ایرینا مدودف: "حالا شادترین لحظه ای در زندگی من"

Anonim

- ایرینا، شما احساس می کنید، مهمان در اینجا انتظار می رود، مردم مشتاقانه شما را می گیرد ...

- من چندین سال با برنامه ملی "در یک دایره خانوادگی" همکاری کرده ام و تمام جشنواره هایی که این افراد را سازماندهی کرده اند که قبلا بومی شده اند، همه رویدادها، نصب بناهای تاریخی به سنت پیتر و فورونیا، مورامسکی، سازماندهی شده اند. من را بی تفاوتی ترک کن به ما در عملکرد، در دیدگاه های جشنواره، کل خانواده ها، با کودکان سنین مختلف، و این غیر معمول دلپذیر است. و کار با چنین استاد، مانند Krzysstof Zanussi، یک هدیه جداگانه است. ما یک بازی با شکوه "Rita Education" را منتشر کرده ایم، و به زودی ما شروع به تمرین از فرمول دیگری خواهیم کرد، و ما آن را در ورشو انجام خواهیم داد، Kshyshtof در خانه است. هر تمرین با چنین شخصی بزرگ، به عنوان Zarussi، به من چیزی جدید نه تنها به عنوان بازیگر، بلکه همچنین به عنوان یک فرد به ارمغان می آورد. او می داند که چگونه بازی را جدا کند، یک یا چند صحنه را توضیح دهد، بسیار زیبا برای انتقال معنی، پس از آن شما حقیقت را برای خودمان باز کنید.

- جشنواره خانوادگی کاملا مناسب است: شما خودتان شخص خانواده هستید؟

- من بسیار خانواده هستم، وفادار. خانواده برای من کاملا مفهوم مقدس است. و من فکر می کنم شما باید به راحتی به مردم، به ویژه نسل جوان، در مورد این سلول جامعه، به مردم یادآوری کنید. ما کسانی را که سعی دارند وضعیت ازدواج را نادیده بگیرند محکوم کنیم. من علیه اتحادیه های مدنی هستم، جایی که هیچ کس نمی خواهد مسئولیت را بر عهده بگیرد و با کوچکترین مشکلات آنها خارج شود. اگر شما برای خودتان تعیین کرده اید که نمی توانید بدون این شخص زندگی کنید، باید با کلیسا ازدواج کنید و ثبت نام کنید. مزخرف که تمبر به معنای چیزی نیست. همه اینها سیمان است، عوامل نگهداری از وسوسه ها. بودن در یک ازدواج مشروع، یک فرد قبل از دیدن چپ یا گفتن چیزی که توهین آمیز است، هنوز هم فکر می کند، رنج می برد، راه می دهد. و من به رسمیت شناختن ازدواج همجنسگرا اهمیتی نمی دهم. ترسناک است شاید هماهنگ شود، اما به نظر می رسد که اگر شما الهام بخش باشید که طبیعی است، یک فاجعه رخ می دهد. بیایید مثل یک مادربزرگ صحبت کنیم، اما اگر نه ما، سی ساله، پس چه کسی با این همه مبارزه می کند و چه چیزی در انتظار فرزندان ما است؟! ممنوعیت ذخیره من سیگار نمی کشم، اما زمانی که تحریم های شدید را تحریم کردم، متوجه شدم که بسیاری از مردم سیگار کافی داشتند. و خانواده سنتی نیاز به حفاظت دارند. عشق، احترام، دوستی در ازدواج مورد نیاز است، و کودکان باید آن را احساس کنند. دوران کودکی من، که در Bobruisk گذشت، منطقه Mogilev بسیار خوشحال بود. ما تمام تعطیلات خانوادگی را جشن گرفتیم و آن را سرگرم کننده بود. این تاسف است که در دنیای مدرن چنین شرایطی را از دست می دهد، و بسیاری از مردم از هم جدا هستند، کودکان ده ساله ممکن است سال نو را بدون والدین ملاقات کنند و این اشتباه است. در عید پاک یا کریسمس شما باید نزدیک ترین افراد نزدیک باشید. این سنت ها قطعا در خانواده ام پیروی خواهم کرد. خانه من همیشه متولد می شود، از آنها خواسته می شود. من یک معشوقه خوب هستم

- آیا برای شما مهم است که یک فرد خلاق باشید که در کنار شما درک می کند؟

"این مرد هنوز رئیس خانواده است و هر زن باید او را احساس کند." افسوس، امروز، در جهان رها شده، بسیاری از مردان احساس اعتماد به نفس در کنار یک زن قوی و خودکفا نمی کنند.

ایرینا مدودف:

Skatch-show "6 فریم"، جایی که ایرینا به طور مداوم تصاویر را تغییر می دهد، یک بازیگر را بسیار محبوب ساخته است. .

