ناتالیا Lesnikovskaya و ایوان جروف: "آنها خیلی متفاوت هستند، اما آنها هنوز هم"

Anonim

ایوان جرووف

ناتالیا Lesnikovskaya

اولین جلسه شما؟

پس از برقراری ارتباط طولانی در اینترنت، ما در نهایت ملاقات کردیم.

ناتالیا لباس پوشید؟

او غیر قابل مقاومت بود اما من فقط به کلی احساس را به یاد می آورم ...

و شما؟

من تصمیم گرفتم که گرد و غبار را در چشمانم بگذارم و به طور خاص لباس پوشیدم.

تاریخ اول شما؟

اولین جلسه ما، در واقع، اولین تاریخ شد.

اولین کسی که در عشق اعتراف کرد؟

ما مجبور شدیم به یکدیگر اعتراف کنیم، بنابراین همه چیز بدون کلمات روشن بود.

اولین هدیه شما؟

به یاد داشته باشید که سعی کردم او را کوچکترین هذیان را برآورده کنم. آیا شما به معنای یک هدیه ارزشمند هستید؟ یا به یاد ماندنی؟ او به شکل یک پرواز در پاراگلایدر تعجب کرد.

اولین هدیه او؟

بله، او خودش بهترین هدیه سرنوشت بود!

چه کسی اولین کسی است که معمولا قدم به سوی مصالحه می اندازد؟

من.

چه ارزش همسر شما را بیشتر ارزش می دهد؟

ازش بپرس.

شما در آن ارزش دارید؟

خودش.

همسر مورد علاقه همسر؟

حرفه او.

و شما؟

با فرزندان ما شرکت کنید

اشغال ناخوشایند او؟

صبر کن.

و شما؟

تغییر کارتریج در فیلتر آب.

عادت به آن زمانی که آنها شروع به زندگی با یکدیگر کردند؟

خورشید وجود دارد

عادت به آن ناتالیا رد شد؟

آشپزی برای یک زن و شوهر و بدون ادویه جات.

چه چیزی همسران شما با خوشحالی پرتاب می شود؟

او خودش همه چیز را از خانه بسیار دوست دارد تا بیرون برود، حتی می تواند آن را از دست بدهد.

نام مستعار خانگی شما چیست؟

بدون نام مستعار ما با نام Patronymic یکدیگر را می نامیم.

چه کسی قهوه را به رختخواب می آورد؟

در واقع، من دوست دارم قهوه را در میز بخورم.

اولین جلسه شما؟

ما در مورد اینترنت صحبت کردیم. و ملاقات کرد، به نمایشگاه رفت. من بلافاصله همدردی مطلق داشتم و او نیز.

چه چیزی بافندگی ایوان بود؟

به سادگی، روایتکو: شلوار جین، نوعی تی شرت. اما من حتی آن را دوست داشتم. من پیجون را دوست ندارم

و شما؟

جشنواره فیلم مسکو آغاز شد، برای باز شدن که من قصد داشتم در شب بروم. بنابراین، من با تمام چنین نقاشی شده، با انباشته شدن آمد. با رژه کامل

تاریخ اول شما؟

این اولین تاریخ بود.

اولین کسی که در عشق اعتراف کرد؟

ما به این کلمات برای مدت بسیار طولانی گفته ایم، اما همه چیز روشن بود و همینطور.

اولین هدیه شما؟

کوله پشتی عکس. ایوان عاشق عکاسی است و فقط از چنین هدیه خوشحال بود.

اولین هدیه او؟

Saratan لوکس، که او را در کارخانه شراب سازی خریداری کرد: بازارهای هنر وجود دارد، جایی که طراح چیزها به فروش می رسد، بسیار زیبا و غیر معمول هستند.

چه کسی اولین کسی است که معمولا قدم به سوی مصالحه می اندازد؟

کسی که سرزنش می کند موارد مختلفی وجود دارد، اما کسی که درک می کند که اشتباه است، آشتی است.

چه چیزی باعث می شود شوهر بیشتر در شما؟

حس شوخ طبعی.

و چه چیزی در آن ارزش دارد؟

مهربانی.

همسر مورد علاقه یک همسر؟

خواندن کتاب ها.

و شما؟

خواب.

اشغال ناخوشایند او؟

انجام تکالیف

و شما؟

سکته.

عادت به آن زمانی که آنها شروع به زندگی با یکدیگر کردند؟

صرف وقت تنها

عادت که ایوان آن را رد کرد؟

صرف وقت در شرکت ها

چه چیزی شما را با لذت بردن از تخت؟

قرار دادن مجلات قدیمی که او هرگز بخواند.

نام مستعار خانگی شما چیست؟

ما با نام، Patronymic تماس می گیریم، این تراشه ما است. وانیا من ناتالیا ویتالینو را می خواند و من ایوان آندریویچ هستم. و در "شما". اگر تنها احساسات درخشان هستند، ما به "شما" می رویم.

چه کسی قهوه را به رختخواب می آورد؟

من قهوه را می گیرم فقط خودم آن را نوشیدم

روانشناس خانواده تفسیر:

"نگاه کردن به ناتالیا و ایوان، عبارت معروف بلافاصله به یاد می آورد:" آنها خیلی متفاوت هستند، اما هنوز هم با هم هستند. " ایوان توسط حرفه - مهندس، از دنیای بازیگری کاملا دور است. با این حال، این تفاوت در علاقه به آنهاست که به آنها اجازه می دهد، با توجه به پاسخ ها، به صورت ارگانیک مکمل یکدیگر. پس از همه، در شریک زندگی خود، هر کس می بیند آنچه که آن را فاقد خود نیست. و این کلید یک اتحادیه خانوادگی قوی و دوستانه است. "

ادامه مطلب