Ekaterina Klimova: "چگونه مادر و همسر من گزینه قابل توجهی نیست"

Anonim

Ekaterina Klimova به عنوان شخصیت بهار: سال ها، پروژه ها و کودکان اضافه شده است، و به نظر می رسد، و در همه تغییر نمی کند. همانند بلند، زیبا، لبخند، به عنوان چند سال پیش، زمانی که ما نیز پوشش جلد جو را شلیک کردیم. جای تعجب نیست که در بسیاری از مصاحبه ها او از همان سوال پرسید: چگونه او موفق به نگاه شگفت انگیز با چنین برنامه زندگی دیوانه؟ ما تصمیم گرفتیم در مورد تغییرات داخلی صحبت کنیم و متوجه شویم که Katya Klimov امروز خود را بیست سال به خود می گوید. جزئیات - در مصاحبه با مجله آوریل مجله "اتمسفر".

- کاترین، شما در مورد ریشه های کولی خود گفتید. مردم عشایری به آزادی عجیب و غریب هستند. آیا شما بیش از احساس شخص آزاد یا وابسته هستید؟

- با سن، درک این کلمه برای من تغییر کرده است. برای هر آزادی، شما باید پرداخت کنید. من دوست دارم یک فرد با خانواده، کودکان، که حرفه خود را بیشتر از زمان می برد، من آن را به خوبی درک می کنم. برای سالها من نمی توانم هر گونه سرگرمی را بپردازم، وقت ندارم تلویزیون تماشا کنم یا کتاب را بخوانم. بنابراین هر کسی می تواند در این موضوع بحث کند، فقط به من نیست. اما آزادی انتخاب در حرفه ظاهر شد: من می توانم در آن عکس هایی که واقعا علاقه مند هستم، فیلمبرداری کنم. من دیگر مجتمع های جوانان ندارم، که در یک زمان من به شدت محدود بودم. علاوه بر این، همانطور که معلوم شد، بسیاری از چیزها بر اساس جامعه به ما تحمیل می شود: یک زن موفق باید تمام نوآوری های گران قیمت صنعت زیبایی را امتحان کند، برای زندگی در روبل، پوشیدن دکوراسیون از کارتیه و فورا از شر iPhone خلاص شود جدید بیرون آمد و در واقع، این خیلی مهم نیست.

- آیا شما لحظاتی دارید که می خواهید همه چیز را پرتاب کنید، فرار کنید؟

- من یک مرد تکان دهنده هستم، و چنین جاهایی اتفاق می افتد. اما من تعهدات زیادی دارم علاوه بر این، من اغلب به اکسپدیشن سینما می روم: برای من، برعکس، جاده های لحظات زمانی که من در خانه هستم. من این بار کشش می دهم وقتی می توانم با خانواده ام، بچه ها بمانم. من شادی را از آنچه می توانم آنها را برای ناهار آماده کنم.

لباس، Alla Couture؛ کفش، استوارت ویتزمن؛ دکوراسیون، Valtera.

لباس، Alla Couture؛ کفش، استوارت ویتزمن؛ دکوراسیون، Valtera.

عکس: آلنا کبوتر

- آیا شما وسوسه ای دارید که کمی بیشتر در مورد ازدواج زایمان نشسته اید؟

- من یک راز می گویم، در حال حاضر تقریبا هیچ مفهومی وجود ندارد. تعداد کمی از زنان به خود اجازه می دهند که به مراقبت از یک کودک و نیم یا دو سال مراقبت کنند. ما قوی، ابتکار عمل کرده ایم و نمی خواهیم موقعیت های فتح شده را در حرفه خود از دست بدهیم. من، احتمالا نماینده پر جنب و جوش زنان که در حال تلاش برای ترکیب خانواده و کار هستند، اما همیشه موفق نمی شوند. با هر کودک، معدن، همانطور که گفتید، ترک زایمان کوتاهتر می شود. من در اواسط ماه اوت تیراندازی کردم و دختر جوانم Balla در 30 سپتامبر متولد شد. و در ماه دسامبر، من دوباره در تصویر ستاره "من عاشق شوهرم". سخت بود - دختر کوچک را ترک کنید، اما، همانطور که گفته شد، یک سناریوی جالب گرفتار شد. (لبخند می زند.)