- و شما فقط این تصور و تولید را دوست دارید.

- من آن را می دانم اما به من اعتقاد دارم، این تصور فریبنده است. بله، من بدون خستگی کار می کنم، چیزهای زیادی در مورد خودتان وجود دارد، اما زمانی که یک مرد به نظر می رسد نزدیک است، من هرگز چمدان خود را بالا نمی برم و ناخن نخواهم کرد. برای چنین فعالیتی، گاهی اوقات مادر من را سرزنش می کند. مادران ما، زمان های شوروی را به ارمغان آورده اند، عادت کرده اند که برای مردان منتظر نباشند، آنها خود را مجددا مبلمان خود را تغییر می دهند، کیسه های چندگانه را در دستشان می پوشانند، یک کت را در یک مهمانی پوشیدند ... و این یک اشتباه است. در تیم ما، "6 فریم" من هرگز به طور مستقل از ماشین خارج نمی شوم - صبر می کنم زمانی که بچه ها دست را می گیرند. این به این دلیل نیست که من چنین ملکه هستم، اما فقط می خواهم مردان احساس کنند که حرکات گرسنگی برای آنها طبیعی است و زنان شگفت زده نمی شوند.

- به دلایلی، به نظر می رسد که شما یک بچه واقعی را بزرگ کردید، دوستان با پسران بودند ...

- من نمی توانم بگویم. او با پسران و دختران دوست داشت. و من همیشه دوستان زیادی بوده ام. و در حال حاضر، به هر حال، یک مشکل بزرگ برای پیدا کردن زمان برای دوستی در سرعت حیاتی من است. عمدتا از طریق تلفن ما ارتباط برقرار می کنیم. و من یک کودک خلاق بودم، بسیار نگه داشته شد - رقص، دو و میدانی، فعال بود، در تمام مسابقات شرکت کرد.

- شما در "نژادهای بزرگ" شرکت کردید، و در حال حاضر در "لذت یخ" سوار می شوید. همه به دلایل مختلف به این پروژه بروید: کسی - برای تست خود، کسی - فقط برای بالا بردن امتیاز. مورد چیست؟

"من به من در تلویزیون به من نشان می دهم و هر روز، و من احساس عدم محبوبیت ندارم، به من اعتقاد ندارم. در ابتدا، من موافقت کردم که شرکت کنم تا چیزی جدید و مهمتر از همه برای لذت بردن از این روند شرکت کنم. و شریک من Povilas وانگاس با من کاملا جامع است. ما هیچ هدف مطمئن نیستیم که برای اولین بار تبدیل شویم - ما با خوشحالی به تمرین می رویم و بر نتایج برآورد شده تمرکز نمی کنیم. بیایید ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد، تا آنجا که نیروهای فیزیکی و خلاقانه. و اگر شما در یک مرحله از راه دور بروید، این بدان معنی است که تنها چیزی است که من غیر قابل قبول بودم. در ابتدا، من به معنای واقعی کلمه از یخ خواب بودم، و از من پرسیدم که یک بار با تمام عناصر پیچیده به من یاد بدهم. من به عنوان ورزش و هیجان خلاق بیدار شدم. من در این همه هستم - زمانی که من به چیزی علاقه مند هستم، باید به پایان برسد، همه چیز را سخت بگذارم، به مسیر نور بروید. فرض کنید، در دوران کودکی فکر کردم که چگونه گیتار را بازی کنم. بنابراین من به کلاس رفتم و محافل اطراف ساختمان را زخمی کردم، زیرا انرژی در من به معنای واقعی کلمه دفن شده بود. و در سال اول من برنامه دو ساله را تسلط دادم، به طریقی انتخاب اطلاعات جدید و به طور مداوم تحسین معلمان.

"من می دانم که شما هنوز هم کاملا، به خصوص عاشقانه ها آواز می خوانید، و به نوعی گفت که کودک خود را خواننده دید. در این رابطه، تمایل به رفتن به ریخته گری Musik وجود ندارد؟

- فقط در حال حاضر من نقش اصلی در موسیقی را تمرین کردم. این یک داستان در مورد زندگی اولین بازیگر زن اروپایی است که هالیوود را که به طریقی و ریشه های روسیه به دست آورده اند، فتح کرده اند. من بسیار افتخار می کنم که من در این رویداد فوق العاده شرکت خواهم کرد و من ریخته گری ستاره را به دست آوردم، زیرا اکاترینا Guseva و Anastasia Stotskaya، و Alyona Babenko، و دیگر بازیگران شگفت انگیز به این نقش محاکمه شدند. اما خوش شانس به من (لبخند می زند.)

