ایرینا Cheryichenko: "چیز اصلی عشق است!"

Anonim

ایرینا در فیلم فرقه "فردا جنگ بود" ایرینا یک قهرمان به نام ایسکرا Polyakova بازی کرد. و سپس در زندگی واقعی از جرقه، شعله واقعی سوزانده شد. حداقل همه چیز توسط ایرینا گرفته شد، او با چشمک زدن انجام داد. آه، چون او معمولا کتاب ها و فیلم ها را می نویسد. بسیاری از رویدادها در یک به طور جداگانه زندگی را به ارمغان می آورد گران است!

بیایید با سالهای جوان خود شروع کنیم. پس از اولین بار "فردا جنگ بود"، شما فوق العاده محبوب شد. و ناگهان آنها جایی ناپدید شدند. همانطور که معلوم شد، تصمیم گرفتیم به صومعه برویم. برای چی؟ چرا؟

ایرینا Cheryichenko: "این در جوانان خود اتفاق افتاد، بنابراین وضعیت بود. من در تصویر فیلمبرداری فیلم بلاروس فیلمبرداری "پرندگان بال در بار" فیلمبرداری شد. و در کرملین Pskov در کرملین Pskov بود، جایی که من مردم کاملا روشن و معنوی را دیدم. من سه ماه در مجموعه گذراندم، و من خیلی سخت شدم که برای چند ماه دیگر من عمیقا نگران بازگشتم به مسکو بودم. در نهایت متوجه شدم که می خواهم حداقل کمی در صومعه زندگی کنم. من به Pewsnsky صومعه فرستاده شد پدر من مربی من پدر Zinoviy از صومعه Pskovo-Pechersk. من برای یک ماه آنجا آمدم، اما 9 سال باقی مانده بود. و من متوجه نشدم که بعدا انجام می دهم چیزی نگران من بود در نهایت، متوجه شدم که برای زندگی در صومعه ضروری است که یک انبار خاص از شخصیت داشته باشیم. چیزی که من در من نبودم در من - طوفان، آتش، من مجبور به عجله در جایی، به کسی برای اثبات چیزی. و در صومعه، هیچ کس نباید چیزی را اثبات کند. تنها از شما فروتنی وجود دارد. و سپس آنها پیشنهاد یا یک تن از آنها را، و یا ترک. قبل از Teshig، من برای چند روز و شب دعا کردم. و همه چیز در داخل من گفت که این من نیستم من حتی یک سکه - عقاب یا عجله پرتاب کردم. اگر چه این به کسی نگفت. تصور کنید یک مؤمن یک سکه را پرتاب می کند! عقاب - من ترک می کنم، عجله باقی مانده است. و سه بار من یک عقاب داشتم. من چیزهای کمی را جمع کردم و با پدر زینووی در Pskov رفتم، و از آنجا به مسکو. "

آیا شما همیشه یک سکه را پرتاب می کنید؟

ایرینا: "بله! (خنده حضار) من در تئاتر هستم. عقاب - "پیک"، عجله "SOFK" است. به طور کلی، من آن را اغلب انجام می دهم. "

و همه چیز به نظر می رسد؟

ایرینا: "درصد برای هشتاد من همیشه حدس می زنم."

آیا اکنون یک مؤمن هستید؟

ایرینا: "من یک مؤمن هستم، اما نه خیلی خجالتی، که می تواند باشد، اگر من در صومعه زندگی نکرده بودم. نگرش من به دین به هیچ وجه با کلیسای سیاسی ما وجود ندارد که امروزه وجود دارد. من خیلی دور از این هستم به ویژه اجتناب از معابد بزرگ، انباشت توده مردم. من احساس می کنم تا حدودی متفاوت است. "

من شنیدم که شما در تمرینکنندگان شرقی مشغول به کار هستید. ایمان شما به خدا این را جلوگیری نمی کند؟

ایرینا: "نه، دخالت نمی کند. پس از همه، من به بالاترین ذهن اعتقاد دارم که به ما کمک می کند و ممکن است بر روی این زمین زنده بماند. این به هیچ وجه مربوط به پیوستن و پرستش برخی از نوع تصویر نیست. من و در شیوه های شرقی بیشتر درباره این واقعیت که جهان خدای من است، بیشتر می گوید. "

یوری کارا Iru Cheryichenko را در راهرو مدرسه Schukinsky ملاقات کرد - با همان نوارها. و متوجه شدم که این ایده آل برای نقش Komsomold Spark Polyakova ایده آل بود. عکس: آرشیو شخصی ایرینا Cheryichenko.

