الکساندر Ustyugov: "من با یک لیوان آب سیب به جای ویسکی، دریافت از این لذت و فریب همه"

Anonim

برنامه بازیگر الکساندر Ustyugova، ستاره های سریال تلویزیونی "جنگ های ماندن"، "بهتر از مردم"، فیلم های "Godunov" و "وایکینگ" برای ماه ها برنامه ریزی شده است. اما هنگامی که او، به منظور صرفه جویی در پول، به مسکو یک کلاهبرداری کلاسیک در ده روز سفر کرد. به طور کلی، به عنوان varyag آمد. و امروز - گرفتن. و برخی از روش های غیر قابل درک او، علاوه بر کار در سینما، برای کار مجدد مبلمان عتیقه، جمع آوری اسباب بازی های چوبی، رانندگی بر روی یک موتور سیکلت مورد علاقه، در نوار خود شرکت می کنند و گروه موسیقی را "Ekibastuz" هدایت می کنند.

- چه نوع نام خانوادگی شما را دارد - Ustyugov؟

- تنها فرضیه های منشاء آن وجود دارد. نام خانوادگی برای اولین بار در قرن ذکر شد. فیلسوفان می گویند که نامه G و قرن دهم یک مرجع واضح به Varyags: Swedes یا Norgam است. اگر یک نام خانوادگی روسی از محل اقامت بود، نامه G نخواهد ماند. من Ustyuzhin یا Ustyuzhev هستم. نامه های G در قرن به سادگی وجود نداشت. و او تنها از وریاگوف بود و در کلمه ی جنوبی، محل نماد که از آن آمده بود. و من بیشتر این نسخه را دوست دارم، زیرا Varyagi در تشکیل RUS شرکت کرد. یکی از اولین قبایل - جنوب بود که توسط کشتی تعیین شد. یکی از کشتی ها خیلی جنوب بود. بر این اساس، هر کس که در آن بود، توسط Justiugi پوشیده شد. و آنها به عنوان جایی که از آنجا آمده بودند، به ارمغان آوردند. پس از تعمید روسیه، نامه به شدت اچ شده است. تا به حال، در کلیساها، خدای جنوبی، پادشاه جنوبی، خدا از طریق X. یک مبارزه با نامه ای مانند یک عنصر خارجی وجود داشت. این یک داستان از نظر مطالعات فلسفی کم عمق است. هیچ وقت برای انجام این کار به طور کامل.

- شما تا به حال تولد داشته باشید، شما 43 ساله تبدیل شده اید، به طور سنتی یا به نحوی خاص اشاره کردید؟

- به طور سنتی. من آن را ندیدم، بنابراین سالها معلوم شد: آن را در 17 اکتبر بود، من اجرا کردم. به عنوان یک قانون - Premiere، نشان دادن یا عبور. و من تئاتر آموختم که در این روز در صحنه برگزار شود. بنابراین، حتی ترک تئاتر، من در این روز یک کنسرت گذاشتم. چهار سال در یک ردیف، ما، گروه "Ekibastuz"، روز یک روز بازی کرد. و این سال، از آنجا که بهداشت اجازه نمی دهد تا روز تولد را بازی کند، تصمیم گرفتیم به یکی دیگر تغییر کنیم. به طور کلی، من توجه دارم - در مرحله.

الکساندر Ustyugov تولد اخیر

الکساندر Ustyugov تولد اخیر

- بنابراین شما اجازه می دهید خود را به جشن بزرگسالان، پس از خراب شدن در سر؟

- خب، بله (خنده). و غیر ممکن نیست که جشن بگیرم، زیرا دوستان از سراسر جهان آمده اند. آنها، به عنوان یک قانون، بدون ضربه، بدون تماس، بدون هشدار، آمده است. فقط سقوط کن و آنها هیچ جا نمی روند. این کار نمی کند: "بچه ها، بیایید فردا دریافت کنیم!" این همه به یک نوشیدنی تبدیل می شود، این اتفاق می افتد که بعدی سخت است.

