ایرینا پودوا: "سه فرزند عمل برنامه ریزی شده ما"

Anonim

چه کسی زودتر می شود - خدا این را می دهد. به نظر می رسد صبح ترین هوا از کانال اول ایرینا پودوف، این سخنان را برای هر صد صد توجیه می کند. یک دختر کوچک شکننده (در غیر این صورت شما نمی توانید بگویید) فقط انرژی مثبت را منتشر می کند. در کنار او به نظر می رسد که زندگی زیبا و پر از اکتشافات شگفت انگیز است. در هر صورت، ایرینا خود را مطمئن است. به نظر می رسد که همه چیز برای او آسان است - برای ساخت یک حرفه، سه دختر را به ارمغان بیاورید و یک مرد را برای هفده سال دوست داشته باشید. جزئیات - در مصاحبه با مجله "اتمسفر".

- ایرینا، شما در Khanty Mansiysk متولد شدید. چرا رفتی؟ این یک بانوی پر انرژی بود؟

- نه، من نمی توانم بگویم که من آنجا بود. این منطقه امکان پذیر است. من با بسیاری از شخصیت های مشهور، سیاستمداران مصاحبه کردم. از جمله سرگئی Sobyanin، زمانی که او هنوز به مسکو دعوت نشده بود، اما در منطقه ما او وزن زیادی داشت. تا کنون، من ارتباطات نزدیک با بسیاری دارم، و من به طور دوره ای به یک میهن کوچک می روم. به طور کلی، من در یک شرکت رادیویی منحصر به فرد کار می کردم که در آن مسائل رشد کرده اند، که در حال حاضر در حال برگزاری برگزاری تلویزیون بزرگ هستند. به عنوان مثال، رئیس فوری من Vyacheslav Murugov، در حال حاضر مدیر کل CTC Media Holding بود. اما لازم بود که حرکت کنیم تا تحصیلات عالی را دریافت کنیم. و برای این، مردم به مسکو یا پیتر می روند. من مسکو را انتخاب کردم

تینا Kandelaki به نحوی گفت که افرادی که سوالات زیادی دارند، به روزنامه نگاری می روند. نیروی محرکه برای شما چیست؟

- من نمی توانم خودم را یک روزنامه نگار به معنای کامل کلمه بگویم. روزنامه نگاری جدی من از نظر اخلاقی، روانشناختی نیستم. به هر حال، اولین محل کار من در مسکو روزنامه مسکو Komsomolets، بخش تحقیقات است. اما من فقط چند روز آنجا بودم. برای مصاحبه با فردی که فقط همسرش را کشته است، بالاتر از قدرت من. من کمی از آنچه که زندگی واقعی نامیده می شود کمی بود. اما اگر شما حرفه ای هستید، پس باید تحت فشار هر گونه فشار، هر درجه فشار عمل کنید. من فردی هستم که بهتر است در یک محیط راحت کار کند، زمانی که آنها را تشویق می کنند، ستایش می کنند. بنابراین نه، من یک روزنامه نگار نیستم، من ارائه دهنده تلویزیون هستم.

- اما تلویزیون یک محیط نسبتا سفت و سخت است و رقابت جدی است.

- احتمالا بله، اما این مسیر حداقل مقاومت برای من است. برای من راحت تر از چیزی است. من تلویزیون روسی را خیلی دوست دارم، ما بیشتر و بیشتر انسانی هستیم. به طور خاص، در پروژه "امروز. روز شروع می شود. "ما فضای بسیار خوبی داریم. ما شروع به دوستان کردیم و در آستانه فصل تلویزیونی جدید به Rodion Gazmanov در کشور آمد تا کباب ها را سرخ کنیم. بسیاری از افراد فوق العاده ای در تلویزیون وجود دارد که با آن جالب است برای برقراری ارتباط، تقریبا هر کس برخی از سرگرمی های روشن است. البته، رقابت وجود دارد، اما درست است، من فکر می کنم. این غیرممکن است که برای ده سال موقعیت مشابهی داشته باشید. انسان شروع به کار بر روی قالب های موجود می کند. نشسته در هوا، صحبت کردن با مهمان، و خود را به افکار حرکت می کند: "MMM، چه چیزی برای شام امروز آشپزی؟ اما در شب مامان خواهد آمد، شاید بهتر است به کافه بروید؟ " و این "خط اجرا" در چشم بسیار قابل توجه است. بد