- به این ترتیب، گرایش "من در یک سال از اسب متولد شدم و پاشا نیز" همچنان ادامه دارد؟

- و من خوشحال خواهم شد که از مهار خارج شود، اما کار نمی کند. من اسب را در Shorakh دوست دارم: در حال حاضر پرواز در این پروژه، اجرای، تور، مسیرهای قرمز. قراردادها وجود دارد، شما نمی توانید مردم را به ارمغان بیاورید، برخی از رویدادها خواسته می شود که دوستان خود را بیاورند ... احتمالا شما باید یاد بگیرید که "نه" بگویید. در ابتدا، شما برای موفقیت تلاش می کنید، و پس از آن شما طرف دیگر محبوبیت را دریافت خواهید کرد. از آنجا که حرفه عمومی است، حتی در زندگی شخصی شما در نظر گرفته شده است. شما نمیتوانید آرام باشید، دانستن اینکه می توانید در هر زمان به شما نزدیک شوید، گاهی اوقات نامناسب ترین. و کوپه می تواند در اتاق هتل دست بکشد. من نمی توانم تصور کنم که چگونه ستاره های هالیوود زندگی می کنند! (لبخند می زند.)

- در شیوه زندگی خانوادگی، محبوبیت شما تاثیر می گذارد؟

- تا آنجا که من به یاد داشته باشید، من همیشه فعال بوده ام، ابتکار عمل، همانطور که پدرم صحبت کرد، پرواز کرد. بنابراین والدین به این موضوع عادت کرده اند و بچه ها با چنین بازیگر مادر بزرگ شده اند. من خودم را به فکر می کنم که فکر می کنم، از آنجا که ما یک خانواده بزرگ ایتالیایی داریم - چهار کودک، پدربزرگ و مادربزرگ، پدربزرگ و مادربزرگ، بچه نگهدار، - آنها کسری از عشق را احساس نمی کنند و غیبت اجباری من مانع از زندگی آنها با زندگی عادی نمی شود. البته، ما هیچ idyll نداریم: خانواده را ترکیب کنید و کار را دشوار کنید. اما چه کاری باید انجام دهید: افرادی هستند که با حرفه ای وسواس می شوند و من از تعداد آنها هستم.

لباس، Alla Couture؛ کفش، استوارت ویتزمن؛ دکوراسیون، Valtera.

لباس، Alla Couture؛ کفش، استوارت ویتزمن؛ دکوراسیون، Valtera.

عکس: آلنا کبوتر

- به این ترتیب، بعید است که یک سفر خانوادگی را به مرکز خرید و سرگرمی AirPark بپردازید، جایی که تیراندازی ما است؟

- نه، چرا، گاهی اوقات ما تا آخر هفته صرف می کنیم - در چنین مجتمع هایی مانند این، شما می توانید به سینما بروید و در یک کافه بنشینید، سوار شوید. لیزا، به هر حال، دوست دارد به بازی ماشین های حافظه. او یک مرد بسیار خوش شانس و اسباب بازی های نرم است که به نظر می رسد به سادگی غیرممکن به قلاب، بیرون می کشد. ما می توانیم در سوپرمارکت سرگرم کننده باشیم تا با چرخ دستی های بزرگ با محصولات همراه باشیم. زندگی اقدام غیر ارادی است: آنها برای نیم سال بدون تعطیلات و تقریبا بدون روز کار می کنند، و پس از آن ناگهان اتفاق می افتد که یک شکست، که به طرز معجزه آسایی با تعطیلات کودکان همخوانی دارد.

- آیا شما عاشق خرید هستید؟

- بله، من خریدم خرید: برای یک زن، آن را شبیه به درمان ضد استرس است. خوشحالم که وقتی فرصت به نظر می رسد خرید می شود. به عنوان یک قاعده، دست های خالی را ترک نمی کنم: من به یک بوتیک رفتم، از سوی دیگر، به دلایلی ...

- چگونه کودکان واکنش نشان می دهند اگر کسی مناسب برای خرید برای خرید برای خرید شما یا درخواست یک عکس باشد؟

- با درک - ما کنار گذاشته شده، انتظار می رود. در حال حاضر، آنها متوجه نشدند که والدینشان خاص بودند، فکر می کردند، شاید همه مادران در تلویزیون نشان داده شود. آنها به ندرت به تیراندازی یا اجرای نمایش در تئاتر می آیند.