یوری کارا Iru Cheryichenko را در راهرو مدرسه Schukinsky ملاقات کرد - با همان نوارها. و متوجه شدم که این ایده آل برای نقش Komsomold Spark Polyakova ایده آل بود. عکس: آرشیو شخصی ایرینا Cheryichenko.

احتمالا اغلب در هند؟

ایرینا: "بله، در هند خوب است. اما من به خاطر تمرینکننده به دلیل سلامت من، خیلی زیاد نیستم. من آسم و انواع مشکلات سرطان دارم. با توجه به بیماری، من باید به مداخلات جراحی مراجعه کنم، و سپس شما باید خودتان را بازگردانید. و هنگامی که من در یک کشور ناامید بودم (این بیماری، تیراندازی ثابت در تلویزیون نشان می دهد، من حتی نمی خواهم زندگی کنم)، پس از آن بود که من به مرکز آیورودا در مسکو، در دست های فوق العاده دکتر شاور . در آنجا توضیح دادم که من یک سندرم بدن سوزانده شده دارم. در این مرکز، من به ترتیب قرار گرفتم، و متوجه شدم که من فقط باید از هند دیدن کنم. این چطور بود؟ چهار سال پیش یوگا گرفت. و این به رغم این واقعیت که در آن زمان در خستگی کامل، وزن کمتر از پنجاه کیلوگرم بود، حتی نمی توانست تمرین های تنفسی را انجام دهد، اساس یوگا (سر من چرخید) و ناخوشایند بود. اما برای سه هفته من خودم را به دست آورده ام. یک روح را با یک بدن متصل کرد. و بازگشت از هند، پس از یک ماه و نیم، به طور کلی، به طور کلی، با داروهای روانگردان، که در آن یک و نیم سال بود تنگ بود. من می توانم بگویم که برای من واقعا بسیار مفید است. حالا من به همه می گویم که شما باید خود را دوست داشته باشید، به خودم توجه کنید، و مهمتر از همه - برای پیدا کردن زمان. اما اکثر مردم در شهرها در سکوت مشغول هستند، تلاش برای بازگرداندن نیروها. این یک اتوپیای واقعی است. ما باید ترک کنیم - فقط شما می توانید خودتان را آزاد کنید. و کمتر از سه هفته غیرممکن است. این پول متوسط ​​را از بین می برد. فقط در طول این مدت یک فرد حداقل به نحوی می تواند به حالت عادی بازگردد. اما چنین تعطیلات باید حداقل دو سال در هر سال و سه یا چهار سال بهتر باشد. "

از Sumy و از زندان ...

و دوباره سفر در گذشته. در بیوگرافی خود نوشته شده است: پس از مراقبت شکست خورده به صومعه، شما به طور غیر منتظره ... به یک زندان اسپانیایی. و کجا پیدا کردید؟

ایرینا: "داستان طولانی. در حیاط - نابود کردن دهه نود. این یک دوره بی انتها بود، فیلم ها فیلمبرداری نشدند، هیچکس به تئاتر رفت. من به هیچ وجه خدمت نکردم، هیچ پیشنهادی در فیلم وجود نداشت. و دوستان شوهرم که از "ریتم های سیاره" جدا شده اند، من را به خود دعوت کردند. آنها به یک رقصنده پانزدهم نیاز داشتند که آنها را به مدت نه ماه در تور ترک کرده بودند، اما پس از آن جایگاه را در این گروه ادعا نکردند. من موافقت کردم چون من همچنین یک آموزش باله دارم. برای یک ماه و نیم، من رپرتوایر را آموختم، به تیم پیوستم و به سمت جنوب اسپانیا، در بنیدورم کار می کرد. "

ایرینا Cheryichenko:

"زندگی خیلی کوتاه است! .. هر ساله شما می فهمید که چه چیزی را صرف آن برای سرکوب آرزوهای ما، انجام آنچه که جهان خود را از بین می برد، نادرست است." عکس: آرشیو شخصی ایرینا Cheryichenko.

