمان داریم. بنابراین هیچ خطایی وجود ندارد. اما در واقع، چه کاری باید انجام دهیم؟ از بین بردن صحنه های وابسته به عشق شهوانی، به نوعی صمیمیت می آیند، یاد بگیرید که شخص دیگری را درک کنید، به او اعتماد کنید. و جیمی همیشه در بهترین حالت رفتار کرد. اگر چه گاهی اوقات من فکر می کنم: چه اتفاقی می افتد اگر او تبدیل به یک احمق واقعی شود؟ (می خندد.) و او خیلی زیبا است: اولین پتو را به من داد تا من بعد از صحنه های "برهنه" خریدم. به طور کلی، ما خیلی شروع کردیم، حتی در یک مصاحبه حتی جیمی را بخوانم که او را مانند خواهر می بیند. بعضی از روزنامه نگاران ادعا می کنند که به همین دلیل است که در صحنه های ما خیلی کم "شیمی" وجود دارد. به نظر من، "شیمی" حتی بدهی وجود دارد، اما آنها، البته، بیشتر قابل مشاهده است. با این حال، جیمی واقعا ازدواج کرده است، و در خانواده اش همه چیز خوب است.

- آیا این درست است که دوست پسر شما را دقیقا به خاطر این فیلمبرداری انداخت؟

- بله، همه چیز خیلی زیاد بود. این تصویر نه تنها یک هدیه برای سرنوشت بود، بلکه ناامیدی بزرگ نیز بود. با تشکر از فیلم، تمام جهان را در مورد من آموختم، اما متاسفانه، دوست پسر من، Matthew Hitt موسیقیدان، نمی توانست هیجان را تحمل کند و به سادگی باقی بماند. او گفت که زندگی من بیش از حد دیوانه بود، و او نمی خواهد بخشی از این دیوانه باشد. خوب، درب را تکان داد. سپس من نیمی از سال را ندیده ام. احساس که مردان از من ترسیدند. به طور کلی، این فیلم چیزی شبیه یک مقاله لاکتوم بود. مردی که با من به متیو، اردن استادون رفت، متقاعد کرد که تیراندازی را پرتاب کند و به کلیسای علمی بپیوندد. و ما برای دو سال گذشته ملاقات کردیم. چیزی که من فقط فکر کردم ...

داکوتای جانسون:

"قبل از فیلمبرداری، من خیلی ترس داشتم که جیمی یک احمق واقعی باشد، اما او ابتدا پس از" صحنه های برهنه "پتو را ثبت کرد"

قاب از فیلم "50 سایه خاکستری"

- چه چیزهایی با کریس مارتین محبوب شما چه هستند؟

- ما برای چند ماه با هم بوده ایم. در ابتدا، من رابطه من را مخفی کردم، اما اکنون آنها تصمیم گرفتند پنهان نشوند. کریس من را به قدردانی از آهنگ های جدید من می فرستد، دوستانش هم مرا دوست داشتند. من قبلا او را به پدرم معرفی کرده ام. به هر حال، او واقعا او را دوست داشت. به گفته وی، ما آینده ای داریم خوب، سه گانه به پایان رسید، بنابراین کریس نگران چیزی نیست. در حال حاضر بله، او نگران نیست، ما فقط با هم خوب هستیم.

- آیا می توانید بگویید که شما برای روابط بلند مدت هستید؟

- بله، روابط تصادفی برای من نیست. تا سال 2014، من اردن را ملاقات کردم، و سپس با نوازنده متی. در ماه فوریه 2015، ما به طور خلاصه پراکنده شد، اما آنها حتی قبل از انتشار فیلم، هنوز هم خراب شده بودند. اکنون من نیز برنامه هایی برای یک رابطه جدی ایجاد می کنم.