- چرا؟ آنها علاقه مند نیستند؟

- آنها زندگی اشباع خود را دارند. در حال حاضر آنها در مدرسه Lomonosov یاد می گیرند، که من بسیار خوشحالم. من در مورد موضوع مطالعه جدی هستم. من حتی به عنوان ارزیابی به عنوان دانش واقعی از موضوع مهم نیست. اما حتی بیشتر من می خواهم به افزایش استقلال در آنها، آزادی انتخاب را فراهم کنم. لیزا موسیقی را دوست دارد، بسیاری از ابزارها را بازی می کند: پیانو، گیتار، Ukulele. هنگامی که من به خانه سلتیک ARF آوردم تا برای فیلمبرداری در نقاشی "عشق و سکس" تمرین کنم، دختر او را بسیار سریع تر تسلط داد. و پسران علاقه مند به ورزش هستند. ماتی در بوکس مشغول به کار است، ریشه کنی شطرنج را جذب می کند. او همچنین می خواهد تبدیل به یک طراح هواپیما شود. و Balla به درس های توسعه موسیقی می رود.

لباس، Yanina couture؛ کفش، استوارت ویتزمن؛ دکوراسیون، Valtera.

لباس، Yanina couture؛ کفش، استوارت ویتزمن؛ دکوراسیون، Valtera.

عکس: آلنا کبوتر

- او تنها دو ساله است؟

- دوتا و نصفی. اما او همچنین منافع خود را دارد، او می خواهد با همسالان ارتباط برقرار کند.

- و لیزا در حال حاضر شانزده شده است. آیا شما دوست دختر هستید؟

- امیدوارم. اما، صادقانه، من هرگز به دنبال آن نیستم. به نظر من، مادر باید در درجه اول قدرت باشد. کودکان به ما وابسته اند و گاهی اوقات رفتار یا برآوردهای خوب خود را دستکاری می کنند، توجه نادرست به ما برای جلوگیری از مجازات. و تنها زمانی که آنها مستقل می شوند، می توانید در مورد دوستی صحبت کنید. در حال حاضر من سعی می کنم در رابطه ما خجالت بکشم. من نمی خواهم لیزا فکر کنم که در برخی موارد، پانبراسیون به من اجازه می دهد که چشمان شما را بر اشتباه او ببندم. باید احترام متقابل داشته باشیم، فقدان انگیزه های خودخواهانه. ابتدا باید یک فرد را بالا ببرید و سپس با او دوست باشید.

- او به فرزندان جوان کمک می کند؟

- البته این کمک می کند. اما زندگی تغییر کرده است. این والدین پیشین می توانند به ما پنج سال به فروشگاه برای نان ارسال کنند. ما خودمان به تراموا رفتیم، در مترو. از مدرسه آمد و مواد غذایی خود را گرم کرد. در حال حاضر آن را به سادگی غیر ممکن است تصور کنید. کودکان در پرستار بچه ها مشغول به کار هستند و از لحاظ زندگی به نحو تبدیل شده اند، هرچند آنها باید اطلاعات را بسیار بیشتر از ما در یک زمان اداره کنند. Balla Deftly با تلفن کنترل می شود، می داند که چگونه به تنظیمات بروید و Wi-Fi را وصل کنید. لیزا هرگز به عنوان خواهر بزرگتر از نظر کمک به جوانتر مسئول نیست: برای تغذیه، شستشو، قرار دادن خواب ... من همیشه اعتقاد داشتم که این مشکلات من است، و او یک مدرسه و زندگی او دارد. البته، کودکان برخی از وظایف خانه دارند: آنها اسباب بازی را برای خود حذف می کنند، می توانند ظروف را بشویند، زباله ها را بشورند، اما این همه در چنین حجمی نیست، همانطور که ما تا زمانی که برادر بزرگتر یا خواهر به معنای واقعی کلمه بود، والدین را جایگزین کردند.

- قبلا، دختر باید معشوقه باشد.

- به عنوان مادر من گفت: ازدواج - یادگیری! (می خندد فقط ازدواج کردم، در نهایت متوجه شدم که چرا مادر من تقریبا هر روز از کف صابون است. شما هر سفر را در خانه خود می بینید.

لباس، Yanina couture؛ کفش، استوارت ویتزمن؛ دکوراسیون، Valtera.

لباس، Yanina couture؛ کفش، استوارت ویتزمن؛ دکوراسیون، Valtera.