- چه نوع دوستی از سراسر جهان؟

- کلیسای بوریا، همکلاسی، در شمال قزاقستان با او تحصیل کرد. در حال حاضر او در جنوب این کشور زندگی می کند. او به طور مداوم به من تبریک می گوید، هر کجا که من در این روز هستم، تبریک بگویم. او نامیده می شود و گفت: "بنابراین، در برج بل، در کنار نوار خود، حل و فصل شد!" در حال حاضر، همه چیز بیشتر آسیب نمی زند، جغرافیایی در حال حاضر تنظیم شده است. پس از فیلمبرداری و تمرینات به نوار رفت. بله، من معمولا به آنجا می روم سپس دوستان از Ekibastuz آمده، هیچ کس تماس نمی گیرد. شگفتی اغلب رخ می دهد. ما مذاکرات طولانی نداریم، مانند ما می رویم. دست کشیدن بر روی درب - همه!

- خب، در حال حاضر آن را در درب خانه دست کشیدن، اما بلافاصله به نوار خود سقوط؟

- بله، در حال حاضر جایی است که شما می توانید با هم دریافت کنید. اما این نیز اتفاق می افتد. شما پشت سر نوار نشسته اید، فقط به خانه می آید، باعث یک تاکسی شد، و در اینجا بر روی شانه - کف زدن! - دو شب. تاکسی لغو می شود (می خندد).

- آیا شما هرگز پشیمان شده است که نوار باز شده، همان بار اضافی، علاوه بر مزایا؟

- من چنین تاسف ندارم روشن است که هنگامی که من در نوار حضور دارم، این یک بار نسبتا قدرتمند است و دوستان آنجا می رسند. این اتفاق می افتد بسیار دشوار است برای زنده ماندن عاطفی. از آنجا که در نمودار صبح روز بعد می تواند یک تغییر باشد، به عنوان مثال. و من با یک لیوان آب سیب در چنین شبانه به جای ویسکی، بدون لذت و فریب دادن همه، راه می روم. بنابراین، هیچ پشیمانی وجود ندارد، برخی از مسئولیت ها وجود دارد. گاهی اوقات در چنین مکان باز، جایی بسیار دشوار است که در جایی پنهان شود (می خندد). بنابراین، گاهی اوقات غیرقابل پیش بینی است. این تنها پشیمانی است که در مورد این وجود دارد (خنده).

- دختر Yevgeny در حال حاضر بزرگسال، 12 ساله است، دعوت از آن را در حال حاضر برای جشن تولدت مبارک؟

- البته، دعوت به احمقانه با هم. اما او رویداد رقص خود را در کنسرت ما در روز کنسرت ما داشت. و او نمیتوانست به دلیل نمودارهای پیچیده آنها شکسته شود. من می خواستم با او در صحنه آواز بخوانم. او می سوزد، به جنگ می رود، اما او تعهدات خود را به تحصیل می دهد. و او در مسکو است. او باید به پیتر برود. بنابراین در تلفن تبریک گفت.

الکساندر Ustyugov علاوه بر فیلمبرداری یک فیلم، در گروه موسیقی صحبت می کند

الکساندر Ustyugov علاوه بر فیلمبرداری یک فیلم، در گروه موسیقی صحبت می کند

- آیا او را اغلب می بینید؟

- هر کس از ورود من به مسکو، ما همیشه جلسات را برنامه ریزی می کنیم. چیزی به خودی خود اتفاق می افتد ما به عنوان مثال، برخی از رویدادها را هدایت می کنیم، آن را فرا می گیریم. او با خوشحالی به من پیوست این اتفاق می افتد که از او بخواهم از مدرسه فرار کنم، او می آید که به دندانپزشک رفت و ما خرید می کنیم (می خندم).

- آه بله پدر!

- بله، من یک گواهی نامه دارم (می خندم). این به روش های مختلف اتفاق می افتد. اما عمدتا، اینها چنین قضایی و حملات هستند. در حال حاضر جلسه عکس بود، من او را صدا زدم، او آمد. ما نشسته ایم، در همان زمان Pofotkatsya صحبت کردیم. با این حال، در Instagram عکس های تلفنی وجود داشت، اما یک جلسه عکس نیست.

