فیلیپ پائین: "طرفداران من با من بزرگ شدند"

Anonim

- فیلیپ، شما می توانید با اولین بار به شما تبریک بگویید. به تازگی، شما با Liza Arzamasovoy در همان مرحله متوجه شدید. و این به وضوح دیگر "دختر بابا" نیست ...

"بله، من بیرون آمدم" کاببی من بود ... "، و من به آن رسیدم، همانطور که لیزا دوست نزدیک من است. او از من دعوت کرد تا کار را ببیند نوشت. من به صدای جیر جیر رسیدم، بازی را خواندیم، من بسیار راضی بودم، من این ایده را دوست داشتم و چگونه لیزا نوشتم، زیرا طنز در آن وجود دارد، و بسیاری از لمس و عمیق وجود دارد. و تعجب آور است که چنین مرد جوان می تواند چنین چیزی عمیق بنویسد - بسیار جالب است. خوب، علاوه بر این، این یک عملکرد خیریه است، و من در نظر داشتم که این بسیار سرد و به درستی در چنین کاری شرکت می کند.

- شما همچنین نقش طرفداران ما را در سریال تلویزیونی "تناسب اندام" خوشحال کردید. چگونه دریافت کردید که شما یک درمانگر ماساژ هستید؟

- در فصل دوم، یک مدیر جدید ظاهر شد. و اگر من با آنتون ماسلوف آشنا شدم، ما با او "هتل Eleon Hotel" فیلمبرداری کردیم، سپس با Cyril Vasilyev در نمونه ها ملاقات کرد. ما صحبت کردیم، من با رم کورین، که من صد ساله را می شناسم، با معبد تانیا سعی کردم. و من تصویب شدم دوستان من نویسندگان این پروژه هستند، به هر حال، گفتند که در شخصیت من بسیاری از همه چیز از من است. به این ترتیب، زمانی که آنها این نقش را نوشتند، فکر کردند که می تواند من باشد. و سپس من پرسیدم: "آیا شما واقعا از طرف من را می بینید؟"

- و شخصیت شما چیست؟

"از همه اینها بازی کردم، فیل واقعا به من نزدیک شد." درست است، من بیشتر از فیلسوفان هستم. اما، البته، آن را بسیار دلپذیر تر، متعادل است. احتمالا برای درمانگر ماساژ درست است. (خنده حضار)

فیلیپ پائین:

فیلیپ با Liza Arzamasovoy در "دختران بابا" مشغول به کار بود و از آن به بعد بارها و بارها از یک همکار در پروژه های مختلف عبور کرد. در عکس: صحنه از بازی "کابا من بود"

- آماده سازی برای نقش چیست؟

- این یک کار بسیار بزرگ بود. از طرف ممکن است به نظر برسد: خوب، او فقط دستان خود را بر روی پشت خود هدایت می کند. اما شما نیاز به دانش زیادی در مورد ساختار بدن انسان، تاندون ها، رباط ها، به طوری که خدا، فشار نمی دهد و آسیب نمی رساند که عضله ضرب و شتم نیست، به طوری که به فرد آسیب نمی رساند. جریان خون درست و خون را در بدن پراکنده می کند. خوب، به علاوه آن روانشناختی سخت است. از آنجایی که این مجموعه تعداد زیادی از دختران زیبا را تشکیل می دهد، که من آن را با توپ های خودم در سایت انجام می دهم (می خندم)، من، به عنوان یک مرد، نگران نباشید از دو برابر دوبار نگران نباشید.

- من شنیدم که در طول فیلمبرداری، شما مجبور بودید حتی برای بانوی جوان در سایت منتظر بمانید ...

- به اصطلاح "ماساژ آتش" وجود دارد - زمانی که حوله با روغن های ضروری آغشته می شود، روی پشت قرار داده و آتش را تنظیم کنید. شروع به سوختن می کند از آنجا که این مخلوط تنها زمانی روشن می شود که اکسیژن وجود دارد، روغن های ضروری به طور فعال مشخص می شوند. یعنی آروماتراپی رخ می دهد، و به علاوه روغن به خوبی پوست را تحت تاثیر قرار می دهد. البته، برای نزدیک شدن به بازیگر بازیگر یک بار در یک زمان خزنده بود. و هنوز گفتم: "بیشتر الکل را بپاشید تا بهتر شود، در چارچوب این کم، بهتر است." من ترسیدم که همه چیز چشمک می زند. و هنگامی که فریم در فریم اخراج شد - او با موهایش، پشت سرش افتاد، به طوری که آن را روشن تر بود، و تحت حوله خود را بود که یک واشر خاص به طوری که پوست دستگیر نشده بود. و این زمانی است که من آن را تنظیم کردم، من واقعا کمی سوزانده ام، زیرا خیلی زیاد فریاد زد! من هرگز فکر نکردم جنبه های خطرناکی از کار با ماساژ وجود دارد.