به نظر می رسد همه چیز به طور رسمی است، اما چگونه اتفاق افتاد که شما به پلیس منتقل شدید؟

ایرینا: "من حقوق داشتم، من خوب هستم، از سال 89 رانندگی می کنم. بله، و ما یک پنی عزیز را به دست آوردیم - چهل و پنج دلار در هفته. و هنگامی که من صبح در اطراف ساحل فرار کردم، من با بچه های ورزشی جوان بازی های فوتبال را آشنا کردم. ما صبح شروع کردیم. آنها آموختند که چقدر درآمد کسب کرده ام و از آنها خواسته ام که آیا من نمی خواستم روز دوشنبه زمانی که من یک روزه، بارسلونا یا مادرید را برای حمل آنها انجام دادم، پرسیدم. پرداخت - پنجاه دلار در روز. من به طور طبیعی موافقت کردم و او آنها را به اندازه کافی بلند کرد - یک ماه و نیم. در حالی که یک روز در بارسلونا صبح، زمانی که ما از هتل بیرون رفتیم، پلیس را پذیرفت. "فوتبالیست ها" معلوم شد که معامله گران مواد مخدر هستند، آنها مدت ها به مدت طولانی شکار شده اند. من هیچ نظری درباره مواد مخدر ندارم به من گفته شد که باله اسپانیایی همه مواد مخدر است، اما به نظر می رسید که بچه ها فقط سرگرم کننده و لبخند زدند. به طور کلی، من یک حمله قلبی داشتم که از آن خارج شدم. من خوش شانس بودم که یک مرد در ایستگاه پلیس نشسته بود، که در طول جنگ در جنگ در ارتش شوروی خدمت کرد. او خیلی خوب روسیه را می دانست. و هنگامی که من اولین بازجویی را داشتم، او آمد و گفت که من نگران نبودم - آنها می گویند، اسپانیایی ها چیزی بر من ندارند. آنها فقط این بچه ها را به مدت طولانی تماشا کردند و من نزدیک بودم. به طور کلی، من مردم خوبی را دیدم. "ورزشکاران" - ورزشکاران به پلیس گفتند که من آن را نداشتم، فقط آنها را راندند. و پلیس سپس من را به بنیدورم برد. و این همه به من بدون عواقب جدی دراماتیک به پایان رسید. "

زندانی شدن شما چقدر بود؟

ایرینا: "سه روز. اما برای روان بیش از اندازه کافی بود. تعجب آور نیست که من بلافاصله از اسپانیا دور رفتم، تا پایان قرارداد جایگزین شدم. "

پدر فیلیپ یک خارجی بود و علاقه به ظاهر یک پسر برای نور نشان نمی داد. ایرینا فرزند خود را به دنیا آورد. عکس: آرشیو شخصی ایرینا Cheryichenko.

پدر فیلیپ یک خارجی بود و علاقه به ظاهر یک پسر برای نور نشان نمی داد. ایرینا فرزند خود را به دنیا آورد. عکس: آرشیو شخصی ایرینا Cheryichenko.

نه سال در "Koyka"

و چه اتفاقی افتاد؟

ایرینا: "بازگشت به مسکو، من برای مدت طولانی بیمار شده ام. ظاهرا، استرس داخلی باعث بیماری شد. من در خانه و یک ماه و نیم نشستم و به واقعیت مسکو بسیار سخت رفتم. سپس با دوست قدیمی خود ملاقات کرد که یکی از شرکت های صنعت شیرینی سازی بسیار معروف فنلاند را در بازار روسیه رهبری کرد. او پیشنهاد کرد که سفرهای و سخنرانی ها را به محصولات خود در مسکو تحویل دهد. موافقت کردم. به نحوی نمایندگان شرکت بلژیک به من در نمایشگاه نزدیک شدند. آنها توسط انگلیسی من، جامعه من، باز بودن، شگفت زده شدند، و - چه چیزی وجود دارد! - هنرمند آنها محل کارگردانی دفتر نمایندگی و حقوق و دستمزد بسیار خوبی را به من دادند. پس کار کسب و کار من را آغاز کرد. من برای چهارده سال توسط مدیر دفتر نمایندگی، مدیر فروش، بازاریابی، مدیر توسعه پروژه های جدید کار کرده ام. همانطور که می گویند، در محافل کسب و کار باریک بسیار موفق بود. بعدا او در ماست مشغول به کار بود. سپس یک پروژه شکلات وجود داشت. اما به زودی تصمیم گرفتم کسب و کار را ترک کنم. "

چرا؟

ایرینا: "من همیشه به بدنم گوش دادم. و هنگامی که من یک تومور کشف کردم، متوجه شدم که زمان ترک آن بود. البته، کسب و کار پول، رفاه، آزادی، این یک آپارتمان در مرکز است، این فرصتی است برای جمع آوری یک کودک که من به تنهایی آورده ام. اما در زمان زندگی بسیار مهم است. "