- رابطه با Janina - همسر سابق و همسر مادر چیست؟ او علیه ارتباط شما با دختر من نیست؟

- عالی نه، نه ما ملاقات می کنیم، ما ارتباط برقرار می کنیم. ما بسیاری از منافع و دوستان مشترک داریم. کل تئاتر خانه مشترک ما است. تبادل اخبار، آنچه در تئاتر اتفاق می افتد.

- چه چیزی امروز دخترش را می سازد؟

- بله، همه خوشحال هستند، اما اول از همه تغییرات آن. او از یک نوجوان در یک دختر تبدیل می شود. و تماشای این بسیار احساساتی، داش - خنده دار. وقت خود را برای گرفتن، به عنوان او تغییر، تفکر، شخصیت. چنین مرحله ای سرعت. اما هر روز اتفاق می افتد. و این شگفت انگیز ترین چیز است که می تواند طبیعت را ارائه دهد.

الکساندر Ustyugov:

"ما می توانیم در جشنواره ها کاملا رایگان بازی کنیم"

- هنگامی که تصمیم گرفتم گروه موسیقی را "Ekibastuz" جمع آوری کنم، فکر کردم که همه چیز دقیقا همانطور که اتفاق می افتد؟

- من فکر نکردم ما چیزی در ساحل مذاکره نکردیم. یک چیز را حل کرد: ما تا زمانی که همه دوست داشته باشیم، همدیگر را خواهیم دید. اولین کنسرت، که ما در 19 سپتامبر بازی کردیم، در صدای بد بود. او این سوال را مطرح کرد - بازی یا فرار، هر کس گفت - بازی. هیچ فانتزی وجود نداشت، وعده ها، و هنوز وجود ندارد. ما یک ساعت کلی داریم که در آن تصمیم می گیریم وقتی که ما تمرین می کنیم، بازی می کنیم. در چنین حالت و زندگی می کنند. ما انضباط انضباط نداریم، برخی از روابط اقتصادی. همه چیز به اندازه کافی ساده است و هنوز هم با عشق اتفاق می افتد.

- شما می گویید که شما مسائل اقتصادی را تحت تاثیر قرار نمی دهید و کدام گروه را شامل می شود؟

- گروه به طور کامل در خودکفایی است. ما یک روش تمرینی داریم که برای آن چیزی در هر سال پرداخت می کنیم. ما می توانیم در حال حاضر قادر به اجرا بر روی شخص دیگری نیست، اما برای جمع آوری و ساخت خود را. ما برخی از کنسرت ها داریم، هزینه ها و آنها می توانیم یک آهنگ را بنویسیم و بنویسیم و برخی از پاداش های یکدیگر را بنویسیم. خیلی خوب. من، صادقانه، نمی توانم نتیجه بگیرم، آیا این پول به اندازه کافی از موسیقی برای زندگی، من فکر می کنم که وجود ندارد. بنابراین، همه بچه ها در امور دیگر در تیم های مختلف مشغول به کار هستند، کار می کنند. و این یک سرگرمی است، که همچنین پولی را به ارمغان می آورد. خوبه. در همان زمان، ما می توانیم در جشنواره ها کاملا رایگان بازی کنیم. به عنوان مثال، هنگامی که ما دعوت شده ایم تا در بسته شدن موتورسیکلت انجام شود، واضح است که این سهم ما به عنوان رانندگان در این زمینه است. به طوری که تولید کننده گروه اعلام می کند: کاملا خود مکیدن است. بنابراین بلافاصله اتفاق افتاد، یک پرونده روشن، در ابتدا من پرداخت امتیازات تمرین و غیره. هزینه هایی که ما برای بازی ارائه دادیم، خیلی بدبخت بود که ما بلافاصله پس از کنسرت آنها را نوشیدیم. یا این پول فقط به اندازه کافی بلیط ها بود و گاهی اوقات فاقد آن بود. من مجبور شدم اضافی را پرداخت کنم در حال حاضر ثبات ظاهر شده است. عملکرد در زمینه کسب و کار موسیقی نشان می دهد. چیزی برای بازی نامیده می شود، خوب است.