- آیا شما به دلیل غرق شدن شکوه در شرایط ناراحت کننده دریافت کردید؟

- من اخیرا در یک تاکسی نشسته ام، و راننده مرا آموخت. او گفت که آنها و همسرش "50 سایه خاکستری" را تماشا می کنند. و سپس اظهار داشت که او امیدوار بود که رابطه جنسی بیشتری داشته باشد. گاهی اوقات مردم می گویند چیزهایی که باعث خجالت می شوند. به طور کلی، من در ابتدا من از آنچه که در این فیلم ستاره دار بود، بسیار ناراحت کننده بود. چیزی است که وحشتناک است که در حال حاضر کاملا همه چیز در مورد کسانی که من هستم یاد بگیرند. به طور طبیعی، من نگران هستم و به طور دوره ای تعجب می کنم: "من چی هستم، لعنتی، انجام شده؟" احتمالا، در گرفتن نقش و طرح فیلم به طرق مختلف نگرش عاشقانه من نسبت به تمام این داستان ها بود. به نظر می رسد که "50 سایه خاکستری" یک افسانه شگفت انگیز از عشق در مناظر اتاق درد است.

با توجه به فیلمبرداری در سه گانه تحریک آمیز، داکوتا مورد علاقه خود را پرتاب کرد

با توجه به فیلمبرداری در سه گانه تحریک آمیز، داکوتا مورد علاقه خود را پرتاب کرد

قاب از فیلم "50 سایه خاکستری"

- شما زمانی که هیچ کس شما را به رسمیت نمی شناسد، از دست ندهید؟

- هنگامی که می توانم بی سر و صدا به فروشگاه برای محصولات و یا در یک رستوران بروید؟ البته من از دستم در حال حاضر من به طور مداوم تحت دوربین دوربین. احتمالا آخرین روزهای خوب من قبل از انتشار اولین فیلم سه گانه Trilogy در صفحه نمایش بود. من آنها را به خوبی به یاد می آورم. پس از آن یک بلوند بود، من به هفته لندن رفتم، به آرامی با دوستانم ارتباط برقرار کردم، پاپارازی برای الکس چانگ و پوپپی ملکو شکار کرد و من را لمس نکرد ... و سپس رعد و برق تندرست! من داکوتا جانسون نبودم، اما آناستشته سبک - قهرمان سه گانه E. L. جیمز. احتمالا، روزی من می خواهم به چنین ناشناخته بازگردم: من یک مزرعه کوچک را در جایی کلرادو خریدم، بچه ها را جمع می کنم، اسب ها را پرورش می دهم ... اما نه در حال حاضر! (خنده.)

- صحنه های برهنه چگونه این سه گانه پر شده بود؟

- تمام این صحنه های سکسی در سینما دور از عاشقانه هستند، اما لحظات فنی جامد. این حتی نزدیک به یک وضعیت عشق، سهولت و طبیعی بودن وجود ندارد و در حال افزایش است. بیشتر این همه شبیه به کار مهندسین یا رقصنده است، بنابراین برای اعتماد به یکدیگر بسیار مهم است. به طور کلی، من کاملا ساده هستم که در مقابل دوربین قرار بگیرم، من شرمساری ندارم. اما، البته، ما در محل رابطه جنسی واقعی کار نکردیم. این پورنو نیست! اگر چه به عنوان جزئیات، پس، شاید، همه چیز بسیار دقیق بود. من فکر می کنم که به سادگی غیر ممکن است به طور قابل اعتماد به تاریخ از سبک Anastaishi و خاکستری مسیحی بدون صحنه های برهنه بگویید، و من نمی خواهم خودم را تماشا کنم به نظر می رسد مانند کسی باعث عشق در لباس زیر است. بیایید صادق باشیم: جنسیت در شلوارک اتفاق نمی افتد. به هر حال، یک روز من مجبور به شبیه سازی رابطه جنسی در سایت برای هفت ساعت! آه و دشوار این کار بود، به شما می گویم. من دوست دارم فکر کنم که "50 سایه خاکستری" موفق به موفقیت شد. اما در آن، اولین بار من یک فشار وحشتناک را تجربه کردم. پس از بخش دوم، آن را بسیار ساده تر بود. من نمی توانم بگویم که من خسته ام خسته هستم (هرچند که Bedtop تیراندازی بسیاری از قدرت، نه تنها عاطفی، بلکه فیزیکی است: لازم بود که این همه به نظر نمی رسید و جعلی نیست)، فقط می خواهم همه را می دانم: من می تواند دیگران را انجام دهد، چیزهای جدی تر!