ایرینا پودوا:

"من هجده ساله بودم، شوهر آینده من پنج سال سن دارد. او یک وکیل سیاست ما بود، و من سخنرانی او را نوشتم." لباس، مجموعه ولادی

عکس: ویکتور گوریاچف

- چند سال پیش برنامه ما را در سراسر جهان هدایت کردیم. آنها می گویند، تنها سی و سه کشور اول تازه درک می شوند و سپس ادراک می شود.

- من بیشتر خواهم گفت: کشور را به عنوان یک منطقه تیراندازی درک می کنید. شما به میدان ترافالگار نمی روید، اما "در محل". شما متوجه می شوید که شما دارای شش مدافع و زندگی Vaughn با آن مردی که چای را می شکند، و پانزده دقیقه وجود دارد. سپس همکاران می پرسند: "آب و هوا چیست؟" به نظر می رسد باران است. واقعا به یاد نمی آورم بنابراین سی و سه کشور چه هستند؟! در حال حاضر با سومین سومین سومین توقف هر چیزی غیر از لحظات کاری را متوجه می شود.

- و به هر حال، اولین کشور چیست؟

- من نوعی اروپایی را به یاد نمی آورم. (می خندد.) اما من فکر می کنم که این واقعا ارزش کار در سفر برای مدت زمان طولانی نیست: احساسات باید از طریق خود منتقل شود که برای بیننده جالب است. سفر یک کسب و کار از جوان است، با ناراحتی و باد در سر است که می تواند از سفر به کل کویل لذت ببرید: "و چگونه کودکان بدون من وجود دارد؟ خوابیدی؟ " من آن را در تجربه خودم می دانم پس از تولد دختران، تلاش کردم تا به سفر بازگردم، پروژه هایی وجود داشت، اما من متوجه شدم که فدرال رزرو رفته بود. من نمی خواهم به مدت ده روز دور بمانم، حتی نمی خواهم سه را ترک کنم، خانواده را از دست می دهم.

- آیا شما همچنین شوهر را در تلویزیون یافتید؟

- نه. در میان چیزهای دیگر، من یک منطقه دیگر از فعالیت دارم - من تکنیک گفتار را تدریس می کنم، تله متری، من در سخنران مشغول هستم. و در اینجا یکی از اولین آزمایشات سخنرانی من برای سیاستمداران است - انتخابات برای موقعیت شهردار در Krasnogorsk. ما یک تیم بسیار جوان، اما خلاق داشتیم، و کاندیدای به اندازه کافی جوان بود - حالا او تنها چهل و چهل است. و سپس هجده ساله بود، شوهر آینده من پنج سال بزرگتر است. او یک وکیل سیاست ما بود و من سخنرانی کردم. و اگر چه کاندیدای ما به لطف این کمپین انتخابی ما ملاقات نکردیم.

- به ما بگویید چگونه هفده سال با یک مرد زندگی کنیم؟ به طور مستقیم نادر در زمان های کنونی.

- در واقع، هیچ چیز برای ما با ساشا شگفت انگیز نیست. شاید این، آن را جذب می کند، اما در میان محیط زیست ما چنین جفت ها چند وجود دارد. به عنوان مثال، همکار من، میزبان تلویزیون ایرا ساشا، چهار فرزند، همه از یک شوهر، و آنها را برای سال های بسیاری. بنابراین برای من چیزی نیست که از یک سری از خروجی خارج شود.