عکس: آلنا کبوتر

- آیا شما در این رابطه کمال گرا هستید؟

- آه آره! من خیلی خلوص را دوست دارم، و هر سال وضعیت تشدید می شود. (می خندد.) من دوست دارم آسایش ایجاد کنم. و از آنجا که بسیاری از مردم در خانه وجود دارد، هر کس در تلاش است تا یک مکان پیدا کند و خود را به آنها و دیگران آموزش دهد. به عنوان مثال، پرده ها باید با فواصل مساوی نقطه ای داشته باشند. در حالی که من نبودم، فنجان ها در خدمتکار دوباره مرتب شده اند - شما باید به محل برگردید. اتاق های کودکان از اشیاء غیر ضروری دور انداختند که دیروز قلعه ها و گاراژ ها را در فانتزی های خود قرار دادند، "شما باید همه چیز را از هم جدا کنید. (می خندد.) هنگامی که بچه های من از مدرسه می آیند و کیسه های زباله را در درها می بینند، می گویند: "اوه، مادر وارد شد!" و من از دوران کودکی به یاد می آورم، برخی از جعبه ها در آپارتمان های قدیمی در مزرعه نگهداری می شوند، در کابینه پدربزرگ پدربزرگ یک کت قبل از جنگ آویزان شدند، بویایی نفتالین ... بنابراین، من تلاش می کنم ویرانه ها را پاک کنم. کودکان رشد می کنند - چیزهای آنها بلافاصله صاحبان جدید را پیدا می کنند. اگر چه برخی از سوغاتی به یاد ماندنی گرانبها من در یک جعبه خاص نگه می دارم: نقاشی ها، یادداشت ها، کارت پستال در تاریخ 8 مارس ...

- آیا شما یک فرد عاشقانه هستید؟

- احساساتی: فیلم های غم انگیز یا کتاب ها من را لمس کردند. اما در من درک مادی از زندگی غالب است. من عاشق راحتی هستم، و اغلب نگرش من نسبت به یک فرد نیز در معادل مواد ریخته می شود. افسوس هدایا سعی می کنم عملی را انتخاب کنم. (خنده می دهد

- و در ازدواج شما به یک عاشقانه نیاز دارید؟ آیا لازم است چیزی را اختراع کنید تا انگیزه جدیدی را به روابط بدهید؟

- اختراع - قطعا نه. من می خواهم برای روابط به عنوان یک گلدان گرانبها مراقبت کنم. پس از همه، اگر آن را تمیز نیست، لهستانی نیست، گل ها را در آنجا قرار ندهید، لایه گرد و غبار را پوشش می دهد. و با غفلت می تواند شکسته شود. بنابراین من روابط میل را به خطر نمی اندازم. تکان دادن آنها، اضافه کردن فلفل - اخراج! برعکس، سعی کنید آنچه را که دارید ذخیره کنید. با سن برای من، ارزش ویژه ای با احترام، درک متقابل، راحتی وجود در نزدیکی به دست آمد.

لباس، Alla Couture؛ دکوراسیون، Valtera.

لباس، Alla Couture؛ دکوراسیون، Valtera.

عکس: آلنا کبوتر

- آیا شما خود را بیشتر از جوانان دوست دارید؟

- در چیزی بیشتر، در چیزی کمتر. همه چیز زمان خود را دارد هنگامی که شما جوان هستید، اغلب با او ناراضی است. شما توجه بیشتری به کاستی های خود دارید: آیا بینی یا شکل را دوست ندارید، به نظر نمی رسد خیلی باریک نیست. و در حال رشد، شما شروع به قدردانی از زیبایی نه خارجی. من جولیا رابرتز را تحسین می کنم: او دیگر یک دختر نیست، هیچ جذابیت جوانان وجود ندارد، اما نور تابشی وجود دارد. خوب، هنگامی که متوجه می شوید که در جهت درست در حال توسعه هستید. من بدن را دوست دارم، که من، افکار من، آگاهی من هستم. من احساس راحتی میکنم اما در عین حال، کاترین Klimova بیست ساله شایان ستایش، که می تواند شجاعت را با پرندگان تحسین کند که در او خزنده است، دیگر نیست. (لبخند می زند.) شاید در پیری من اشکالات را تماشا کنم و شعر بنویسم ...