- هنگامی که شما از بازی Oleg Tabakov رویایید، اما امروز شما در پرواز آزاد هستید، به هیچ تئاتر رپرتیور تعلق ندارید ...

- و من آن را دوست دارم هیچ کس چیزی را از بیرون به من نمی دهد. من می توانم آنچه را که من درگیر آن خواهم بود انتخاب کنم، به اسکریپت، تیم، کارگردان نگاه کنید ... اگر پروژه "من" را به من بسپارد، پس من برای سه kopecks به آن می روم. و اگر نه، پس شما نمی توانید پول زیادی را به من بسپارید. در حال حاضر، با کسب تجربه، من احساس می کنم در حال حاضر یک قدرت خاص از بازیگر دراماتیک، من متقاعد شده ام که بسیاری از من می توانم. اجازه دهید برخی هنوز هم به عنوان یک بازیگر ژانر کمدی درک شوند - این نیز یک تعریف است، زیرا ترکیب آن سخت تر است، زیرا گریه می کند، همه می دانند. و زن و طنز همه چیز ناسازگار است. (لبخند می زند.) اما من خوشحالم که من به عنوان مثال amplua ندارم، و پیشنهادات گوناگون به من می آیند. همانطور که می بینید، Godhead همه چیز را در جای خود قرار می دهد. ما همیشه نمی خواهیم که ما واقعا نیاز داریم. حالا من چیزی را نمی فهمم و از آنچه سرنوشت می دهم قبول می کنم. من به او اعتماد دارم. اما اگر ما در مورد ترجیحات شما صحبت کنیم، این است که فکر بازی تاتیانا در "Onegin" ... بیایید ببینیم چگونه این اتفاق می افتد ...

- مسائل ما - Zakharov، Govorukhin، Menshov - به رسمیت شناخته شده است که آنها تماشای "6 فریم". و در کار خود را به شما نامید؟

- نه. در حالی که نام دیگر مدیران برجسته است و جلسات را نیز بیان می کند: "چگونه شما را دوست دارم! شما پنج زن بسیار سرد را در برنامه خود دارید! " "ما تنها دو نفر داریم" - من به طور مداوم جواب می دهم. (لبخند می زند.) اما زمانی که یک پاسخ مثبت را می بینم، نه از مخاطبان، بلکه از همکاران، البته، ارزش عزیزم است.

ایرینا مدودف:

ایرینا در بازی Krisyshtof Zanussi "Rita Rita"، که تحت تأثیر پروفسور (فدور دوبرونووف) به یک خانم تحصیل کرده تبدیل می شود، بازی می کند. عکس: مراحل ایگور

- شما از آکادمی هنر بلاروس در Minsk فارغ التحصیل شد، سال بعد در صحنه تئاتر ارتش بلاروس، در تلویزیون محلی کار کرد و به سرعت دیدم که سقف در حال حاضر در این قلمرو رسیده است و احساس نمی کرد چشم انداز پشت سر آنها شما به مسکو عجله کردید، جایی که آنها برای اولین بار زندگی می کردند، و پس از آن یک پیشرفت رخ داد ... چنین بیوگرافی کلاسیک. حالا شما ممکن است هالیوود باشید؟

- نه، زبان روسی که در آن من از دوران کودکی صحبت می کنم اینجا است. و من آماده نیستم که همه چیز را از ابتدا در کشور دیگری شروع کنم. من چیزی برای انجام این کار دارم در تابستان، در یک تصویر تلویزیونی با شکوه بازی کرد. اما تا کنون، افسوس، یک برنامه غنی به شما اجازه نمی دهد که یک متر را کامل کنید. ما حتی در شب ما "6 فریم" را می گیریم، و من وقت ندارم که فیلم ها و سناریوهای بازی تئاتر را بخوانم. من در حالت بدون توقف زندگی می کنم، من با urabs خواب می بینم، من همیشه وقت ندارم غذا بخورم، اما من شکایت نمی کنم، زیرا می دانم: به سختی شروع به سقوط در مورد بارهای بیش از حد، متاسفم، زندگی بلافاصله انتخاب شده است. این قانون است. من احساس می کنم که اکنون شادترین لحظه ای در زندگی من است، زیرا قهرمان من در عملکرد "ریتا" می گوید.

"من به طور تصادفی در مورد آمریکا سوال نکردم، زیرا خواهر بزرگتری بومی خود را با شوهرش در نیویورک مستقر کرد و در یک شرکت جواهرات ..."

- بله، او خوب است. اما من هرگز به او نرسیده ام، من فقط قصد دارم. و اکنون او به دنیا آورد و با یک کودک اینجا آمد. در اینجا او بیشتر آشنا است.