ایرینا پودوا:

"پس از تولد دختران، من تلاش کردم تا به سفر بازگردم، اما متوجه شدم که من تغذیه شدم. نمی خواهم ترک کنم، خانواده را از دست می دهم". لباس، نام تجاری Lipinskaya

عکس: ویکتور گوریاچف

- آیا این خیلی تصادفی است یا در رابطه با روابط کار می کند؟

- نگرش عادی به مشکلات، کفایت. من فکر نمی کنم که برخی از راه های فوق العاده خوش شانس وجود داشته باشد تا صد درصد آن را داشته باشد. اما افراد معقول همیشه می توانند به تصمیم معقول برسند، یک مصالحه را پیدا کنند، به درستی ترتیب اولویت ها را پیدا کنند. افرادی هستند که به شدت از موقعیت خود دفاع می کنند، اما من آنها را درمان نمی کنم.

- در ابتدا شما در جاده بودید، تقریبا یکدیگر را نمی بینید، احتمالا.

- بله، او یک راز است! (خنده.) وظیفه به دست آوردن بیا - و دوباره احساسات تازه. آیا این همان شخص است؟ و به نظر می رسد جدید است. (خنده حضار)

- سه فرزند - آیا این یک راه حیرت انگیز بود که شما را در خانه نگه دارد؟

- این اقدام متفکرانه و کاملا برنامه ریزی شده ما است. ما کودکان و نوجوانان داریم، چنین حوادثی وجود ندارد. (می خندد.) و من متوجه شدم که با یک کودک باید حداقل چند سال طول بکشد. ما به خصوص درمان نمی کنیم. و اگر شما در فرزند سوم سوم تصمیم بگیرید، روشن می شود که سفر در پنج تا شش سال آینده درخشید.

- احتمالا شما با اولین دختر خوش شانس هستید، او مشکل را نپذیرفت، چه چیزی تصمیم گرفتید به راحتی به یک مادر بزرگ تبدیل شوید؟

- خوش شانس بود که هیچ مشکلی در سلامت وجود نداشت. اما من نمی توانم بگویم که نستیا شخصیت فرشته ای دارد. او نسبتا خسته کننده است و تا زمانی که مورد نظر به دست می آید، اصرار خواهد کرد. دوم، آلانا، قبل از آن، بدون دردسر بود، و در حال حاضر آن را به یک hooligan تبدیل می شود. سوم، آنا، به همه تنظیم می شود، اما دختر بسیار پیچیده رشد می کند. من این را می گویم: با اولین فرزند شما احساس حسادت را احساس می کنید، آنچه که تحولات ما برای Nastya آمده بود، او به یک مهد کودک خصوصی رفت، پدربزرگ و مادربزرگ "رقص" شد. و فرزندان بیشتری، آرامتر شما تبدیل می شوند. و باغ منطقه تبدیل به زیبا و کلینیک شد. من تفاوت را نمی بینم.

- اکنون مسن تر از مدرسه شروع کرده است. چگونه آنها به رژیم مدرسه پیوستند؟

- بزرگان آن را دوست دارم، او تمام درس های خود را بدون یادآوری می کند. و این عالی است، زیرا برخی از چیزهایی که من خودم را به یاد نمی آورم: به عنوان مثال، من به چگونگی بحث در مورد تخفیف حکم در چت کودکان نگاه می کنم .... مکمل - چه چیزی است؟ با آلنا، من نمی دانم چطور. دو هفته گذشت، هنوز به آنها هیچ چیز پیچیده نشده است. دختران به مدرسه زبان می روند، و Nastya در حال حاضر سه زبان را آموزش می دهد: انگلیسی، فرانسوی و چینی.