فیلیپ پائین:

فیلیپ رنگ در نقش فیلا ماساژور در سریال تلویزیونی "تناسب اندام"

"من می دانم که کلاس های ورزشی به مدت طولانی به مدت طولانی به زندگی شما می آیند ..."

- من به طور کامل در سال 2013 به ورزش علاقه مند شدم. قبل از آن من خودم را در جهات مختلف سعی کردم: و در نوار افقی، و در سالن، و دست به دست مبارزه. در بعضی موارد، بچه هایی که "دختران پدر" را نوشتند، گفتند: "ما نمی دانیم چه باید بکنیم، زیرا شما به خطی که در آن شما در ورزش مشغول به کار نیستید، به شما نمی نویسید سلسله." من پاسخ دادم: "پس یک سری را بنویسید که در آن نوسان کنم." و یک سری با Turchinsky ظاهر شد، جایی که جارو شروع به نوسان کرد. و در پروژه "شما به جوانان" ما یک مورد کنجکاو در طول فیلمبرداری از طرح بعدی داشتیم. من رئیس گروه ضبط را بازی کردم، فروشندگان را گرفتیم که مواد را به فروش می رسانند. اما، شکستن ماشین در طول ضبط، من با ریشه درب دستگیره از لیموزین واقعی از دست دادم - بنابراین خیلی نگه داشته شد. پس از آن، تولید کننده در سایت اعلام کرد که من تا پایان فصل آموزش دادم، زیرا من به غرفه ها آسیب می رسانم.

- و اکنون زمان برای آموزش وجود دارد؟

"در تابستان من ورزشگاه را ترک کردم، من عمدتا در نوار افقی مشغول به کار بودم، زیرا من کمی بخواهم خودم را در هوای تازه تهویه کنم. اما نزدیک به زمستان، احتمالا، من وزن خواهم داشت. من می خواهم خودم را به ترتیب قرار دهم. و حالا من فقط از فرمم حمایت می کنم، من حدود سه یا چهار بار در هفته انجام می دهم. بله، و زمان بسیار کمی است، بسیاری از تمرینات، در حال حاضر عملکرد بعدی آماده شدن برای انتشار است. اما تور ذخیره شده است، زیرا در تقریبا تمام هتل های مدرن ورزشگاه ها وجود دارد.

فیلیپ پائین:

سری "دختر بابا" بازیگر محبوبیت باور نکردنی را به ارمغان آورد و یک ارتش کامل از طرفداران

- تصمیم به تبدیل شدن به یک بازیگر، شما قبلا در یتیم خانه هستید؟

"من در نسل چهارم یک بازیگر هستم، همه محیط اطراف من با آن ارتباط برقرار می کنند، هیچ چیز دیگری را نمی خواهند. من همچنین نوار را دوست داشتم، من می خواستم یک جراح باشم، اما بعد متوجه شدم که من با بوی کولس اشباع شدم، زیرا از چهار سال در مرحله. من این حرفه را خیلی دوست دارم، او خانواده، خوب است، و به علاوه تمام زندگی من با تئاتر ارتباط برقرار می کند، با یک فیلم، با صدای بلند، و من خودم را بدون آن نمی بینم. من به یاد نمی آورم چه کسی گفت: "یک سرگرمی با کار خود را - و سپس شما شاد ترین مرد." و من چنین راهی را انتخاب کردم، و من واقعا آن را دوست دارم.

- هر هنرمند معروف معمولا طرفداران است که آماده هستند تا زیر پنجره ها بسته شوند. طرفداران شما چقدر دوست دارند؟

- طرفداران من با من بزرگ شده و رفتار خود را تغییر دادند. در اینجا یک مورد خنده دار وجود داشت. من در اطراف موزه راه می رفتم، و یک دختر بیست و سه ساله به من با حمل و نقل آمد. و مسائل: "فیلیپ، از شما بسیار سپاسگزارم، من در" دختران بابا "بزرگ شدم، در حال حاضر دختر است." من تشکر کردم، و من می روم و فکر می کنم: "خداوند، چه قدیمی من هستم!" (می خندد.) در حال حاضر مادر با یک کودک می گوید که او در فیلم با مشارکت من رشد کرده است. اما به طور کلی بسیار دلپذیر است که احساسات و طرفداران گرم در حال تماشای حرفه من هستند، برای آنها مهم است که من فکر می کنم و آنچه من می گویم، و نه فقط تصویری که بود.