در حال حاضر بازیگر دوست پسر دیگری دارد که نمی تواند حسود باشد - زیرا سه گانه کامل شده است

در حال حاضر بازیگر دوست پسر دیگری دارد که نمی تواند حسود باشد - زیرا سه گانه کامل شده است

قاب از فیلم "50 سایه آزادی"

- به هر حال، چگونه ظاهر خود را ارزیابی می کنید؟

- من زیبایی را فکر نمی کنم. در اینجا مادربزرگم من واقعا زیبایی است، نه بیهوده، بیهوده، به معنای موز من است. من همیشه به طور کامل در زندگی عادی نگاه نمی کنم. و این کاملا طبیعی است، بنابراین بیشتر از همه من عاشق فیلم های صادق هستم، که واقعیت آن را نشان می دهد. از جمله ظاهر من

- و پس از چند سال، زمانی که پستان شما دیگر خیلی زیبا نیست، آیا شما در صحنه های فرانک شلیک می کنید؟

- صادقانه، من حتی نمی دانم. احتمالا، به سادگی به سینمای اروپایی تبدیل می شود - توجه زیادی به این وجود ندارد، ممکن است با یک پستان صبحانه بازی کنید. (خنده حضار)

- شما خالکوبی دارید، اما ما آنها را در قهرمان خود نمی بینیم. آن ها کجا می روند؟

- هر روز تیراندازی در این سایت با یک جلسه طولانی از آرایش استتار شروع به پنهان کردن آنها کرد، زیرا آنها یک آنسته متوسط ​​بودند. من شش نفر از آنها دارم یکی درست پشت گوش راست راست است، دوم - تصویر سه پرنده - بر روی شانه راست، در پشت گردن، کلمه "amor" ("عشق" نقطه، در سمت راست پا - عبارت "نگاه" در ماه "(" نگاهی به ماه ") احاطه شده توسط ستارگان، در سمت چپ دو طرفه - عبارت" Acta non verba "(" اعمال، نه کلمه ")، و در دست - گل. تاتو به تازگی، زندگی بسیار پیچیده است. من از طریق دوره زمانی که من فرایند درخواست را دوست داشتم رفتم، اما اکنون آنها باید تمام وقت آنها را پوشش دهند. این خیلی آزار دهنده است! در مجموعه من حتی دوبار برای تیراندازی صحنه های "برهنه" دوبار داشتم، زیرا همه چیز را برای مخفی کردن کار نمیکردم.

- آیا چیزی را از مجموعه ای در حافظه گرفته اید؟

- DISCALED! بله، من یک شلاق و چند جفت لباس زیر قرض گرفتم. آنها خیلی راحت بودند.

داکوتای جانسون:

در نوار "به طور فعال جستجو" داکوتا استعداد کمدی خود را نشان داد

قاب از فیلم "فعال جستجو"

- خانواده شما چگونه در مورد این فیلم ها احساس می کنید؟

- برای من، مهمترین چیز این است که پدر آنها را نمی بیند. و سپس من با شرم آور هستم اما، خدا را شکر، فیلم ها با امتیاز R علاقه مند نیستند. خوب، اگر شما بسیار صادقانه، من پدر و مادر را ممنوع می کنم. من واقعا امیدوارم که آنها اطاعت کنند. اگر چه هیچ یک از خانواده من اعتراف نمی کند که او "50 سایه خاکستری" را تماشا می کند. یا آنها فقط برای من در مورد آن می گویند. به طور کلی، من می ترسم در مورد آنچه که من در چنین فیلم بازی کنم صحبت کنم. به نظر می رسد، والدین من و نه روی صفحه نمایش کار می کنند. در مقایسه با فیلم های آنها، تمرینات من جنبش Kulichiki در گودال ماسهبازی است، به جز اینکه فقط با غنیمت لخت. اما نظر خانواده برای من همیشه در ابتدا بود.

- بیایید کمی در مورد دوران کودکی خود به یاد داشته باشیم ...