- سبک سابق - Funk شوروی؟

- نه، همه چیز در گذشته است. ما می خواستیم او را بازی کنیم، اما خودشان از آن دور شدند. امروز ما یک پیتر راک غمگین (خنده) بازی می کنیم. و آن را دوست دارد بیشتر. هیچ چیز از فانک شوروی باقی نمی ماند. برخی از چیزهای قدیمی وجود دارد که ما همچنان به بازی ادامه می دهیم، و این است.

دختر الکساندر برای 12 سال

دختر الکساندر برای 12 سال

عکس: Instagram.com

- شما گفتید که آیکون شما ارکستر تحت کنترل Georgy Garanian، مانند چیزی از ترتیبات Vysotsky، همان "کشتی ها" ...

- ما فقط نمی توانیم آن را تحمل کنیم. موسیقی پیچیده است من گفتم که این یک مرده بود، دشوار بود، هیچ کس به موسیقی نیاز ندارد، که در یک دوره مشخصی از قدرت شوروی بود. این واقعا دشوار است که توده ها را درک کنیم. ما تنها ایده ای هستیم که ما فانک را بازی می کنیم، و شنونده همیشه از این سبک قدردانی نمی کند، در مورد آن می داند. به طور کلی، او زنده ماند. بنابراین به راتمیک راک پیتر رفت.

- به این ترتیب، افرادی بودند که موسیقی شما را دوست نداشتند؟

- آنها اکنون هستند من دوست دارم که این افراد به شما می آیند و می گویند: "یک پیرمرد، در اینجا به آخرین آلبوم شما گوش می دهد، می دانید، کامل می شود. چندش آور. " و سپس آنها شروع به گفتن به من می گویند که چگونه این غیر قابل تحمل بد است. و شما فکر می کنید، خوب، وای، آنها به کل آلبوم گوش دادند، از ابتدا تا انتها، از او قدردانی می کردند، یک بررسی را آماده کردند. این لذت بخش ترین است. آنها همچنین توصیه می کنند که ضربه را بنویسند. من می خندم، بله، در حال حاضر من رفتم، نشستم و آن را نوشتم - کیتر (می خندد). بنابراین، کسی دوست ندارد، کسی دوست دارد، کسی دوست دارد، اما نه همه. این طبیعی است. من، مانند یک تولید کننده، سعی می کنم این مسیرهای موسیقی را بگیرم، خلق و خوی، به طرز شگفت انگیزی من فکر می کنم که چند نفر تحت این آهنگ هزینه های زیادی را صرف می کنند. من سعی می کنم تجزیه و تحلیل کنم اما این برای تجزیه و تحلیل جدی نیست. بعضی از آهنگ ها می آید، نوعی از نه، اما ممکن است بعد از زمان زندگی دوم را پیدا کند، و این اتفاق می افتد.

- گروه با تیراندازی دخالت نمی کند؟

- برعکس. سری "بهتر از مردم"، جایی که من ستاره دار، و جایی که موسیقی گروه به نظر می رسد، به 25 زبان منتقل شده و در 55 کشور جهان نمایش داده می شود. خارجی ها در Instagram ظاهر می شوند، عمدتا از کشورهای آمریکای لاتین. آنها به موسیقی ما گوش می دهند، بدون درک کلمات، اما نظرات نوشته شده است. و من تعجب می کنم که لاتین ها در مورد موسیقی فکر می کنند، بدون درک کلمات. آنها علاقه مند هستند ما به سطح بین المللی می رویم. در حال حاضر ستیزه جویان سریال "Ricochet" منتشر خواهد شد، که وارد ترکیب "Zerind" شد. ما می توانیم بگوییم که ما در موسیقی متن شرکت کردیم. ترکیب دوم گروه "نقطه شبنم"، که مدیر از ما پرسید، این آهنگ را با آواز زن ثبت کردیم، من آواز خواندم. خوب بود که شما نه تنها به عنوان یک هنرمند، بلکه به عنوان یک موسیقیدان مورد توجه قرار گرفته اید. بله، و بچه ها از "نقطه شبنم" متعلق به شما به عنوان یک همکار، و نه به عنوان یک بازیگر که اکنون آهنگ خود را می خوابند. و باید آموزش داد که چگونه این کار را انجام دهد. من یک قطعه را با ترتیب ما به شبکه گذاشتم و در حال حاضر سؤال می کنم، آیا ما او را می خوانیم. موسیقی و سینما در جایی در این نزدیکی هست. من قبلا می خواهم به طور خاص برخی از آثار را برای نوعی فیلم بنویسم. من فکر می کنم ما به این موضوع خواهیم رسید. یا شاید نه