- در تعطیلات، همانطور که من آن را درک می کنم، هیچ وقت وجود ندارد ... و من شنیدم که دوست دارید به آرامی کلاسیک را بخوانید ...

- درست است که ادبیات مدرن جذب نمی شود. Fantastics، کارآگاهان با دشواری درک می کنند. و اکنون فقط در تعطیلات خواندم. این سال من پنج روز خودم را ترک کردم. من قصد داشتم به پاریس پرواز کنم، اما متوجه شدم که نمی توانم آرام باشم، شما نیاز به یک دریا دارید، و در شب من یک بلیط به ترکیه، خودم و مادرم گرفتم، و صبح من را ترک کردم. در همان روز من یک ماساژ وجود داشت، من مسموم کردم ...

- با این حال، شما برای پوشیدن کار می کنید، زیرا نه تنها به خاطر مولفه خلاق، بلکه به خاطر شناخت، پایه مواد پایدار است. حداقل برای شما چیست؟

"من هرگز به شکوه بزرگ و پول بزرگ تلاش نمی کنم، آنها همیشه یک طرف منفی دارند." این به رسمیت شناختن در هنگام حل مسائل بوروکراتیک در بیمارستان، در جاده ها، و خیلی ساده، در خیابان، رنگ است. من حتی به عنوان یک مرز درخواست می کنم. اگر چه به نظر می رسد که من این را ویژه انجام دادم؟! اما این وضعیت به این معنی است که شما همیشه باید در فرم باشید، ما نمی توانیم آرام باشیم و مانند یک نمایش واقع گرایانه زندگی کنیم که می تواند در هر زمان به پایان برسد. در مورد پول، آنها باید کافی باشند. برای من مهم است که زندگی من راحت باشد. بنابراین، من هر سه سال ماشین را عوض می کنم و این کار را به دلیل بدترین ها انجام نمی دهم، اما به منظور پوشیدن خدمات با تعمیر نیست. سپس من به مدت طولانی بدون پول در مورد Livingplas قابل جابجایی تعجب کردم، تمام وقت در یک کشور معلق بود، من به دلیل بی ثباتی عاطفی رنج می بردم - به خواب رفته بودم، فکر کردم: و ناگهان، فردا برای کار طولانی بودم و از من خواسته شد اتاق را آزاد کنید، بیرون بروید، فراست ... روشن است که روشن است که من از آن لذت بردم که در حال حاضر به دست آوردن گوشه خود را در پایتخت به عقب امن. در ابتدا من یک آپارتمان کوچک را در یک خانه با نوعی غم انگیز، یک حیاط تاریک خریدم، جایی که من یک شیشه از ماشین داشتم، متوجه شدم که من، ابتدا فضا لازم است، و دوم، لازم است نگهبان. سال من به دنبال یک گزینه قابل قبول بودم، اما در نهایت متوجه شدم. در حال حاضر از پنجره من نمایش های خیره کننده از بور نقره ای ارائه می دهد. علاوه بر این، خانه ایده آل است: اگر هر چیزی اتفاق می افتد، برق، لوله کش، و غیره بلافاصله بیا، و چقدر خوب به رفتن به یک پله ای به خوبی نگه دارید، سپس خود را در یک آپارتمان زیبا صعود کنید! .. با طراحی، پسر عموی من Olesya به من کمک کرد. من چیزی در مورد آنچه که می خواهم طرح کردم، به او گفت که من یک سبک کلاسیک داشتم، با تصور پرونتس، اقتباس شده به شیوه زندگی شهر. بسیاری از من به صورت جداگانه ساخته شده است - درب، آشپزخانه. با این حال، دو شومینه وجود دارد، اما غیر واقعی ... شش ماه، من در حال چرخش در اطراف تور، من تعمیرات را از طریق تلفن و اینترنت انجام دادم. من یک کاشی را سفارش دادم، از من پرسیدم که من یک مدار از سوکت ها را به من فرستادم، کارشناسی ارشد من را صبح زود با سوالات به نام ... جهنم بود، اما در حال حاضر، عبور از آستانه، من می بینم آنچه که من بیهوده رنج نمی برد. (لبخند می زند.)

- حالا شما یک مرحله فوق العاده کار دارید. زندگی شخصی اولویتی نیست؟

- چرا تصمیم گرفتی؟ من برای هماهنگی پیکربندی شده ام، و او در ترکیبی از خلاقیت و عشق است. یک زن نباید بدن خود را از بین ببرد، "شخم" تمام وقت - اشتباه است. این دوره ممکن است، اما لازم نیست که آن را به آن برسانید. یک زن برای راحتی خانه، حفاظت از تمرکز ایجاد شد، و من آن را فراموش نمی کنم.

ادامه مطلب