- آه، خیلی عجیب بود. من در تگزاس متولد شدم، و سپس جایی که او فقط زندگی نکرد. والدین هرگز نمی آمدند که نزدیک نشوند، و من خودم را به شمار می آورم، البته شمارش، تعداد زیادی از نان ها و معلمان. در حال حاضر من حتی نمی توانم حساب کنم، در بسیاری از مدارس مورد مطالعه و دوستان ... چیزی از دسته موجودات افسانه ای بود. همه چیز همان، آنها آنجا ماندند، از جایی که من باقی مانده بودم، به طوری که هیچ ارتباطی با هیچکس وجود نداشت. در سه سال گذشته من به روانشناس رفتم. و پس از آن من مجبور شدم با طلاق پدر و مادر خود مقابله کنم، برای یک کودک کوچک بسیار سخت بود، که بعد از آن، به ویژه از آنجایی که هیچ کس نمی توانست از من حمایت کند. به طور طبیعی، من متنفر بودم به مدرسه بروم. فقط نمی فهمم چرا این کار را انجام می دهم چه مدرسه ای می تواند اگر شما در بوداپست زندگی می کنید، پدربزرگ شما در Evita حذف می شود؟ حالا من درک می کنم که من دیوانه شدم، اما چه کاری می توانم انجام دهم؟ آیا من قادر به رشد یک کودک معمولی با چنین برنامه زندگی خانوادگی هستم؟ برای مدت طولانی من الهام بخش بودم که چیزی با من اشتباه بود، اما در حال حاضر من درک می کنم که دلیل این است که زندگی ما منجر شود. من دائما با طرف مقابل محبوبیت والدینم مواجه شدم. کودکان مشهور به طور کلی بسیار آسیب پذیر هستند: ما تحت توجه به بالا رفتن رشد می کنیم و نمی توانیم در مورد آن کاری انجام دهیم. اگر مشکلی دارید، نمیتوانید به کسی درباره آنها بگویید، در غیر این صورت تمام روزنامه ها در مورد آن روز بعد آن را بنویسند.

- چگونه در مورد آخرین شوهر مادرت احساس می کنید - Antonio Banderas؟

- او با او ازدواج کرد وقتی که من تنها چهار ساله بودم. من بعدا بچه کوچولو بودم به طور طبیعی، من آن را به عنوان یک فرد بسیار بومی درک کردم. من مطمئن هستم که او نقش مهمی در توسعه استعداد عمل من ایفا کرده است. به هر حال، آنتونیو تنها کسی است که "50 سایه خاکستری" را نگاه می کند. او حتی گفت که بازی من باعث شد او را به لذت بردن. درست است، ارزش افزوده یک قاشق غذاخوری را دارد. من معتقدم که آنتونیو برای افسردگی فعلی سرزنش می شود. وقتی آخرین بار به خانه رسیدم، او بهترین نبود: کمی خورده شده، از بی خوابی رنج می برد و با هیچ کس ارتباط برقرار نکرد. من سعی می کنم او را به یک روانشناس بروم، اما هنوز معلوم نیست. و آنتونیو در حال حاضر یک خانه جدید را با اشتیاق بعدی خود خریداری می کند ... من در مورد این واقعیت بحث نمی کنم که تمام هجده سال ازدواج او به طور مداوم مادر خود را تغییر داد. اجازه دهید آن را در وجدان خود باقی بماند. من فقط می گویم که یک دختر جدید جوانتر از بیست سال است. شاید او بخواهد جوانان دوم را زنده نگه دارد؟ من احتمالا هرگز آن را درک نمی کنم.

داکوتای جانسون:

این بازیگر دوست دارد فیلم های جایگزین اتاق زیر را دوست دارد مانند "Big Burst Burst" و پروژه های تجاری بزرگ

قاب از فیلم "چلپ چلوپ بزرگ"

- وقتی اولین بار در سینما اتفاق افتاد؟

- من تنها نه ساله بودم آنتونیو من را به بازی در تصویر "زن بدون قوانین"، به هر حال، مادر و تابستان خواهر استلا نیز در آنجا شلیک کرد. در نتیجه، این یک پروژه خانوادگی بود، جایی که من دختران مادر واقعی ما را با استلا بازی کردم. پس از اولین فیلم، والدین به من اجازه نمی دادند که در فیلم ها فیلمبرداری شوند تا زمانی که مدرسه را به پایان برسانم.