اسباب بازی های چوبی - سرگرمی جدید Ustyugova

اسباب بازی های چوبی - سرگرمی جدید Ustyugova

- دوستان کودکی شما را ترک کرده اند، دوستان از همکاران Kolykia نیز حضور دارند، اما در مورد دوستان از دنیای موسیقی چه خبر؟

- من چنین تقسیماتی نداشتم: یک موسیقیدان، یک بازیگر یا یک شخص عادی. اما در "تهاجم" آنها از من نپرسید، و آنچه که من در اینجا انجام دادم، همانطور که در اینجا کردم. فقط پرسیدم چقدر بازی می کنم، کجا؟ هیچ توضیحی طولانی وجود نداشت. ساشا به تازگی به نام "ناوگان شمالی"، گفت که او نمی تواند به کنسرت ما در 25 اکتبر در مسکو برود. و من نمی توانستم فکر کنم که چنین افرادی به کنسرت های من می روند.

- امروز آنها تیراندازی می کنند؟

- در تصویر "Vertinsky" Avdoti Andreyevna Smirnova. پروژه بزرگ و زیبا. نقش کوچک است. به طور موازی یک داستان پری "HAP قرمز" وجود دارد. همچنین، یک نقش کوچک، من به سرعت میمیرم و مقدار زیادی از آماده سازی برای پروژه های بزرگ جدید وجود دارد. آنها در حال راه اندازی هستند

- مهمترین چیز امروز برای شما در فیلم چیست؟

- من نمی توانم پایان نامه ها را تعریف کنم. کار نمی کند. من درک می کنم که آنچه من دوست دارم آنچه در حال حاضر در فیلم اتفاق می افتد، اما من هنوز نمی توانم موضوع اصلی را از این تخصیص دهم. برای من، احتمالا این روایت و صداقت این روایات است. اگر او بوجود می آید، سپس فیلم به دست می آید. من درباره بودجه صحبت نمی کنم، آنها می توانند متفاوت باشند، در مورد جلوه های ویژه، بازیگران Mediocre یا Not Mediocre. من در مورد صمیمیت روایت جمعی مردم صحبت می کنم، زیرا فیلم هنر جمعی است. این یک مدیر یا یک تولید کننده نیست. و این صداقت، او اکنون به نظر می رسد، به نظر من، جایی به نظر می رسد، من را خوشحال می کند.

- "جنگ های ماندن" بیش از حد، هیچ پشیمانی برای پیش از این وجود ندارد؟

- در واقع، مذاکرات به تولید کنندگان منجر شد، این پیشنهاد برای ورود به پلت فرم اینترنت وارد شد. من ابتدا این ایده را دوست نداشتم نه تماشاگر بیننده، که برای این مجموعه به مدت 15 سال به خاطر این مجموعه پرداخت نمی کرد، یاد گرفت که او مجبور بود پرداخت کند، ناراحت خواهد شد. یک عادت وجود داشت که قهرمان من بخشی از خانواده است. تلویزیون را روشن کنید، و در اینجا اینجاست. من مخالف بودم، اما در نهایت من موافقت کردم، سعی خواهیم کرد هشت قسمت را انجام دهیم. و در چه پلت فرم، مانند زمانی که من چیزی نمی دانم. در حال حاضر، سناریو توسط Maxim Esaulov، نویسنده همه "جنگ های پلیس" نوشته شده است.