آیا ترسناک نبود؟

ایرینا: "البته، بسیار ترسناک بود که بدون کار خوب، حقوق و دستمزد ثابت باقی بماند. اما تصمیم گرفتم ترک کنم و رفته باشم و فقط در این زمان از پسرم نامش را بعد از Gorky به ریخته گری دعوت کرد. من با او رفتم پس از یک عملیات دیگر، همه در درز، گره خورده، رنگ کاملا خاکستری. من در راهرو نشسته ام و به عکس من از فیلم نگاه می کنم "و فردا جنگ بود." من گریه می کنم و فکر می کنم: "پروردگار، آیا واقعا تصور کردم که روزی من در استودیوی فیلم مورد علاقه من نشسته ام و منتظر یک پسر از ریخته گری هستم؟ من، هیچ کس نیاز به بازیگر Cherichenko ... "به طور ناگهانی درب باز می شود، یک زن از آنجا بیرون می آید و به من تجاوز می کند:" IRA! Cherichenko! نام من مارینا کارنایف است، ما یک بار در تصویر با هم کار کردیم، مدتها پیش بود ... من پسر تو بودم گفتم که شما در راهرو نشسته اید. شما کجا هستید؟ با شما چیست؟ "من پاسخ دادم که هیچ جا نیست. و سپس او گفت که او آژانس عمل خود را داشت. و اگر من فکر نمی کنم، او دوست دارد با لذت کار کند. من پشت سر گذاشتم و موافقت کردم، چون واقعا می خواستم به این حرفه بازگردم. و اکنون سال نهم ما با هم کار می کنیم. "

ایرینا Cheryichenko:

"فقط رفتن به سه هفته استراحت، شما می توانید بهبود پیدا کنید. اما چنین تعطیلات باید حداقل دو سال در سال باشد. " در عکس - در نامیبیا. عکس: آرشیو شخصی ایرینا Cheryichenko.

در زندگی شما، بسیاری از آزمایشات وجود داشت ... به من بگویید، مشکلات که باید بر آن غلبه کند، آیا شما کمک می کنید یا از شما جلوگیری کردید؟

ایرینا: "من همه چیز را فلسفی دارم. احتمالا از طریق آن لازم بود که از آن عبور کنیم. و اینها نشانه هایی هستند که باید توجه کنند، چیزی برای تغییر. من به طور کلی مراحل زندگی می کنم. بنابراین تصمیم گرفتم که اگر قبل از چهل سال من به مرحله نرود، من در مورد بازیگر برای همیشه فراموش خواهم کرد. و وانیا شوچگلوف، که فقط در آستانه سیصد سالگرد من بود، به من زنگ زد. پرسید که چگونه من به حرفه و آنچه که من در حال حاضر انجام می دهم. من پاسخ دادم که من در جکوزی دروغ می گویم، و من به این حرفه شگفت انگیز هستم. در وانیا، من در فیلم "نگاه کردن به پایین" ستاره دار کردم. در این تصویر، شریک من آندری سوکولوف بود. به یاد داشته باشید، Andrei از من پرسید: "شما یک بازیگر بسیار خوب هستید، چرا نمی توانید بیرون بیایید؟" و من هستم: "Andryush، شما فکر می کنید که پس از چهارده سال از خرابی من باید بیرون بروم و فریاد می زنم: من خوب هستم بازیگر، من را بگیر؟ یا شروع به تماس مدیران؟ "و سپس او را به عملکرد خود" Koyka "دعوت کرد. من نگاه کردم، من آن را دوست داشتم و او پیشنهاد کرد که در بخش دوم با Terechova کار کند. برای یک سال تمام، منتظر صحنه من بودم. و در 1 اوت، دو روز قبل از اینکه چهل سالن من، آندره به من اجازه داد که نخستین بازی را در سنت پترزبورگ بازی کند. من عملکرد را به عنوان یک رویا بازی کردم ... از شادی تکان دادم! این چنین آدرنالین بود! .. چگونه می توانم سال های زیادی را بدون صحنه زندگی کنم؟! نه سال من در این فرمول کار کردم. متأسفانه، سال گذشته، توسط دولت سلامت، من مجبور شدم عملکرد مورد علاقه من را ترک کنم، که من به بازگشت من بدهم. "

عکس: آرشیو شخصی ایرینا Cheryichenko.

عکس: آرشیو شخصی ایرینا Cheryichenko.

عشق آلاسین

شما چندین بار ازدواج کردید به عنوان مثال، در میان همسران سابق خود، بازیگر والری یرمنکو. معمولا زنان در مورد سابق یا بد خود صحبت می کنند یا به هیچ وجه. چقدر مصاحبه های خود را خوانده ام، شما همیشه مردان خود را فقط به طور مثبت، بدون خاک ...