- آیا احساس حسادت حرفه ای دارید، زمانی که کسی به لطف ظاهر او، جوانان نقش داشته باشد؟

- در تئاتر، این اتفاق نمی افتد. برعکس، از کسی می خواهم که مرا در اجرای آنها تکرار کند، زیرا به طور دوره ای در حال ترک کردن است. (می خندد.) هرگز به نقش نرسیده است. و در فیلم گاهی اوقات نگران بود که آنها در جایی تایید نشده بودند. اما پس از آن من درک کردم: اگر نقش شما نیست، این شما نیست. همه چیز برای بهتر شدن انجام می شود. اگر آنها به پروژه منتقل شوند، هیچ چیز دیگری وجود نخواهد داشت، بسیار جالب تر خواهد بود. علاوه بر این، من کار بسیار زیادی دارم که هیچ وقت برای بازتاب موضوعات مشابه وجود ندارد.

لباس، Yanina couture؛ دکوراسیون، Valtera.

لباس، Yanina couture؛ دکوراسیون، Valtera.

عکس: آلنا کبوتر

- در تئاتر، شما بلافاصله واکنش سالن را احساس می کنید. در سینما - نه ...

- چنین مشکلی وجود دارد. بسیاری از واسطه های بین بازیگر و بیننده وجود دارد. من همیشه در مورد خودم فکر کردم: به من اجازه دهید به بیننده، و ما یکدیگر را درک می کنیم. (می خندد.) اما در ابتدای حرفه ای شما شما نیستید. به نحوی پانسمان نکنید، شما می گویید که متن شما را نوشتید و جرأت نکنید که آن را بازپرداخت کنید، انجام می شود که اراده مدیر را اجرا می کند. فقط به تدریج، گام به گام، تبدیل شدن به خودمان. شما می گویید: آیا می توانم چنین دامن را بپوشم، این طول نمی رود؟ و من می توانم این عبارت را با همان معنی تلفظ کنم، اما کمی متفاوت است؟ و در حالی که شما به عنوان شما به بیننده می آیند، می توانید زمان زیادی را گذرانده اید. هر کس قدرت کافی برای نجات خود ندارد، بر این باورند که شما به طور کلی وجود دارد. شما شروع به انطباق با جریان اصلی می کنید: آه، اما در حال حاضر لپ تاپ ریمل ها - بیا و من خودم را افزایش خواهم داد؟ یا شاید در بازی عجیب و غریب بازی کنید و Doggings را باز کنید؟ یا تغییر جهت؟ سپس آن را دوست دارم؟ .. (می خندد.)

- این چگونگی پیدا کردن مرد شما است.

- یک مرد تنها است، و مخاطبان زیادی است. اما در اصل - بله دستور العمل "خودمان باقی می ماند" می تواند برای همه چیز قابل استفاده باشد. البته، پخت و پز غیرممکن است، تبدیل شدن به یک احمقانه، غیر قابل نفوذ، غیر قابل انعطاف، غیر قابل انعطاف.

- چه چیزی باعث شد آن را در سطح جهانی تبدیل به یک بازیگر - تمایل محبوبیت، عشق؟

- من نمی توانم بگویم که در دوران کودکی بسیار فعالانه توانایی های خلاقانه را نشان داد. برعکس، من یک کودک بسته و آرام بودم. گاهی اوقات خواسته به خرید یک دوست دختر. او خجالتی بود که در پرداخت بگوید: "من سفید و نیمی از سیاه هستم". من همیشه فکر کردم که من در این حرفه یک مورد داشتم - خوش شانس بودم. در حال حاضر من درک می کنم که هنوز در ابتدا ما از پیش تعیین شده از پیش تعیین شده است. جالب توجه است، در اولین عکس کودکان من چهره دوستانه ACK در همه جا. مامان می گوید: "روشن نیست، اما به دلایلی، زمانی که دوربین برای شما دستور داده شد، شما شروع به گریه کردید." شاید من قبلا چیزی در مورد این دختر را می شناختم، دیدم که در آینده من باید خیلی فیلمبرداری کنم، و در آن لحظه برای توجه دقیق تر آماده نبودم: آن نقاشی نشده بود و لباس پوشیدم! (خنده حضار)

لباس، Yanina couture؛ دکوراسیون، Valtera.

لباس، Yanina couture؛ دکوراسیون، Valtera.