- آیا شما در خانه تمرین می کنید؟ چگونه برای نقش آماده می شوید؟

- هرگز تمرین نکنید، مگر این که این با ترفندهای فنی ارتباط برقرار نکند. یا چیزهایی که باید به حافظه عضلانی هدایت شوند، مانند اسب سواری. و اکنون در داستان پری، من باید مانند تبر صبر کنم. تبر به تنهایی، او برای تیراندازی ترک کرد، ریخته گری را از این تبر برداشتم، یک کپی را ساختم. و در حال حاضر آرام در خانه وجود دارد. من باید با او در طرح تماس بگیرم و این چنین عجیب و غریب عجیب و غریب است. در اینجا چیزهایی که من تمرین می کنم. و لحظات متن - هرگز. من به پلت فرم می روم، و معلوم می شود که چیزی اشتباه آموخته ام. و گفتگو با مدیر، همانطور که او می خواهد. اغلب یک داستان زندگی از یک شریک جالب است: چگونه او می گوید، بنابراین شما پاسخ خواهید داد. من هر چیزی را آموزش نمی دهم، حتی متون کیلومتر. فقط به طور مستقیم در قاب.

- شریک برای شما - آیا همه چیز است؟

- مطمئن. احمقانه است اگر من چیزی در خانه آمد، به ارمغان آورد، و شریک آن را بازی نمی کند. و شما یک کودک در آشپزخانه را با یک خیابان خدمت می کنید. شار با یک intonation.

- هنگامی که همه شما زمان دارید: به شلیک، بازی، تمرین، کار با بازسازی مبلمان، و در حال حاضر همچنین یک موزه اسباب بازی چوبی؟

- کارگاه ترمیم کار می کند. در اینجا من به عنوان یک نماینده تجاری، برخی از انفجار را دوست دارم، پس به نظر می رسد که من ریش شانس را برداشتم. سپس کاهش و توجه بیشتر مورد نیاز است. پس از همه، 20 نفر، حقوق، پرداخت، بیمه، تضمین و هر چیز دیگری است. اما چیزی اتفاق می افتد بسیاری از چیزهای جالب. اما موزه یک موضوع مطلقا خود به خود است. چند وقت پیش، بازی می کند، من سه سرباز را که به دستگیره های جرثقیل آبجو رفتم ساختم. من در اینترنت صعود کردم تا ببینم که چگونه باید آنها را ببینند، این سربازان. من سربازان انگلیسی آمدم، شروع به مقایسه با ما کردم. و به همین ترتیب به این داستان کشیده شد. من هنوز بر روی ماشین تراش کشیدم، او خود را نقاشی کرد، سپس رفت و ادامه داد. حتی سعی کرد آنها را مانند یک سوغات به فروش برساند. ما به نحوی اسباب بازی ها را بر روی فیلم "Godunov" ساخته ایم، به عنوان یک شوخی. هیچ مفهومی وجود نداشت، من فقط تصمیم گرفتم که به شرکت کنندگان این روند بپردازم. و آنها شروع به سفارش آنها کردند، خرید. بنابراین ما خانه های یک ساله را فروختیم هفتاد و هفتاد. در نتیجه من نیاز به بسته بندی این سربازان به یک فرد آمدم، آنها را بر روی میز گذاشتم، و او به من می گوید: "و شما می دانید که من این سربازان را برای 20 سال انجام دادم! و همسر من از پایان نامه خود محافظت می کند اسباب بازی تیز. و چه باید بکنیم: بسته بندی و تجزیه یا ادامه برقراری ارتباط برقرار کنید؟ " ما ادامه دادیم او گفت که برای 20 سال قبل از همسای، اما او تمام کارخانه را به اسباب بازی می داند و مجموعه ای عظیمی دارد. ما تا صبح گفتیم و تصمیم گرفتیم دانش و کارگاه من را ترکیب کنیم. و اکنون ما بی سر و صدا می رویم ایجاد موزه. چه چیزی است؟ تعداد زیادی از نمایشگاه ها و در روسیه و در مجموعه های خصوصی وجود دارد. آنها بسیار گران هستند. حالا ما می خواهیم اولین قدم را بگیریم - ما عکس هایی از تمام اسباب بازی های موجود را ارسال خواهیم کرد حتی در مجموعه ما. آنها را امضاء کنید، سیستماتیک را امضا کنید: کدام کارخانه، استاد که طرح می کند و به یک موزه تعاملی حرکت می کند، جایی که این اسباب بازی ها را می توان لمس کرد، جایی که ماشین های پتروفیکی قدیمی، ماشین های مدرن، مدرن، مدرن، CNC کودک یا یک بزرگسال، با گذراندن تکنیک ایمنی، قادر به کشیدن قطعه کار، تحت نظارت کارشناسی ارشد است. سپیده دم و آن را رنگ کنید. اختراع، ساخت و انتخاب خانه. چنین درس کار در موزه تولید و اسباب بازی های صنایع دستی. بر این اساس، با نوشیدن چای، قهوه، داستان در مورد طرفدار ظهور رنگ، لاک الکل و چوب. این ایده بوجود آمد، و ما به سمت آن حرکت می کنیم. اسباب بازی های جمعی، کشیدن. در حال حاضر آن را تحت نام مشروط "decembrists" - سربازان سیستم های Semenov و preobrazhensky بروید. ما به این شکل علاقه مند هستیم، همانطور که آنها به نظر می رسید، این اسباب بازی های سرگرم کننده است. داستان دوم "داستان های پری روسی" و همچنین "باغ وحش" خواهد بود. چیزی به نظر می رسد موضوعی به نظر می رسد، به عنوان روز فضانوردی ما فضانوردان را ساختیم. آنها در مجموعه ما: Gagarin و Tereshkovaاین نیز بازتابی از وقایع پیچیده است. البته تولید صنایع دستی، البته، در روسیه سودآور است، اما یک مولفه میهنی وجود دارد - برای بازگشت به ماهیگیری روسیه، به اسباب بازی روسی، به نقاشی های روسی.