ایرینا: "چرا باید درباره چیزی منفی درباره آنها صحبت کنم؟ من هرگز در مورد خودم فکر نکردم، بنابراین همیشه خودم را با مردان زیبا و دلپذیر احاطه کردم. من می توانم بگویم که من یک مرد خوشحال هستم من هیچ دوستی ندارم که مرا خیانت کند، من هرگز پول نمی دهم تا بازگردم. من می توانم دوستان باشم، من عاشق مردم هستم، و بنابراین همه چیز به من می آید. (لبخند می زند لازم است یک فرد قوی باشد و قدرت بیشتری از اراده داشته باشد، به طوری که در برخی موارد به صادقانه به خودتان بگویید که همه چیز رفت. و شما می توانید دوستان زیبا باقی بمانید. چرا تجاوز به یکدیگر؟ ما هنوز خیلی جوان هستیم، ما هنوز فرصت های زیادی داریم ... زندگی صمیمی یک چیز است و روابط دوستانه کاملا متفاوت است. اگر چیزی ناپدید شود، باید از یکدیگر بیرون بروید. من دقیقا در این اصل زندگی می کنم، بنابراین بعد از آن هیچ عذاب تلخ ندارم. خوب، علاوه بر این، من از کسانی نیستم که برای حساب شخص دیگری زندگی می کنند. برای مدت طولانی می توانم خودم را کسب کنم و خودم را تضمین کنم. بنابراین، من هیچ چیز را بدون هیچ چیز نمی خواهم. این احتمالا یکی از شاخص های روابط خوب است. اگر شما نیاز دارید، مردم به خود کمک خواهند کرد. و اگر شما شروع به درخواست، تهدید، در اینجا و مشکلات شروع کنید. "

حالا شما با تلویزیون مشهور Alexey Lysenkov زندگی می کنید. چطور با هم هستی؟ به نظر من به نظر می رسد که شما کاملا افراد مختلف هستید.

ایرینا: "ما بسیار راحت با لشا هستیم، اگر چه واقعا بسیار متفاوت است و ما با تقریبا یک اولویت همخوانی نداریم. او ماهیگیری، قایق ها، موتور سیکلت ها و اتومبیل ها، فوتبال، تلویزیون را دوست دارد. من تئاتر، موزه ها، باله، اپرا، یوگا هستم. اما ما به منافع و خواسته هایمان احترام می گذاریم. بنابراین، بدون فشار، ما از این واقعیت لذت می بریم که ما دوست داریم آنچه را که دوست داریم. "

ایرینا Cheryichenko:

"شوهر یک شاهکار واقعی را مرتکب شد، با تمام شب من را متهم کرد." همسران در توپ وین. هر سال این رویداد هزاران نفر از افراد مشهور را از سراسر جهان جمع آوری می کند. عکس: آرشیو شخصی ایرینا Cheryichenko.

و چگونه آن را دریافت می کنید؟

ایرینا: "برای این، ما منافع خودمان را داریم. من خودم را دارم، زن، که او به خوبی می داند، او یک مرد دارد، که من نیز از نزدیک آشنا هستم. ما به یکدیگر اعتماد داریم و این کلید موفقیت همزیستی مشترک ما است. اما ما، البته، سعی می کنیم زمانی که به نظر می رسد زمان بیشتری را نگه دارید. به عنوان مثال، سفر همیشه با هم. این چیزی است که ما به کسی نمی دهیم. ما یک سال پیش رویم. و ما سعی می کنیم چندین بار در هر فصل به اسکی برویم. ما واقعا بسیار راحت با هم هستیم، زیرا ما یکدیگر را دوست داریم. و بسیار مهم است که به آزادی نزدیک شدن به خواسته های خود بپردازیم. زندگی خیلی کوتاه است! .. هر سال شما می فهمید که چه چیزی را صرف آن برای سرکوب آرزوهای ما، انجام آنچه که جهان خود را از بین می برد، نادرست است. من یک شوخی دارم: "چطور استراحت می کنی؟" - "و من تمیز نیستم."

من شنیدم که الکسی در حال آماده سازی یک پروژه جدید در تلویزیون است. درست است؟

ایرینا: "در مورد نمایش جدید، من برای پیش بینی چیزی دشوار است. البته، من واقعا می خواهم این پروژه جالب توجه مخاطبان برای دیدن الکسی در نقش جدید، زمان آن است. در حال حاضر سخت ترین دوره و گروه، و در Lesha. همه کار می کنند برای بیست ساعت. بنابراین، در خانه من آن را امتحان کنید تا مطمئن شوید صبر کنید و حداقل یک زن و شوهر از کلمات را مبادله کنید تا او حمایت من را احساس کند. و در غیر این صورت چرا به نیمه دوم نیاز دارید؟ "

ادامه مطلب