عکس: آلنا کبوتر

- آیا شما با سرنوشت خلاق خود راضی هستید؟

- آره. گاهی اوقات به نظر می رسد که من خوابم، این همه این اتفاق نمی افتد به من. برای هر روز یک گزارش دشوار است. ما در آینه نگاه می کنیم و متوجه نمی شویم که چگونه تغییر می کند. اما اگر امروز، چنین یک بازیگر مردمی داشتم، نشان داد که کیت کیمللا بیست ساله، احتمالا باور نمی کند. اگر شما حرفه ای من را ارزیابی می کنید، با موفقیت توسعه یافته است. به نظر می رسد که من نقش بسیار متنوع دارم. و احتمالا هیچ شخصیتی برای من به من متصل نیست. من هیچ جاه طلبی زیادی ندارم - برای مثال هالیوود را فتح کنید.

- فکر می کنید فیلم به زندگی کمک می کند؟

- در حال حاضر به لطف شبکه های اجتماعی، شما می توانید بسیاری از خود را در مورد خود و در مورد کار خود یاد بگیرند. (لبخند می زند.) گاهی اوقات نامه های جالب دریافت می کنم. نه در مورد این واقعیت که "من همچنین می خواهم یک بازیگر" یا "کجا خرید چنین کت، که در آن آنها در" درخت کریسمس "ستاره دار؟". نظرات سازنده وجود دارد. و گاهی اوقات کسی اذعان می کند که تصویر ما به او کمک کرد تا یک مشکل شخصی را حل کند، زندگی را تغییر داد. و پس از آن من دوست دارم که بال بلافاصله رشد می کنند. (لبخند می زند.) من همیشه سعی می کنم خودم را مانند این پیکربندی کنم: اگر این داستان به من دست زد، او و بیننده بی تفاوت را ترک نخواهند کرد.

- شما در مورد سن شما چه احساسی دارید؟

- من جدی تر شدم اما در روح، من یک دختر کوچک هستم که می خواهد بیشتر بخوابد و پیاده روی کند، اما، افسوس، مسئولیت دارد. سن در این واقعیت احساس می شود که شما خود را در رویاها محدود می کنید. بلافاصله شروع به درخواست خودتان می کنید: آیا مطمئن هستید؟ آیا می فهمید که چه کاری باید انجام دهید؟ البته، من رویاها دارم، اما آنها دیگران هستند - به طوری که هر کس سالم و خوشحال است و جهان را بر روی زمین واکنش نشان می دهد. (خنده حضار)

ژاکت و شلوار، همه - Cepheya؛ دکوراسیون، Valtera.

ژاکت و شلوار، همه - Cepheya؛ دکوراسیون، Valtera.

عکس: آلنا کبوتر

- آیا همه چیز واقعا جدی است؟ و با دوست دختر در کافه بروید، آواز خواندن در کارائوکه؟ ..

- دوست دخترانی که ما برای سالهای زیادی دوست بوده ایم، وجود دارد و جدید ظاهر می شود. در اصل، من یک فرد باز هستم، اما اکنون نمیتوانم رابطه ای مانند بعضی وقتها حفظ کنم. هنگامی که یک فرصت وجود دارد، ما دختران را ملاقات می کنیم. اما من، احتمالا، همانند یک مادر و همسر: گزینه قابل توجهی نیست.

- یکی از همکاران شما گفت که وقتی همه چیز در شرکت در شرکت "پنج" است، شما باید به خانواده تغییر دهید، جایی که همه چیز در "Troika" قرار دارد، آن را بیرون بکشید و دوباره به کار بازگردید ...

- بنابراین صداهای زیبا در تئوری، اما در واقع غیر ممکن است. این اتفاق می افتد که بلافاصله بر روی تمام جبهه ها، و سپس برخی از کولا ها در همه افراد ریخته می شود. "پنج" نتیجه امروز است. وقتی سخت کار میکنید، آن را سخت می کنید. و من نمی فهمم که چگونه این است - امروز در "Troychka"؟ من نمی دانم چگونه در کار شما کار کنم. من هنوز هم چنین هیجانی را قبل از رفتن به صحنه دارم، به نظر می رسد که قلب شکسته می شود. در چنین لحظاتی نمی دانم چرا من به طور کلی در این حرفه مشغول به کار هستم. (می خندد.) و برای تربیت فرزندان، این "پنج" نیز فورا کسب نمی شود. اما وقتی کسی می گوید: "بچه های خوب شما چقدر خوب است! بنابراین، دانه های لازم کاشته شدند.

ادامه مطلب