الکساندر Ustyugov:

"من یک دوره زمانی داشتم که من سه موتور سیکلت و روروک مخصوص بچه ها داشتم، بورژوازی بودم. او در یک خانه خصوصی زندگی می کرد، او می توانست تمام این را برای ذخیره و خدمت بپردازد. در حال حاضر همه چیز به یک هند آورده شده است "

- و چگونه با سرگرمی خود را توسط موتور سیکلت از نام تجاری قدیمی هند؟

- بله، موتور سیکلت باقی ماند، من روی آن رانندگی کردم. در حال حاضر در جعبه تعمیر قرار داده شده، و آسفالت در حال حاضر سرد است. من پد را تغییر می دهم، سرریز کره، بنابراین فشرده شده است. به طور کلی، زمستان عادی خواهد بود. ربور کولون و در بهار دوباره جلوتر. من یک دوره زمانی داشتم که من سه موتور سیکلت و روروک مخصوص بچه ها داشتم، بورژوازی بودم. او در یک خانه خصوصی زندگی می کرد، او می توانست تمام این را برای ذخیره و خدمت بپردازد. در حال حاضر همه چیز به یک هند آورده شده است. و در حالی که تمایل به خرید دوم رخ نمی دهد. من به اندازه کافی دارم این تابستان من موفق به سوار شدن شدم. برخی از سفرهای پیتر مسکو هشت بار. هند در "Rickest" در صحنه نهایی ستاره دار شده است، جایی که قهرمان در موتور سیکلت سوار می شود. کارگردان می خواستند به زیبایی، در غروب خورشید معلوم شد. من به عینک به عینک رفتم، در همان زمان من به جاده نگاه کردم. به طور خلاصه، خسته به کار. من به ریگ رفتم اما فقط به یک سفر فکر می کنم، به عنوان مثال، به نروژ، استراحت - نه، آن را کار نمی کرد. برای مدت طولانی چنین چیزی وجود نداشت. همه توسط امور، در جشنواره ها، برای کار.

ادامه مطلب