- بیماری ستاره از شما دور می شود؟

- شاید بله من از دوران کودکی آموختم تا همه چیز را ساده تر کنم. با این حال من در خانواده بازیگری بزرگ شدم و چنین مفاهیم را به عنوان شهرت و شهرت، با شیر مادر جذب کردم. ده ها تن پاپارازی با دوربین های شبانه دیگر نمیتواند مرا بترساند. من کاملا متوجه شدم که والدین من نمادهای جنسی هستند. درست است، در آن زمان خبرنگاران برای من شکار نبودند.

- چه چیزی در آن سال ها دوست داری؟

- به طور طبیعی، من فیلم ها را تماشا کردم: اولین مریم پاپینز، "یک خانه"، "Bittljus"، و بعدا نوار برناردو برتلچیچ و جان کاسابیت. تا شانزده سال، من باله را مطالعه کردم، اما همیشه از فیلم های بازی خوابیدم. به نظر من این کاملا منطقی است اگر کل خانواده این کار را انجام دهد. آیا آنها وکلا هستند، من نیز حق مطالعه می کنم.

- مادربزرگ شما چه بود؟

"این او گفت که در ژن های ما عمل می کند." او هرگز ملانی را مجبور کرد که سینما را بازی کند - آن را به تنهایی اتفاق افتاد. همچنین مادر من به سینما رفت، اما من می خواستم به قدم های والدین بروم و بلافاصله در پایان مدرسه قرارداد را با آژانس ویلیام موریس امضا کرد. در نهایت، این تنها چیزی است که می توانم انجام دهم. به طور کلی، مادربزرگ بهترین مشاور نیست، و ما هرگز جنبه های منفی فیلمبرداری فیلم را نگفتیم.

داکوتای جانسون:

در این سریال "بن و کیت" داکوتا یکی از نقش های اصلی را بازی کرد

قاب از سری "بن و کیت"

- بعد چه بود؟

"من این مدل بود و پس از آن پول را به دست آوردم، در نهایت تصمیم گرفتم به مدرسه هنر هنری جوانان بروم. در این رسید، حتی مونولوگ های شکسپیر و استیو مارتین را انجام داد. اما در نهایت آنها مرا نگرفتند، مجبور شدم به لس آنجلس بازگردم. سپس ابتدا به گوش دادن واقعی شروع کردم و حتی نقش کوچکی در "شبکه اجتماعی" ایفا کردم. این فقط یک دختر بود که شخصیت جاستین تیمبرلیک را در باشگاه برداشت، اما این روند رفت. به نظر می رسد که آن را در "شبکه اجتماعی" یک کارگردان سام تیلور چوب متوجه شد. سام سپس گفت که او می خواست چیزی را بیشتر با من حذف کند. اما من پیش رو هستم در ابتدا، من در بازسازی فیلم ترسناک مذهبی Dario Argento "تعلیق" نامگذاری شد. من به طور کلی این پروژه های Arthow را دوست دارم: آنها اجازه می دهند برخی از ویژگی های منحصر به فرد را نشان دهند. با این حال، شخصیت هایی که به من نزدیک هستند، در فیلم های بزرگ بسیار نادر هستند. "50 سایه خاکستری" یک استثنا است. بله، این یک فیلم تجاری است، اما بر اساس یک قطعه چیزی ممنوع است. با این او من را جذب کرد. من نزدیک به آناستار خود هستم او بسیار هوشمندانه، دیوانه سکسی و باز است، بدون ترس و انزجار مطالعه دنیای BDSM و آستانه مخفی از محبوب خود را، که ممکن است خود را ببینید. با تشکر از او، او از یک بخش به دیگری تغییر می کند. خوشحال شدم که آن را بازی کنم و از آنجا که من مجبور شدم برهنه بگیرم، می خواستم کامل باشم. من خیلی زیاد غذا خوردم و غذای سالم خوردم و به چنین تعداد زیادی از مولکول که رویای یک زن تنها نیست، تحت تأثیر قرار گرفت.

- شما اولین جایزه خود را درست مثل این، فقط برای کسی که شما ...