ایرینا پودوا:

"با اولین فرزند شما احساس سردی را احساس می کنید. و فرزندان بیشتری، آرامتر شما تبدیل می شوند." لباس، نام تجاری Lipinskaya

عکس: ویکتور گوریاچف

- چینی چرا؟ آیا فکر می کنید برای آینده لازم است؟

- آنها چنین معلم سرد دارند! به طور کامل دارای زبان است، اردوگاه های تابستانی را بر روی هانان هدایت می کند، و مهمتر از همه، او بسیار مراقب کودکان است. درس ها نیز جالب هستند، خلاقانه. به عنوان مثال، رنگ هایی که آنها در آهنگ های YouTube آموزش می دهند. شما می توانید تصور کنید که یک buzz - شما می توانید در تلفن در تلفن بنشینید!

- آیا کودکان را در استفاده از ابزارها در خانه محدود می کنید؟

- گوشی هوشمند و کامپیوتر هنوز هم قدیمی تر است. Nastya راه های قانونی برای صرف وقت در اینترنت دارد - چنین پورتال وجود دارد. ما بسیار مفید هستیم. احتمالا این سال باید یک کامپیوتر رسانه ای خریداری کند - لازم است مطالعه شود. اما در تلفن و قرص، آنها دائما نشسته اند. در شنبه ها و یکشنبه ها، می توانید کارتون ها را ببینید، گاهی اوقات در صبح اگر وقت دارید. آنها به زودی، با شش ساعت در پاها بلند می شوند.

- پرندگان اولیه، مانند مادر خود. اما شما تلویزیون ندارید، نمایش خود را نمی بینید؟

- چرا؟ یک برنامه عالی از کانال اول وجود دارد. همچنین مهم است که پیگیری آنچه که همکاران انجام می دهند.

- محبوبیت شما بر شیوه زندگی خانوادگی تاثیر می گذارد؟

- به نظر می رسد که اکنون بسیاری از افراد جالب و بسیاری از کانال های تلویزیونی، اشکالات ویدئویی است. البته، کانال اول همیشه اولین بار است، و زمانی که من شروع به کار در آنجا، من به رسمیت شناختن یاد گرفتم. اما من به هیچ وجه ناراحت نیستم به عنوان مثال، در تابستان ما به دوستان در Anapa رفتیم، آنها یک زنجیره هتل دارند. و من در Instagram شخصی نوشتم: "چقدر خوب است که ما با هم بمانیم، ما را برای شام دیدیم!" اما به بیرون، این افراد به هیچ وجه علاقه خود را نشان ندادند، به من نرفتند - آنها ظرافت را نسبت به زندگی خصوصی نشان دادند. من خوشحال شدم شگفت زده شدم

- میزبان همکار شما Rodion Gazmanov اولین جلسه شما را به یاد می آورد: شما به او نزدیک شد تا رشد را اندازه گیری کنید ...

- بله (می خندد)، تصور کنید، و حتی من این لحظه را در حافظه ثابت نکردم تا زمانی که به شما یادآوری نکنم. من چنین حملاتی به هدایت دارم اگر چه در این مورد، انگیزه کاملا قابل فهم نیست: من نیز یک رشد کم است، چه باید بخوریم؟

- برای شما در تماس چه چیزی مهم است؟ چه کسی با شما کار کرده است؟

- من نمی توانم با کسانی که همه چیز را زیر خودم رد می کنم کار نمی کنم. مهم است که درک کنیم که فرد شما را در هوا پرتاب نخواهد کرد، خوراک شما را می گیرد و به طور صحیح به من منتقل می شود. خیلی مضر وجود دارد که به طور خاص جایگزین می شوند، به نظر می رسد که بیرون بیایید. یا آنها نه تنها بر روی شما، بلکه در مهمان نیز مسدود شده اند، زیرا در واقع، همه چیز ایستاده بود. این بسیار دشوار است. اما Rodion از آنها نیست. و من دوست دارم این ایده های جالب را ارائه می دهد، تمام بازی هایی که به هوا می روند، او اختراع کرد. این اتر را احیا می کند، و مهمانان درک می کنند که ما می توانیم با ما آرام باشیم. ما یک برنامه خوب داریم

ایرینا پودوا:

"ساشا می خواهد مجوز کاپیتان دریافت کند. ما هر دو دوست داریم وقت خود را صرف آب و شروع به تسلط بر قایقرانی"

عکس: ویکتور گوریاچف

- عجیب است که شما هنوز هم یک شماره موسیقی مشترک با Riona دارید. شما از یک مدرسه موسیقی فارغ التحصیل شدید.