- نگاهی به این دختر با یک کودک، شما فکر نکردید و نه به یک والد تبدیل شوید؟

"من در واقع یک فریبکار هستم و می دانم که اگر آن را بر روی سیتس سرنوشت نوشته شده است، شما باید تنها باشید، شما تنها خواهید بود. من سعی کردم چنین سوالاتی را حل کنم، راه های مختلفی وجود داشت: و همه چیز را به دستان خود بگذارم و بگو: این زن من است، همسر من! اما اگر این شما نیست - شما نمی توانید نگه دارید. اگر شما - آن را در هر نقطه ترک نخواهد کرد. بنابراین، شما باید آرام باشید و کسب و کار خود را انجام دهید. همه چیز هموار و درست خواهد بود. خوب، به علاوه این امر به هیچ وجه نگران همه چیز نیست، زیرا من فقط 31 سال دارم، و در این مرد در این طرح زمان عملا نامحدود وجود دارد. یک مرد، مانند شراب خوب، در طول سال ها گران تر می شود.

فیلیپ پائین:

"من سه یا چهار بار در هفته آموزش می دهم. گاسترول موجب صرفه جویی می شود. در حال حاضر ورزشگاه ها در هتل ها وجود دارد."

- به این ترتیب، هنوز در مورد عروسی فکر نمی کنید؟

"من از کسانی نیستم که نمی توانند بدون روابط زندگی کنند و لزوما به یک فرد در نزدیکی نیاز دارند." من کاملا طبخ می کنم، درآمد، من تنها زندگی می کنم، احتمالا شانزده ساله. اما من هیچ مشکلی را نمی بینم، کل نکته این است که یک فرد را پیدا کنیم، یک فرد دوست داشتنی که با شما در یک جهت نگاه می کند و زندگی شما را نابود نخواهد کرد، بلکه آن را تکمیل نخواهد کرد. و اگر چنین دختر به نظر می رسد و می گوید: "فیل، بیایید با هم،" من پاسخ خواهم داد: "بیا." و این آزادی واقعی، دوستی و عشق است. و به روش دیگری؟ من عجله ندارم و از تنهایی من لذت می برم.

- برادر بزرگتر شما نیز یک بازیگر است. شما هیچ رقبا را احساس نمی کنید، حسادت در حرفه؟ ..

- نه، ما یک عشق برادرانه واقعی داریم، و پدر به ما آموخت که هیچ کس نزدیک تر از برادران نیست. در حال حاضر ما عملکرد "تله ازدواج"، که ایلیا قرار داده است. در مرحله صاف کردن تروپ دل آرت از پنج بازیگر، جایی که من، به عنوان مثال، من چهار نقش را انجام می دهم. و البته، ایلیا می داند چه هنرمند من هستم و امید زیادی به من گذاشت. به نظر من، من آنها را توجیه کردم، زیرا عملکرد موفق بود. شادی بزرگ است که ما با برادرم در خلاقیت هستیم. ما با هم فیلمبرداری شدیم و در تئاتر کار می کردیم. و او یکی از بهترین شرکا است که من داشتم. او یک فرد با استعداد با استعداد است و زمانی که با او ارتباط برقرار می کنید، زمانی که با او ارتباط برقرار می کنید، غیرممکن است. بنابراین، ما هیچ رقابتی نداریم. ایلیا از سال 12 سال بزرگتر از من بود، او از دوران کودکی مانند پدر دوم بود.

- آیا شما به راهنمایی های برادر بزرگتر گوش کرده اید؟

- مطمئن. و هنوز به نظر او گوش می دهد، زیرا او یک ابر حرفه ای است. او مرا آماده کرد تا به موسسه وارد شود و همیشه در مهارت های بازیگری کمک کند. اگر شما با ایلیا آشنا هستید و با من آشنا هستید، متوجه خواهید شد که علاوه بر این واقعیت که ما صداهای بسیار مشابهی داریم، می توانید ببینید که تعداد زیادی از تراشه های من به سرقت رفته است. (می خندد.) به سرقت برده و اقتباس شده است. اما طبیعی است.

ادامه مطلب