- بله، این مورد کمیک کمی در سال 2006 رخ داده است. سپس جایزه "خانم" Golden Globe "را دریافت کردم، که به طور سنتی دختر یا پسر یک مرد معروف را به دست آورد. بنابراین، من همچنان سنت خانوادگی را ادامه دادم: دون جانسون "پلیس طلایی" را برای این مجموعه "پلیس میامی: وزارت مراکز"، ملانی گریفیت - برای "زن کسب و کار ملودرام" دریافت کرد، و Tippi Hedren به Globus اهدا شد اولین روزهای امیدوار کننده در سال 1964. اما آنها این جوایز را برای فیلم ها داده شد، و من فقط برای خویشاوندی (خنده)

- چگونه در مورد این واقعیت که سن زنان در سینما بسیار کوتاه است احساس می کنید؟

- من می کشم که مادر دیگر حذف نمی شود. او یک بازیگر فوق العاده است! من می توانم همان چیزی راجع به مادربزرگم بگویم که Hichkok دوست داشت. این صنعت لعنتی بی رحمانه است. مهم نیست چقدر سرد هستید، اگر شما یک بازیگر هستید، همیشه احساس غیر ضروری خواهید داشت. هر زمان که من در پروژه مشغول نیستم، فکر نمی کنم این فکر را ترک کنم، دوباره خواهم برد. و هر سال احساس بیشتر و بیشتر ...

ملانی گریفیت با دختران. هنگامی که داکوتا چهار بود، مادرش همسرش آنتونیو باندرا بود

ملانی گریفیت با دختران. هنگامی که داکوتا چهار بود، مادرش همسرش آنتونیو باندرا بود

عکس: instagram.com/melanie_griffith57.

- چه مدت برای نقش آماده می شوید؟

- اگر شما نقش آناستا را به دست آورید (در حالی که شاید، شاید جدی ترین نقش من باشد)، سپس بله، من بسیار دقیق آماده شدم. پس از همه، لازم بود یک دسته از همه چیز را در مورد BDSM بخوانید، به طوری که به چهره ضربه بزنید. معلوم شد که قوانین زیادی وجود دارد! من حتی در ابتدا خجالت می کشم اما پس از آن من تصمیم گرفتم: این برای کسب و کار است. در عین حال برای خواندن تحقیقات در مورد رابطه جنسی بود و متوجه شدم که در Clitoris زنان به اندازه انتهای عصب، اما در مردان در آلت تناسلی عمومی است. که چگونه!

- اولین فیلم توسط سام تیلور چوب شلیک شد، و بخش دوم و سوم یکی دیگر از مدیران است. آیا چیزی برای شما تغییر کرد؟

- بله، جیمز فوئه رویکرد کاملا متفاوت دارد. در اتاق پانسمان، او را مجبور به خواندن نیویورک تایمز در مورد رویدادهایی که در کریمه و مانند آن رخ می دهد، و سپس در سایت برای نشان دادن چیزی کاملا غیر قابل تصور است. خیلی عجیب بود. به گفته جیمز، من خودم کارگردان خواهم بود. به طور کلی، من حتی شرکت فیلم کوچک خود را دارم. اما شاید من هنوز بازی نکرده ام، می خواهم یک بازیگر باشم.

- آیا یک فیلم با حرفه خود را در نظر بگیرید یا هنوز تصمیمی گرفته اید که چه چیزی را می خواهید در زندگی انجام دهید؟

- صادقانه، من به جای آن نمی فهمم سینما - مثل ناشناخته، شاید آن را برای مدت طولانی به من منتقل کند. اما گاهی اوقات به نظر می رسد که من کنترل زندگی را از دست می دهم، و آن را ترساند. من هنوز یک شخص بسیار حساس دارم و اگر امنیت را احساس نمی کنم، من خودم را بسته ام. و هنگامی که همه چیز به ترتیب، من می توانم کوه ها رول!

- و اگر ما فقط در مورد لحظه فعلی صحبت کنیم ...

- حالا من در جای مناسب هستم و در زمان مناسب. و همه چیز دقیقا همان چیزی است که لازم است. چند سال پیش، من یک شاخدار داشتم: با چیزی که به دنبال چیزی بودم مبارزه کردم ... پس من می خواستم کسی به من فرصتی بدهد. اما اکنون این فرصت را دارم، و من سست نخواهم شد!

ادامه مطلب