- من یک آموزش موسیقی دارم، اما من یک موسیقیدان نیستم. و کنار چنین طرفدار، مانند rodion، من حتی به نحوی به طور ناخودآگاه توانایی های من را در این منطقه نشان می دهد. اگر چه، احتمالا، سرد خواهد بود. بی تردید، اما من خیلی می خواهم. (لبخند می زند.) احتمالا، پس از همه، چیزی چیزی را مطرح می کند. سال گذشته، دوست من و دوست من در آواز خواند، و هنوز هم آموخته به بازی Ukulele، آن را خیلی پیچیده نیست. و به رقص رفت.

- ساشا آسان است برای افزایش، مانند شما؟

- نه، بزرگتر و بالاتر است، بنابراین سخت است که آن را بالا ببریم. (می خندد.) در واقع، باید به تدریج نوسان شود. او بسیار کامل است، اما خوب است. من خیلی تنبل هستم که حتی در پورتال طبیعی است، نمی توانم ثبت نام کنم. من می دانم که شوهرم این کار را بهتر انجام خواهد داد. (لبخند می زند.) اما اکنون می توان گفت، یک رویداد اپوکال در زندگی ما اتفاق افتاد - ساشا می خواهد مجوز کاپیتان دریافت کند. ما هر دو دوست داریم به صرف وقت بر روی آب و شروع به تسلط بر قایقرانی. ما قصد داریم قایق های بزرگ را تعقیب کنیم. ما در حال حاضر پیاده روی در یک قرن قرن بیست و یکم، یک تیم بسیار سرد آمد، بچه ها، جوان ترین شش سال بود. خیلی وقت صرف وقت! ما حتی شروع به فکر کردن در مورد انجام این کار به عنوان یک مربع تور. مردم واقعا ماجراهای را با معنی ندارند. به هر حال، متوجه شدم که دریای باز جادویی به مردم عمل می کند، حتی در موارد کوچک. به مسافرت جوانان ما Gleb بروید، که به طرز فکر به امواج نگاه می کند: "Gleb، چه فکر می کنید؟" "درباره زندگی". من فکر نمی کنم افکار، اما این احساسات، تجربه در حافظه خود باقی خواهد ماند. به هر حال، من یک دوست دارم - یک نگرانی بسیار مشهور از نفوذگر الکساندر Eliseev. و او با شیوه زندگی اشباع اشباع عاطفی موعظه می کند. و کجا، چگونه در سفر، ما افق های جدید را باز کنیم؟

- خوب، در نهایت، پنج راهنمایی به طوری که روز خوب پیش می رود.

- ما از خواب بیدار می شویم و بلافاصله در نوار می شود. من چهار تا شش دقیقه ایستاده ام سپس شما می توانید یک برانکار را ایجاد کنید تا بدن را از خواب بیدار شود. پس از آن، من قهوه می نوشم، آن را در ترک ترک می کنم. قهوه را دوست ندارید، شما می توانید چای داشته باشید - مهم است که نوعی مراسم را ایجاد کنید. طرح فرکانس برای یک روز، پرونده های ضبط شده در دفترچه یادداشت و جشن آنچه که قبلا انجام شده است. من الهام بخش بودم که همه چیز تحت کنترل است. من همچنین دوست دارم تا برخی از بی نظیر را برای خلق و خوی مطرح کنم: رژ لب قرمز، گوشواره های زیبا را پوشانده ام - در یک کلمه، برای یک زن، برای یک زن مهم است!

ادامه مطلب